کوچ از مزرعه به حاشیه بولوار
حمیدرضا عظیمی
آقا رضا با آن سبیلهای از بناگوش دررفتهاش، جعبه کارتنی مکعبمستطیلشکل را دستم داد تا به طبقه بالا ببرم. صدای بغبغوی کفترها از داخل جعبه بلند شده و با صدای آقا رضا در هم میآمیخت! صدایش از لابهلای بغبغوی کفترها مثل غرولند بیرون میریزد: کفترهای خوبی هستند. موقعی که پر میکشند، تا جایی بالا میروند که چشم، آنها را نمیبیند! بعد هم که میخواهند بنشینند، معلق میزنند. پشت سر هم معلق میزنند.
همانطور که دور میشدم تا جعبه کارتنی را به طبقه بالا ببرم، غرولندهایش را ادامه داد و میگفت: «این ماشین هم دیگه لگن شده، همین که به زور داره لش ما رو میکشه باید خدا رو شکر کنیم».
آقا رضا از آن تیپ افسران نیروی هوایی است که در جریان انقلاب از ارتش تصفیه شده است. درست روزی که شهید هاشمینژاد در مشهد ترور شد، آقا رضا هم حکم تصفیهاش را بعد از 14 سال خدمت در نیروی هوایی گرفت و به سمت سرنوشت رفت. میگویم روز ترور شهید هاشمینژاد، چون تمام اهالی خانوادهاش مصادفشدن این دو اتفاق را با هم به خوبی به یاد دارند، بهویژه دخترش که چون همان روز به دنیا آمده بود، دائم این گزاره را تکرار میکرد که من برای بابا بدشانسی آوردم چون به دنیا آمدن من با اخراج بابا از نیروی هوایی مصادف شد. اینجور جاها آقا رضا طوری به دخترش نگاه میکرد و انگار که بخواهد هم دل او را به دست آورد و هم دل خودش را میگفت: اتفاقا از آن روز به بعد فهمیدم زندگی یعنی چه. تازه از آن روز به بعد آزاد شدم... .
آقا رضا بعدها داوطلبانه به جنگ رفت و اتفاقا با شهید محمد بروجردی هم کار کرد، اما از جنگ که برگشت چند صباحی روی تاکسی دنبال معیشت خود و خانوادهاش بود و بعد هم سر از روستایی درآورد و به کار باغداری و کشاورزی مشغول شد. درست از زمانی که دنبال کشاورزی رفت، دیگر عملا کسی او را نمیدید؛ اینقدر گرفتار کار باغ و حیوانات شده بود که عملا به هیچ کار دیگری نمیرسید. هر وقت هم که از او سؤال میشد چرا سمت ما نمیآیید؟ جوابش این بود: در باغ دستتنهام. باید آبیاری کنم. کسی هم نیست از حیوانات نگهداری کند، حیوانیها گرسنه میمانند.
درست دوشنبه همین هفته بود. همان ماشینی را که به قول خودش لگن شده، آماده سفر کرده بود. دستی به سر و رویش کشیده و برای آن وانتپیکان مدل هفتادوچند، یک اتاق فلزی نسبتا ارزانقیمت هم کار گذاشته و زده بود به دل جاده. بعد از این همه سال کار و بار کشاورزی، باغداری و نگهداری از مرغ، خروس، کفتر و... را رها کرده بود و داشت میرفت جنوب. به جزیره قشم. گویا کشاورزی آنقدر دردسرش زیاد شده و وضعش سامان چندانی هم ندارد که آقا رضا هم بالاخره از پا درآمد و عطای آن را به لقایش بخشیده است.
اشتغالزایی کاهشی بخش کشاورزی
حوزه کشاورزی ازجمله حوزههای اشتغالزاست. چه این حوزه مکانیزه باشد و چه غیرمکانیزه. در دنیا حتی توسعه تولیدات گلخانهای، بهعنوان فرایند اشتغال و درآمدزا در نظر گرفته میشود و در برخی از کشورها به این دلیل که شرایط مساعدی وجود دارد، کشاورزی در ارتفاع به جای کشاورزی در طول و عرض توانسته است جای بسیاری از طرحهای خوداشتغالی زودبازده را بگیرد. بااینحال، گزارشها از حوزه کشاورزی ایران، نشان میدهد اوضاع و احوال آن چندان مناسب نیست.
