جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > ماجرای برهنه کردن دختران ایرانی برای کسب شهرت/ مخوف ترین باندهای مدلینگ چگونه اغفال می‌کنند؟

ماجرای برهنه کردن دختران ایرانی برای کسب شهرت/ مخوف ترین باندهای مدلینگ چگونه اغفال می‌کنند؟

ماجرای برهنه کردن دختران ایرانی برای کسب شهرت/ مخوف ترین باندهای مدلینگ چگونه اغفال می‌کنند؟
آژانس های مدلینگ با وجهه به اصطلاح قانونی سالیان سال است که برای زنان دام پهن و آنها را قربانی بوالهوسی های خود می کنند.
ما قصد داریم فضای رهای صنعت مدلینگ را از زوایای مختلف بررسی کنیم؛پیش از این آسیب های این فضا را از نگاه  یک جامعه شناس  بررسی کردیم و حالا در پرونده دوم از زبان افرادی آن را روایت می کنیم که از نزدیک این فضا را لمس کرده اند؛ به سراغ یک عکاس مدلینگ رفتیم و در خصوص فعالیت در این حوزه و اتفاقات پیرامون آن جویا شدیم.
او لنز دوربینش را خوب تنظیم می‌کند؛ چندباری روی سوژه تمرکز کرده و پیکسل به پیکسل بررسی می‌کند تا زیبایی اندام‌ها را به شکل خیره کننده‌ای ثبت کند، اما اتفاقات هولناک پشت دوربین به اندازه تصویر‌های مسحور کننده مدلینگ‌ها در صفحات ژورنال‌ها نیست.
دل پردردی دارد آقای عکاس؛ از عکاس نما‌هایی می‌گوید که نه عکس را می‌شناسند و نه عکاسی را. اما دوربین به دست، خود را به دختران جوان و زیبا معرفی می‌کنند تا در لوای به اصطلاح شغل عکاسی به نیت‌های پلیدشان برسند.
نبود خط کش قانون برای صنعت مد هرگونه آسیبی را در این فعالیت‌های زیر زمینی رقم می‌زند هر سوءاستفاده گری با عنوان صاحب مدلینگ و عکاس و... در این صنعت پا می‌گذارد تا عمر و جوانی دخترانی که در سودای شهرت سر از پا نمی‌شناسند را به تباهی بکشانند.
 این عکاس، مدلینگ را به دو فضای حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای تقسیم می کند و می گوید:فضای حرفه‌ای مدلینگ، کمک شایانی به بازار پوشاک ایران می‌کند. شاید تحولاتی که در صنعت مدلینگ طی چند سال گذشته با توجه به فناوری و تکنولوژی فضای مجازی به وجود آمد این شکل بیزینس را رونق داد تا جایی که با تغییر فعالیت صنعت پوشاک، سبب احیای پوشاک ایران شد به طوری که این روز‌ها شاهد هستیم که عمده فروشان پوشاک برای خرید به تهران نمی‌آیند و اینترنتی خرید می‌کنند این شکل از تجارت، موجب فعالیت تولیدی‌های پوشاک ایرانی شد.

وی درخصوص فضای غیر حرفه‌ای در صنعت مدلینگ اظهار داشت:خلاء موجود در این صنعت شاید به این علت است که ما این حرفه را نه ساماندهی کرده و نه به رسمیت می‌شناسیم اگر مدلینگ را برای بانوان و آقایان و حتی فعالان در این حوزه به عنوان یک شغل به رسمیت بشناسیم، جلوی بسیاری از آسیب‌ها گرفته می شود.
این عکاس ادامه داد:برخی افراد با دوربین فیلمبرداری و یا عکاسی می‌خواهند به خواسته‌های خود برسند در صورتی که در دنیای حرفه‌ای مدل‌ها باید هم از نظر رژیم، ژست و هم از نظر چهره خاص باشند. اکثر مواقع خانم‌هایی که اصلا شرایط مدل شدن را ندارند وارد این حرفه شده و بعضا اتفاقات ناخوشایندی هم برای آن‌ها می‌افتد چراکه حرفه‌ای کار نمی‌کنند.

وی ادامه داد:در این فضا دختر خانم‌هایی با سن و سال کم به دنبال چهره شدن هستند و به همین دلیل خیلی آسان شرایطی را می‌پذیرند که عرف جامعه آن را قبول نمی‌کند تا جایی که اتفاقات وحشتناکی برای آن‌ها می‌افتد.
ورود عکاس نماها به بازار مدلینگ
این عکاس در خصوص برخی هنجارشکنی‌ها در این زمینه ادامه داد: افرادی که بعضا عکاس حرفه‌ای نیستند و صرفا دوربین عکاسی دارند برای رسیدن به خواسته‌های خود، با بسیاری از دختر‌ها در اینستاگرام ارتباط گرفته و درخواست می دهند و دخترخانم‌هایی هم هستند که مدل نیستند، اما با سودای مدلینگ شدن به سمت عکاس‌ها می‌روند.
بالاگرفتن تب شهرت میان خانم های جوان
وی تصریح کرد: تب کاذبی در فضای مجازی به وجود آمده که اکثر خانم‌ها سودای چهره و معروفیت دارند و خودتبلیغات مجازی انجام می‌دهند در حالی که یک تولیدکننده پوشاک در فضای حرفه‌ای مدلی را انتخاب می‌کند که همه‌ شرایط مدلینگ را داشته باشد و یک مدل حرفه‌ای باشد.

