( تصاویر) غمانگیزترین مرگها در آثار دیزنی
در آثار سینمایی انیمیشنی و لایو اکشن دیزنی برخی مرگها اتفاق افتادهاند که جزو غمانگیزترین مرگها محسوب میشوند.
به تازگی پیشدرآمد فیلم The Lion King یعنی فیلم سینمایی Mufasa: The Lion King به روی پرده سینماها آمده و بار دیگر به بینندگان و طرفداران یکی از غمانگیزترین مرگها در آثار دیزنی را یادآور شده است.
در طول سالها، دیزنی داستانهای بسیار زیادی را تعریف کرده و کاراکترهایی را در اختیار بینندگان قرار داده تا آنها را دوست داشته باشند و مواردی را از آنها بیاموزند. گاهی اوقات برای یک تأثیر احساسی، مخاطب مجبور میشود تا با کاراکترهای دوستداشتنی خود خداحافظی کند.
هر شخصیت دیزنی چه یک قهرمان باشد و چه یک شرور، به نظر میرسد که مرگی که سزاوار آن است را دریافت میکند و مهم نیست که این مرگ چقدر غمانگیز باشد. از فداکاری ناراحتکننده گورگی در انیمیشن The Black Cauldron تا قتل موفاسا در انیمیشن و فیلم The Lion King، دیزنی میداند که چطور احساسات عاطفی مخاطبانش را برانگیزد.
با اینکه فیلمها و انیمیشنهای دیزنی بیشتر برای مخاطبان جوان هستند اما این آثار سینمایی برخی از دلهرهآورترین مرگها را دارند و برخی از آنها نیز کاراکترهای بسیار محبوبی محسوب میشوند که در شرایط وحشتناکی به پایان راه خود میرسند.
۲۵. مرگ همسر مارلین – انیمیشن Finding Nemo
یکی از نمادینترین انیمیشنهای دیزنی، انیمیشن سینمایی «سیندرلا» محصول سال ۱۹۵۰ میلادی است که در آن یکی از غمانگیزترین مرگها در آثار دیزنی وجود دارد. همه افراد با داستان پسزمینه سیندرلا و تراژدیای که بر خانواده او وارد میشود، آشنا هستند. مادر او وقتی که سیندرلا بسیار کوچک بود از دنیا رفت و پدرش نیز با زن بسیار بدی ازدواج کرد و مدتی کوتاه پس از آن از دنیا رفت.
جزئیات چندانی در این اثر سینمایی درباره مرگ والدین سیندرلا در دست نیست اما در هر صورت، این فقدانها باعث شدند تا او تنها بماند. او علاوه بر اینکه تنها خانواده خودش را از دست داد، باید سوءاستفادههای مادر ناتنی شرورش را نیز تحمل میکرد. تماشای این موارد بهعنوان یک کودک مطمئناً دشوار است چراکه برای یک کودک، از دست دادن والدین همانند پایان دنیا است.
۲۱. مرگ ماما کوکو – انیمیشن Coco
انیمیشن سینمایی «دایناسور خوب» یکی از بهترین فیلمهای پیکسار نیست و سبک انیمیشن سازی عجیب آن نیز ممکن است کاملاً حواسپرت کننده باشد اما یکی از غمانگیزترین مرگهای دیزنی را دارد. در بخش ابتدایی فیلم، آرلو سعی دارد تا خودش را در میان خانوادهاش متمایز کند اما هرگز به اندازه کافی تأثیرگذار نیست. پدرش به نام هنری مصمم است تا به آرلو کمک کند تا به جایگاه خودش دست پیدا کند و به همین خاطر نیز آنها مجبور میشوند تا دنبال پسر غارنشینی باشند که از مزرعه آنها فرار کرده است.
استدلالی وجود دارد که آرلو یکی از فراموششدنیترین کاراکترهای دیزنی است و این در حالی است که هنری واقعاً قلب تپنده فیلم است. در انیمیشن سینمایی «دایناسور خوب»، با شروع باران، آرلو خودش را مجروح میکند و هنری برای نجات آرلو عجله میکند اما در نهایت توسط یک سیل برده میشود. این مرگ آنقدر سریع و غیرضروری بود باعث شد تا مرگ هنری حتی غمانگیزتر از آنچه هست، به نظر برسد.
۱۹. مرگ شخصیت ری – انیمیشن The Princess And The Frog
تصور اینکه انیمیشن سینمایی «فروزن» بدون حضور شخصیت اولاف در داستان السا و آنا چطور میشد، واقعاً دشوار است. او دوستی کاریزماتیک و یک مشاور وفادار بود که بهعنوان یک آدم برفی یکی از بامزهترین کاراکترهای دیزنی محسوب میشود. در انیمیشن سینمایی «فروزن ۲»، اولاف متوجه میشود که رو به مرگ قرار دارد و اولین چیزی که به فکرش آمد، خانوادهاش بود. او اصلاً نگران این نبود که قرار است بمیرد بلکه بیشتر نگران پشت سر گذاشتن کسانی بود که دوستشان دارد.
او نگران است که السا بیش از حد خودش را تحت فشار گذاشته باشد. او با استفاده از آخرین کلمات خودش از آنا عذرخواهی میکند که او را تنها میگذارد و او مجبور است به تنهایی به سفرش ادامه بدهد. با منجمد شدن السا، جادوی اولاف نیز از بین میرود. تراژدی مرگ اولاف به ویژه در واکنش آنا نمایان است. در تمام دوران کودکیاش، آنا تنها مانده بود. در انیمیشن سینمایی «فروزن ۲»، السا، آنا را راند و کریستوف در جنگل گم شد. بدون اولاف، آنا ناامیدانه تنها میماند. خوشبختانه، او این فرصت را پیدا کرد که در پایان او را احیا کند.
۱۷. مرگ شاه اگنار و ملکه ایدونا – انیمیشن Frozen II
از همان لحظهای که شخصیت گورگی در انیمیشن «دیگ سیاه» حضور پیدا کرد، به سرعت توانست خودش را بهعنوان یک دیوانه بازیگوش معرفی کند. او بدون توجه به چیزی جز جان خودش، از هر جایی که خطر قرار داشت، پا به فرار میگذاشت. با این حال، به امید اینکه دیگر تنها نباشد، گورگی با ترسهای خودش روبهرو میشود و به کمک تاران و همسرش میرود. با اینکه گورگی فقط قصد داشت تا با دوستانش از قلعه هورند کینگ فرار کند اما متوجه شد که این کافی نیست.
گورگی با سنجش ارزشهای زندگی دوستانش با زندگی خودش، به این نتیجه غمانگیز رسید که باید خودش را فدا کند تا بتواند دیگ سیاه را نابود کند و جلوی هورند کینگ را بگیرد. تصویر تاران که جسد گورگی را در بغل گرفته و او را از دیگ بیرون میآورد، هنوز هم خیلی آزاردهنده و ناراحتکننده است.
۱۵. مرگ آقای گریسی – فیلم The Haunted Mansion
انیمیشن سینمایی «کوکو» ادای احترامی به سنت قدیمی مکزیکی جشن گرفتن مرگ دارد که باعث میشود تا روح عزیزانشان ناپدید نشوند. ایده حفظ خاطره یک فرد، داستان این اثر سینمایی را به سمت یک نتیجهگیری احساسی سوق میدهد. در شروع این اثر سینمایی نیز هکتور ریورا همانند یک فرد بی چیز به نظر میرسد. با این حال، با گذشت زمان، بینندگان چیزهای بسیار بیشتری درباره گذشته او میآموزند و اینکه خانوادهاش حتی در هنگام مرگ چقدر برای او ارزش داشته است.
از همین رو، وقتی ماهیت واقعی مرگ او فاش میشود، حتی اگر در گذشته اتفاق افتاده باشد، بینندگان را تا حد زیادی شوکه میکند. ارنستو مسئول مرگ هکتور بوده و استعداد او را ربوده است. اگرچه هکتور در زمان حال مرده است اما مرگ هکتور نه تنها جهان را از آهنگهای او محروم کرد بلکه این پدر را برای همیشه از دخترش دور کرد. این مرگی وحشتناک بود که یک خانواده را ویران کرد و درد آن را به زندگی پس از مرگ نیز کشاند.
