جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > (تصاویر) بهترین فیلم‌های زامبی محور جهان که باید ببینید

(تصاویر) بهترین فیلم‌های زامبی محور جهان که باید ببینید

زامبی‌های امروزی با فیلم «شب مردگان زنده» جرج رومرو ساخته شده در سال ۱۹۶۸ اعلام حیات کردند. آن سال‌ها دنیا و به ویژه آمریکا در تب و تاب بود. جنگ ویتنام جریان داشت و ترورهای سیاسی یک به یک گریبان مردم و جامعه را می‌گرفت. نارضایتی‌ها زیاد بود و به همین دلیل هم مردم احساس ناامنی می‌کردند. از آن جایی که سینمای وحشت هم در ناب‌ترین و اصیل‌ترین شکل خودش بازتاب دهنده‌ی پلشتی‌های جامعه به شکلی نمادین است، ناگهان سر و کله‌ی فیلم‌هایی در این ژانر پیدا شد که یکی از درخشان‌ترین دوره‌های سینمای وحشت را رقم زدند.

زامبی‌ها ریشه در فرهنگ مردم حوالی دریای کارائیب دارند. در کشورهایی چون هائیتی مردم بر این باور هستند که برخی انسان‌ها بنا به دلایلی چون قدرت‌های سیاه جادویی قبل از مرگ دیوانه می‌شوند و سپس می‌میرند. آن‌ها پس از آن توسط همان قدرت جادویی به پا می‌خیزند و باعث ترس دیگران می‌شوند.

این زامبی‌ها تفاوتی آشکار با موجواتی که ما امروز با این نام می‌شناسیم دارند. زامبی‌های امروز آدمخوار هستند و نیازی به قدرتی جادویی برای قدم گذاشتن بر پهنه‌ی هستی ندارند و عمدتا ناشی از خطایی انسانی در یک آزمایشگاه و گسترش یک ویروس هستند. ما در فهرست بهترین فیلم‌های زامبی تاریخ سینما قرار است به این زامبی‌های دسته‌ی دوم بپردازیم؛ همان موجوداتی که بلافاصله پس از شنیدن کلمه‌ی زامبی به ذهن متبادر می‌شوند.

دلیل این موضوع و تلاش برای پرداختن به زامبی‌های دسته دوم هم به این بازمی‌گردد که فیلمی چون «زامبی سفید» (White Zombie) به کارگردانی ویکتور هارپلین و با بازی بلا لاگوسی، ساخته شده در سال ۱۹۳۲ یا فیلم «من با یک زامبی قدم زدم» (I Walked With A Zombie) محصول ۱۹۴۳ به کارگردانی ژاک تورنر که هر دو فیلم‌های خوبی هستند، از زامبی‌های دسته‌ی اول برای ترساندن تماشاگر استفاده می‌کنند اما چون هم سر و شکل آن زامبی‌ها با سر شکلی که ما از آن‌ها می‌شناسیم تفاوت دارد و هم اصلا به لحاظ ژانرشناسی چنین فیلم هایی بیشتر به دسته‌ی ترسناک‌های فراطبیعی ارتباط دارند تا بهترین فیلم‌های زامبی، پس داستان آن‌ها یک سر و متفاوت است و باید فهرست دیگری برای آن‌ها ترتیب دید.

زامبی‌های امروزی با فیلم «شب مردگان زنده» جرج رومرو ساخته شده در سال ۱۹۶۸ اعلام حیات کردند. آن سال‌ها دنیا و به ویژه آمریکا در تب و تاب بود. جنگ ویتنام جریان داشت و ترورهای سیاسی یک به یک گریبان مردم و جامعه را می‌گرفت. نارضایتی‌ها زیاد بود و به همین دلیل هم مردم احساس ناامنی می‌کردند. از آن جایی که سینمای وحشت هم در ناب‌ترین و اصیل‌ترین شکل خودش بازتاب دهنده‌ی پلشتی‌های جامعه به شکلی نمادین است، ناگهان سر و کله‌ی فیلم‌هایی در این ژانر پیدا شد که یکی از درخشان‌ترین دوره‌های سینمای وحشت را رقم زدند. یکی از این فیلم‌ها که یک راست به همان احساس ترس در جامعه و عدم اعتماد مردم به یکدیگر می‌پرداخت، همین فیلم «شب مردگان زنده» بود.

