سخنی با سعید جلیلی در پاسخ به تاریخ
سعید جلیلی نیاز به معرفی ندارد، چنددههای است که هم در سیاست رسمی کشور فعال مایشا است و هم به گفته خودش بهصورت پیوسته در سیاست سایه ایران حضور داشته است. او کمتر مناظره میکند، فقط در یک مورد، زمانی که نامزد رئیسجمهوری شود، همان جایی که بخت و اقبال هیچگاه یارش نبوده و میدان را بارها به رقیب واگذار کرده است. ایشان در بقیه زمانها فقط موعظه میکند و در جادهای یکطرفه بقیه را مخاطب قرار میدهد.
در قضیهای که حتی رابطه مستقیم با ایشان داشته باشد، دوست ندارد جدل کند و پاسخگو باشد؛ مانند قضیه قرارداد کرسنت که حاضر نشد با آقای زنگنه، وزیر وقت روبهرو شود و در پاسخ درباره اصل قرارداد کرسنت و تبعات منفی اجرانشدن آن برای منافع ملی و کشور، پاسخ ایشان جالب است؛ اکنون که وقت مناظره در این زمینه نیست و ایشان یعنی آقای زنگنه باید در دادگاه پاسخگو باشد و محاکمه شود. مناظرهای که میتوانست اصل ماجرا را در دادگاه افکار عمومی روشن کند، به این صورت ختم شد.
در قضیه پرونده هستهای ایشان همیشه حقبهجانب و دستبالا صحبت میکند و تمام پروندههایی که در زمان ایشان برای جمهوری اسلامی ایجاد شده بود و دفتر قطوری از تحریمها که حاصل دیپلماسی ناشیانه ایشان بوده، برگ زرینی از تاریخ ایران میداند. در مقابل، پیشرفتهای اساسی که در برابر رفع تحریمها برداشته شد و پذیرش کشور در جامعه بینالمللی را که حاصل دیپلماسی هوشمندانه دیپلماتهای ملی و فداکار آن زمان بود، پوچ و بیارزش میداند و در مقابل برجام و تیم مذاکرهکننده آن را عامل تمام مصیبتهای کشور معرفی میکند. در یک سخنرانی که از ایشان در فضای مجازی پخش میشود، بهشدت به دکتر ظریف و برجام و مذاکره هستهای یا به عبارتی به هر نوع مذاکرهای تاخته است، از اینکه چرا اصلا میگویید ملت خسته شده و دیگر منازعه و جنگ را نمیخواهد. ایشان اساس کار را نابخردانه و فاقد عقلانیت میداند. در قاموس ایشان همه چیز را میدان نبرد تعیین میکند نه دیپلماسی. در پاسخ باید گفت جناب جلیلی بله، نهتنها ایشان خسته شده است، این مرد دلیر، وطندوست و دیپلمات برجسته که برای ایران و ایرانی آستین همت بالا زده، بلکه میلیونها ایرانی با این شیوه حکمرانی خسته شدهاند.
از فقر، تورم، نداری، بیکاری، فرار از خانه، کمآبی، ناترازی در تمام انرژیهای اساسی، فیلترینگ، حقوق بانوان، از بیاکسیژنی در شهرها، نمیدانم کم گفتم یا باز میخواهی ادامه بدهم، چون دردها و رنجها یکی، دو مورد نیست، اکنون زندگی میخواهیم، زندگی در کشور و وطن خودمان، آسایش و رفاه میخواهیم. میدانید آسایش روانی و آستانه تحمل شهروندان به شدت سقوط کرده است، حقیر فکر میکرد بعد از انتخاب رئیسجمهوری در تابستان گذشته که یک طرف ماجرا خود شما بودهاید، نقبی به دل جامعه و مردم داشتهاید اما گویی مردم را فقط همان 13 میلیون نفری میدانید که به شما رأی دادهاند و حتی رأی رقیب خود را فراموش کردهاید یا از آن بالاتر نصف جمعیتی را که حاضر نشدند پای صندوقهای رأی بیایند و رأی دهند، به همین زودی فراموش کردهاید. بله برادر من با این فرمان حکمرانیکردن راه به جایی نخواهیم برد. شما کجای کارید، اگر نمیدانید و خبر ندارید، با همین تفکر عهدهدار یک کار اجرائی مهم باشید و تعهد دهید پس از یک سال حتی به اندازه اپسیلون تحول در آنجا ایجاد کردهاید، کاملا حق با شما خواهد بود، پس خواهشا تئوری نبافید. آقای جلیلی شما سالهای زیادی دیپلمات بودهاید، شعاع دیدتان را نسبت به مسائل بینالمللی و منطقهای مقداری واقعبینانهتر کنید، قطعا تحولاتی که بعد از هفت اکتبر ۲۰۲۳ در منطقه رخ داده قابل بازگشت به قبل از آن نیست و کشور و مسئولان ما باید سیاستی جدید و نوین در پیش بگیرند تا هم حضور ما پررنگ شود و هم کمتر آسیب ببینیم. در این بین ممزوجکردن فلسفه با تئوریها و اندیشههای سیاسی نهتنها به آن کمک میکند بلکه ایدئولوژی جدیدی برای جهان خلق میکند اما زمانی که با سیاست خارجی و روابط بینالملل مخلوط میشود، خطاهای تاکتیکی و استراتژیکی به دنبال خواهد داشت.
منبع: sharghdaily-954394