۱۳. مرگ والدین تارزان – انیمیشن Tarzan
قهرمان داستان انیمیشن سینمایی «مولان» هیچ نقصی ندارد و از اخلاقیات قوی برخوردار است و برای اینکه ملت خودش را آزاد کند، حاضر است قلب و روح خودش را فدا کند. در این اثر سینمایی، کاپیتان لی شانگ نیروهای تازه تأسیس خودش را برای کمک به لشکر پدرش در حفاظت از یک مکان کلیدی هدایت میکند. همه سربازان از اینکه بالاخره در اولین مأموریت خود شرکت میکنند، هیجان زده هستند اما با صحنهای وحشتناک روبهرو میشوند.
در یکی از تاریکترین پیامدهای یک فیلم دیزنی، کل لشکر ژنرال لی و روستاییانی که آنها قصد محافظت از آنها را داشتند، قتل عام شدند. حتی یک نفر نیز زنده نمانده و همین نیز باعث شوک و وحشت لی شانگ شد. این صحنه بسیار دلخراش و تکان دهنده است. قبل از رفتن نیز لی شانگ، کلاه خود پدرش را روی شمشیرش در داخل برفها میگذارد و به او ادای احترام میکند.
۱۱. فداکاری تاداشی هامادا – انیمیشن Big Hero 6
همانطور که از عنوان این انیمیشن پیدا است، این اثر سینمایی معنای واقعی برادری را مورد بررسی قرار میدهد چراکه کنای به یک خرس تبدیل میشود و مجبور است که در بین گونه جدید خودش زندگی کند. قبل از آن، او با دو برادر دیگرش یعنی سیتکا و دناهی در آرامش زندگی میکرد. سیتکا بزرگترین فرد در میان این سه نفر است. هنگامی که کوچکترین برادرش یعنی کنای وظیفه دارد ماهی را آویزان کند تا آن را از خرسها حفظ کند، سیتکا به کنای هشدار میدهد که آن را محکم ببندد. متأسفانه کنای فقط کمی از حرفهای برادرش را متوجه میشود که عواقب فاجعه باری به همراه دارد.
یک خرس به ماهی میرسد و عملاً هیچ ماهی برای دهکده باقی نمیماند. کنای با خشم و خجالت خرس را تحریک میکند و باعث میشود تا برادرانش به کمک او بیایند. در حالی که این سه برادر شجاعانه مبارزه میکنند، سیتکا متوجه میشود که تنها راه نجات هر یک از آنها این است که خود را قربانی کند تا خرس را زمین بزند. او یخ زیر پا را با نیزه میشکند و باعث میشود تا خودش و خرس سقوط کنند. این مرگ بسیار غمانگیز است چراکه لازم نبود اتفاق بیفتد.
۸. مرگ مادر بامبی – انیمیشن Bambi
انیمیشن سینمایی «تارزان» با مرگهای غمانگیز شروع میشود و به پایان میرسد و در یک چرخه کامل، شخصیت اصلی جایگاهش در جنگل را پیدا میکند. در ابتدا، خانواده تارزان از کشتی غرق شده خود نجات پیدا میکنند و زندگیای برای خودشان در این قاره جدید میسازند اما به طور وحشیانهای توسط پلنگی به نام سابور کشته میشوند. فرزند شیرخوار آنها با سرنوشتی غیرمنتظره روبهرو میشود که یک گوریل به نام کالا او را بهعنوان فرزند خودش میپذیرد ولی این مسئله با ناامیدی همسر این گوریل یعنی کرچک همراه است.
در حالی که چند دقیقه ابتدایی انیمیشن «تارزان» یکی از مهیجترین و غمانگیزترین شروعها در آثار دیزنی است اما پایان این اثر حتی تأثیرگذارتر است. بینندگان چندان دل خوشی از رفتار خشن کرچک با تارزان نداشتند اما در پایان، از او خوششان آمد. کرچک در نهایت از حضور تارزان استقبال میکند اما این بدون هزینه نیست و این گوریل به خاطر تارزان گلوله میخورد و به شدت زخمی میشود.
