جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > دراکولای واقعی چه کسی بود و چه سرنوشتی داشت؟

دراکولای واقعی چه کسی بود و چه سرنوشتی داشت؟

وحشیگری‌های بی‌رحمانه‌ی ولاد سوم والاچیا که از درگیری قرن پانزدهم میان پادشاهی مجارستان و امپراتوری عثمانی شکل گرفت، قرن‌ها بعد تا حدودی الهام‌بخش رمان کلاسیک «دراکولا» نوشته‌ی برام استوکر شد.

فرادید| دراکولا، شاهزاده تاریکی، ارباب مردگان! این شخصیت اسطوره‌ای از تخیل برام استوکر، نویسنده ایرلندی در سال ۱۸۹۷ زاییده شد، اما یک شخصیت تاریخی هم‌نامِ این نماد ادبی وجود دارد که دست کمی از ترسناکی شخصیت خیالی دراکولا نداشته است. «ولاد سوم دراکولا»، وُیْوُد (رهبر نظامی) منطقۀ والاچیا بود؛ شاهزاده‌نشینی که سال ۱۸۵۹ به مولداوی پیوست و رومانی را شکل داد (بین سال‌های ۱۴۴۸ و ۱۴۷۶). او که به ولاد سوم، ولاد دراکولا (پسر اژدها) و معروف‌تر از همه به ولاد میخ‌کِشنده (ولاد تِپِس در رومانیایی) نیز شناخته میشد، یک رهبر بی‌رحم و آزارگر بود که به شکنجه کردن دشمنانش معروف بود. بر اساس برخی تخمین‌ها، او عامل مرگ بیش از ۸۰۰۰۰ نفر در طول زندگی خود بوده است (درصد زیادی از آن‌ها به وسیله به میخ کشیدن). 

به گزارش فرادید؛ بی‌رحمی ولاد سوم واقعی بود، اما شهرت او به عنوان یک شرور به لطف ماشین چاپ که ظهورش با سلطنت او همزمان شد، در اروپای قرن پانزدهم گسترش یافت. جزوه‌های تبلیغاتی که دشمنانش از او نوشته شده بودند پرفروش شد. قرن‌ها بعد، وقتی برام استوکر با نام «دراکولا» در یک کتاب تاریخی قدیمی روبرو شد و این نام را به خون‌آشام خیالی خود داد، شهرت شوم ولادِ به میخ‌کِشنده جان تازه‌ای یافت. با این حال، امروزه ولاد سوم چیزی شبیه یک قهرمان ملی در رومانی است، جایی که او را به خاطر دفاع از مردمش در برابر تهاجم خارجی، چه سربازان عثمانی و چه بازرگانان آلمانی به یاد می‌آورند. 

 کیت شکارچی خون‌آشام، مجهز به صلیب، تپانچه، تیر چوبی و اقلام دیگر، این ابزار در یکی از اتاق‌های قلعه بران به نمایش گذاشته شده است

قلعه دراکولا در رشته‌کوه‌های کارپات جنوبی در رومانی، قلعه پوئناری، یکی از اقامتگاه‌های اصلی ولاد سوم بود

منطقه کارپات، جایی که ولاد سوم در آن زندگی می‌کرد، از نظر سیاسی و اقتصادی در طول زندگی او حیاتی بود. ترانسیلوانیا مواد معدنی صادرشده به نورنبرگ را در ۸۵۰ مایل دورتر فراهم می‌کرد و آنجا از آن برای تولید تسلیحات استفاده میشد. سپس اسلحه و پارچه در جهت دیگر مبادله می‌شد. ایالت‌های والاچیا، صربستان و بوسنی یک منطقه حائل میان پادشاهی مجارستان و ترک‌های عثمانی تشکیل می‌دادند که تا پایان قرن چهاردهم کنار رودخانه دانوب ساکن بودند. در این دوره، پادشاهی مجارستان بخش زیادی از فلات ترانسیلوانیا را شامل می‌شد که از شمال، شرق و جنوب با کوه‌های کارپات احاطه شده بود. گذرگاه‌های کوهستانی به سمت شرق که به مولداوی منتهی می‌شوند، باریک بودند و به راحتی مسدود می‌شدند. به سمت جنوب در والاچیا، دو گذرگاه راهبردی و عریض، تورنو روسو، منتهی به شهر سیبیو و پریدیل، منتهی به کرونشتات (براشوف امروزی)، دروازه مجارستان را تشکیل می‌دادند. به منظور کنترل دسترسی به مسیرهای تجاری مهم، پادشاهی مجارستان و امپراتوری عثمانی برای کنترل وُیوُدهای والاچیا رقابت داشتند. 