نکته این که «شب مردگان زنده» بر سنت سینمای ترسناک استوار بود که مبتنی است بر خرد جمعی و هزینه‌های کم اما ایجاد ترس بسیار. به همین دلیل هم باید آن را در صدر فهرست بهترین فیلم‌های زامبی قرار داد. در آن دوران هنوز خبری از زامبی‌های چست و چابک امروزی نبود. زامبی‌ها همان قدر که ترسناک بودند، نمادی از همان مردمی بودند که پراکنده و چند دسته، دیگر یکدیگر را باور نداشتند. پس خوردن گوشت آدمی توسط آن‌ها هم جنبه‌ای نمادین پیدا می‌کرد. از سوی دیگر آن‌ها همان مردم همیشگی بودند. تنها تفاوتشان با دیگران این بود که از گور برخاسته‌اند، وگرنه هنوز خبری از راه رفتن‌های عجیب و غریب و بدن‌های مثله شده و دویدن‌های سریع نبود.

در واقع جرج رومرو همان قدر که به مفاهیم پشت فیلمش اهمیت می‌داد، به زامبی‌ها و آدمیان مقابل دوربینش هم اولویت بخشید و مانند امروز نبود که تمام هستی یک فیلم زامبی‌های آن باشند. برای افرادی چون جرج رومرو آدمیان حاضر در قاب مهم‌تر از آن موجودات کریه بودند. اما زمان گذشت و همه چیز عوض شد. بودجه‌هایی سرشار سرازیر شد و بسیاری پا بر شانه‌های موفقیت فیلم رومرو گذاشتند و تصویری وارونه از زامبی‌ها ارائه دادند. آن‌ها حال همه چیز بودند جز همان موجوداتی که به شکلی نمادین پلشتی‌های جامعه را بازتاب می‌دادند. دنیا عوض شده بود و به طبع آن سینما هم.

اما این زامبی‌های تازه با سرازیر شدن این پول‌های فراوان صاحب ژانری تازه در عالم سینما شدند. حال آن قدری فیلم با محوریت آن‌ها ساخته شده بود که کلیشه‌هایی پیرامون آن‌ها شکل بگیرد و بتوان در آثاری آن‌ها را دست انداخت. از این جا بود که پارودی سازان هم دست به کار شدند و دست به ساختن یک فیلم زامبی کمدی زدند. چون دیگر مصالح کافی برای کار آن‌ها وجود داشت و هر علاقه‌مندی به سینمای ترسناک چندتایی فیلم با حضور آن‌ها دیده بود و مخاطب دلنازک غیرعلاقه‌مند به ژانر وحشت هم با آن‌ها آشنایی داشت.

این چنین بود که با عوض شدن دنیا در قرن تازه و قدرت گرفتن هر چه بیشتر شبکه‌های تلویزیونی بار دیگر زامبی‌ها تغییر ماهیت دادند. سریالی چون «مردگان متحرک» (The Walking Dead) از راه رسید که جرج رومرو در کهنسالی خود از آن نفرت داشت. او معتقد بود که این سریال هزینه‌ی تولید یک فیلم زامبی را به شکل آزاردهنده‌ای بالا برده و چهره‌ای تازه از جهان پساآخرالزمانی این فیلم‌ها ارائه داده است و در نتیجه نسل تازه‌ای از مخاطب تربیت کرده که دیگر برای آن فیلم‌های باشکوه گذشته، تره هم خورد نمی‌کند.

در چنین قابی است که سینمای دیگر کشورها دست به کار شدند و بهترین فیلم‌های زامبی خود را ساختند تا همه چیز در انحصار آمریکایی‌ها باقی نماند. مثلا اکنون می‌توان از بین بهترین فیلم‌های زامبی کره‌ای اثری برگزید یا سری به سینمای آمریکای لاتین یا اسپانیا زد و آثاری با محوریت این موجودات ترسناک پیدا کرد و از تماشایشان لذت برد.