محمدجواد عسکری، رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس، این موضوع را تأیید کرده و همین چندی پیش گفته بود: بخش کشاورزی ظرفیتهای منحصربهفردی دارد و بزرگترین بخش خصوصی اقتصاد کشور است و سه برابر صنعت بازدهی دارد و بیش از ۲۵ درصد اشتغال را به خود اختصاص داده است.
عسکری اما نقدهایی هم دارد و معتقد است: بخش کشاورزی با وجود ظرفیتهای مختلف در تأمین اجتماعی کاستیهایی دارد که باید آن را ترمیم کرد؛ زیرا این بخش تأمینکننده امنیت غذایی هر کشور است و این موضوع امروزه در دنیا مسئله مهمی است. اگر کشورها به این سمت حرکت نکرده و کاستیهای این حوزه را رفع نکنند، حتما آسیب میبینند. ضمن اینکه بخش کشاورزی وابسته به حوزههای دیگر اقتصاد بهویژه صنعت است.
رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس با بیان اینکه بخش کشاورزی باید محصولات باکیفیت تولید کند، گفت: در کشاورزی بحث استفاده از کارگران مطرح است. بسیاری از باغها و مزارع، کارگران فصلی هستند که برنامهای در تأمین اجتماعی برای این اقشار نداریم. اگر اتفاقی برای کارگران فصلی بیفتد، با مشکلات و چالشهای زیادی روبهرو خواهند شد. ضمن اینکه بسیاری از این کارگران ماهر هستند.
عسکری از ارائه پیشنهادی در حوزه بهبود کسبوکار بخش کشاورزی صحبت به میان آورد و گفت: باید با همکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، فضایی ایجاد کنیم که وقتی کارگر در بخش کشاورزی فعالیت میکند، از پشتوانه بیمه، احساس امنیت کند. رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی در حالی هفته دوم مهرماه در جلسهای دولتی از آمار اشتغالزایی 25درصدی در حوزه کشاورزی سخن گفت که دادههای مرکز آمار، ارقام دیگری را نشان میدهد. مطابق آنچه مرکز آمار اعلام کرده، در سال 1402 سهم بخش کشاورزی از اشتغال به شکل درخور توجهی کاهش یافته و از بالای ۱۵ درصد به کمتر از ۱۳ درصد رسیده است.
دادههای مرکز آمار نشان میدهد که در بهار 1402، کشاورزی سهمی بیش از ۱۵ درصد از اشتغال کل کشور داشته اما بهتدریج و با نزدیکشدن به فصل زمستان، این سهم تا کمتر از ۱۳ درصد کاهش یافته است. در مقابل، سهم بخش خدمات تقریبا دو واحد درصد افزایش یافته است.
پیش از این نیز آمار و ارقام نشان میدهد سهم بخش کشاورزی در اشتغال مناسب بوده اما سال به سال این رقم کاهشیتر شده است. سالنامه آماری کشور در سال 1394 نشان میدهد 18 درصد از شاغلان 10ساله و بالاتر، در بخش کشاورزی مشغول به کار بودهاند.
خروج یا فرار
آقا رضا سالها در حوزه کشاورزی فعالیت کرد اما حالا به هر دلیل او از اوضاع و احوال کشاورزی خسته شده است. آنطورکه خود او میگفت: شرایط جوی طوری شده است که هر سال محصولات باغی ما را سرما میزند و اگر قرار باشد از منظر اقتصادی این حوزه را بررسی کنیم، یک سال کار و زحمت در سرما و گرما و مراقبت از حال و احوال درختان و مزرعه، با یک شب سرد در اواخر فروردین، از بین میرود و کافی است دو یا سه سال این اتفاق بیفتد، بعد کاملا اوضاع اقتصادی کشاورز با خاک یکسان میشود و به همین دلیل است که کشاورز چارهای ندارد که فرار از روستا را بر قرار آن ترجیح دهد.
