بهترین مرد عنکبوتی سینما کیست؟
مرد عنکبوتی، این شخصیت دوست داشتنی دنیای کمیک، از زمان اولین حضورش بر پرده نقرهای در سال 2002، همواره مورد توجه علاقهمندان به سینما و دنیای ابرقهرمانان بوده است. این شخصیت تاکنون توسط چهار بازیگر مختلف به تصویر کشیده شده: توبی مگوایر، اندرو گارفیلد، تام هلند در نقش پیتر پارکر و شامیک مور در نقش مایلز مورالز.
هر کدام از این بازیگران با تفسیر و اجرای منحصربهفرد خود، ابعاد جدیدی از شخصیت مرد عنکبوتی را به نمایش گذاشتهاند و در ذهن تماشاگران جاودانه شدهاند. اما سوالی که همواره مطرح میشود این است: کدام یک از این بازیگران بهترین تجسم از مرد عنکبوتی بودهاند و بهترین مرد عنکبوتی سینما کیست؟
برای پاسخ به این سوال، باید معیارهای مختلفی را در نظر گرفت. بازیگری، شخصیتپردازی، وفاداری به منبع اصلی (کمیک بوکها) و تاثیرگذاری بر مخاطب، از جمله عواملی هستند که در انتخاب بهترین مرد عنکبوتی نقش دارند. در ادامه، به بررسی هر یک از این بازیگران و نقش آنها در شکلگیری شخصیت مرد عنکبوتی در سینما میپردازیم و در نهایت، به این سوال چالشبرانگیز پاسخ خواهیم داد که: کدام یک از این چهار بازیگر، لقب «بهترین مرد عنکبوتی سینما» را از آن خود کرده است؟
چرا توبی مگوایر بهترین مرد عنکبوتی سینما است؟
- فیلمها: مرد عنکبوتی شگفتانگیز (2012)، مرد عنکبوتی شگفتانگیز 2 (2014)، مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (2021)
قدم گذاشتن جای پای توبی مگوایر برای اندرو گارفیلد یک چالش بزرگ بود. با اینکه ظاهر گارفیلد به نوجوانها نمیخورد (در اولین فیلم 27 ساله بود)، اما به خوبی میدانست چگونه دغدغهها و اضطرابهای یک نسل زد را به تصویر بکشد. پیتر پارکرِ گارفیلد به اندازهی مگوایر غرق در درس و کتاب نبود و بیشتر در قالب یک جوان متفاوت و باحال ظاهر میشد، اما در کنار گوئن، دختری که به او علاقه داشت، رفتاری عجیب و سادهلوحانه از خود نشان میداد.
بزرگترین نقطهی قوت گارفیلد این بود که به وضوح نشان میداد که یک نوجوان با داشتن قدرتهای فوقالعاده چقدر میتواند لذت ببرد و خوشگذرانی کند؛ سرخوشی و هیجان او موقع تاب خوردن در میان آسمانخراشهای نیویورک و به خصوص شوخطبعیاش هنگام مبارزه با خلافکارها، به خوبی این موضوع را اثبات میکند.
مرد عنکبوتی در کمیکهای مارول، یک شوخطبع قهار بود که میتوانست به همان سرعتی که تار پرتاب میکند، جملات نیشدار و بامزه بگوید، و این نسخه از شخصیت همان کسی است که این بخش از کاراکتر را به بهترین شکل اجرا میکند. متلکهای هوشمندانه، زمانبندی دقیق در طنزپردازی و شوخطبعی ذاتی او، نبردهایش را به چیزی فراتر از یک زد و خورد صرف تبدیل میکند.
گارفیلد بهترین بازیگر اقتباسهای لایو- اکشن از کمیک مرد عنکبوتی است و این موضوع به دلایل متعددی کاملا مشهود است. او یک قهرمان دست و پا چلفتیست که با وجود اینکه از مرگ عمویش کاملا درهم شکسته بود، اما سعی میکرد این موضوع را از دختری که دوستش داشت مخفی نگه دارد و شما به عنوان مخاطب تاثیر تمام این ویژگیها بر یکدیگر در خلق شخصیتی چندلایه و پیچیده را باور میکنید (ترکیب تمام این ویژگیها (رنج، پنهانکاری، دست و پا چلفتی بودن) باعث میشود که شخصیت مرد عنکبوتی با بازی گارفیلد باورپذیر و چند بعدی باشد). اما چیزی که این مرد عنکبوتی را از بقیه متمایز میکند، رابطهی عمیق او با گوئن استیسی (با بازی اما استون) است.
