(تصاویر) بازخوانی مخوفترین پروندههای جنایی؛ از قاتل لیلا تا تاکسی شورلت سبز
خطرناکترین قاتلان دنیا کارهایی انجام دادهاند که حتی ما نمیتوانیم ثانیهای تصوری از آنها داشته باشیم؛ اما بهراستی قاتلان زنجیرهای بالفطره قاتل هستند؟
به گزارش فرارو، تاریخ ایران پر از افرادی است که نام خود را به نیکی به یادگار گذاشتهاند در مقابل افرادی نیز هستند که نام ننگین از آنها ماندگار شده است. قاتلان زنجیرهای نیز افرادی هستند یادآوری آنها با ترس و وحشت همراه است. وقتی به داستان آنها نگاه میکنیم، میبینیم که آنها شرایط زندگی سخت و وحشتناکی در دوران کودکی و نوجوانی داشتند و شاید اگر یک زندگی عادی و نرمال داشتند به یک قاتل زنجیرهای تبدیل نمیشدند.
هوشنگ ورامینی
سال ۱۳۴۱ بود که قتل وحشتناک یک مستشار آلمانی در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد و هیچ اثری از قاتل نبود. ژاندارمری حدس زد که مرد آلمانی مورد خفت گیری قرار گرفته است. همان روزها در ورامین بچه خوره موضوع مهمی شده بود، مردم فکر میکردند که یک بچه خوره به ورامین آمده است و بچههایشان را میخورد و ردی هم از آنها نبود. در واقع افسانه تبدیل به واقعیت شده بود. هیچ اثری از بچههای گم شده نبود، برخی از خانوادهها هم گمشدن بچههایشان به ژاندارمری را اطلاع نمیدادند؛ زیرا بچه خوره آنها را برده بود. در نهایت مردی به پلیس گزارش داد که در نزدیکی چاه آب رد خون پیدا کرده است و به نظر میرسد اتفاقی افتاده است. مأموران وقتی به چاه رسیدند از بوی فساد و جستوجو درون چاه متوجه شدند که چند جسد درون چاه است و در زمان کوتاهی کشف شدند.
تا مدتی پلیس در سکوت کامل پیگیر پروندهها بود و کسی از آن خبر نداشت؛ اما رفتارهای یک جوان در اطراف محل قتل آنها را مشکوک و او را بازداشت کردند. آن شخص کسی نبود جز هوشنگ ورامینی. پرویز یاحقی که در آن سالها در رادیو کار میکرد توانست اعتماد هوشنگ ورامینی را برای بازگویی قتلهایش جلب کند؛ اما سازمان رادیو هیچ گاه اجازه پخش آنها را نداد.
حسن اورنگی، قاتل ۶۲ زن در مشهد
از اعدام اصغر قاتل فقط ۱۳ سال گذشته بود که شبح آن مردم مشهد را به وحشت انداخت. شبحی که در کوچه و پس کوچههای مشهد میگشت و مردم را به وحشت میانداخت. در آن روزگار بسیاری از مردم تکه بریدههای روزنامه اطلاعات را که اصغر قاتل اعدام شده بود را نگه داشته بودند، اما همچنان از او میترسیدند.
شاید در حافظه قدیمیهای مشهد بتوانیم خاطرههایی از جنایات جدید پیدا کنیم. جنایاتی که حسن اورنگی و همدستش عباسعلی بین سال ۱۳۲۶-۱۳۲۹ در نقاط مختلف مشهد انجام دادند. این دو با فریب زنان دروه گرد و خیابانی آنها را به محلههای خلوت کشانده به قتل میرساندند. اورنگی جوانی ۲۶ ساله بود که خانوادهای نداشت و بسیار خوش چهره و صدای خوشی داشت.ماموران ژاندارمری درباره اورنگی میگفتند که سواد ندارد، اما شعرهای بسیاری بلد بود و آواز خوب میخواند.