دلیل این موضوع هم وفاداری این فیلم‌ها به همان اصل اساسی سینمای وحشت است که به پایبندی‌اش به بازتاب پلشتی‌های جامعه بازمی‌گردد و ظاهرا در هالیوود فراموش شده است. اما تا پیش از پایان این مقاله و گفتن از بهترین فیلم‌های زامبی تاریخ سینما باید به موضوع دیگری هم اشاره کرد.

بهترین فیلم های زامبی محور جهان که باید ببینید

دو نوع فیلم با محوریت زامبی‌ها وجود دارد: یکی آثاری آخرالزمانی هستند که به زمان شکل‌گیری و همه‌گیری ویروس زامبی می‌پردازند و فیلمی چون «آخرالزمان زد: شروع یک پایان» (Apocalypse Z: The Beginning Of The End) از بین بهترین فیلم‌های زامبی ۲۰۲۴ را می‌توان در این دسته قرار داد. اما اکثر آثار فهرست بهترین فیلم‌های زامبی آثاری پساآخرالزمانی هستند و داستان آن‌ها به بعد از همه گیری و مرگ اکثر مردمان کره‌ی زمین اختصاص دارد. در این میان فیلمی چون «۲۸ روز بعد» در میانه قرار می‌گیرد و البته «شب مردگان زنده» داستانی یک سر متفاوت دارد.

۱۰. آخرالزمان زد: شروع یک پایان (Apocalypse Z: The Beginning Of The End)

    کارگردان: یئون سانگ- هو
  • بازیگران: گنگ یو، دون لی و جونگ یو می
  • محصول: ۲۰۱۶، کره جنوبی
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۴٪

از بین بهترین فیلم‌های زامبی کره‌ای هنوز هم نمی‌توان اثری در قواره‌های «قطار بوسان» پیدا کرد. «قطار بوسان» همه چیز دارد. هم حسابی مهیج و گیرا است و هم حسابی نفس را در سینه حبس می‌کند. روایتی عاطفی در آن بین هم وجود دارد که با حضور دخترکی معصوم، تاثیر عاطفی فیلم بر مخاطب خود را دو چندان می‌کند. اما باز هم نمی‌توان «قطار بوسان» را به این چیزها منحصر کرد و گفت که صرفا یک فیلم زامبی‌محور خوش ساخت است. اصلا چنین چیزی برای ورود به فهرست بهترین فیلم‌های زامبی تاریخ سینما کافی نیست.

«قطار بوسان» داستان ترس تاریخی مردم کره جنوبی از حمله‌ی اتمی همسایه‌ی شمالی هم هست. فیلم به گونه‌ای داستانش را شروع می‌کند که همه چیز ناگهانی به نظر برسد. کسی برای اعلام حضور این ویروس آمادگی ندارد و همه حتی مقامات شوکه می‌شوند. می‌توان این را به ترس مردم ربط داد؛ ترس از یک جنگ هسته‌ای که با همسایه و برادران شمالی در بگیرد. این ترس را می‌توان با ترس دائمی مردمان کره‌ی زمین در دوران جنگ سرد مقایسه کرد. البته بسیار سهمگین‌تر و بسیار تلخ‌تر. پس می‌بینید که «قطار بوسان» خیلی نمادین به ترسی ارجاع می‌دهد که مردم کره جنوبی با آن همه روزه زندگی می‌کنند.

زامبی‌های فیلم تفاوتی آشکار با زامبی‌های قدیمی دارند. آن‌ها حسابی سریع هستند و علاقه‌ی چندانی هم به خوردن گوشت قربانی خود ندارند. آن‌ها بیش از هر چیزی به کشتن فکر می‌کنند و همین هم از آن‌ها ماشین‌های کشتار مرگباری ساخته است. از سوی دیگر فضای تنگ قطار در حال حرکت و عدم امکان فرار از آن باعث شده که یک تعلیق دائمی در فضا جریان داشته باشد. در کنار همه‌ی این‌ها شخصیت‌پردازی خوب از یکی دو شخصیت قصه و قرار دادن بار مسئولیت روی شانه‌های آن‌ها و حضور مردی ترسو در آن سو که همه را قربانی ترس خود می‌کند، ابعاد هولناک‌تری به قصه بخشیده است. سازندگان «قطار بوسان» می‌دانند که برای هر چه ترسناک‌تر کردن قصه‌ی خود اول باید بتواند شخصیت‌هایی بسازند که مخاطب نگران سرنوشت آ‌ن‌ها شود.

