20 فیلم شبیه به میان ستارهای که عاشقان علمی تخیلی نباید از دست بدهند
تقریبا یک دهه از زمانی که فیلم درخشان میان ستارهای ساخته شدهاست، میگذرد. این حماسه علمیتخیلی بهعنوان یکی از بهترین آثار کارگردان بزرگ کریستوفر نولان، در فیلمشناسی تاثیرگذار او که شامل شوالیه تاریکی و اوپنهایمر است، شناخته میشود.
میان ستارهای هم درست مانند فیلمهای دیگر این کارگردان یعنی تلقین و تنت، مفهوم زمان را که نولان آن را «بنیادیترین بخش تجربه انسانی ما» توصیف کردهاست، بررسی میکند. فیلم میان ستارهای، تنها فیلم کریستوفر نولان است که در آن، سفرهای فضایی بهتصویر کشیده میشود.
این فیلم که داستانش در آیندهای نهچندان دور جریان دارد، کشاورز و خلبان ناسا جوزف کوپر با بازی متیو مک. کانهی را دنبال میکند. او طی ماموریتی در جستجوی خانهای جدید برای نوع بشر، از طریق یک کرمچاله به خارج از زمین سفر میکند.
سفر کوپر تاملبرانگیز، مهیج و احساسی است و مخاطبان را به دنیایی دیگر منتقل میکند. میان ستارهای بهنوعی قدرت سینما را هم بهنمایش میگذارد. اگر از تماشای فیلم میان ستارهای لذت بردهاید و دوست دارید آثاری مانند آن را بیشتر ببینید، در اینجا 15 فیلم با این ویژگی به شما معرفی میشود.
20. ماه (Moon) – 2009
این فهرست بههیچعنوان بدون فیلم درخشان 2001: یک ادیسه فضایی کامل نخواهدبود. این اثر سینمایی علمیتخیلی در سال 1968 و بهکارگردانی استنلی کوبریک نابغه ساخته شدهاست. خیلی از منتقدان از 2001: یک ادیسه فضایی بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تمام تاریخ سینما یاد میکنند. در این فیلم، بشر در طول تکامل خود با چالشهای متعددی روبهرو میشود، که نشاندهنده ظهور چیزی است که فقط میتوان آن را بهعنوان هوش بیگانه توصیف کرد.
2001: یک ادیسه فضایی بدونشک، مهمترین فیلم علمیتخیلی تمام تاریخ سینما است. علیرغم اینکه اکران این اثر متعلقبه اواخر دهه 60 است، این فیلم درباره هوشمصنوعی، فناوری، حیات فرازمینی و تکامل انسان، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
2001: یک ادیسه فضایی، یک شگفتیآفرین در بستری بصری است، که با استفاده استادانه از رنگ، جلوههایویژه پیشگامانه و بسیاری از تکنیکهای فیلمبرداری باورنکردنی، مخاطب را حیرتزده میکند. به جرات میتوان گفت که کریستوفر نولان تاثیر زیادی از فیلم 2001: یک ادیسه فضایی گرفته و از عناصر آن برای ساخت میان ستارهای وام گرفتهاست.
18. مریخی (The Martian) – 2015
سولاریس اثر درخشان کارگردان صاحبسبک، تارکوفسکی است. در سولاریس، روانشناسی به نام کریس کلوین به سیارهای دیگر فرستاده میشود، تا ایستگاه فضایی را که ساکنان آن تصمیم به قطعارتباط گرفتهاند، بررسی کند. کریس کلوین به سیارهای متروک میرسد که در آن، بازماندگان رفتار عجیبوغریبی از خود نشان میدهند.
درحقیقت در این سیاره خاطرات عینیت مییابند و دوباره برای ساکنانش زنده میشوند. هنگامیکه کریس کلوین شاهد پدیدههای غیرممکن و عجیب است، متوجه میشود که ممکن است این پدیدهها مربوطبه سیارهای باشد که ایستگاه موردنظر در مدار آن قرار دارد؛ سیارهای بهنام سولاریس.
