(تصاویر) بهترین فیلمهای کمدی ایرانی تاریخ
ژانر کمدی در سینمای ایران تا پیش از این دوره اخیر فیلمهای کمدی مطلقاً تجاری، ژانر نبستاً مهجوری بود. در بهترین حالت بهترین فیلمهای کمدی ایرانی بهسختی در یک فهرست ده تا بیست موردی قرار میگیرند. اساساً مخاطب سینمای ایران و سینماگران ایرانی به دلیل پیشینه و تاریخ کشور گرایش به ساخت فیلم درام دارند. تو گویی ظرفیت شوخی با دنیا را ندارند.
البته در دهه شصت و هفتاد و تا حدی هشتاد، سینمای ایران تنوع ژانر داشت اما رفتهرفته با تغییر اوضاع و شرایط سیاسی و فرهنگی، گرایش به ساخت درامهای اجتماعی بیشتر شد. شاید این چرخش افراطی سینمای امروز به سوی ژانر کمدی و خنده گرفتن از تماشاگر به هر قیمتی نتیجه همین تمرکز بیش از اندازه روی ژانر درام و سینمای جدی باشد. البته بی شک تمام قصه این نیست و این موج مرگبار اهداف آگاهانه دیگری داشته است.پ
با این حال، به طور کلی، حتی بعضی از بهترین فیلمهای کمدی ایران هم لزوماً فقط برای خنده گرفتن از مخاطب خود ساخته نشدهاند. اگر در آنها عمیق شوی، کمدی صرف نیستند، بیشتر به کمدی سیاه نزدیک میشوند و انتقادیاند. «اجارهنشینها» و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» در این دسته قرار میگیرند. آثاری در ظاهر کمدی هستند که در نهایت تأملبرانگیزند. حرفهایی را با وجود محدودیتها و توقیفهای پی در پی میزنند که بازگوییشان در فیلمی جدی ناممکن است، یعنی کاری که بهترین فیلمهای کمدی خارجی هم انجام میدهند.
تقریباً تمام فیلمهای این فهرست همین ویژگی را دارند. اصلاً نمیخواهند به زور و آسان از مخاطب خود خنده بگیرند. حاصل فکر و زحمات یک سری افراد دغدغهمندند که نگاه تیزبین و هوشیاری به اجتماع اطراف خود را دارند و البته این توانایی را که آن را به زبان طنز به تصویر بکشند. بعضی فیلمهای این فهرست که با وجود گذشت سالها همچنان آثار ارزشمندی به حساب میآیند، و بعضیها هم با اینکه شاید تماماً کمدی نباشند اما در ژانر کمدی قرار میگیرند و به دلیل تأثیرگذاری در مسیر سینمای ایران در این فهرست آمدهاند.
بهترین فیلمهای کمدی ایرانی
۱. حاجی واشنگتن
- محصول: ۱۳۶۵
- نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: عزتالله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، رضا رویگری، ایرج راد، سیاوش تهمورث، فریماه فرجامی، منوچهر حامدی، فردوس کاویانی، منیژه سلیمی
- خلاصه داستان: مالک یک ساختمان چند طبقه، فوت شده و ساختمان بدون صاحب مانده است. مباشر مالک که به کارهای آنجا رسیدگی میکرده، قصد بالا کشیدن آپارتمانها را دارد. از طرفی هم ساختمان بسیار فرسوده شده و اهالی درصددند خانهها را تعمیر کنند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
فیلمی که محسن مخملباف، نسخه افراطیاش، میخواست به خاطرش دست به انتحاری بزند، همچنان یکی از مهمترین و بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است. فیلم متعلق به سالهای آخر جنگ است و کشور کمکم دارد خودش را آماده دوره سازندگی میکند. البته تا اجرای این سیاستهای جدید هنوز فاصله است اما اثر داریوش مهرجویی فقید پیشگویانه، آینده دور و نزدیک را ترسیم میکند و تحلیلی دقیق، هوشمندانه و مثل همیشه رندانه از وضعیت موجود ارائه میکند. بسیاری از سینماگران در نیمه دوم دهه شصت به سمت تولید فیلمهای اجتماعی رفتند و مهرجویی با انتخاب ژانر کمدی، یکی از بهترین فیلمهای با درونمایه اجتماعی را ساخت. «اجارهنشینها» آغازگر موج تازهای در سینمای ایران شد که بعدها در دهه هفتاد و هشتاد شاهد ثمرهاش بودیم.
فیلم استعاری کنایی مهرجویی به جز مسائل و نقدهای اجتماعی در کنه خود به مکتبها و باورهای سیاسی هم میپردازد. فیلم با درک درستی از کمدی و یک کمدی اسلپ استیک ماهرانه، با طراحی صحنه فوقالعاده و جلوتر از زمانه خودش، در لایههای پییچیده فرهنگ ایرانی دقیق میشود و به مسائل اجتماعی، سیاسی، آداب همسایگی، دوستی، روابط خانوادگی و ارزش خانواده، نقش مادر در خانواده، طبقات مختلف اجتماعی، شیادی و ثروتاندوزی میپردازد. البته از بازی مجموعه بازیگران توانا و حرفهای خود هم بهره میبرد که خود یک کلاس درس است؛ تمام ابعاد و جزئیات این فیلم کلاس درس فیلمسازی است.