حسن اورنگی در اعترافاتش میگوید: «روزی آنقدر بی پول شدم که حتی نمیتوانستم چیزی برای خوردن بخرم، همانروز در خیابانی میرفتم که چشمم به دختر زیبارویی افتاد برای آنکه غم و غصهام را فراموش کنم به او نزدیک شدم و راضی اش کردم هم مسیر من باشید و همراهم بیاید؛ زیرا به او قول ازدواج دادم. وقتی از شهر خارج شدیم او را کشتم»
حسن اورنگی هیچ گاه گمان نمیکرد که به اعدام محکوم شود، زیرا معتقد بود که فقط چند زن خیابانی را کشته و جامعه را از فساد نجات داده است؛ اما در نهایت به اعدام محکوم میگردد و عباسعلی نیز ۱۵ سال زندانی میشود.اورنگی وصیت کرد جنازه اش در بلندترین نقطه از شهر دفن شود تا مردم همیشه او را به یاد آورند. پرونده او شباهت زیادی به پرونده سعید حنایی معروف به مرد عنکبوتی در سال ۱۳۸۰ دارد که در آن نیز نهایتاً قاتل به ۱۶ قتل اعتراف کرده و اعدام میگردد.
خفاش شب، سایه وحشت در تهران
در سال ۱۳۷۶، یک مرد سایه وحشت را بر سر تهران انداخته بود آن شخص کسی نبود جز رضا خوش روی معروف به «خفاش شب». او تابستان گرما بخش سال ۱۳۷۶ را به جهنمی غم بار برای پایتخت نشینها بدل کرد.
رضا خوش روی در جریان قتل هایش ۹ زن را کشت. اگر بازداشت نمیشد، تعدادش بیشتر میشد. شاید تعداد قتل هایی که مرکتب آن ها نسبت به سایرین کمتر باشد اما وحشت آن ها فراگیر بود. البته شاید اگر ازدواجش با شکست مواجه نمیشد او قاتل نمیشد. جرمها و جنایت هایش را از سال ۱۳۶۱ آغاز کرد و برای اولین بار به جرم جاسوسی برای روسیه و سرقت در خراسان دستگیر شد.
بعد از آزادی به تهران آمد و با خیال آسوده به جنایت هایش ادامه داد. او با یک خودروی سرقتی از راه مسافرکشی زنان را فریب میداد و بعد از سوار کردن آنها به مکانی خلوت اموال آنها را سرقت و سپس میکشت و برای نماندن ردی، جنازهها را میسوزاند. شاید جالب باشد بدانید او در تمام قتل هایش لباس سیاه میپوشید برای همین به خفاش شب معروف بود.
از هولناکترین جنایات خفاش شب، میتوان به قتل یک مادر و دخترش اشاره کرد. جسد سوخته این دو نفر در بلوار آسیا کشف شد و بر اساس تحقیقات و گزارشهای پزشکی قانونی، مشخص گردید که مادر به دلیل ۲۷ ضربه چاقو به سینه و گردن و دخترش به علت خفگی جان خود را از دست دادهاند.خفاش شب در اعترافاتش میگوید: «نخستین نفر را در ساعت نه و نیم یا ده شب سوار کردم و به سمت پایین حرکت کردم. نزدیک استادیوم آزادی به یک خیابان فرعی پیچیدم. او که متوجه وضعیت شده بود، در داخل ماشین با من درگیر شد و من نیز با ضربات چاقو او را کشتم.»
دادگاه غلامرضا خوشرو را به ۲۱۴ ضربه شلاق و اعدام محکوم کرد و این پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد که حکم صادره در آنجا تأیید گردید.در نهایت، در ساعت ۷:۴۵ صبح روز چهارشنبه ۲۲ مرداد ماه سال ۷۶، غلامرضا خوشرو کوران کردیه در انبار روباز ورزشگاه آزادی واقع در سه راه دهکده المپیک، پس از اجرای ۲۱۴ ضربه شلاق، به دار مجازات آویخته شد و پروندهای یکی از ترسناکترین قاتلان زنان در تهران مختومه شد.
منبع: faradeed-219720