(عکس) 10 فیلم جنگی دیدنی از نگاه سربازان روسیه و شوروی
فیلمهای جنگی شوروی برخی از تلخترین و واقعیترین فیلمهای جنگی هستند که به ترس و فداکاریهایی که در میدانهای نبرد انجام دادند می پردازد. بسیاری از این آثار بازگویی درگیریهای جبهه شرقی در طول جنگ جهانی دوم، روایت جنگ شدید بین نیروهای آلمانی و روسی است که تلفات و کشتههای بیشماری را به همراه داشت. این فیلمها داستان مبارزات فردی و جمعی علیه یک ماشین جنگی عظیم را روایت میکنند که در روایتهای فرهنگی بزرگتر و مضامین عمیقتری درباره سیاست و هزینه واقعی جنگ ترکیب میشوند. در این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم جنگی از نگاه نیروهای شوروی و روسی آشنا کنیم.
بهترین فیلم های جنگی ساخت شوروی و روسیه
۱۰- Panfilov’s 28 Men (۲۰۱۶)
۹- Hot Snow (۱۹۷۲)
۸- Stalingrad (۱۹۹۳)
۷- Alexander Nevsky (۱۹۳۸)
۶- They Fought For Their Country (۱۹۷۵)
۵- Enemy At The Gates (۲۰۰۱)
۴- Prisoner Of The Mountains (۱۹۹۶)
۳- Come And See (۱۹۸۵)
۲- The Cranes Are Flying (۱۹۵۷)
۱- Ballad Of A Soldier (۱۹۵۹)
۹- Hot Snow (۱۹۷۲)
اقتباسی از رمان یوری بوندارف در سال ۱۹۶۹، برف داغ، یک درام تلخ درباره گردانی از تانک های شوروی است که برای دفاع از یک موقعیت حساس و استراتژیک در نبرد استالینگراد سنگر گرفته اند. این فیلم روایت این نبرد را از دیدگاه ژنرال فرمانده این گردان دنبال میکند، در شرایطی که او و سربازانش در طول عملیات بارباروسا با موقعیتهای دشوار و حملات زیادی روبرو میشوند – عملیات بزرگی که توسط نازیها برای بیثبات کردن، حمله و تسخیر اتحاد جماهیر شوروی آغاز شده بود. این فیلم روایتی بسیار واقعی و بدون فیلتر از اتفاقات است، در حالی که سربازان با دشواری هایی غیرمنتظره روبرو می شوند و همه چیز علیه آن هاست.
بوندارف هنگام نوشتن کتابش، از تجربیات خود به عنوان فرمانده آتشبار در جنگ استفاده کرد و فیلم نیز واقعاً منعکس کننده این روایت دست اول واقعی است. صحنه ها و اکشن فیلم بسیار واقعی به نظر می رسند، و حرکات و اتفاقات و تنظیم صدا طوری است که انگار مخاطب نیز شانه به شانه ارتش سرخ در این نبرد حضور دارد. اگرچه فیلم بر روی یک بخش از جنگ جهانی دوم و جبهه شرقی تمرکز میکند و این کار را به خوبی انجام میدهد، اما فاقد نمای کلی همهجانبهتری است که برخی از فیلمهای دیگر با جذابیت بیشتری از پس آن بر آمده اند.
۷- Alexander Nevsky (۱۹۳۸)
در درام تاریخی الکساندر نوسکی به کارگردانی سرگئی آیزنشتاین و دیمیتری واسیلیف، داستان – که در قرن سیزدهم اتفاق می افتد – حمله شوالیه های توتنی امپراتوری مقدس روم به نووگورود را به تصویر می کشد. حمله دفع می شود و شوالیهها توسط یک قهرمان روسی، شاهزاده الکساندر، که به طور کلی با نام الکساندر نوسکی نیز شناخته میشود، شکست داده می شوند. اگرچه این روایت از فیلم های محبوبتر و مدرن جنگ جهانی دوم دور است، اما نبردها و سکانسهای جنگی در قرون وسطی به همان اندازه جذاب هستند. آخرین سکانس اکشن فیلم، «نبرد یخ»، کمی بیش از ۳۰ دقیقه به طول می انجامد.
اگرچه در سال ۱۹۳۸، حدود ۸۰ سال پیش، ساخته شد، سکانسهای نبرد و طراحی حرکات فیلم در واقع نسبتاً جدید و تازه به نظر میرسند، تا حدی به این دلیل که الهامبخش بسیاری از فیلمهای مدرن جنگی شده اند. به نظر میرسد که فیلم در مرز بین بازگویی معتبر و «پروپاگاندای» شوروی حرکت میکند، گاهی اوقات ناموفق، با روایتی که به تمثیلی برای درگیریهای بعدهای این کشور در جنگ جهانی اول تبدیل میشود. در مجموع، جذابیت و نبوغ فنی فیلم با نبردهای نمادینش ترکیب شده است – به ویژه نبرد روی یخ – و موسیقی متن با شکوهی از سرگئی پروکوفیف که آن را به یک تجربه تماشای ارزشمند تبدیل می کند.