مهرجویی با درکی درست از اجتماع در اندوهرفته ایرانی به واسطه جنگ و تبعاتش، هوشمندانه با انتخاب ژانر کمدی سنگینترین و درستترین نقدها را به جامعه و فرهنگ ایرانی و همینطور نظامهای سیاسی وارد میکند که هنوز هم درباره وضعیت امروز صدق میکند. فیلم به همین خاطر، چه در زمان خود و چه امروز با طیف وسیعی از مخاطبان ارتباط برقرار کرد. «اجارهنشینها» بین سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ روی پرده بود و با جذب بیش از پنج میلیون مخاطب، یکی از پربینندهترین فیلمهای سینمای ایران در طی سالهای اکران خود در سالنهای سینماست.
۳. ای ایران
- محصول: ۱۳۶۹
- نویسنده و کارگردان: یدالله صمدی
- بازیگران: علیرضا خمسه، جمشید اسماعیلخانی، کتایون ریاحی، مریم معترف، صدیقه کیانفر، نیلوفر محمودی، سیروس گرجستانی، اکبر دودکار
ابراهیمآبادی، ناصر لقایی - خلاصه داستان: آقای ایرانمنش از کرمان به تهران میآید تا آپارتماناش را بفروشد و مغازهی تراشکاری استادش را بخرد. او هرچه تلاش میکند موفق به فروش خانه نمیشود، چراکه همسایههایش، آدمهای پردردسری هستند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
ریسک داریوش مهرجویی در ساخت فیلم کمدی در نیمه دهه شصت، زمانی که هنوز جنگ به پایان نرسیده بود، بستر را برای دیگر فیلمسازان بهخصوص سینمای کمدی فراهم و مسیر را هموار کرد که در اواخر دهه شصت و در دهه هفتاد به سراغ تولید فیلم کمدی بروند؛ بهخصوص برای بازتاب وضع موجود اجتماع و نقد کردن. «آپارتمان شماره ۱۳» در ادامه همین مسیر است. طبیعی بود که جامعه ایرانی بعد از جنگ نیاز به خنده و سرگرمی بیشتری داشته باشد. بنابراین دهه هفتاد پر است از فیلم کمدی که بعضیهاشان اعتبار قرار گرفتن در فهرست بهترین فیلمهای کمدی ایرانی را دریافت کردهاند. اگر دهه شصت سینمای کودک پررنگ بود، در دهه هفتاد میشد دیگر از معضلات جامعهای که یک انقلاب و جنگ را پشت سر گذاشته بود، حرف زد.
یدالله صمدی در «آپارتمان شماره ۱۳» با الهام از کمدیهای پیش از انقلاب از تم معروفِ ورود شهرستانی به پایتخت، تصویری از معضلات آپارتماننشینی و زندگی شهری را به نمایش میگذارد و مسئله مسکن و معضلات مسیر ازدواج را مطرح میکند. علیرضا خمسه که آن سالها نقش اول بسیاری از فیلمهای کمدی را بازی میکرد، با بازی خوب خود، از میمیک چهره گرفته تا بازی بدن برای شخصیتی گرفتار آمده در یک کمدی اجتماعی، نقطه قوت فیلم است که البته به چشم مسئولان و تصمیمگیران جشنواره فیلم فجر آن سال نیامد. در عوض، یدالله صمدی در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و فیلمنامه شد.
۵. ناصرالدین شاه آکتور سینما
- محصول: ۱۳۷۰
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- بازیگران: علیرضا خمسه، غلامحسین لطفی، حمیده خیرآبادی، آتنه فقیهنصیری، حسین محباهری، محمود بهرامی، روحالله مفیدی
- خلاصه داستان: دلشاد فروشندهی دورهگردی است که بادبزن میفروشد. او که عاشق دختر همسایهشان شده در تلاش است تا اجارهی عقبافتاده خانهاش را پرداخت کند. دلشاد برای حل مشکلاتش وارد یک گروه دزدی میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵ از ۱۰
«جیببرها به بهشت نمیروند» در ادامه فیلمهایی همچون «آپارتمان شماره ۱۳» وضعیت اجتماعی و شرایط زندگی مردم آن دوره را بازتاب میدهد و درس عبرت و اخلاق هم میدهد. ابوالحسن داوودی که فیلم کمدی خوب در کارنامهاش کم دارد، نیاز به تغییر در ژانر کمدی را احساس میکند و با نیمنگاهی به کمدیهای کودک دهه شصت این فیلم را میسازد. «جیببرها به بهشت نمیروند» داستان یک دورهگرد بیپول است که برای پولدار شدن مجبور به دزدی شده است. این فیلم هم با توجه به قصهاش، پیشگویانه با نگاهی اجتماعی و آسیبشناسانه به مسئله فقر و مشکل مسکن و کار میپردازد. زوایه دید تازهتری دارد که پیش از این زیاد در فیلمهای کمدی ایرانی دیده نمیشد فیلم سیاسی نیست و این توانایی را دارد که مخاطب سینمای کمدی کودک را هم با خود همراه کند.