سولاریس نمایش مفهوم فضا در دیدگاه فلسفی آندری تارکوفسکی بزرگ است. این فیلم علمیتخیلی درخشان یک اثر هنری فراموشنشدنی است، که مضامین انسانی را با پسزمینهای از فضا، فناوری و دنیای بیانتهای رویاپردازی بررسی میکند. فیلم سولاریس پاسخ کارگردان روسی به هالیوود و فیلمهایی مانند 2001: یک ادیسه فضایی است. موضوع نقش بشر در جهان هستی هم، در دیگر حماسه علمیتخیلی این هنرمند منحصربهفرد یعنی فیلم استاکر، بیشتر موردبررسی قرار گرفتهاست.
16. ورود (Arrival) – 2016
فیلم علمیتخیلی حیات والا، گروهی از فضانوردان را دنبال میکند، که بههیچعنوان مانند فضانوردان معمولی که همیشه میبینیم نیستند. درحقیقت این فضانوردان جنایتکارانی هستند که برای ماموریت خاصی به فضا فرستاده میشوند. این مجرمان که برای استخراج انرژی از یک سیاهچاله به فضا فرستاده شدهاند، با موقعیتهای متفاوتی روبرو میشوند. دیبز، دانشمندی که در این سفر حضور دارد، انواع آزمایشها را روی خدمه انجام میدهد و هدف او این است که، انسانها را در وسعت فضا کنکاش کند، بهخصوص در ایستگاهی که تماس جنسی در آن ممنوع است.
میا گاث، ژولیت بینوش و رابرت پتینسون در تریلر علمیتخیلی جذاب کلر دنی، بازیهای درخشانی از خود نشان میدهند؛ بهخصوص رابرت پتینسون توانا. مضامین اگزیستانسیالیستی که در فیلم حیات والا وجود دارد، ظرفیت دنی را برای فیلمسازی متفاوت و عمیق نشان میدهد. حیات والا درست مانند فیلم میان ستارهای، یکی از آثار سینمایی علمیتخیلی ضروری است، که نباید از دستش بدهید.
14. لوپر (Looper) – 2012
در فیلم چشمه، یک مرد و یک زن با سه شخصیت مختلف در سه دوره زمانی متفاوت، دنبال میشوند. این فیلم از اسپانیای قرن شانزدهم به جایی میرود، که فقط میتوان آن را بهعنوان آیندهای دور تعریف کرد. هم زن و هم مرد که نقش هر کدام را فقط یک بازیگر بازی میکند، زندگی خود را بدون این که بدانند سرنوشتشان بخشی از دنیایی بزرگتر است، ادامه میدهند.
فیلم چشمه مانند فیلم میان ستارهای، یک رویکرد علمیتخیلی بسیار خاص دارد، هرچند چشمه بهشدت قدرنادیده است. این فیلم به کارگردانی دارن آرنوفسکی معروف، اثری پیچیده است که وقتی در سینماها اکران شد، افراد زیادی آن را دوست نداشتند. درحقیقت تماشای این فیلم برای مخاطبان جریان اصلی که فکر میکردند در سینما اوقاتخوشی را سپری میکنند، خیلی پیچیده بود.
میتوان گفت که فیلم چشمه، بههیچ عنوان یک اثر سینمایی علمیتخیلی معمولی نیست. این اثر درباره فناپذیری انسان و تعالی عشق، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. شخصیت اول این فیلم که هیو جکمن نقش آن را بازی میکند، مردی اسپانیایی بهنام توماس است، که در جنگلهای محل زندگی مایاها بهدنبال درخت حیات است.
شخصیت دوم مردی بهنام تام کرئو است، که قصد دارد درمانی برای سرطان همسرش پیدا کند. شخصیت سوم مردی است که بههمرا یک درخت خشک درون حبابی شناور است. در هر سه داستانهای موازی فیلم، هیو جکمن نقش مرد و ریچل وایس نقش زن را بازی میکند.
12. استاکر (Stalker) – 1979
فیلم تماس براساس رمانی از کارل سیگان و به کارگردانی رابرت زمکیس، خالق فیلم بازگشت به آینده ساخته شدهاست. در این فیلم، دانشمندی باهوش با بازی جودی فاستر، شواهدی از وجود حیات فرازمینی پیدا میکند و برای اولین تماس با آن انتخاب میشود. فیلم تماس این کشف را با ذوق و شوق بهتصویر نمیکشد و نشان میدهد که چنین رویدادی بهطور چشمگیری تضاد بین دین و علم را تشدید میکند.