شاید به این دلیل که آنها در دنیای واقعی هم با هم در رابطه بودند، اما شما تمام لحظات عاشقانهی آنها را باور میکنید؛ عشقی که نشان میدهد شور و حرارت دوران جوانی تا چه حد میتواند پرشور و آشتین باشد. گوئن به خودی خود یک شخصیت بینظیر است و هیچچیز زیباتر از این نیست که او پیتر را بیشتر از مرد عنکبوتی دوست دارد. اما استون با بازی درخشان خود، به این شخصیت روح میبخشد و به او هویتی مستقل میدهد. تمام اینها باعث میشوند که پایانِ ماجرای گوئن بسیار غمانگیزتر باشد، شاید تراژیکترین لحظه در بین تمام فیلمهای مرد عنکبوتی با بازی این دو.
قسمت سوم «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» – البته اگر ساخته میشد، زیرا حق ساخت فیلمهای مرد عنکبوتی که در دست سونی بود پس از دو قسمت دوباره به مارول استودیوز بازگشت – میتوانست پیامدهای این فقدان بزرگ را به تصویر بکشد. مارک وب، کارگردان فیلم، در گفتوگو با ایندیپندنت دربارهی احتمال ساخت قسمت سوم گفته بود: «من عمیقا معتقدم که مرد عنکبوتی متعلق به دنیای سینمایی مارول است. من اصلا از این بابت دلخور نیستم. راستش را بخواهید، ساختن یک فیلم دیگر بدون حضور اما [استون] کار بسیار دشواری بود. اکنون مرد عنکبوتی در دستان افراد لایقی است و نمیتوان از این بابت حس بدی داشت. فوقالعاده است، برای دیدن فیلم جدید لحظهشماری میکنم».
هرچند که ما شانس دیدن قسمت سوم را نداشتیم، اما شاید بتوان گفت که قوس شخصیتی مرد عنکبوتیِ گارفیلد، در فیلم «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» به رستگارانهترین شکل ممکن به پایان میرسد، جایی که او موفق میشود امجی (زندایا) را از تجربهی سرنوشتی مشابه با گوئن نجات دهد.
چرا تام هالند بهترین مرد عنکبوتی سینما است؟
- فیلمها: مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی (2018)، مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی (2023)
شِمیک مور صداپیشگی یک شخصیت متفاوت را بر عهده دارد. نقشی که فعلا انیمیشنی است و اولین اقتباس سینمایی از کاراکتر مایلز مورالز به شمار میرود. ما با مایلز اولین بار در فیلم اختصاصی خودش، «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Into the Spider-Vers) آشنا شدیم، اثری که به عقیدهی برخی بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ سینماست و در آن شاهد مرگ غیرمنتظرهی پیتر پارکر در همان ابتدای داستان هستیم.
مایلز هم توسط عنکبوت رادیواکتیو گزیده شده اما هنوز آمادگی لازم برای تبدیل شدن به یک ابرقهرمان تمام عیار را ندارد. او در این مسیر پر پیچ و خم با پیتر پارکرِ یک دنیای موازی آشنا میشود و رابطهای استاد و شاگردی میان آنها شکل میگیرد. رابطهای که درآن پیتر با تجربه و دانش خود، فوت و فن ابرقهرمان بودن را به مایلز میآموزد و او را برای رویارویی با چالشهای پیش رو آماده میکند.
زندگی و شخصیت مایلز با پیتر پارکر متفاوت است. اگرچه هر دو افرادی خجالتی و اهل نیویورک هستند و به راحتی میتوانند نمایندهی قشر متوسط جامعه باشند، اما شباهتها همینجا به پایان میرسد. شرایط خانوادگی و پویایی روابط مایلز تفاوتهای عمدهای با پیتر دارد، چرا که او در خانوادهای چندفرهنگی بزرگ شده و از حمایت دو والد مهربان برخوردار است؛ او برخلاف پیتر که دارای شخصیتی کمحرف و درونگراست از ابراز احساسات و سرگشتگیهای خود ابایی ندارد.