در مورد بویارها، یعنی اشخاص بلندپایه‌ای که پدر و برادر بزرگترش را کشته بودند، ولاد سوم نقشه‌ای کینه‌جویانه داشت. سال ۱۴۵۹ او ۲۰۰ نفر از آن‌ها را به همراه خانواده‌هایشان به یک ضیافت عید پاک دعوت کرد. آنجا، دستور داد زنان و افراد مسن را با ضربات چاقو به قتل برسانند و چهارمیخ کنند (با قلاب یا نیزه). 

برای جایگزینی بویارها، ولاد سوم نخبگان جدیدی ایجاد کرد: ویتِیجی، یک لشکر نظامی متشکل از کشاورزانی که خودشان را در میدان جنگ متمایز کرده بودند و اسلوجی‌ها، نوعی گارد ملی. او همچنین دهقانان و صنعتگران والاچیا را آزاد کرد و آن‌ها را از مالیاتی که به امپراتوری عثمانی می‌پرداختند رها کرد. 

این به آن معنا نیست که سیاست‌های داخلی ولاد سوم خیرخواهانه بود. عدالت وحشیانه‌ای که برای دشمنانش مقرر می‌کرد، گاهی شامل حال مردم خودش هم میشد. او برای خلاصی از شرّ افراد بی‌خانمان و گدا که به آن‌ها به عنوان دزد نگاه میکرد، تعداد زیادی از آن‌ها را به یک ضیافت دعوت کرد، درها را قفل کرد و همه آن‌ها را زنده زنده سوزاند. او کولی‌ها را نیز می‌کشت یا دستور می‌داد آن‌ها را به زور وارد ارتش کنند. او بارهای مالیاتی سنگینی بر جمعیت آلمان تحمیل کرد و در پاسخ به مخالفت آن‌ها از پرداخت مالیات، راه تجارت آن‌ها را بست. 

بسیاری از آلمانی‌های تحت حمایت ولاد سوم ساکسون بودند. اینها مهاجران آلمانی بودند که در قرن دوازدهم پس از تسخیر منطقه توسط مجارستان در ترانسیلوانیا ساکن شده بودند. بیشتر آن‌ها بازرگانان ثروتمند بودند، اما برای ولاد سوم، آن‌ها متحدان دشمنانش بودند. 

طی چند سال بعد، ولاد سوم کل روستاهای ساکسون را ویران کرد و هزاران نفر را چهارمیخ کرد. سال ۱۴۵۹، وقتی شهر کرونشتات (براسوف امروزی) ساکسون ترانسیلوانیا از رقیب ولاد سوم حمایت کرد، پاسخ ویوود وحشیانه بود. پس از اعمال محدودیت تجاری اولیه بر کالاهای ساکسون در والاچیا، او ۳۰۰۰۰ نفر را چهارمیخ کرد و بنا به گزارش‌ها میان آن‌ها شام خورد تا بتواند از نزدیک شاهد زجر کشیدن آن‌ها باشد. او همچنین کرونشتات را سوزاند و با خاک یکسان کرد. او در والاچیا بازرگانان ساکسونی که قوانین تجارت او را زیر پا گذاشته بودند چهارمیخ کرد. 

اگرچه ولاد همچنان خودش را با نشان معتبر اژدها معرفی می‌کرد و نامش را ولادیسلاس دراگولیا («پسر اژدها») امضا می‌کرد، دشمنانش در این زمان به او لقب نه چندان اشرافیِ تِپِس (به میخ کِشنده) دادند. 

ولاد سوم چندین حمله خونین علیه جوامع کاتولیک انجام داد و از حمایت بسیاری از مردم خود برخوردار شد که به عنوان مسیحیان ارتدوکس از سوی مجارها و کاتولیک‌های ساکسون در ترانسیلوانیا نسبت به آن‌ها تبعیض شده بود. شهرهایی از جمله سیبیو، تارا بارسی، آملاس و فاگارا پیش از تسلیم شدن در سال ۱۴۶۰ هدف قرار گرفتند و متحمل خسارت‌های زیادی شدند. این اقدامات انتقام‌جویانه مورد توجه پاپ پیوس دوم قرار گرفت و او سال ۱۴۶۲ گزارشی تهیه کرد مبنی بر اینکه ولاد سوم حدود ۴۰۰۰۰ نفر را کشته است. 

