زندگی خصوصی آیتالله جنتی به روایت پسر اصلاحطلب؛ پدرم شوخی نمیکرد
علی جنتی گفت: اولا خیلی اهل جوک و اینا نبودند. افراد بر طبق شخصیت شان به طور طبیعی بعضی ها خیلی شوخ طبع هستند اما او نبود. اینها از تقیدات مذهبی بود که خوب خیلی تقید داشتند.
علی جنتی، وزیر ارشاد دولت یازدهم و دیپلمات پیشین ایران با روزنامه شرق گفتوگو کرده است.
به گزارش شرق، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
- در داخل خانوادهمان آزادی عمل داشتیم؛ به این معنا که من حتی برای اینکه درس حوزوی بخوانم یا بلافاصله مثلاً دانشگاه بروم. ایشان (پدرم) ما رو مختار گذاشته بود، یا حتی هر شغل دیگری میخواستم انتخاب بکنم مختار بودم. من خودم انتخاب کردم که وارد حوزه شوم و حوزویه را بخوانم.
- پدرم از نظر شخصیتی از همان ابتدا واقعا یک فرد فوق العاده متدین، زاهد و متقی بودند. یعنی من از ۶ سالگی دیدم ایشان مثلاً همیشه یک ساعت قبل از اذان صبح برای نماز شب پا می شدند تا بعد نماز صبح بخوانند. در تمام این مدت من دیدم که ایشان چقدر تقید دارند. من هیچ وقت از ایشان دروغ نشنیدم، هیچ وقت ندیدم که پشت سر کسی بدگویی کند، گاهی هم که ما بعضی وقت ها راجع به فردی صحبت میکنیم، ایشان ما را منع می کنند که غیبت نکنید.
- ایشان که آن وقت (زمان بچگی ما) اصلاً دبیر نبود. یک روحانی ساده بودند. اولا خیلی اهل جوک و اینا نبودند. افراد بر طبق شخصیت شان به طور طبیعی بعضی ها خیلی شوخ طبع هستند اما او نبود. اینها از تقیدات مذهبی بود که خوب خیلی تقید داشتند. محیط شهر قم یک محیط ویژهای بود؛ یعنی زنان روحانی هیچ کدام بدون پوشیه بیرون نمی آمدند. چون همه از نظر سیاسی یک مسیر را قبول داشتیم و از نظر فکری بین ما و اینها هیچ تعارضی وجود نداشت.
- خیلی وقت ها هر چند وقت یکبار مثلا جمکران می رفتیم و خیلی وقت ها پیاده می رفتیم و بعضی وقت ها هم ممکن بود با ماشین برویم. یک ساعت راه بود، البته خانوادگی اگر می رفتیم حتما با ماشین می رفتیم، مثلا یک صبح تا غروب آنجا بودیم و در آنجا ما که بچه بودیم بازی و تفریح می کردیم. قم در آن زمان جای خیلی زیادی برای تفریح اصلا نداشت.
منبع: etemadonline-685950