مایلز یک هنرمند است، نه یک دانشمند. او مجبور نیست به تنهایی نحوهی کارکرد قدرتهایش را یاد بگیرد، زیرا مردان/زنان/خوکهای عنکبوتی در مسیر تبدیل شدن او به یک قهرمان یاریاش میکنند. نکتهی جالب اینجاست که مایلز در دنیایی زندگی میکند که ابر قهرمانان دیگری نیز در آن حضور دارند. او پس از گزیده شدن توسط عنکبوت، از ماهیت ماجرا و میداند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. همهی این عوامل دست به دست هم میدهند تا مایلز مورالز را به شخصیتی منحصربهفرد و متفاوت از پیتر پارکر تبدیل کنند.
قدرتهای مایلز نیز متفاوت هستند، زیرا عنکبوتی که او را نیش میزند ویژگیهای متفاوتی نسبت به عنکبوتی که پیتر را نیش زده دارد، این گزش علاوه بر اینکه تمام تواناییهای مرد عنکبوتیِ اصلی را به او میدهد، قابلیت یک شوک بیوالکتریکی و استتاری شبیه به نامرئی شدن را هم به آنها میافزاید.
شخصیت او شعار «هر کسی میتواند مرد عنکبوتی باشد» را حتی بهتر از پارکر به مخاطب القا میکند، زیرا او یک پیشینهی فرهنگی متنوع دارد که میداند کار درست چیست: کمک به مردم. او هم مانند پیتر، عمویی دارد که با مرگش مسیر زندگی او را دستخوش تغییر میکند، با این تفاوت که در این مورد، عمو آرون او یک خلافکار بود که مایلز نتوانست او را از مسیر تباهی نجات دهد. شاید مایلز در ابتدای مسیر جوانتر و کمتجربهتر از پیتر پارکر باشد، اما او شخصیت مستقلی هم دارد که تفاوتهای شخصیتی بین این دو را کاملاً آشکار میسازد.
اگرچه شِمیک مور تنها صداپیشگی این شخصیت را بر عهده دارد، اما با هر جمله، هر لحن و هر تعاملی میتوان کل شخصیت، احساسات و افکار او را درک کرد. این موضوع مایلز را به کاراکتری کامل تبدیل میکند که تجسمی از تمام ویژگیهایی است که مرد عنکبوتی را همیشه با آنها به یاد میآوریم: مهربانی، نبوغ، بیدست و پا بودن و نوجوانی با دغدغههای خاص دوران بلوغ.
و اما حکم نهایی
پس از بررسی دقیق و موشکافانهی نسخههای مختلف یکی از محبوبترین شخصیتهای دنیای سینما، به این نتیجه میرسیم که تام هالند با توانایی شگفتانگیزش در ارائهی ترکیبی متعادل از هر دو جنبهی انسانی و ابرقهرمانی مرد عنکبوتی، به واقعیترین و ملموسترین تجسم از این ابرقهرمان دوست داشتنی تا به امروز تبدیل شده است.
اگرچه هالند برای تبدیل شدن به نسخهای بینقص، به خصوص در زمینهی طنز و حرفهای بامزهای که در حین مبارزه میگوید هنوز جای کار دارد، اما این قابلیتی است که با کسب اعتماد به نفس بیشتر در گذر زمان و پس از چند سال تجربهی مرد عنکبوتی بودن به دست خواهد آمد. فعلا بیایید امیدوار باشیم که دنیای سینمایی مارول یک فرنچایز سینمایی دیگر از مرد عنکبوتی – با محوریت تام هالند – در چنته داشته باشد، تا بتوانیم نبرد او با دشمنان جدید را تماشا کنیم، دوستیاش با هری آزبورن را ببینیم و شاید حتی شاهد دل باختن او به گوئن استیسی یا فلیشیا هاردی باشیم. بیایید با همهی اینها دربارهی بهترین مرد عنکبوتیای که تاکنون بر پردهی سینماها ظاهر شده، رویاپردازی کنیم و منتظر بمانیم.
منبع: مایکت
منبع: faradeed-222418