نکته‌ی پایانی این که ریتم «قطار بوسان» خیلی سریع است. کارگردان به حاشیه نمی‌رود و خیلی زود از هیولاهایش پرده برمی‌دارد. به همین دلیل هم سطح تولید هیجان فیلم بالا است. از سوی دیگر «قطار بوسان» چندتایی سکانس اکشن درجه یک دارد. در کنار همه‌ی این‌ها بی‌رحمی سازندگان در حذف شخصیت‌های مهم قصه از «قطار بوسان» فیلمی ساخته که نمی‌توان به تماشایش نشست و حسابی سرگرم نشد. پس باید آن را در فهرست بهترین فیلم‌های زامبی قرار داد.

«مردی از همسر خود جدا شده و همسر سابقش در شهر بوسان زندگی می‌کند و خودش به همراه دختر کوچکش و مادرش ساکن سئول هستند. نزدیک زادروز و تولد دختر است و پدر که همیشه سر کار است، هیچ توجهی به او ندارد. دخترک بهانه‌ی مادرش را می‌گیرد و از او می‌خواهد که با هم به بوسان بروند. پدر به دلیل مشغله‌های بسیار مخالف است اما با اصرارهای مادرش بالاخره می‌پذیرد که دخترش را با قطار به بوسان ببرد و بازگردد. در همان مسیر حرکت به سمت ایستگاه چیز عجیبی وجود دارد و به نظر اتفاقی در جریان است. با قدم گذاشتن در قطار هم فرد بیماری دیده می‌شود که حال خوشی ندارد. او ناگهان به دیگران حمله می‌کند و آن‌ها را می‌درد. این در حالی است که قطار سریع‌السیر به راه افتاده و دیگر امکان توقف نیست …»

۸. مرده شریر (Evil Dead)

    کارگردان: جرج رومرو
  • بازیگران: جوزف پیلاتو، لورن کاردیل
  • محصول: ۱۹۸۵، آمریکا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۳٪

اگر داستان فیلم «شب مردگان زنده»، معروف‌ترین و بهترین فیلم‌ زامبی تاریخ به کارگردانی جرج رومرو در یک دنیای آخرالزمانی می‌گذرد و شخصیت‌هایش تلاش می‌کنند که تا پیش از پایان دنیا جایی دست و پا کنند و از اولین موج گسترش ویروس رهایی یابند، داستان فیلم «روز مردگان» در دورانی می‌گذرد که دیگر در آن انسان چندانی باقی نمانده و کره زمین به محل جولان دادن زامبی‌ها تبدیل شده است. پس عملا با یک فیلم پساآخرالزمانی طرفیم. حال چند دانشمند به کمک تعدادی نظامی به دنبال راهی برای درمان این بیماری یا پیدا کردن واکسنی می‌گردند تا همین تعداد آدم‌های باقی مانده را نجات دهند.

در چنین قابی است که تقریبا تمام داستان فیلم در زیرزمینی می‌گذرد که توسط نظامیان کنترل می‌شود و از دنیای بیرون جدا است. زامبی‌ها راهی به آن ندارند و همان انسان‌های باقی مانده هم می‌توانند به دور از آن‌ها زندگی کنند و به کار خود برسند. اما طبعا این بخشی از ماجرا است و آن خطر لانه کرده در بیرون خیلی زود یقه‌ی این مردان و زنان را خواهد گرفت. اما تفاوتی در این میان وجود دارد؛ دانشمندان این فیلم به دنبال راهی می‌گردند که از زامبی‌ها به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کنند و کاری کنند که بتوان آن‌ها را آموزش داد تا روزی دوباره انسان شوند.

