جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > نقد فیلم Wicked؛ همدردی با شیطان

نقد فیلم Wicked؛ همدردی با شیطان

اگر با دنیای کتاب‌های فانتزی آشنا باشید، مطمئناً می‌دانید که سری کتاب‌های مربوط به آز، قرن میلادیِ پیش از محبوب‌ترین‌ها در این سبک بوده‌اند. نویسندگان زیادی سعی در بسط دادن این دنیای عظیم کرده‌اند و ده‌ها جلد با محوریت این دنیای خیالی ساخته شده‌اند. همچنین فیلم‌های متعددی بر اساس آن ساخته شد که معروف‌ترین آن‌ها فیلم ماندگار The Wizard of Oz به کارگردانی ویکتور فلمینگ بود. نتیجتاً در فرهگ عام این سری توانست خودش را کاملاً جا بیاندازد و طرفداران بسیاری به دست بیاورد.

گروه موسیقی رولینگ استونز، این گروه افسانه‌ای راک، ترانه‌ای دارد به نام «همدردی با شیطان» و در آن سعی می‌کند با این موجود افسانه‌ای که انسان را به بدی وسوسه می‌کند، همذات‌پنداری کند. لیریک آن درباره‌ی بدی‌هایی‌ست که انسان مرتکب شده و به شیطان ربط‌شان می‌دهد. انسان آنچه را که از روبرو شدن اکراه دارد و از آن طفره می‌رود، به موجودی خیالی و شرور ربط می‌دهد.

حال اگر دقیقاً این مسئله را بنگریم می‌بینیم در آن سوی این معادله‌ی اخلاقی، در آن سوی خیر و شر، حقیقتی وجود دارد که بشر سعی کرده آن را از طریق شر نامیدنش، از خود دور کند. فیلم Wicked از این جهت با این ترانه قرابت دارد و در زیرلایه‌های خود می‌خواهد آنچه شرارت نامیده می‌شود را از نزدیک بنگرد.

اگر با دنیای کتاب‌های فانتزی آشنا باشید، مطمئناً می‌دانید که سری کتاب‌های مربوط به آز، قرن میلادیِ پیش از محبوب‌ترین‌ها در این سبک بوده‌اند. نویسندگان زیادی سعی در بسط دادن این دنیای عظیم کرده‌اند و ده‌ها جلد با محوریت این دنیای خیالی ساخته شده‌اند. همچنین فیلم‌های متعددی بر اساس آن ساخته شد که معروف‌ترین آن‌ها فیلم ماندگار The Wizard of Oz به کارگردانی ویکتور فلمینگ بود. نتیجتاً در فرهگ عام این سری توانست خودش را کاملاً جا بیاندازد و طرفداران بسیاری به دست بیاورد.

آخرین فیلمی که از این دنیا ساخته شده، چیزی نیست جز Wicked. فیلمی به کارگردانی جان ام. چو، با بازی سینتیا اریوو، آریانا گرانده و میشل یئو؛ اقتباسی نه چندان وفادار به کتاب گرگوری مگوایر با همین نام. اما از آنجایی که با یک اقتباس موزیکال روبرو هستیم باید اشاره کرد که اشعار آن ابتدا در یک نمایشنامه و اجرای تئاتری به نویسندگی استفن شوارتز و وینی هالزمن، به رشته تحریر درآمده‌اند. فعلاً شاهد قسمت اول آن بوده‎ایم، ولی قسمت دومی هم در کار است تا پرونده‌ی فیلم را ببندد. در ادامه با ما همراه باشید تا این فیلم را بررسی کنیم.

جادوگر شرور شهر آز مرده!

الفابا یکی از شخصیت‌هایی‌ست که اگر او را درک کنید، بعید است به این راحتی‌ها فراموش بشود

با اولین سکانس‌های فیلم Wicked، مهم‌ترین پرسش آن هم مطرح می‌شود. پرسشی درباره‌ی ذات شر. آیا آنچه که همیشه به عنوان شر و شیطانی در نظر گرفته‌ایم واقعاً سزاوار چنین برخوردی بوده است؟ سزاوار بوده که آن را از جمع دور برانیم؟ آن را طرد کنیم؟ آن را لعن و نفرین کنیم؟ داستان الفابا در بطن خود راوی شیطان و راوی پیدایش شر است. فیلم در زیرلایه‌ی خود می‌خواهد که ما با مفهومی که به عنوان شرارت برچسب زده‌ایم بهتر آشنا شویم و با آن همذات‌پنداری کنیم. بدین ترتیب وارد خاطرات گلیندا می‌شویم.

 بعد از دیدن نحوه‌ی رشد او در وضعیتی واقعاً نابسامان، خواهیم دانست که الفابا شرور نیست بلکه صرفاً متفاوت است. او با پوست سبز رنگش، نحوه‌ی دنیا آمدنش، حرامزاده بودنش و تأثیر بدی که بر پیرامون خود می‌گذارد، هیچ‌گاه به محبتی که لایقش است نمی‌رسد، درست و حسابی درک نمی‌شود و در عوض از سوی همگان طرد می‌شود. به مرور قدرت جادویی که دارد، باعث می‌شود همه او را یک هیولای بدطینت بدانند؛ حال آنکه قدرت او زاده‌ی خشم است، خشمی که به دلیل متفاوت بودن در او جمع شده. الفابا شر نیست، بلکه متفاوت است!

قصه‌ی فیلم با پرداختن به الفابا، در قالب ترانه‌های معنادار خود تلاش می‌کند بیشتر و بیشتر با این تفاوتِ ذاتی او خو بگیرد تا بیننده آن را بشناسد. به عبارت دیگر، داستان فیلم تبدیل می‌شود به راهی برای درک «دیگری»، آن فردی که متفاوت و خارج از جمع، از سوی همه به عنوان گوسفند سیاه بازشناسی می‌شود. هنگام روبرو شدن الفابا و گلیندا، این مسئله بهتر نمایان می‌شود؛ از سویی یکی را داریم که همیشه نادیده گرفته شده و از سوی دیگر دختری که سوگلی همگان است و نماد محبوبیت به حساب می‌آید.

نهایتاً الفابا نه در مدرسه‌ی شیو بلکه در طبیعت است که احساس آرامش خودش را پیدا می‌کند

بطور کلی احترام به طبیعت یکی از مضامین پررنگی‌ست که می‌توان آن را در پس زمینه‌ی فیلم یافت و در بزنگاه‌های مختلف فیلم نمود پیدا می‌کند. حتی می‌توان آن را پیام بالاتر فیلم هم دانست. زمانی که هیچ چیزی در این دنیا توان درک کردن و فهمیدن شما را ندارد، در دامان درختان و جنگل، در جایی به دور از هیاهوی آدم‌ها، الفابا احساس محبت دیدن می‌کند. علاوه بر این، او برای دفاع از حقوق حیوانات به پا می‌خیزد و محافظت از آن‌ها تبدیل به یکی از دغدغه‌های اساسی‌اش می‌شود.

پادآرمان شهر زمردین

هر چه بیشتر به پایان فیلم نزدیک می‌شویم، بهتر متوجه می‌شویم که چطور شاهد دنیایی پادآرمانی هستیم که در آن واقعیت در حال تحریف شدن و نادیده گرفته شدن است. اما انگار کسی متوجه آن نمی‌شود، تا اینکه الفابا در مقابل خواسته‌های شرورانه‌ی جادوگر شهر آز می‌ایستد. الفابا به دلیل اینکه همیشه از سوی دیگران طرد شده، بهتر متوجه می‌شود که چه چیزی رنگ و بوی واقعی دارد و چه چیزی نه.