همچون بسیاری از کمدیهای آن دوره، علیرضا خمسه را در نقش شخصیت اصلی دارد که با بازی خوبش نقش مهمی در پیشبرد قصه دارد. به هر حال، دوران اوج بازیگریاش بود و جنس بازی نو و خلاقانهاش، به مذاق فیلمسازان و مخاطبان ایرانی خوش میآمد. هنوز سینمای ایران وارد دوران ستارهسازی نشده بود، بنابراین، توانایی و مهارت بازیگری هنوز مهم بود، دستکم مهمتر از چهره زیبا. غلامحسین لطفی و حسن محب اهری هم در نقش شخصیتهای فرعی در کمدی اسلپ استیک داوودی بازی خوبی را از خود به نمایش گذاشتند که با گذشت سالها هنوز تماشایی است. «جیببرها به بهشت نمیروند» فیلمی سرخوش و سرپا است و از مؤلفههایی بهره میبرد که امروز در سینمای تمام کمدی (بخوانید کمدی مبتذل) دیگر گوهر نایاب به حساب میآید. نکته ارزشمند و نایاب شده است.
۷. دیگه چه خبر!؟
- محصول: ۱۳۷۲
- نویسنده و کارگردان: مهدی فخیمزاده
- بازیگران: مهدی هاشمی، فاطمه معتمدآریا، نسرین مقانلو، پرستو گلستانی، سیروس ابراهیمزاده، حسین محباهری، محمود جعفری، سیامک اطلسی، عیسی صفایی، فرخلقا هوشمند، صدیقه کیانفر
- خلاصه داستان: زن و شوهری در شرکتی کار میکنند که رئیس شرکت به جرم اختلاس دستگیر میشود. مرد هم که معاونت شرکت را به عهده دارد، مطمئن است او را به ریاست شرکت انتخاب خواهند کرد ولی هیئت امنا همسر او را برمیگزیند. مرد که تحمل ریاست همسرش را ندارد مشکلاتی در محل کار و در نتیجه خانواده به وجود میآورد.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
همچنان سینمای دهه هفتاد ایران، درخشانترین دوره سینمای ایران بهخصوص بعد از انقلاب است. همانطور که از این فهرست پیداست، فقط در ۱۳۷۰ چندین فیلم خوب و ماندگار در ژانر کمدی ساخته شده است. فیلم «همسر» مهدی فخیمزاده که همچون بسیاری از فیلمهای آن دوره در گیشه موفق بود و بارها از تلویزیون هنوز انحصارینشده پخش شد، ادامه مسیر فیلمسازی فخیمزاده بعد از فیلم «خواستگاری» است. آن فیلم هم مدرن و مدافع حقوق زنان است و جزو فیلمهای پیشرو ژانر کمدی اجتماعی در سینمای ایران است. در «همسر» دیگر خبری از آن تصویر شعارزده سانتیمانتال زناشویی نیست که شخصیتهای زن در آن بیشتر به تیپ نزدیک هستند، منفعل و بیشتر در خدمت مرد به نمایش گذاشته میشدند.
در دهه شصت به جز چند فیلمساز شاخص مثل بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی، زن جایگاه ویژهای ندارد. (کما اینکه دو فیلم مشخصاً زنانه مهم از این دو کارگردان در دهه شصت، «باشو غریبه کوچک» و «بانو» توقیف شد.) همسران، دختران و مادرانی فداکار که نقش خاصی در قصهها ایفا نمیکنند و اگر هم میکنند، به شکلی نمادین و گلدرشت نقش فداکارانه است. اما در دهه هفتاد، با تغییراتی در سیستم، سینماگران حالا دیگر میتوانند کمکم به واقعیتهای اجتماع و معضلاتش نزدیک شوند. اینجا هنوز با دوره ستارهسازی فاصله داریم. بازیگرانی مثل فاطمه معتمدآریا و مهدی هاشمی که کارشان را از دهه شصت شروع کردهاند، در دهه هفتاد نقشهای اصلی را بر عهده میگیرند و ستاره آن سالها هستند.
«همسر» یکی از بهترین و در عین حال، سرگرمکنندهترین فیلمهای کمدی اجتماعی حول محور روابط زناشویی است. فیلم مشخصاً با تمرکز بر رابطه یک زوج مدرن طبقه متوسط، مسئله مردسالاری را نشانه میگیرد. فخیمزاده با روایت این قصه در بطن یک رابطه زناشویی نشان میدهد که چطور این نظام نابرابر حاکم جلو رشد و پیشرفت زنان را میگیرد و حتی خانواده و شوهر هم از این قاعده مستثنا نیستند. ما در این فیلم با یک زوج واقعی مواجهیم که معتمدآریا و مهدی هاشمی به زیبایی نقششان را بازی کردهاند. فیلم در بخشهای پلیسی البته کمی افت میکند اما ماجراجویانه است و با چاشنی طنز تماشایش بسیار سرگرمکننده است. «همسر» با پایانبندی خوبش در ادامه مسیر فیلمهایی همچون «دیگه چه خبر؟» پیام بزرگی در راستای برابری زن و مرد، مردانگی مسموم و وجه منفی قدرتطلبی مردانه مخاطبانش میدهد.
۹. آدمبرفی
- محصول: ۱۳۷۴
- کارگردان: کمال تبریزی
- بازیگران: پرویز پرستویی، محمود عزیزی، شهره لرستانی، رحمان باقریان، مهدی فقیه، هدایتالله نوید، حسین معلومی، رحیم مهدیخانی
- خلاصه داستان: صادق فیلمبردار تلویزیون است او بهخاطر دریافت وام مجبور میشود که با آقای کمالی برای تهیه گزارش به خطمقدم برود. صادق که از جبههی جنگ میترسد هر ترفندی را که بلد است بکار میگیرد تا به تهران برگردد.