زامبی‌ها همواره وجوداتی بدون عقل و فاقد منطق هستند که نه می‌خوابند و نه استراحت دارند. آن‌ها از این سو به آن سو می‌روند و از دست و پا و دهان خود فقط برای راه رفتن و دریدن یک انسان بخت برگشته استفاده می‌کنند. آن‌ها حتی از حیوانات هم کم هوش‌تر هستند و اصلا چیزی به نام هوش ندارند. دست کم یک حیوان می‌تواند خطر را تشخیص دهد و فرار کند یا زمان مناسبی برای حمله بیابد اما زامبی‌ها هیچ کدام از این توانایی‌ها را ندارند. نکته این که زامبی‌های «روز مردگان» جرج رومرو از جایی به بعد مسیر عکس را طی می‌کنند و به نظر می‌رسد که برخی از کارها را یاد می‌گیرند. همین هم آن‌ها را از هر زامبی دیگری در تاریخ سینما ترسناک‌تر می‌کند. پس باید این اثر را در فهرست بهترین فیلم‌های زامبی تاریخ سینما قرار داد.

جرج رومرو با زامبی‌های فیلم «روز مردگان» کار دیگری هم می‌کند. از دیرباز چه در ادبیات و چه در سینمای علمی- تخیلی در قالب کلمات نگاشته شده روی کاغذ یا تصاویر نقش بسته بر پرده‌ی سینما این ترس وجود داشته که موجوداتی که زمانی دست‌آموز بودند یا ربات‌های ساخته شده توسط بشر علیه او قیام کنند و طومارش را در هم بپیچند. حال جرج رومرو با زامبی‌هایش چنین می‌کند. پس در این جا عامل ایجاد وحشت فقط زامبی نیست. در واقع جرج رومرو با ساختن فیلم «روز مردگان» مسیری طبیعی را طی می‌کرد که متعلق به خودش بود و دوست داشت موجودات و هیولاهای مخلوق خودش را داشته باشد اما جریان بازار این اجازه را به او نداد که کار خودش را انجام دهد.

«سال‌ها پس از آخرالزمان زامبی‌ها، گروهی کوچک از دانشمندان و پرسنل نظامی در مخفیگاهی زیرزمینی زندگی می‌کنند. آن‌ها باید راهی برای فرار از دست زامبی‌ها بیابند؛ ضمن این که دانشمندان این گروه به دنبال راهی برای پیدا کردن درمان این پاندمی با آزمایش بر روی زامبی‌ها می‌گردند. اما همه چیز با یک تغییر کوچک در یک زامبی که همچون موش آزمایشگاهی در خدمت دانشمندان است، عوض می‌شود. تا این که …»

۶. زامبی‌لند (Zombieland)

    کارگردان: زک اسنایدر
  • بازیگران: وینگ ریمز، سارا پاولی و تای بورل
  • محصول: ۲۰۰۴، آمریکا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۷۶٪

این فیلم زک اسناید به دورانی از کارنامه‌ی او بازمی‌گردد که هنوز مانند امروز به فیلم‌ساز سرشناسی تبدیل نشده بود و آثاری چون «۳۰۰» یا «لیگ عدالت» (Justice League) در کارنامه‌اش یافت نمی‌شد و کارگردانی جویای نام بود. او برای ساختن این فیلم درجه یکش که هنوز هم می‌تواند بهترین کارش دانسته شود، سراغ یکی از معروف‌ترین فیلم‌های زامبی رفت و عملا آن را بازسازی کرد: یعنی فیلمی به همین نام به کارگردانی جرج رومروی بزرگ که به موقع به آن هم در فهرست بهترین فیلم‌های زامبی می‌رسیم. نکته این که زک اسنایدر تغییرات چندانی در داستان اصلی اعمال نکرده و صرفا تلاش کرده بر میزان خشونت جاری در قاب اضافه کند و اثری عظیم‌تر از اثر مرجع بسازد و اکشن را بیشتر کند.

نتیجه تبدیل به فیلم مفرح، سرگرم کننده، ترسناک و در عین حال بسیار نفسگیری شده که می‌توان با خیال راحت به تماشایش نشست و سرگرم شد. زک اسنایدر در این جا نشان می‌دهد که چه قصه‌گوی خوبی است و چه قدر می‌توان روی توانایی‌های فنی‌اش حساب کرد. همین توانایی‌ها هم در نهایت او را به جایی رساند که بتواند در ادامه‌ی فعالیتش به عنوان کارگردان به جایی برسد که جهانی شخصی خودش را برپا کند و فیلم‌های مورد نظرش را بسازد؛ آن هم با سرمایه‌های بسیار و تمام توان هالیوود.

