نقد سریال پنگوئن : زندگی رازآلود ابرشرور گاتهام
مینی سریال پنگوئن (The Penguin) که پاییز امسال از شبکه اچ بی او پخش شد، خیلی زود توانست نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. این سریال که تا حد زیادی با سریال افسانهای «سوپرانوز» (The Sopranos) مقایسه میشود، داستان اوز کاب یا همان پنگوئن را روایت میکند که در شهر پر آشوب گاتهام میکوشد تا با حذف یک یک رقیبان، جای پای خود را محکم کند. در ادامه، به معرفی و نقد سریال پنگوئن میپردازیم و نقاط قوت و ضعف این مجموعه تلویزیونی را بررسی میکنیم.
سریال پنگوئن (2024)
اولین قدم کاب برای شروع بازی قدرت، کشتن آلبرتو، پسر کارمین و وارث قدرت اوست. او این کار را با سهولت نسبی انجام میدهد و در یکی از اولین صحنههای سریال، واکنش تماشایی او را به مرگ آلبرتو میبینیم. این صحنه بینندگان اجازه میدهد تا از همان ابتدا متوجه شوند که به تماشای سریالی بهتر از آنچه انتظار داشتند، نشستهاند و خود را برای صحنههای خشونتبار بعدی آماده کنند.
در ادامه، کاب پسر نوجوانی به نام ویکتور را استخدام میکند؛ نوجوانی که خانه و خانوادهاش را در سیل شهر از دست داده و سعی میکند به تنهایی زنده بماند. او پسر را زیر پر و بال خود میگیرد و در لحظاتی که خودش را در ویکتور جوان میبیند، میتوانیم حدس بزنیم که اگر دست تقدیر با او چنین نکرده بود و مسیر زندگیاش را عوض نمیکرد، او به چه شخصیتی تبدیل میشد. همچنین فرانسیس، مادر کاب را هم میبینیم که از تعادل احساسی درستی برخوردار نیست و همچون مادر تونی سوپرانو که دلیل بسیاری از ضعفهای او را نشان میداد، مادر کاب هم دلیل بخشی از رفتارهای اوست.
از پنگوئن تا سوپرانوز
از زمان شروع پخش سریال پنگوئن، بسیاری از مخاطبان این مینی سریال را با سریال معروف سوپرانوز که در فاصله سالهای 1999 تا 2007 پخش شد، مقایسه کردهاند.
اوز شباهتهای زیادی با تونی سوپرانو دارد؛ رئیس مافیایی سریالی که جیمز گاندولفینی فقید نقش اصلی آن را بازی میکند. لهجه، سبک زندگی مافیایی، اخلاق کاری سختگیرانهای که به نظر میرسد قادر به کنار گذاشتن آن نیست، رابطه دشوار با مادرش و دلتنگی برای روزهای پر شکوه سابق.
هم اوز و هم تونی سوپرانو، علیرغم ظاهر خشن و بیرحم خود، صاحب جنبه احساسی ظریفی هستند. در سوپرانوز، این ظرافت و پیچیدگی در جلسات درمانی تونی ظاهر میشود. در پنگوئن، این رفتار را در دیدار اوز با مادرش میبینیم. اوز و تونی هر دو روابط پیچیدهای با مادرانی دارند که عاشقشان هستند، از آنها مراقبت میکنند و حتی با آنها می رقصند. اما در پنگوئن، بازدید اوز از خانه کمی نگرانتر و حساستر است. اوز کاملا به یاد دارد که چطور مادرش را بعد از مرگ برادرانش، از دل افسردگی بیرون کشیده است.
از طرف دیگر، سازندگان پنگوئن چندان از این مقایسه رضایت ندارند. لورن لی فرانک، خالق پنگوئن، در یک میزگرد کامیک کان که در شهر نیویورک برگزار شد، به این مقایسه اشاره کرد. اگرچه لی فرانک بر این عقیده است که این «اتفاق بسیار خوبی» برای پنگوئن است که با سوپرانوز مقایسه شود، با این حال معتقد است که سریال او هویت واضحی دارد و از هیچ سریال دیگری الهام گرفته نشده است.
او گفت: «به طرز عجیبی باید بگویم که ما از سوپرانوز تاثیر نگرفتیم، اما من این مقایسه را درک میکنم. منظورم این است که در کل چیز خوبی است که با یکی از بهترین سریالهای تلویزیون مقایسه شوید. من احساس میکنم ما از این نظر که در شهر گاتهام هستیم، روایت بسیار متفاوتی در مقایسه با سوپرانوز داریم.»
او ادامه داد: «ما یک سریال کمیک هستیم. البته ما نیز یک درام جنایی هستیم، در عین حال، اوز مردی بسیار متفاوت است. رابطه او با مادرش که بیشترین چیزی است که با سوپرانوز مقایسه میشود، بسیار متفاوت است. ما داستان خاص خودمان را برای روایت داریم.»
داستانگویی مثال زدنی
پنگوئن اجازه نمیدهد هیچ چیزی مانع روایت داستانش شود. طرح روایی قصه سریع و منظم است، به طوری که کاب فقط یک تار مو تا پیروزی یا فاجعه فاصله دارد. بازی کالین فارل تماشایی است و از همین حالا میتوانیم شماری از اصلیترین جوایز امسال را از آن او بدانیم. او علیرغم مدفون شدن در زیر لایههای پروتز، استیصال موجودی مردی را که دست کم گرفته شده و کسی دوستش ندارد، به نمایش میگذارد. نمایشی چنان باورپذیر که ما هم میتوانیم همچون او، برای از دست دادن آینده احتمالیاش سوگواری کنیم.
داستان پنگوئن در طول 8 قسمت خود به پایان میرسد، اما این احتمال وجود دارد که برای ساخت فصلهای بعدی، تمدید شود.
منبع: مایکت
منبع: faradeed-220252