تماس درحقیقت یک فیلم علمیتخیلی بحثبرانگیز اما ملموس است. باوجود اینکه برخی از منتقدان این فیلم علمی تخیلی بزرگ دهه 1990 را ضدمذهب میدانند، برخی دیگر آن را داستانی درباره یافتن ایمان معرفی میکنند. با اینحال، رابرت زمکیس فاش کردهاست، که پیام موردنظر این فیلم این است که، علم و دین میتوانند در کنار هم وجود داشتهباشند.
تماس یکی از معدود فیلمهایی است، که هم رابطه علم و دین و هم پیامدهای اجتماعی کشف حیات فرازمینی را موردبررسی قرار دادهاست. فیلم تماش شباهت مستقیمی با فیلم میان ستارهای ندارد، اما میتوان در لایههای زیرین هر دو فیلم، شباهتهای زیادی را پیدا کرد.
10. جاذبه (Gravity) – 2013
فیلم آفتاب گروهی از فضانوردان شجاع را دنبال میکند، که برای نجات مردم زمین به فضا میروند. درحقیقت خورشید در داستان این فیلم، در حال نابودی است، و اگر نوع بشر کاری برای آن انجام ندهد، زمین یخ خواهدزد. تیم فضانوردان شجاع سعی میکنند از یک بمب هستهای بزرگ استفاده کنند، تا ستاره در حال مرگ را دوباره تنظیم کنند، اما بهزودی متوجه میشوند که چرا تلاشهای قبلی در این زمینه شکست خوردهاست.
در فیلم آفتاب، اجرای استادانه دنی بویل از فیلمنامه الکس گارلند، یک حماسه علمیتخیلی بسیار قدرنادیده را خلق کردهاست، که تبدیل به یک تریلر روانشناختی میشود که هرگز فراموشش نخواهیدکرد. این فیلم، در باکسآفیس موفق بود و در سایت راتن تومیتوز، امتیاز 76 را از صد دریافت کرد. گروه بازیگران درخشان فیلم آفتاب، شما را وادار میکنند که آن را مشتاقانه تا انتها تماشا کنید. کریس ایوانز، کیلیان مورفی، میشل یئو، بندیکت وانگ، هیرویوکی سانادا، و مارک استرانگ؛ از جمله این هنرمندان هستند.
8. تلقین (Inception) – 2010
بهسوی ستارگان یک فیلم علمیتخیلی قدرنادیده است، که از بعضی جهات شبیهبه فیلم میان ستارهای است. در داستان این فیلم مردی بهنام کلیفورد مک. براید به اعماق فضا میرود و در طول ماموریت خود برای یافتن حیات فرازمینی، ناپدید میشود. حالا پسر او یعنی روی با بازی برد پیت بزرگ شده است و در جایگاه یک فضانورد، وظیفه بررسی جهشهای انرژی مرموزی را که مربوط به خدمه کلیفورد است، برعهده دارد.
این تحقیقات، روی را به نپتون میبرد، جاییکه او رازهایی درباره پدرش و ناپدید شدنش میفهمد. بهسوی ستارگان یک فیلم علمیتخیلی مدرن و زیبا و البته بسیار ملموس است. فضای این فیلم بهعنوان یک محیط بیگانه بهتصویر کشیده میشود، که روح انسان را ویران میکند.
باوجود اینکه بهسوی ستارگان برای ارائه حقیقت درباره فرضیه خود زمان میبرد، اما بههرحال یک فیلم سرگرمکننده و اغلب عمیق درباره روابط انسانی در شرایط غیرعادی است. فیلمبردار فیلم بهسوی ستارگان با کریستوفر نولان در آثاری مانند؛ میان ستارهای، دانکرک، تنت و اوپنهایمر همکاری داشتهاست.
6. نخستین انسان (First Man) – 201
فیلم فراموشی اولین همکاری تام کروز و کارگردان فیلم تاپ گان: ماوریک یعنی جوزف کوسینسکی است. در داستان این فیلم، زمین پس از دههها جنگ بین انسانها و گروهی مرموز از لاشخورها ویران شدهاست. این سیاره عمدتا رها شدهاست و حالا جک را برای تعمیر پهپادهای جنگی برای مدت پنج سال به آنجا میفرستند. همانطور که جک به پایان دوره کاری خود نزدیک میشود، حقیقت مخفی پشت ماموریتش را کشف میکند.