در این جا با لوکیشن واحدی طرف هستیم. مکان مرکز خریدی است که پس از تبدیل شدن اهالی یک شهرک به زامبی‌ها به تنها محل امن تقریبا تبدیل شده و تعدادی آدمیزاد در آن گرفتار آمده‌اند. زامبی‌ها هم آن بیرون هستند و نمی‌گذارند کسی از مرکز خرید خارج شود. در این میان زک اسنایدر ابتدا با یک شوک بزرگ و فرار شخصیت‌ها به سمت مرکز خرید داستانش را شروع می‌کند. پس از آن سراغ کمی آرامش می‌رود. زامبی‌های بیرون آدم‌های گرفتار درون مرکز خرید را به یک روزمرگی کشنده می‌کشانند. از این جا است که زک اسنایدر اقدام به ساختن رابطه بین شخصیت‌هایش می‌کند و در قصه جایی برای آن‌ها می‌یابد.

اما درست در همان زمان که به نظر همه چیز سرجایش قرار گرفته و خطری وجود ندارد، آن خطر لانه کرده در بیرون از راه می‌رسد. حال همان روابطی که زک اسنایدر بین شخصیت‌هایش ساخته بود و باعث شده بود که ما بیشتر هر کدام را بشناسیم، به کار می‌آیند و باعث ایجاد تنش می‌شوند تا این که در نهایت زنگ خطر به صدا درآید و این مردمان گرفتار را به واکنش وا دارد. نکته این که تعداد زامبی‌های بیرون بسیار زیاد است و نمی‌توان از دست آن‌ها فرار کرد. پس باید راه دیگری پیدا کرد. پیدا کردن همین راه نفسگیرترین فصل فیلم «طلوع مردگان» را می‌سازد و آن را یک راست وارد فهرست بهترین فیلم‌های زامبی می‌کند.

«پس از آن که همه‌ی اهالی یک شهر به زامبی تبدیل می‌شوند، عده‌ای بازمانده به درون مرکز خریدی هجوم می‌برند و با بستن تمام راه‌های ورودی و خروجی در آن جا پناه می‌گیرند. این در حالی است که زامبی‌ها دور تا دور آن مرکز خرید را محاصره کرده‌اند و روزها و شب‌ها سپری می‌شود، بدون آن که کمکی از جایی برسد. اما …»

۴. طلوع مردگان (Dawn Of The Dead)

    کارگردان: ادگار رایت
  • بازیگران: سایمون پگ، نیک فراست و کیت اشفیلد
  • محصول: ۲۰۰۴، آمریکا، فرانسه و انگلستان
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۲٪

«شان مردگان» یک فیلم زامبی کمدی دیگر در فهرست بهترین فیلم‌های زامبی است. اما فرقی با فیلم «زامبی‌لند» دیگر اثر این چنینی این مجموعه دارد؛ در این جا زامبی‌ها گرچه وسیله‌ای هستند برای ترسیم یک محیط کمیک، اما بخش عظیمی از قصه را به خود اختصاص می‌دهند و همان کارکردی را پیدا می‌کنند که در فیلم‌های ترسناک این چنینی با محوریت زامبی‌ها می‌یابند؛ ترسیم محیطی به هم ریخته و جامعه‌ای که مردمانش دیگر به هم اعتماد ندارند. اما نکته‌ی دیگری هم وجود دارد که «شان مردگان» را شایسته‌ی قرار گرفتن در این جای فهرست می‌کند.

«شان مردگان» برخاسته از ذهن افرادی است که سینما را به معنای عامش دیوانه‌وار دوست دارند. ادگار رایت، نیک فراست و سایمون پگ از آن دسته کسانی هستند که می‌توان آن‌ها را خوره‌های فیلم دانست. به همین دلیل هم جا به جا به آثار مختلف ارجاع می‌دهند و در واقع به فیلم‌های محبوب خود ادای دین می‌کنند و به همین دلیل مخاطب هم هر چه بیشتر فیلم ترسناک با محوریت حضور زامبی‌ها به طور خاص و فیلم سینمایی به طور عام دیده باشد، از تماشای «شان مردگان» لذت بیشتری خواهد برد.

