آیا تهران دریا داشت؟
دریاچه یا دریای ساوه که در مستندات و آثار تاریخی نیز از آن یاد شده است؛ دریاچهای در جنوب تهران تا شمال کاشان بوده است. گویا برخی تمدنهای بزرگ بر ساحل این دریاچه که در زمان خود مشهور بود، بنا شده بودند.
به گزارش خبرآنلاین، گزارههای متعددی در مورد این دریاچه وجود دارد و به گفته مهدی زارع مناطق جنوب ری و ورامین، منطقه جنوبی استان تهران و منطقه شرقی قم اگرچه خشک هستند اما نشان از رسوبات ساحلی دریاچهای دارند که شاید تا ۲۰۰۰ سال پیش هم وجود داشته است.
طی روزهای گذشته، در مورد وجود دریاچهای به نام «دریاچه ساوه» در ناحیه مرکزی ایران، ، بحثهایی در توییتر و فضای مجازی به وجود آمده است. آنچه کاربران از دریاچه ساوه میگفتند، حاکی از آن بود که این دریاچه تا حدود چند هزار سال قبل نیز وجود داشته و انگار که مکانهایی همچون تپه سیلک کاشان مشرف به دریاچه و در حقیقت بر ساحل، بنا شده بودند.
این گفتهها و مجموعه مستنداتی که در مورد دریاچه ساوه موجود است، نشان میدهد که این دریاچه تا حدودی شناختهشده بوده است؛ بااینحال، برای صحتسنجی این گفتهها با مهدی زارع، زمینشناس و زلزلهشناس گفتگو کردیم
میگویند شهرهای کاشان، قم و ورامین، پیش از اسلام شهرهای ساحلی دریاچه ساوه بودند، موقعیت جغرافیایی دریاچه ساوه به چه صورت بوده است؟
منطقه بزرگی در جنوب تهران، شمال کاشان و درواقع یک فروافتادگی بزرگ بین شمال کاشان تا جنوب ری و ورامین، که غرب آنهم ساوه و قم کنونی بوده است و همچنین، تمام آنچه امروز دریاچه نمک قم است و در شمال آن نیز دریاچهای به نام حوض سلطان قرار دارد، محدودهای است که در اسناد و مکاتبات تاریخی از آن بهعنوان دریاچه ساوه یادشده است.
در حقیقت، ایندریاچه از دریاچههای داخلی فلات ایران بوده که از آبریزهای اطراف به آن آب میآمده و در هزاره قبل عمدتاً خشکشده و به تالابها و دریاچههای فصلی تبدیلشده است. اکنون دریاچه ارومیه هم با خشک شدن در حال تبدیلشدن به چنین چیزی است؛ دریاچهای فصلی که بخشی از سال خشک است و بخشی از سال هم آب دارد.
از قبل عهد حاضر، این دریاچه محدوده قابلملاحظهای داشته است و برآورد میشود که قبل از هولوسن تا قبل از میلاد مسیح جزء دریاچههای داخلی ایران بوده و آب داشته است. باقیمانده آن همانطور که گفته شد حوض سلطان کنونی و دریاچه نمک قم است که همانند مثلثی در شرق قم و شمال کاشان قرار دارد.
علت خشکی این دریاچه چه بوده، آیا مداخله انسان در آن نقش داشته است؟
نمیتوانیم مداخله انسانی را در تغییرات آن زمان به صحنه بیاوریم. بههرحال چندین خشکسالی در هولوسن رخداده است، حداقل سه رخداد بزرگ خشکسالی در این میان بوده که یکی از آنها که از آخرینها بوده و برآورد میشود که قبل از میلاد مسیح بوده است همین خشکی دریاچه ساوه بوده است. از حدود ۵۰۰ الی ۲۰۰ سال پیش تا امروز، بعد از دوران صنعتی شدن و از زمانی که انسان گازهای گلخانهای و کربن تولید کرده است و سوخت فسیلی و زغالسنگ استفاده کرده است باعث خشکی، گرمایش شدید و وضعیتی که امروزه در سراسر دنیا میبینیم شده است.