۶. بیماری الی فردریکسن – انیمیشن Up
انیمیشن سینمایی «شیر شاه» نمایشی جذاب از سلسله مراتب جنگل است که از منظر کسانی روایت میشود که بهعنوان قدرتمندترین حیوانات شناخته میشوند و آنها شیرها هستند. با این حال، انیمیشن سینمایی «شیر شاه» بهعنوان یک فیلم برای کودکان، مضامین ناراحتکننده زیادی دارد که شامل رم کردن حیوانات، تلاش یک پدر برای نجات پسرش و همچنین شخصیت شروری است که تشنه قدرت است.
اینکه بگوییم کدام صحنه ناراحتکنندهترین صحنه در فیلم «شیر شاه» است، سخت است؛ صحنهای که اسکار باعث مرگ موفاسا میشود یا اینکه سیمبای جوان جسد پدرش را در دره پیدا میکند. سیمبا در انکار مرگ پدرش، ناامیدانه سعی میکند تا موفاسا را بیدار کند. سیمبا از موفاسا میخواهد تا از خواب بیدار شود و در تلاش برای در آغوش گرفتن او است. سالها پس از مرگ موفاسا، سیمبا مانند بسیاری از بینندگان زیر بار خاطره پدرش رنج میبرد. به دلیل تأثیر فرهنگی عظیم، مرگ دلخراش موفاسا تا به امروز در بین طرفداران برجسته است.
۴. مرگ شخصیت اصلان – فیلم Chronicles Of Narnia: The Lion, The Witch And The Wardrobe
در صحنه ابتدایی انیمیشن سینمایی «افسون» بینندگان با داستان پدرو مادریگال آشنا میشوند. فداکاری پدرو اساساً جادویی بود که به مادریگالها داده شد. با اینکه این داستان غمانگیز است اما واقعاً دلخراش نیست. از آنجا که داستان برای میرابل پنج ساله گفته میشود، جای تعجب ندارد که او بیشتر تحت تأثیر قدرتهای جادویی و جان گرفتن خانه قرار گرفته باشد.
وقتی که داستان پدرو بعداً به نمایش گذاشته میشود و از دیدگاه همسرش آلما روایت میشود، بینندگان همزمان با مرگ پدرو، زندگی او را نیز مشاهده میکنند. او مردی مهربان، شوهری دوستداشتنی و رهبری فداکار بود. او و آلما مجبور شدند تا خانهشان را ترک کنند و جان نوزادان خودشان را به خطر بیندازند تا به یک سفر بروند. تماشای مرگ پدرو برای بار دوم سختتر بود، به خصوص زمانی که فلشبک ادامه داشت. این صحنه نشان داد که آلما چقدر دل شکسته شده و اکنون تنها شده و در تلاش است تا تعادل شهر را حفظ کند و بچههایی را بزرگ کند که پدرو خودش را فدای نجات آنها کرد.
۲. فداکاری بینگ بونگ – انیمیشن Inside Out
فیلم سینمایی «پلی به سوی ترابیتیا» یکی از غمانگیزترین فیلمهای لایو اکشن دیزنی است که در آن، لزلی با شادی زیر باران با سگش به سمت خانه میدود و تصویری پر از سلامتی و شادی را نشان میدهد. به همین دلیل است که مرگ او در صحنه بعدی بسیار ناراحت کننده است. وقتی که جسی به خانه میرود، اعضای خانوادهاش او را در آغوش میگیرند که از سلامتی او خیالشان راحت میشود. پس از اینکه جسی با رفتار عجیب آنها روبهرو میشود، به او گفته میشود که بهترین دوستش لزلی درگذشته است.
وقتی که تاب طنابی که بهعنوان پل آنها به ترابیتیا عمل میکرد، شکست و او بیهوش در داخل رودخانه افتاد، لزلی غرق شد. وحشتناکترین بخش مرگ لزلی نیز این است که جسی متوجه شد بچهها شکستناپذیر نیستند. همیشه ممکن است روزی برسد که زندگی یک حیله بیرحمانه بازی کند و آنها را خیلی زود از دنیا ببرد. مرگ لزلی ضربهای سخت را وارد میکند و از همین رو در جایگاه نخست این رتبهبندی از غمانگیزترین مرگها در آثار دیزنی جای گرفته است.
منبع: گیمفا
منبع: faradeed-223052