اقدامات شدید

سیاست خارجی ولاد سوم با سیاست پدرش و بسیاری از رهبران آن زمان فرق داشت. او هرگز از مخالفت با عثمانی‌ها دست نکشید. او در این زمینه از حمایت ماتیاس کوروینوس ملقب به ماتیاس اول، پسر جِینوس هونیادی و پادشاه مجارستان برخوردار بود. 

تاکتیک‌های ولاد سوم، چه در میدان نبرد و چه خارج از آن، در برابر ترک‌ها به طرز غیرعادی وحشیانه بود. سال ۱۴۵۹ محمد دوم سفیری را نزد ولاد سوم فرستاد و مدعی خراج ۱۰۰۰۰ دوکات و ۳۰۰ پسر جوان شد. وقتی دیپلمات‌ها به استناد رسوم مذهبی از برداشتن عمامه‌های خود امتناع کردند، ولاد سوم با میخ کردن کلاه‌هایشان به سرشان به فداکاری آن‌ها درود فرستاد. سال ۱۴۶۱، ترک‌ها پیشنهاد ملاقات با ولاد را کردند تا برای صلح با او گفتگو کنند. در واقع آن‌ها می‌خواستند از کمینگاه به او حمله کنند. ولاد سوم با یورش به قلمروهای عثمانی در جنوب دانوب به این نقشه واکنش نشان داد. 

مقبره دراکولا، این باور وجود دارد که کلیسای صومعه اسناگوف نزدیک بخارست، رومانی، آرامگاه ولاد سوم است. 

ولاد سوم اواخر سال ۱۴۷۶ در جریان درگیری با عثمانی‌ها به پایان عمرش رسید، اما دقیقاً روشن نیست چگونه درگذشت. یک فرضیه اینست که یکی از افراد او که از محمد دوم رشوه گرفته بود، از پشت به ولاد سوم نزدیک شد و سر او را برید. در مورد محل دفن او نیز بین محققان اختلاف نظر است. طبق سنت، سر ولاد سوم مومیایی و برای سلطان در قسطنطنیه فرستاده شد. 

باقی بدن او را راهبان محلی در کلیسای صومعه اسناگوف نزدیک بخارست به خاک سپردند. سال ۱۹۳۳ باستان‌شناس رومانیایی، دینو وی. روزتی و مورخ رومانیایی، جورج دی. فلورسکو مقبره‌ای را گشودند که ۱۰ فوت زیر یک اتاق خالی بود که گمان می‌رود متعلق به ولاد سوم باشد. آنجا تابوتی یافتند که با پارچه‌ی ارغوانی طلادوزی‌شده‌ای مزین شده بود. داخل تابوت جسد مردی بود که لباس مخملی پوشیده بود و پارچه‌ای ابریشمی روی صورت داشت. بدن به سرعت پس از قرار گرفتن در معرض هوا تجزیه شد. برخی معتقدند او ولاد سوم بود، هرچند که سر داشت. نظریه دیگری که اثبات نشده اینست که ولاد در صومعه کومانا در جنوب رومانی که سال ۱۴۶۱ تأسیس شد و ساختار اصلی آن نزدیک به محل مرگش است، دفن شده است. 

برام استوکر هرگز از وطن ولاد بازدید نکرد، اما ظاهراً سال ۱۸۹۰ با کتابی دربارۀ او برخورد کرده است. پس از آن، او چنین نوشته است: «وُیوُد (دراکولا): دراکولا در زبان والاچی به معنای شیطان است. والاچی‌ها عادت داشتند آن را به عنوان نام خانوادگی به هر فردی بدهند که اعمالش شجاعانه، ظالمانه یا حیله‌گرانه بود.» در حالی که زندگی ولاد به میخ کِشنده مدت‌ها بود به پایان رسیده بود، افسانه ماندگار دراکولا تازه شروع شده بود. 

رمان ترسناک استوکر تخیل‌های زیادی را برانگیخت و دهه‌ها بعد، سینماگران، کلمه دراکولا را با خون‌آشام مترادف کردند. امروزه مکان‌های مرتبط با افسانه دراکولا مقصدهای محبوب گردشگری شده‌اند. برخی از آن‌ها مانند قلعه پوئناری در رومانی که قلعه مهمی برای وُیوُدها بود، با ولاد سوم مرتبط هستند.

مترجم: زهرا ذوالقدر

منبع: faradeed-214388

برچسب ها
نسخه اصل مطلب