سوژه جنگ و دفاع مقدس ژانری نبود که کسی بتواند با آن شوخی کند. اما کمال تبریزی در «لیلی با من است» که فیلمی سفارشی بود و مینی سریالش هم همان زمان از تلویزیون پخش شد، با جسارت این کار را کرد و محصول هم چیز خوبی از آب درآمد. این فیلم در واقع پرویز پرستویی را به سینمای ایران معرفی کرد. البته پیش از «لیلی با من است» چند سریال محبوب را کار کرده بود. پرستویی بعد از این فیلم چند فیلم کمدی خوب دیگر با فیلمسازان مختلف کار کرد. «لیلی با من است» از ایده طنز آدم نادرست در موقعیتی تصادفی به خوبی استفاده کرده است. پیش از این کسی این جسارت را نداشت که بتواند در فیلمش نشان دهد، آدمی نمیخواهد در راه وطن شهید شود. همه باید داوطلبانه خواستار شهادت میبودند.
کمال تبریزی با ساختارشکنی و کلیشهزدایی از سینمای دفاع مقدس توانست یکی از فیلمهای کمدی ماندگار و قابل توجه سینمای ایران را بسازد. بیش از همه چیز همین تابوشکنی او بود که «لیلی با من است» را به فیلمی مهم در تاریخ سینما تبدیل کرد. او بعدها این مسیر را با «مارمولک» یک فیلم جنجالی دیگر سینمای ایران و این فیلمساز ادامه داد. «لیلی با من است» در جشنواره چهاردهم فیلم فجر به نمایش درآمد و سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. فیلم «ضد گلوله» که مهدی هاشمی نقش اولش را بازی میکند، تقریباً با دو دهه اختلاف با الهام از «لیلی با من است» البته نقطه عکس آن ساخته شده و جزو فیلمهای خوب سینمای کمدی ایران است.
۱۱. مرد عوضی
- محصول: ۱۳۷۸
- کارگردان: محمدرضا هنرمند
- بازیگران: پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی، رامبد جوان، سیروس ابراهیمزاده، رضا ژیان، فتحعلی اویسی، رضا فیض نوروزی، عزتالله مهرآوران، ابراهیم آبادی، فرهاد خانمحمدی، فرامرز حیات روشنایی، مصطفی کریمی
- خلاصه داستان: سروان قربانی، افسر وظیفهشناسی است که کارش را به خوبی و با صداقت تمام انجام میدهد. او که باید هرچه زودتر کلانتری محل خدمتش را به مالک اصلیاش تحویل دهد، به او اطمینان میدهد که قصد تخلیه کلانتری را دارد ولی متأسفانه هیچکس حاضر نیست ملکش را به کلانتری اجاره دهد. در این میان، سروان قربانی در ماجرای سرقت یک مومیایی هم گرفتار میشود که در جریان یافتن مومیایی بهناچار با بهروز و کبری همسفر میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
«مومیایی ۳» به اندازه «مرد عوضی» و شاید حتی بیشتر سر و صدا کرد. فیلم بهتر و خوشساختتری هم هست. ضد زن هم نیست، چه بسا طرفدار حقوق زنان هم هست. تقریباً با همان گروه بازیگری و فیلمنامهای شستهرفتهتر که این بار دیگر به زد و بندهای پشت پرده حوزه هنر میپردازد، شاید بتوان گفت حتی سیاسیتر از فیلم قبلی هم هست. فیلمی است پر از لحظات مفرح بهیادماندنی که دیالوگها و صحنههای طنزش هنوز نقل میشود. «مومیایی ۳» با مجموعه بازیگران بسیار خوبش و همچنان یک پرویز پرستوی سرحال، پر از لحظات طنز و طعنههای سیاسی است.
فیلم البته بهگونهای بازسازی ایرانیشده فیلم «اسلحه برهنه» (The Naked Gun) است؛ بسیاری از فیلمهای کمدی در واقع بازسازی نمونههای موفق سینمای کمدی هالیوود هستند اما بازسازیهای خوبی به شمار میروند. «مومیایی ۳» هم در ایرانیزه کردن نسخه هالیوودی موفق است و این را تا حد زیادی مدیون بازی خوب بازیگران و البته فیلمنامه مشترک و کارگردانی هنرمند است. مهتاب کرامتی با این فیلم به سینمای ایران معرفی شد و رامبد جوان هم با اینکه اولین حضورش در سینما نبود و از سریال «خانه سبز» چهره آشنایی برای مخاطبان به حساب میآمد، با این فیلم حضور جدیتری در سینما پیدا کرد.