فراموشی یکی از قدرنادیدهترین آثار تام کروز محسوب میشود. این فیلم ماجراجویی و علمیتخیلی محصول سال 2013، موضوعاتی مانند؛ عشق و فداکاری را بررسی میکند، درست مانند فیلم میان ستارهای. فیلمبرداری این اثر بسیار ماهرانه انجام گرفتهاست و بینندگان را بارها میخکوب میکند. فیلم فراموشی با وجود اینکه یکی از بهترین فیلمهای علمیتخیلی اوایل دهه 2010 است، آنطور که باید شناختهشده نیست.
4. نابودی (Annihilation) – 2018
آنیارا یک فیلم دانمارکی سوئدی محصول اواخر دهه ۲۰۱۰ است، که داستان آن در آیندهای دیستوپیایی روایت میشود. در این آینده انسانها از زمین غیرقابل سکونت فرار میکنند. آنیارا روی یک فضاپیمای بزرگ که به سمت مریخ میرود، متمرکز است، که فضای داخلی آن شبیه یک مکان تفریحی طراحی شدهاست. حادثهای آنیارا را از مسیر خارج و مسافران را بدون هیچ دسترسی در فضا سرگردان میکند.
آنیارا را یک شاهکار علمیتخیلی بسیار قدرنادیده میدانند. داستان ساده آنیارا، آن را برای بینندگانی که معمولا با فیلمهای علمیتخیلی پیچیده ارتباط برقرار نمیکنند، ملموس میسازد. با این اوصاف، این فیلم چیزهای زیادی برای تماشاگران دارد، که یک نمونه از آن، فکر کردن درباره جایگاه بشریت در جهان هستی است. آنیارا بهشدت برای کسانی که به سمت جنبههای وجودی و بار فلسفی فیلمهای فضایی گرایش دارند، توصیه میشود.
2. تنت (Tenet) – 2020
لبه فردا یک اثر علمیتخیلی بسیار خوب است، که بهشکلی باورنکردنی و تاسفبار دستکم گرفته شدهاست. این فیلم که متاسفانه بهراحتی فراموش شدهاست، یک اثر پرفروش و بلاکباستری اکشن و تابستانی است. در این فیلم ویلیام کیج با بازی تام کروز، در ترکیبی از فیلمهای روز موشخرما و تمام آثاری که به تهاجم بیگانگان میپردازند، میدرخشد. این شخصیت که قرار است دربرابر تهاجم بیگانگان از زمین محافظت کند، هر بار که میمیرد، دوباره زنده میشود.
در حقیقت ویلیام کیج درست مانند شخصیت اصلی فیلم روز موشخرما، در یک حلقه زمانی روزانه گیر افتادهاست. او ماجراجویی خود را بهعنوان یک مرد ترسو شروع میکند. اما پس از چندین بار تکرار مرگ و زندگی، او به یک رهبر کارآمد تبدیل میشود.
حلقه زمان ویلیام کیج را با قهرمان جنگجو ریتا ورتاسکی با بازی امیلی بلانت متحد کرده و به او فرصتی میدهد تا دشمنان بیگانه را شکست دهد. فیلم لبه فردا با اینکه بارها تغییر لحن را تجربه میکند، اما این رویکرد هرگز به انسجام فیلم صدمه نمیزند. فیلم علمیتخیلی لبه فردا، بین زیرژانر پایان جهان و طنز، تعادلی برقرار کرده، که برای بینندگان و منتقدان جالب بودهاست.
بار کمدی این اثر، هرگز باعث متوقف شدن جریان اصلی فیلم نمیشود، پدیدهای که متاسفانه در فیلمهای ابرقهرمانی مدرن رایج شدهاست. لبه فردا بهعنوان فیلمی شبیهبه فیلم میان ستارهای، اهمیت نگه داشتن امید را، در دنیایی که در آن به ظاهر همه امیدها از دست رفتهاست، منتقل میکند.
منبع: مایکت
منبع: faradeed-215918