نکته‌ی دیگر این که «شان مردگان» داستانی عاشقانه هم آن میانه‌ها دارد. مردی تمایل دارد که همسرش را پس از یک دعوا و قهر طولانی مدت به خانه بازگرداند. او تصمیم گرفته تمام شجاعتش را جمع کند تا بتواند عذرخواهی کند و ماجرا را فیصله دهد. اما ناگهان درست همان زمانی که او عزم رفتن می‌کند، آخرالزمان زامبی‌ها آغاز می‌شود. نکته این که تمام کمدی فیلم از همین جا آغاز می‌شود؛ مرد مسیرش را برای فرار کج نمی‌کند و هنوز هم آن چه او را بیشتر از همه می‌ترساند، روبه رو شدن با همسرش است نه رویارویی با زامبی‌ها.

در این راه همراهی دارد که مانند خودش، حتی بیشتر هم دیوانه است و از هیچ کاری برای رفیقش فروگذار نمی‌کند. هر دوی این مردان به نحوی با زامبی‌ها روبه رو می‌شوند که گاهی مخاطب را به خنده‌هایی از ته دل وا می‌دارد. اما نمی‌توان «شان مردگان» را دید و تنها خندید؛ در آخر این فیلمی است که گرچه خودش را چندان جدی نمی‌گیرد و چه خوب که این کار را نمی‌کند، اما رابطه‌ی انسان مدرن و تنهایی‌اش را زیر سوال می‌برد و زامبی‌هایش را به شکلی نمادین به این تنهایی پیوند می‌زند. در نهایت این که ادگار رایت و سایمون پگ و نیک فراست، در کنار هم بخشی از خاطرات خوش ما از سینمای کمدی در قرن حاضر را شکل دادند.

پارودی‌ها یا نقیضه‌هایی که این سه نفر بر ژانرهای علمی- تخیلی، اکشن و وحشت ساختند تبدیل به برخی از بهترین فیلم‌های کمدی عصر حاضر شدند و هر سه نفر را به ثروت و شهرت رساندند. اگر از تماشای «فیلم شان مردگان» لذت بردید حتما دو فیلم «پلیس خفن» (Hot Fuzz) و «انتهای دنیا» (The World’s end) را هم ببینید که در واقع سه گانه‌ی پاردودی ادگار رایت و سایمون پگ یا سه گانه‌ی سه طعم کورنتو را کامل می‌کنند.

«شان بیست و نه ساله پس از آن که مادرش با مردی بدخلق ازدواج کرده و نامزدش هم او را رها کرده با دوستش زندگی می‌کند. شان تصمیم دارد با نامزدش که لیز نام دارد آشتی کند و با او زندگی خود را شروع کند. او در صدد اجرای این تصمیم است که متوجه می‌شود مرده‌ها از گورها برخاسته‌اند و به مردم حمله می‌کنند. حال شان به همراه دوست خود تصمیم می‌گیرند تا به کمک مادر و لیز بشتابند. اما این دو راهی طولانی در پیش دارند …»

۲. ۲۸ روز بعد (۲۸ Days Later)

    کارگردان: جرج رومرو
  • بازیگران: راسل استراینر، دوان جونز و کارل هادمن
  • محصول: ۱۹۶۸، آمریکا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۶٪

این درست که فیلم «شب مردگان زنده» اولین اثری است که تصویر امروزی زامبی‌ها را بر پرده ثبت کرد اما هنوز هم بهترین فیلم زامبی در تاریخ سینما است و هیچ فیلمی نتوانسته به لحاظ داستانگویی و قصه‌پردازی به کمال مطلوب این فیلم برسد. در این جا با شاهکاری بی‌بدیل طرف هستیم که نه تنها سینمای وحشت را برای همیشه تغییر داد، بلکه باعث شد زیرگونه‌ای شکل بگیرد و آغازگر پیدایش مجموعه‌ فیلم‌هایی شود که امروز با آن‌ها سر و کار داریم و ما را وا می‌دارند که فهرستی از بهترین فیلم‌های زامبی تاریخ سینما دست و پا کنیم.