۱۳. عینک دودی
- محصول: ۱۳۸۰
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- بازیگران: اکبر عبدی، گوهر خیراندیش، سروش صحت، بهاره رهنما، جمشید اسماعیلخانی، آفرین عبیسی، حسام نواب صفوی، امیر جعفری، ریما رامینفر، اصغر بیچاره، عمار تفتی، رضا آحادی، سپند امیرسلیمانی، ملکه رنجبر، امیر زریوند، احمد مهرانفر
- خلاصه داستان: یارولی، عموی باران که تنها قیم اوست، پس از تعلل باران در مورد ازدواج، او را موظف به تصمیمگیری و انتخاب همسر در مدتی معین میکند. باران که در مدت تعیینشده موفق به انتخاب همسر نشده است، مورد توجه و علاقه برزو جوان تعمیرکار قرار میگیرد. یارولی از علاقه برزو نسبت به باران مطلع میشود و با به راه انداختن تعمیرگاهی کوچک در قسمتی از خانه، او را به ازدواج با باران ترغیب میکند. از سوی دیگر، آریو شمسبا فریب دادن باران و وعده خروج از کشور، نظر باران را به خودش جلب کرده و تصمیم به ازدواج با او میگیرد. اما باران متوجه فریبکاری او میشود و نظرش نسبت به برزو تغییر میکند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۴ از ۱۰
یک فیلم کمدی دیگر خوب و موفق از سینمای ایران که متأثر از جریان اصلاحات بود و واضح به آن ارجاع میداد. فیلم بدون ذکر نام اثر اصلی توسط نویسندگان و کارگردان، با اقتباس از کتاب «شوهر مدرسهای» (Il marito in collegio) اثر جووانی گوارسکی ساخته شده است. ابوالحسن داودی که تجربه ساخت کمدیهای خوش ساختش در دهه هفتاد باعث شده بود کارهایش با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد، با تغییر فضای فرهنگی هنری کشور، توانست این کمدی سیاسی خوب را بسازد.
«نان عشق موتور ۱۰۰۰» که دومین تجربه مشترک پیمان قاسمخانی و ابوالحسن داودی در مقام نویسنده و کارگردان بعد از کمدی فانتزی «من زمین را دوست دارم» است، یکی از موفقترین و بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است. فیلم بازی خوب مجموعه بازیگران خوبش و ارجاعات سیاسی حتی شوخی با سید محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت، توجه زیادی را به خود جلب کرد و با اینکه ارجاع به یک دوره سیاسی خاص دارد، هنوز تازه است. همچون «مرد عوضی»، «نان عشق موتور ۱۰۰۰» روی مسئله اختلاف طبقاتی و آشتی طبقه مرفه و کارگر تمرکز دارد و لابهلای قصهای طنز و مفرح آن را گنجانده است.
۱۵. مارمولک
- محصول: ۱۳۸۲
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی، حسن پورشیرازی، ژاله علو، نسرین مقانلو، ملیکا شریفینیا، فریده سپاه منصور، آفرین عبیسی، علیرضا جعفری، رؤیا عالمی، امیر حسینی
- خلاصه داستان: در خانه قمرخانمی در محلات پایین تهران، مامان قرار است مهمان ویژه داشته باشد. خواهرزاده و عروس تازهاش به خانه او میآیند. اما مامان خوراک و امکانات کافی برای پذیرایی آبرومندانه از آنها ندارد. تمام همسایهها دست به دست هم میدهند تا مامان بتواند سفره رنگینی برای مهمانانش بچیند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
گلی ترقی، دوست و همکار دیرینه داریوش مهرجویی معتقد است که مهرجویی کمدیساز بهتری است؛ چون خودش روحیه طنز بسیار جالبی داشت و فیلمهای کمدیاش به روحیه و حال و هوای خودش بسیار نزدیکتر بود. «مهمان مامان» بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی یکی از بهترین اقتباسهای سینمای ایران است. داریوش مهرجویی البته در اقتباس از آثار ادبی همیشه پیشتاز و موفق بود اما پیشتر بیشتر روی ادبیات جهان متمرکز بود. با «درخت گلابی» بر اساس داستانی از گلی ترقی و «مهمان مامان» نشان داد حتی در اقتباس ادبیات ایرانی قهارتر است.
کمدی درام «مهمان مامان»، در فضایی شبیه به «اجارهنشینها»، دریچهای به روی طبقه محروم جامعه باز میکند اما با نگاه رندانه و طناز مهرجویی. هرچه در فیلم هست که خود مهرجویی به آن جفنگیات میگوید، معلق به خود مهرجویی است و در کتاب نیامده است. این نگاه مهرجویی قصهای سمپاتیک از محرومیت در عین صمیمیت را با جنس طنز ابسورد و باصفای خاص خودش ترکیب میکند و همین «مهمان مامان» به یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی تبدیل میکند.
او به نگاه سانتیمانتال مرادی کرمانی با کمدی ابسورد خاص خودش را اضافه میکند و بدین طریق میتواند در مسئله بغرنج فقر و محرومیت در نتیجه اختلاف طبقاتی عمیقتر شود. خنده تلخ من از گریه غمانگیزتر است. صمیمیت داستان مرادی کرمانی از یک جنس است و صمیمیت مهرجویی از جنسی دیگر، همان هیپی دوستداشتنی که از قرص شادیآور در زندگی میگفت. انگار که تو تکتک شخصیتهای این قصه را میشناسی و از صمیم قلب دوستشان داری. عشق از نگاه مهرجویی که اینجا شاید والاترین شکلش را در سینمای او شاهد آن هستیم. وجود فقر، چیزی جز عشق برای شخصیتها این قصه نگذاشته است و مهرجویی این را به زیبایی به تصویر میکشد. «مهمان مامان» از مجموعه بازیگران مجرب و خوب خود هم بهره میبرد. مثل دیگر فیلمهای مهرجویی، اصالت یک فیلم ایرانی کمدی را دارد و بهیادماندنی است.
۱۷. خواب تلخ
- محصول: ۱۳۸۳
- کارگردان: سامان مقدم
- بازیگران: فرهاد آئیش، پگاه آهنگرانی، گوهر خیراندیش، رامبد جوان، نیما شاهرخ شاهی، محمدرضا شریفینیا، سیروس ابراهیمزاده، سید ابراهیم بحرالعلومی، امیر جعفری، تورج منصوری
- خلاصه داستان: وزارت ارشاد قصد دارد از مفاخری که در خارج از ایران زندگی میکنند، تقدیر کند. آنها اشتباها دعوتنامهی یک موسیقیدان برجسته را برای خوانندهای کابارهای بهنام مکس میفرستند و او را به ایران میآورند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
تولید یک فیلم کمدی موزیکال خوب در سینمای ایران با محدودیتهایش واقعاً کار سختی است ولی سامان مقدم تقریباً در این ژانر موفق است و موفقترین فیلمش همین فیلم توقیفی و حرامشده «مکس» است. «مکس» هم همچون بسیاری از فیلمهای کمدی خوب سینمای ایران از موقعیت حضور تصادفی شخصیتی اشتباه در جایی اشتباه استفاده میکند. تقابل موسیقی بازاری لسآنجلسی با فضای خشک و رسمی موسیقی فاخر که مورد پسند مسئولان از اساس مخالف با موسیقی ممکن است واقع شود، موقعیت طنز خوبی را به وجود آورد که سامان مقدم هم با مهارت از آن استفاده کرد. فیلم محصول جریان اصلاحات است اما به خود این جریان هم انتقاد میکند.
در عین حال، تصویری درستی از لایههای مختلف اجتماع ایرانی با تمرکز بر فضای هنری و سیاسی در آن سالها به نمایش میگذارد و در نهایت، خواستار صلح بین تمام جریانها و باورهاست. از مخاطبان موسیقی تجاری تا جدی، از مسئولان و والدین با جوانان و تمام جریانهای سیاسی. تیتراژ پایانی بهوضوح بیانگر این آرزوی فیلمسازی است که همیشه دوست دارد آخر فیلمهایش کاراکترهایش را خوش و خرم در بهترین حالت ممکن کنار هم بگذارد. «نان، عشق، موتور ۱۰۰۰» و بسیاری از فیلمهای دوره اصلاحات هم همین رویکرد را دارند. کار مجموعه بازیگران فیلم مثالزدنی است، بهخصوص فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش، مثل همیشه سیروس ابراهیمزاده که در نقشهای فرعی منفی تمام فیلمهای کمدی این فهرست فوقالعاده است. موسیقی متن، فیلمنامه و کارگردانی خوب سامان مقدم هم نقاط قوت اثر است.
۱۹. زیر درخت هلو
- محصول: ۱۳۸۶
- کارگردان: پریسا بختآور
- بازیگران: مهران مدیری، امید روحانی، صابر ابر، محمدرضا شریفینیا، نیما شاهرخشاهی، امین حیایی، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، حامد بهداد، باران کوثری
- خلاصه داستان: محمد همراه شیرین برای جور کردن پول تعمیر ماشین به آپارتمانی در بالای شهر میروند تا ماهوارههای ساکنین را نصب و تنظیم کنند. در آنجا اتفاقاتی میافتد و پای پلیس نیز به ساختمان کشیده میشود تا محمد را به آگاهی ببرند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
«دایره زنگی» حقیقتاً یکی از بهترین آثار سینمای ایران و بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است. فیلم در زمان اکران یک اتفاق را در سینمای ایران رقم زد. با مجموعه بازیگران ستاره و غیر ستاره خوبش و یک فیلمنامه خوب، اثری تحسینبرانگیز است. روی سوژه خوب ماهواره دست گذاشته و باز هم از تقابل سنت و مدرنیته طنز ساخته است. لایههای مختلف طبقات اجتماعی حالا مدرنشده ایران را به خوبی زیر ذرهبین میگذارد. حال و هوایش یادآور «اجارهنشینها» است، البته با جنس کمدی متفاوت و از زاویه دیدی متفاوت. هر دو فیلم تصویر خوبی از زمانه خود، بهخصوص طبقه متوسط حالا کمی مرفهشده پایتختنشین به نمایش میگذارند. به همین خاطر، «دایره زنگی» با طیف وسیعی از مخاطبان ایرانی ارتباط برقرار کرد و پرفروشترین فیلم فروردین ۱۳۸۷ بود.
فیلم یک کمدی اجتماعی انتقادی است اما پایانبندی ناامیدکنندهای دارد. گرچه به نظر تحمیلی است. با این حال، میتوان این را به لحظات خوبش بخشید. مثل بسیاری از فیلمهای این فهرست، «دایره زنگی» از آن فیلمهای کمدی است که میتوان چندین بار در دورههای مختلف تماشا کرد. بازیهای یکدست بازیگران حتی از کسانی که نقشهای بسیار کوتاه دارند و تعداد این شخصیتهای فرعی در فیلم کم هم نیست، نتیجه بازیگردانی خوبی اصغر فرهادی است که فیلمنامه را هم نوشته است.
«دایره زنگی» پرترهای از یک دوره پوستاندازی فرهنگی در جامعه ایرانی است و شکافهایی اساسی بین نسلهای مختلف. به معضلات اجتماعی و مسائل روز میپردازد. اختلاف طبقاتی حرف اصلیاش است، تقابل سنت و مدرنیته را به واسطه ماهواره برجسته میکند، دغدغه زنان و تنفروشی را هم دارد، کنایههایی را هم به این و آن میزند. شاید کمی شلوغ و درهم باشد، و عمق فیلمهای کمدی مهرجویی را نداشته باشد، اما فیلم کمدی قابل قبولی است. در ژانر مهجور کمدی در سینمای ایران و آغاز افول این ژانر، غنیمت است. به هر حال، حضور آن هم بازیگر چهره که حقیقتاً همهشان کارشان را خوب انجام دادهاند، جالب است.
۲۱. بیپولی
- محصول: ۱۳۸۸
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: مهدی هاشمی، باران کوثری، پانتهآ بهرام، احمد مهرانفر، نگار جواهریان، مهران احمدی، نیره فراهانی، مرضیه برومند، صابر ابر، علیرضا استادی
- خلاصه داستان: نادر بهخاطر اختلال غده هیپوفیزاش به پرخوری مبتلا است و از طرفی دیگر نیز بدنش کلیههای اضافی میسازد. عمهی او که از دستش به تنگ آمده، زنی پایینشهری بهنام عفت را برایش میگیرد. با ورود نادر به خانهی عفت زندگی همه بهم میریزد.
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.۸ از ۱۰
«هیچ» سرآغاز ورود کاهانی به ژانر کمدی ابسورد است. فیلم البته بسیار تلخی دارد و اساساً فیلم تلخی است. داستان منحصربهفردش نقطه قوتش است و بازیگرانش در خلق این جهان عمیقاً ناراحتکننده و در عین حال ابسورد کاهانی نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند. بعضیهاشان بهترین نقشآفرینیهایشان را در این فیلم به نمایش گذاشتهاند. «هیچ» یک فیلم اجتماعی انتقادی است. دوربینش را به روی طبقه محروم گذاشته که از قضا قابلیت ایجاد طنز را دارد.
با قرار دادن یک موقعیت ابسورد و شخصیتی کاملاً پوچ در ویرانه یک خانواده شلوغ و پر از مشکل، تصویری دردناک از جامعه ایرانی به نمایش میگذارد که از میزان دردناکیاش به ابسوردیسم میرسد. اما عصبانی و منقد هم هست. مسئله پدرسالاری را در روابط میان زن و مرد این خانه زیر ذرهبین میگذارد و آن را تلخ و گزنده میبیند. اختلاف طبقاتی طبق معمول دستمایه طنز است. شاید گزینه مناسبی برای مخاطبان ژانر کمدی که میخواهند تمام مدت به یک فیلم بخندند، نباشد. اما لحظات مفرح دارد و در نهایت، ضربه خودش را میزند.
۲۳. سنپطرزبورگ
- محصول: ۱۳۸۹
- کارگردان: رامبد جوان
- بازیگران: رضا عطاران، ویشکا آسایش، پگاه آهنگرانی، مانی حقیقی، بهاره رهنما، زهره حمیدی، فلامک جنیدی، علی صادقی، ستاره پسیانی، حدیث میرامینی، مهرناز بیات، سیاوش چراغیپور، کتایون امیرابراهیمی، پریناز ایزدیار
- خلاصه داستان: مدیر یک دبیرستان دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ اما تلاش او برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و مجبور میشود یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا ماجراهای جالبی را به وجود میآورد.
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.۷ از ۱۰
یک فیلم کمدی خوب باز هم با فیلمنامهای از پیمان قاسمخانی که حال و هوای هالیوودی دارد و رضا عطاران را که در نقش معلم بی دست و پای شیمی وارد یک دبیرستان دخترانه میشود. باز هم یک موقعیت به لحاظ شرعی و عرفی ناپسند دستمایه یک طنز قوی شده است. به همین خاطر «ورود آقایان ممنوع» با مجموعه بازیگران خوبش و کمپین تبلیغاتی گستردهاش به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل شد.
فیلم در وهله نخست از بازی خوب رضا عطاران بهره میبرد و شیمی خوبشان با ویشکا آسایش که برای بازی در این فیلم جایزه سیمرغ بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. یک کمدی استاندارد است. فیلمنامه استانداردی دارد، بازیهای استانداردی دارد. از قواعد کمدی رمانتیکهای هالیوودی بهره میبرد اما کمدی ایرانی را هم در خود دارد. مسئله روابط زن و مرد را در قوانین قوانین دست و پاگیر سیستم آموزشی نشانه گرفته و انتقادش را مطرح میکند. خیلی تند نمیرود و بیشتر از موقعیتهای کمدی بهره میگیرد. «ورود آقایان ممنوع» بعد از گذشت سالها همچنان سرگرمکننده است.
۲۵. اسب حیوان نجیبی است
- محصول: ۱۳۹۰
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: رضا عطاران، پانتهآ بهرام، نگار جواهریان، احمد مهرانفر، علیرضا استادی، افسانه تهرانچی، محمد کارت
- خلاصه داستان: دو زوج پیش از مراسم عروسیشان باید وسایل خانه خود را جابهجا کنند تا آماده مراسم در همان خانه شوند. اما مشکلاتی برایشان به وجود میآید.