برخلاف ظاهر شنگول و رنگارنگ دنیای آز، انگار که همه‌چیز در لایه‌ی زیرین آن چیزی جز یک فریب نیست. از آوازهای گلیندا و مردم آز در مزارع رنگ‌آلودشان گرفته تا سکانس‌های پایانی فیلم، انگار که با یک دروغ شیرین روبرو هستیم؛ نهایتاً می‌فهمیم که نه الفابا موجودی شرور است و نه افرادی که ظاهراً قصد کمک کردن به او را داشتند و در حال کنترل کردن این دنیا هستند، واقعاً انسان‌هایی خوب می‌باشند!

این رولایه‌ی قشنگ و زیبا، پنهان کننده‌ی انگیزه‌های اصلی خالق آن است. خالقانی که می‌خواهند با دست‌یابی به قدرت بیشتر دست به تولید ابزارآلات پیچیده‌تر، دستکاری ژنتیکی حیوانات و چیرگی بر دنیای پیرامون خود بشوند. پادآرمان‌شهری زمردین رنگ، که الفابا در برابر آن طغیان می‌کند و قصد سر خم کردن ندارد. سکانس‌های پایانی فیلم زمانی که از این دریچه نگریسته بشوند، رنگ و طعمی دیگر دارند. شرارت این موجود دوست‌داشتنی سبزرنگ، دیگر شرارت نخواهد بود؛ بلکه سر خم نکردن در برابر کانونیت قدرت است.

جشنی برای بزرگداشت آزادی

نقد فیلم Wicked | همدردی با شیطان

سکانس‌های متعدد موزیکال این فیلم را می‌توان در یک عبارت خلاصه کرد: جشنی برای بزرگداشت آزادی

الفابا، با آوازهای خود درباره‌ی واقعیت و انجام کار درست سوار بر جارو می‌شود، پرواز می‌کند و با اینکار به دنیای زیر پایش از سر آزادی ریشخند می‌زند. در اینجا روشن می‌شود که تمام فیلم یک جشن بود، جشنی برای بزرگداشت احساس آزادی. تمام موسیقی‌ها و آوازها از ثانیه‌های ابتدایی فیلم تا انتهای را می‌توان در همین عبارت خلاصه کرد.

درباره‌ی مسائل فنی فیلم، چیز زیادی نمی‌توان گفت. چرا که به سادگی همه‌چیز بی‌نقص است. از دکورها، گریم‌ها و طراحی لباس گرفته تا جلوه‌های ویژه و صداها، واقعاً نمی‌توان به جنبه‌های فنی این فیلم ایرادی وارد کرد. همه‌چیز در بالاترین سطح خودش قرار دارد. همه چیز دست در دست هم داده تا شاهد جشنی باشیم که برای احساس آزادی شکل گرفته.

بطور کلی فیلم Wicked را می‌توان پکیج کاملی دانست که در طول خود به مسائل بسیار عمیقی دامن می‌زند و حتی یک سکانس آن از دست نمی‌رود؛ مضامینی چون خیر و شر، اقلیت‌ها، روانشناسیِ مطرود بودن، ذات قدرت، پادآرمان‌شهر، رشد صنعت، فِری‌تیل و… پوشش داده می‌شود. در قالب بزرگ‌تر که نگاه می‌کنیم واقعاً باورنکردنی‌ست که فیلمی چنین عامه‌پسند بتواند بدون اینکه ذره‌ای خسته‌کننده شود تا این حد مضامین مختلف را در زیرلایه‌های خود پوشش بدهد. از نظر فنی هم بدون شک با یکی از شسته‌رفته ترین آثار امسال روبرو هستیم. انتظار برای قسمت دوم این فیلم و دیدن سرنوشت الفابا بسیار سخت است.

بطور کلی فیلم Wicked را می‌توان پکیج کاملی دانست که در طول خود به مسائل بسیار عمیقی دامن می‌زند و حتی یک سکانس آن از دست نمی‌رود.

منبع: ویجیاتو

منبع: faradeed-223007

برچسب ها
نسخه اصل مطلب