سال ۱۹۶۸ سال فوق‌العاده‌ای برای سینما است. چند سالی است که موجی زیر جریان رسمی هالیوود در حال شکل‌گیری است و یواش یواش در حال سر برآوردن است. «شب مردگان زنده» هم به جرگه‌ی فیلم‌های متفاوت آن زمان تعلق دارد که رویکردی انتقادی به جهان اطراف خود داشتند. نکته این که جرج رومر، سازنده‌ی اثر برای بیان حرف‌هایش موجوداتی خلق کرد که تا آن زمان به این شکل وجود نداشتند.

در دهه‌ی ۱۹۶۰ جنگ ویتنام در جریان بود و در اواخرش اعتراض به آن اوج می‌گرفت. جوانان آمریکایی مدام از این می‌گفتند که این بساط باید برچیده شود. ضد فرهنگ مصرف مواد مخدر و خرده فرهنگ هیپی اوج می‌گرفت. ترورهای سیاسی در آمریکا رو به فزونی بود. به روسای جمهوری اعتمادی وجود نداشت و از آن جایی که نامزدهای مورد اعتماد مردم ترور می‌شدند، جامعه روسای جمهور خود را عده‌ای غاصب می‌دانست. در چنین قابی بود که جامعه‌ی آمریکا شدیدا دو قطبی شد و مردم دیگر مانند گذشته به سیستم و اطراف خود اعتماد نداشتند.

از آن سو در اروپا هم اتفاقات بسیاری در جریان بود که می‌توان مهم‌ترینش را جنبش ۲۸ ماه مه ۱۹۶۸ فرانسه دانست. در آن دوران از همه چیز مشخص بود که دنیا در حال تغییر است و دیگر مانند گذشته نخواهد شد. «شب مردگان زنده» ‌پاسخی بود به این وضعیت. زامبی‌های جرج رومرو عده‌ای خونخوار و خونریز نبودند. آن‌ها همان مردم سرخورده‌ای بودند که حتی به همسایه‌ی خود هم اعتماد نداشتند و صبح تا شب درون خانه می‌ماندند و با دیگران ارتباط نمی‌گرفتند. در این چارچوب خانه دیگر محل آسایش نبود، بلکه به پناهگاهی تبدیل شد که باعث می‌شد افراد کمی بیشتر دوام بیاورند. پس کلبه‌ی فیلم «شب مردگان زنده‌» هم نه کلبه‌ای دل‌انگیز وسط جنگل، بلکه پناهگاهی است که کمی طول عمر شخصیت‌ها را زیاد می‌کند.

در دهه‌ی ۱۹۶۰ جنبش‌های برابری خواهانه‌ی سیاه پوستان هم در اوج بود. اما این جنبش‌ها هم یا مانند گروه‌هایی چون «پلنگ‌های سیاه» راه به بیراهه بردند یا مانند ترور رهبران پیشرویی چون مارتین لوترکینگ به بن بست خوردند. در فیلم جرج رومرو آن هم در آن زمانه، قهرمان داستان شخصیتی سیاه پوست است. قصه‌ی او و سرنوشتش ما را به یاد این جنبش‌ها و نتایجش می‌اندازد.

باید حین تماشای فیلم «شب مردگان زنده» به یاد داشت که در حال تماشای یک فیلم مستقل با بودجه‌ای بسیار ناچیز هستیم. اما همه‌ی این‌ها دلیل نمی‌شود که نبوغ پشت کار کسی چون جرج رومرو دیده نشود. به خاطر همین نبوغ هم باید شاهکار مسلم او را در صدر فهرست بهترین فیلم‌های زامبی قرار داد.

«مکان: پیتسبرگ. پس از سقوط یک ماهواره، مرده‌ها از گورهای یک قبرستان بلند می‌شوند و به باربارا و جانی حمله می‌کنند. این دو از دست آن‌ها می‌گریزند و به سمت کلبه‌ای در نزدیکی فرار می‌کنند. در این کلبه افراد دیگری از جمله خواهر و برادری جوان و یک جوان سیاه پوست هم هستند. همه‌ی آن‌ها در آن جا پناه می‌گیرند و امید دارند که توسط مردگان کشته نشوند. اما …»

منبع: خبرآنلاین

منبع: faradeed-219040

برچسب ها
نسخه اصل مطلب