زنانی که ملعبه دست شکارچیان می شود
وی تصریح کرد:در حال حاضر با یک پدیده‌ای رو به رو هستیم که زنان هر کاری برای معروفیت انجام می‌دهند متاسفانه این روز‌ها خانم‌ها اولین گزینه‌ای که انتخاب می‌کنند زنانگیشان است و آن را صرف رسیدن به پول و شهرت می‌کنند آن‌ها شاید به آن پول برسند، اما سوال این است که آن پول در ازای چه چیزی؟ فروختن شخصیت، اصالت که قطعا ارزش ندارد.
تله های پرزرق و برق شکارچیان مدلینگ در فضای مجازی 
شاید شنیدنش کمی تلخ و غیر قابل باور باشد اما واقعیت دارد دختری جوان که با سودای شهرت با یک سرچ ساده طعمه شکارچیان صنعت مدلینگ شد؛ دختر جوان اول بغضی فرو می‌خورد، اما محکم می‌ایستد اول از آرزوهایش می‌گوید که با چه برنامه ریزی برای مدل حرفه‌ای تلاش می‌کرد؛ می‌گفت خوب تحقیق کردم، اما تبلیغات پر زرق و برق و وجهه به اصطلاح موجهشان آنقدر گول زننده بود که دیگر حواسی برای تحقیق قانونی و غیر قانونی بودن به ذهن نمی‌رسید.
سوژه هایشان را خوب شناسایی می‌کردند و بعد از برنامه ریزی‌های کامل دام  را طوری پهن می‌کردند که دیگر راهی برای فرار نبود.
این دختر جوان اگر چه این روز‌ها از مد و مدلینگ خیلی فاصله گرفته و دیگر نه آرزویش است و نه برایش تلاش می‌کند، اما پرده از حقایقی بر می‌دارد که شاید عبرتی برای دختران جویای نام باشد.
آرزوی ورود به دنیای مد را داشتم و به لحاظ استایل هم خود را مناسب این محیط می‌دانستم با جستجو در اینترنت با آژانس مدلینگی آشنا شدم که به صورت حرفه‌ای آموزش مدلینگ می‌داد و در نهایت مدل‌های حرفه‌ای را به مراکز‌ مختلف معرفی می‌کردند.
بعد از تماس از من یک سری عکس خواستند عکس‌هایی تمام قد، ولی با حجاب چون اینطور بیان می‌کردند که تحت پوشش مقررات جمهوری اسلامی هستند.
بعد از پذیرش و شرکت در کلاس متوجه حضور مربی آقا شدم ما باید با حجاب سر جلسات حاضر می شدیم، در هر جلسه تمرین کرده و عکاسان و فیلمبرداران زاویه و مدل حرکت‌ها را به ما آموزش می دادند.

دختری که آرزوهایش رنگ کابوس به  خود گرفت
وی در خصوص تب و سودای مدلینگ شدن افزود:هر کدام از دختران شرکت کننده در این کلاس علاقه داشتیم که هر چه سریعتر مدل حرفه‌ای شویم به همین علت رقابتی خاص بین بچه‌ها بود که هر کدام سعی می‌کردیم به مربی نزدیک شده تا بدانیم در جهت بهتر و مشهور شدن چه قدم‌هایی باید برداریم.
وی در ادامه افزود:کار جدی و قانونی به نظر می‌آمد ماجرا از آن جایی شروع شد که در ارتباط زیاد با کارفرما صمیمیت‌هایی شکل گرفت تا جایی که یک روز کارفرما به من پیام داد و از من خواست در صورت تمایل از من عکس بگیرد بنابراین با هم قرار گذاشتیم و یک روز به دفترش رفتم امابه غیر خودش کسی در دفتر نبود بعد به شکل‌های متفاوت از من عکاسی کرد؛ کم کم دیالوگ‌ها راحت‌تر و صمیمانه‌تر شد، به من می‌گفت که اگر به حرف هایم گوش بدی من تو را به عنوان بهترین مدل ایران معرفی می‌کنم من هم سعی کردم بهترین خودم را ارائه بدهم.
رفته رفته مدل‌های عکاسی فرق کرد از من خواست که لباسم را در بیاورم تا هیکلم بهتر نمایش داده شود، من هم این کار را انجام دادم تا جایی که کاملا برهنه شدم و او با من رابطه جنسی برقرار کرد.

از آن روز به بعد ورق برگشت و من بنده او شدم و اکثرمواقع من را به عنوان دوست دختر خود معرفی می‌کرد؛ چند پروژه هم من را فرستاد، ولی مبلغ بیشتر پروژه را خودش می گرفت و مقدار کمی به من می‌داد البته پروژ‌ه هایی که من را می‌فرستاد، همه با حجاب بود، ولی به خاطر عکس‌هایی که از من داشت من را مجبور می‌کرد هرکاری انجام دهم ماجرا تا مدت‌ها ادامه داشت و من در این مدت خیلی اذیت شدم تا جایی که قید کار در فضای مدلینگ را زدم.
مدل بودن برای من معنا و مفهوم دیگری داشت، اما در این محیط به واقعیت‌هایی پی بردم که نگاهم به این کار تغییر کرد و آرزویم به نفرت تبدیل شد، چون هر چه جلوتر می‌رفتم باید بهای بیشتری می‌پرداختم، بنابراین از دنیای مدلینگ بیرون آمدم.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب