جستجو
رویداد ایران > رویداد > علمی > (تصاویر) آیا علم سرانجام می تواند مردگان را زنده کند؟

(تصاویر) آیا علم سرانجام می تواند مردگان را زنده کند؟

زنده کردن مردگان یکی از پرسش‌های بحث‌برانگیز امروز است. ایده‌های علمی گوناگون برای معکوس کردن مرگ مطرح شده که در ادامه می‌توانید با آن‌ها آشنا شوید.

اگر هرگز فیلم زامبی ندیده‌اید، ممکن است واقعا در یک حباب عجیب میان‌بُعدی زندگی کنید. از این ژانر خوشتان بیاید یا نه، باید حداقل با داستان‌های زامبی و اصول پایه‌ای آن آشنا شوید.

از زمان اولین فیلم مردگان زنده، زامبی‌ها به طرز انفجاری روی پرده سینما ظاهر شدند و به عنوان نتیجه طاعون، قارچ، موجودات فضایی یا حتی بدون هیچ دلیلی تکامل یافتند. این ژانر به صنعتی چند میلیارد دلاری تبدیل شده، اما در واقعیت چگونه است.

آیا انسان بالاخره مرگ را فریب می‌دهد؟

ما آن‌قدر شیفته ایده زنده کردن مردگان شده‌ایم که آیا فرصتی برای ورود علم به این حوزه و تبدیل آن به واقعیت وجود دارد؟ از یک سو این ایده مضحک به نظر می‌رسد . طبیعتا مردگان نمی‌توانند به زندگی بازگردند؛ اما به این فکر کنید که لورِن کانادِی به مدت ۲۴ دقیقه از لحاظ بالینی مرده بود و سپس به زندگی برگشت. برخی افراد حتی تا ۲۷ دقیقه بدون هیچ ضربان قلبی زنده مانده‌اند.

این موارد را نباید با «اثر لازاروس» اشتباه بگیریم که باعث می‌شود به نظر برسد کسی مرده و سپس احیا شده است. این موارد مرگ واقعی و بالینی هستند و افراد دوباره زنده شده‌اند. حال آیا اهمیت دارد که این زمان کمتر از نیم ساعت بوده؟ و اگر می‌توانستیم این مدت زمان را طولانی‌تر کنیم چطور؟ آیا می‌توانیم از مرگ بازگردیم؟ البته نه به عنوان زامبی، بلکه به همان شکلی که هستیم و با حداقل عوارض جانبی؟ باید ببینیم علم پزشکی در این باره چه می‌گوید و زنده کردن مردگان امکان دارد؟

زنده کردن مردگان پس از چه مدت ممکن است؟

باید توجه کنید که مرگ درجه‌های متفاوتی دارد. ما هم روش‌هایی مانند احیای قلبی ریوی برای کاهش اثرات مرگ داریم. این می‌تواند تفاوت بین زندگی و مرگ باشد. با این روش می‌توانیم زندگی را پس از نقطه‌ای که فرد باید می‌مرد، طولانی‌تر کنیم.

روش‌های دیگری نیز وجود دارند که مشابه CPR می‌توانند اثرات حفظ یا تمدید زندگی را ایجاد کنند. یکی از این روش‌ها  القای هیپوترمی  است که گاهی از آن برای بیماران دچار ایست قلبی استفاده می‌کنند. هیپوترمی به حفظ عملکرد مغز و افزایش احتمال بقای بیمار کمک می‌کند.

البته هیپوترمی چیزی است که باید از آن اجتناب کنید؛ اما پس از ایست قلبی و زمانی که جریان خون طبیعی نیست، خطر آسیب به مغز یا اعضای حیاتی وجود دارد. دماهای پایین ناشی از هیپوترمی القایی می‌توانند به حفاظت از بافت‌ها کمک کنند تا زمانی که جریان خون بازگردانده شود و خطر آسیب طولانی‌مدت یا جبران‌ناپذیر را به حداقل برسانند.

برنامه‌های آزمایشی

در سال ۲۰۱۹، پژوهشگرانی در دانشگاه ییل مرزهای علم را گسترش دادند. آن‌ها توانستند برخی از عملکردهای سلول‌های مغزی یک خوک را که چهار ساعت مرده بود، بازیابی کنند. جریان خون و فعالیت سلولی نمونه را ثبت کردند. البته این به معنای بازگرداندن خوک به زندگی نبود، اما باورهای دیرینه درباره مرگ مغزی و محدودیت‌های آن را به چالش کشید. به خاطر بیاورید که پیش‌تر گفتیم قاعده کلی این است که مغز فقط تا ۱۵ دقیقه بدون اکسیژن و جریان خون دوام می‌آورد.

در این آزمایش، مغز خوک را با یک محلول شیمیایی پر کردند. فعالیت‌های مغزی را که قبلا تصور می‌شد ظرف چند دقیقه متوقف می‌شوند، مشاهده کردند. با این حال، مشاهده به معنای آن نبود که مغز در حال فکر کردن است. عملکرد بازیابی‌شده بسیار محدود بود و هیچ‌گونه آگاهی، احساس یا چیزی مشابه در آن وجود نداشت.

در سال ۲۰۲۲، آزمایش دیگری روی خوک‌ها انجام دادند و این بار از دستگاهی استفاده ‌کردند که برای گردش خون و سایر مایعات در بدن طراحی شده بود. در این آزمایش، اندام‌هایی که برای چندین ساعت مرده بودند، نشانه‌هایی از ترمیم بافت نشان دادند.

مانند آزمایش قبلی، این خوک‌ها به شکلی که نشان دهد از مرگ بازگشته‌اند، احیا نشدند. پس چیزی شبیه به آگاهی یا هوشیاری به دست نیامد. این آزمایش را به عنوان یک گام اولیه در نظر گرفتند و تصور کردند که شاید روزی به مسائل جدی اخلاقی درباره تفاوت بین زندگی و مرگ منجر شود.

جاودانگی مجازی و زنده کردن مردگان

راه دیگری برای زنده کردن مردگان وجود دارد که به نوعی علم فراتر از زیست‌شناسی و روش‌های علوم کامپیوتر وابسته است. در این روش می‌توانند تمام ذهن شما را بدون نیاز به جسم واقعی، در یک دستگاه نگهداری کنند.

ادبیات علمی تخیلی سال‌هاست که با این ایده بازی می‌کند و می‌گوید کامپیوتر می‌تواند مغز انسان را دانلود کند. از نظر مفهومی، تصور این ایده دشوار نیست. بسیاری از ما که درک ابتدایی از کامپیوتر داریم، حداقل نظریه‌ چگونگی عملکرد آن را می‌فهمیم. کاربرد عملی این ایده، بسیار پیچیده‌تر خواهد بود.

این ایده دور از ذهن است؟

مشکل فعلی با شبیه‌سازی مغز این است که ما به سختی می‌توانیم یک مغز موش را شبیه‌سازی کنیم، چه برسد به یک مغز انسانی! نورون‌ها، سیناپس‌ها و تمام این اتصالات به شدت پیچیده هستند.

نتیجه‌گیری نهایی

علاوه بر این، نگرانی‌های اخلاقی بالقوه‌ای در مورد ایده حفظ ذهن به صورت مجازی وجود دارد. به عنوان مثال، تصور کنید که اکنون بیدار و تبدیل به یک کامپیوتر شده‌اید. ذهن شما همچنان متعلق به شماست، اما ۲۰۰ سال از زمان حال گذشته و کسی شما را دانلود کرده است. اکنون آن‌ها شما را در اختیار دارند. شما هیچ بدنی ندارید. نمی‌توانید به هیچ جایی بروید یا کاری انجام دهید مگر اینکه در دنیای مجازی باشد و احتمالا تحت اختیار کسی که سخت‌افزار شما را در دست دارد. این روش برای زنده کردن مردگان ترسناک است!

همچنین سوالی وجود دارد که آیا جاودانگی دیجیتال واقعا جاودانگی است؟ اگر شما فقط ذهن خود را در یک ماشین نگهداری کنید، آیا هنوز انسان هستید؟

همه این نظریه‌ها اکنون فقط روی کاغذ هستند؛ از طرفی یک یا پنج قرن دیگر، ممکن است این مفهوم به واقعیت سادگی دانلود هر برنامه‌ای تبدیل شود. اگر این واقعا به وقوع بپیوندد، پس هر کدام از روش‌های دیگری که برای زنده کردن مردگان اشاره کردیم، در مقایسه با جاودانگی مجازی محو خواهند شد. زیرا جاودانگی مجازی دقیقا همان است. ذهن شما می‌تواند برای همیشه وجود داشته باشد. حالا این چیزی است که باید به آن فکر کنید.

منبع: خبرآنلاین

منبع: faradeed-223143

برچسب ها
نسخه اصل مطلب