اما حدود ۴ تا ۵ هزار سال پیش، یکی از بزرگترین و مهمترین خشکسالیها رخداده است. درعینحال، یکی از آخرین یا شاید بتوان گفت آخرین اتفاق بزرگ خشکسالی، از حدود ۳هزار تا هزار و ۸۰۰سال پیش رخداده است که پسازآن نیز از حدود ۱۰۰۰ سال پیش، یعنی از سال ۹۰۰ میلادی تا سال ۱۳۰۰ میلادی خشکسالی مهم دوران قرونوسطی اتفاق افتاده است. بر اساس آنچه محققین بررسی کردهاند، خشکسالی که طی آن دریاچه ساوه خشکشده است، همان خشکسالی ۳هزار تا هزار و ۸۰۰سال قبل است.
با توجه به اینکه در روایات نیز نام دریاچه ساوه آمده، به نظر میرسد که این دریاچه مشهور و شناختهشده بوده است، آیا اطلاعات زمینشناسی نیز آن را تائید میکند؟
در آثار جغرافیایی، تاریخی و اشعار، نام این دریاچه متعدد آمده است و مستندات تاریخی بسیار زیادی در مورد آن در دسترس است و اطلاعات زمینشناسی هم آن را تائید میکند. رسوبات ساحل دریاچهای در اطراف این دریاچه فراوان است؛ مناطق جنوب ری و ورامین منطقه جنوبی استان تهران و منطقه شرقی قم اگرچه خشک هستند اما نشان از رسوبات ساحلی دریاچهای مربوط به چند هزار سال قبل دارند که شاید تا ۲۰۰۰ سال پیش هم وجود داشته است.
دریاچه ساوه، درواقع از بزرگترین حوضههای آبریز در فلات مرکزی ایران بوده است. ما اکنون به شکل دریاچه نمک قم، بقایای آن را میبینیم که بهطور فصلی حوزههای آبریز اطراف درون آن تخلیه میشوند؛ بهطور مثال از شمال رودخانه جاجرود به آن میریزد.
برخی افراد میگویند به کمک دریاچه خزر، میتوان دریاچه قم و ساوه را احیا کرد، آیا چنین گزارههایی علمی هستند؟
این گزارهها بیشتر به درد فیلمهای علمی و تخیلی میخورند، نمیتوانیم هر چیزی که روی نقشه میبینیم را به هم متصل کنیم و بگوییم همانند دو کاسه از یکی به دیگری آب میریزیم تا دیگری آباد شود؛ چه کسی گفته است که با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوایی که منطقه دارد، باید به آن آب ببریم تا اوضاع بهتر شود؟
تبخیری که در آن منطقه رخ میدهد قابلملاحظه است و دلیل اینکه آب آنجا نمیماند همین تبخیر و رسوبات است، رسوبات که یک شبه پدید نیامدهاند. نکته بعدی نیز مبدأ آن است، مگر صاحباختیار دریای کاسپین ما هستیم که آن را خالی کنیم؟ این طرح، طرح دولت اسبق هم بود اما این کار غلط است. این دریا بین چند کشور مشاع است، حال ما از این آب را ببریم به حوزه دیگر که آن را آباد کنیم؟ اقلیم شناسان و متخصصان محیطزیست میگویند هرگز به چنین شیوهای آباد نخواهد شد. در ضمن با این تفکر مبدأ آن را آبی لایزال میدانند اما خود دریای کاسپین اکنون مسئله عقبنشینی دارد.
بنابراین این طرحها بیشتر تخیلی به نظر میرسند، درست همانند طرحی که قبل از انقلاب به نام ایرانرود عنوانشده بود که پساز انقلاب هم مطرح شد تا از دریای کاسپین به دریای عمان کانالی بکشند و در آن کشتیرانی کنند و تکلیف هزینههای وحشتناک چنین کاری که مفید هم نیست مشخص نیست. باید در نظر داشت که با فرض داشتن بودجه و تأمین همه هزینهها، بهصورت گسترده مشکلات عدیدهای در مبدأ و مقصد این طرحها ایجاد میشود.
منبع: etemadonline-688312