۵- Enemy At The Gates (۲۰۰۱)
اگرچه یک محصول هالیوودی بسیار نادر از دیدگاه شوروی است، دشمن پشت دروازه ها اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته ویلیام کریگ در سال ۱۹۷۳ است. داستان این فیلم در مورد دو تک تیرانداز در طرفهای مقابل جنگ است که در موقعیت مرگبارِ رویارویی با یکدیگر قرار میگیرند، در حالی که نقش تک تیرانداز شوروی، واسیلی زایتسف را جود لاو و تیرانداز آلمانی سرگرد کونیگ، را اد هریس بازی می کند. زایتسف به دلیل شکار سربازان آلمانی به شهرت رسیده است و کونیگ وظیفه دارد او را متوقف کند و برتری هیتلر را بازگرداند.
به کارگردانی ژان ژاک آنود (سازنده هفت سال در تبت) با استعداد، تمرکز بر دو تک تیراندازی که باید ساعتها منتظر بمانند، به کاهش سرعت فیلم کمک می کند تا یک ماجرای متفکرانه و روشمند خلق شود. این فیلمی پر از دسیسه و تعلیق است که بینندگان را در لبه صندلیهای شان نیم خیز نگه می دارد و حتی در آرامترین لحظات نیز با پتانسیل خشونت شدید همراه است. اگرچه فیلم حاوی یک داستان فرعی عاشقانه نیز بود که غیرضروری به نظر میرسید، اما نگاه منحصر به فرد به یکی از جالبترین جنبههای جنگ، همراه با بازیهای باکیفیت، آن را به گوهری دست کم گرفتهشده تبدیل میکند.
۳- Come And See (۱۹۸۵)
بیا و ببین که در پسزمینهی دوران سخت بلاروس در طول دوران جنگ جهانی دوم روایت می شود – که اغلب به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ضدجنگ در تمام دوران شناخته میشود – داستان پسر نوجوانی به نام فلیورا را دنبال میکند که با تهاجم وحشیانه نازیها به منطقه مواجه میشود. او به سرعت مجبور می شود به گروهی از مبارزان مقاومت ملحق شود که قصد دارند در برابر نیروهای آلمانی بایستند، اما تعدادشان به شدت کمتر است و به راحتی اسیر می شوند. سپس فلیورا مجبور می شود نظاره گر و مشارکت کننده در برخی از هولناک ترین رفتارهایی باشد که در طول کل جنگ رخ می دهد. الم کلیموف، کارگردان، فیلمنامه این فیلم را به کمک الس آداموویچ، مردی که در نوجوانی همراه با پارتیزان های بلاروسی علیه آلمانی ها جنگید، نوشت.
به کارگردانی الم کلیموف، اقدامات وحشیانه و شنیعی که به تصویر کشیده می شوند، از جمله آتش زدن یک کلیسای پر از روستاییان در حالی که فریاد می زنند و درخواست کمک دارند، تماشای این فیلم را بسیار دشوار می سازد. بیننده خودش را در کنار فلیورا حس می کند، در حالی که او مجبور میشود بیاید و جنایت های جنگی هولناک آلمانی ها را ببیند، با تصاویر و سرعت روایتی که لایهای از جلا را به فیلم اضافه میکنند که رویدادهای روی صفحه را بسیار تکان دهنده تر میکنند. این فیلم ترکیبی از صحنههای هایپررئالیستی با سوررئالیسم متحیرکننده است که تعادل بی نقصی را ایجاد می کند، همراه با بازی های خیرهکننده و کارگردانی هنرمندانه، که تماشای آن را برای هر طرفدار فیلم های ساخت شوروی حیاتی می کند.
۱- Ballad Of A Soldier (۱۹۵۹)
تصنیف یک سرباز (نغمه یک سرباز) یکی دیگر از فیلم های جنگی است که بر روی یک طرح رمانتیک تمرکز دارد و در عین حال از جنگ جهانی دوم به عنوان پس زمینه ای که داستان را شکل می دهد، استفاده می کند. این فیلم به کارگردانی گریگوری چوخرای، روابط مختلفی از عشق و فداکاری، از جمله عاشقان جوان، یک زوج متاهل، و یک مادر و فرزندش را بازگو میکند، همه در پسزمینه آشفتگی و وحشتهای جنگ. این فیلم بر بسیاری از موضوعات و تم های جهانشمول تمرکز دارد که آن را به یکی از واقع گرایانه ترین و جذاب ترین فیلم های جنگی ساخت شوروی تبدیل می کند.
این فیلم موفقیت بزرگی از نظر منتقدان بود و نامزد و برنده جوایز بفتا و اسکار شد، با داستانهای شخصی و احساسی از این که چگونه جنگ بر زندگی روزمره غیرنظامیان تأثیر میگذارد که بینندگان به وضوح با آن ها ارتباط برقرار کردند. این فیلم در جلوههای بصری و بازی های خود کاملاً شاعرانه عمل می کند، و سرعت روایت، دیالوگها و سکانسها همگی به شکلی بی نقص و منسجم با هم ترکیب می شوند. اگرچه بر جنبه انسانی جنگ تمرکز می کند، به دور از درگیری، از برخی جهات، این فیلم موفق می شود تأثیرگذارتر از فیلم های جنگی دیگر باشد، و یک قطعه زیبا از سینمای جنگی است که شایسته همه تمجیدهای صورت گرفته هست.
منبع: روزیاتو
منبع: faradeed-217763