خیلیها با این جنس سینمای کمدی کاهانی مشکل دارند. میگویند درباره هیچی است و واقعاً هم هست. یک جور هیچی همهچی. «بیخود و بیجهت» چنانچه از عنوانش پیداست یک موقعیت ظاهراً دراماتیک را با نگاه ابسوردش مسخره میکند. باز هم از تقابل دو فرهنگ متفاوت میگوید و به این شکل، اعتراض و انتقاد خود را به سرکوب و قلدری یک تفکر به دیگری وارد میکند. و این را در یک موقعیت کمدی بامزه با شخصیتهای بامزه مطرح میکند. فیلم فقط هفت شخصیت دارد و کلش در یک خانه میگذرد. بیخیالی این شخصیتها در برابر یک موقعیت جدی با آن پایانبندی درخشان یک دهنکجی اساسی به تفکری زورگو است. هر چهار بازیگر نقش شخصیتهای اصلی فوقالعادهاند. نگار جواهریان باز هم در فیلمی از کاهانی درخشیده است.
۲۷. چه خوبه برگشتی
- محصول: ۱۳۹۲
- کارگردان: کمال تبریزی
- بازیگران: رضا عطاران، محمدرضا فروتن، پانتهآ بهرام، بهاره رهنما، پیمان قاسمخانی
هوتن شکیبا، بهرام ابراهیمی، رضا بهبودی، حمید جانانه، سوگل قلاتیان، محمد بحرانی، بهادر مالکی، کاظم سیاحی، عرفان ناصری، نادر فلاح، آزاده صمدی - خلاصه داستان: آقای کمالی که مردی متعصب و به ظاهر متدین است، بعد از مرگ همسرش، او را در یک قبر دو طبقه دفن میکند. بعد برای تقویت روحیه به چین میرود اما پس از بازگشت میفهمد که فروشنده قبر کلاهبردار بوده طبقه دیگر را که متعلق به آقای کمالی بوده است به دیگری فروخته و حالا مردی غریبه در کنار همسرش دفن شده است. آقای کمالی با این موضوع مسئله دارد.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
«طبقه حساس» بازگشت خوب و موفق پیمان قاسمخانی و کمال تبریزی به پرده سینماست. سوژه نو و جالبی دارد، فیلمنامهاش خوب نوشته شده و بازیگرانش فوقالعادهاند. قرار گرفتن مرد متعصب متظاهر ایرانی در این موقعیت خود به اندازه کافی خندهدار است، بزنبکوبهای متعاقبش هم که در اجرا خیلی خوب درآمده، بنابراین «طبقه حساس» را به فیلمی سرگرمکننده و البته انتقادی تبدیل کرده است.
فیلم با استفاده از این موقعیت هم روی مسئله دورویی در فرهنگ ایرانی دست میگذارد، هم کلاهبرداریهای کسب و کار فروش قبر را برجسته میکند. ظرافتهای روابط کاری و خانوادگی در جامعه ایرانی را هم دستمایه طنز قرار میدهد. فیلم روی شوخیها و بازی همیشه خوب رضا عطاران استوار است اما در کنار آن حضور چهرههای تئاتری مثل هوتن شکیبا و کاظم سیاحی در کنار بهاره رهنما و آزاده صمدی به بار طنز فیلم کمک کرده است. رضا عطاران برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را سیودومین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
۲۹. نهنگ عنبر
- محصول: ۱۳۹۷
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- بازیگران: رضا عطاران، جواد عزتی، سارا بهرامی، مهران احمدی، سعید امیرسلیمانی حسن، مازیار لرستانی، امید روحانی، نعیمه نظامدوست، سپند امیرسلیمانی، لاله اسکندری، سینا رازانی کامبیز، امیرمهدی ژوله، محمد نادری، سیدحسین متولیان، سیدعلی صالحی، علی عاملهاشمی، حسین سلیمانی، بهرام ابراهیمی، حمیدرضا فلاحی، ارشا اقدسی
- خلاصه داستان: رضا نیازی و دوستش منصور کیفقاپ هستند. رضا نیازی از طریق مادر منصور متوجه میشود که الهام دختر صاحبکارش ثروتمندش نذر کرده که با یک جانباز ازدواج کند. بههمین دلیل رضا که در تصادف پای خود را از دست داده تصمیم میگیرد خود را به دختر نزدیک کند تا بتواند با او ازدواج کند. رضا وارد آسایشگاه جانبازان میشود که دختر مدیر آنجاست. رضا با گفتن دروغهای مختلف سعی میکند که نظر دختر را به خودش جلب کند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
«هزارپا» از جمله فیلمهای کمدی زوجمحور است که تبدیل به اتفاقی در گیشه شد. این فیلم در هفته پنجم اکرانش در تابستان ۱۳۹۷ به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. ظرف کمتر از دو ماه توانست فروشی بالای سی میلیارد تومان داشته باشد و لقب نخستین فیلم سی میلیاردی سینمای ایران را از آن خود کند. البته با آثار کمدی شاخص این فهرست و حتی بهترین فیلمهای کمدی خود فیلمساز فاصله زیادی دارد. ولی مخاطبان خودش را دارد که بیشتر مدیون بازی زوج رضا عطاران و جواد عزتی است. باز هم استفاده از تم قرار گرفتن البته آگاهانه آدمی اشتباه در موقعیتی اشتباه و نوستالژی دهه هفتاد، دستمایه یک طنز خوب شده که با وجود مدت زمان طولانیاش و به لطف شوخیهای فراوان زوج عطاران و عزتی، مخاطبان زیادی را به خود جذب کند. مدت زمان فیلم در نسخه اکران سینمایی ۱۲۲ دقیقه است که بعدها در نسخه دیگری به ۱۹۶ دقیقه افزایش یافت. به هر حال، ترکیب عطاران و عزتی باید هم بتواند این همه مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند.
منبع: خبرآنلاین
منبع: faradeed-221984