خرداد همین امسال، یک نشریه محلی در استان کرمان در گزارشی با عنوان «خروج ادامهدار شاغلان از بخش کشاورزی» به این موضوع پرداخته بود. در این گزارش به این موضوع پرداخته شده بود که کشاورزان پس از خروج از حوزه کشاورزی به کدام بخش ورود میکنند. در بخشی از آن آمده است: خروج شاغلان بخش کشاورزی و ورود به گروه خدمات دلایل متعددی دارد. یکی از این دلایل، خشکسالیهای پیدرپی و رشد منفی ارزشافزوده در گروه کشاورزی است. رشد منفی به معنای تولید کمتر و به تبع آن درآمد کمتر در این بخش است. البته بخشی از کاهش سهم کشاورزی نیز به دلیل ماهیت فصلی این بخش است، چراکه معمولا در دو فصل ابتدایی سال رونق کشاورزی بیشتر و در دو فصل انتهایی سال کمتر است.
آخرین گزارش مرکز آمار از وضعیت بازار کار در سال گذشته نشان میدهد که بخش خدمات بالاترین سهم را از اشتغال کل کشور به خود اختصاص داده است. این سهم در فصل بهار ۵۱.۳ درصد بوده و در فصل تابستان اندکی کاهش یافته و به ۵۰.۵ درصد رسیده است. با این حال، با شروع نیمه دوم سال رونق این بخش بیشتر شده و سهم آن به ۵۲.۱ درصد در پاییز و سپس به ۵۳.۶ درصد در زمستان رسیده است. به عبارت دیگر، در زمستان سال قبل از هر ۱۰۰ نفر شاغل در کشور تقریبا ۵۳ نفر در بخش خدمات مشغول به کار بودهاند.
دومین بخش بزرگ اقتصاد از نظر حجم شاغلان فعال در آن، بخش صنعت است. سهم صنعت از اشتغال کل کشور در بهار سال گذشته ۳۳.۱ درصد بوده است. این سهم تا پاییز روند صعودی داشته به طوری که در تابستان به ۳۴ درصد و در پاییز به ۳۴.۲ درصد رسیده است. با این حال، با فرارسیدن زمستان از سهم اشتغال این بخش کاسته شده و این نرخ به ۳۳.۵ درصد اُفت کرده است.
در میان سه بخش اصلی اقتصاد، کشاورزی کمترین سهم از اشتغال را به خود اختصاص داده است. سهم این بخش از اشتغال در بهار گذشته ۱۵.۵ درصد بوده و حتی با فرارسیدن تابستان نیز تغییری نکرده و روی همان نرخ باقی مانده است. به طور طبیعی، کشاورزی شغلی فصلی است و در نیمه اول سال نسبت به نیمه دوم رونق بیشتری دارد. این مسئله در آمارها نیز مشهود است به طوری که سهم کشاورزی از اشتغال در پاییز سال گذشته به ۱۳.۶ درصد رسیده است. این کاهش در زمستان نیز ادامه داشته و نرخ را تا ۱۲.۹ درصد پایین آورده است.
چند دلیل علمی
متخصصان این حوزه معتقدند «بخش کشاورزی مثل حوزه صنعت و خدمات نیست. یعنی همواره رشد ثابتی داشته و نوسانات این بخش اصلا به چشم نیامده است. اگر رشد منفی طی چند سال در بخش کشاورزی به وجود آمده، علت آن این است که یک عامل بیرونی مثل خشکسالی وجود داشته است. وگرنه کشاورزی همواره یک میزان رشد حداقلی را داشته است و مورد اخیر سابقهای نداشته است».
مصطفی شریف استاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه علامه طباطبایی تهران درباره این موضوع به ایلنا گفته است: یکی از دلایل خروج کشاورزان از کار در این حوزه، صرفه اقتصادی کار در شهرها و همچنین رشد دوباره موج مهاجرت از روستاها به شهر است که عملا کسبوکارهای روستایی و در رأس آن دامداری و کشاورزی را دچار کاهش میکند. البته ما با مهاجرت شدید (مانند دورههای قبل از انقلاب) مواجه نیستیم.
کارشناسان فنی حوزه کشاورزی در این زمینه، عمدتا موضوع عدم مدیریت مصرف بهینه منابع آبی، آبخیزداری، عدم مدیریت دامداری سنتی که مراتع و آب را بیش از حد تخریب میکند و عدم سرمایهگذاری کشاورزان و وزارت جهاد در آبیاریهای مدرن و بهصرفه را از جمله دلایل افت صرفه اقتصادی و خروج نیروی کار بخش کشاورزی میدانند. البته اختصاص بیرویه و غیراصولی آب به مناطق گرم و خشک و کشت محصولات آببر در این مناطق که باعث افت سطح آب قابل استحصال کشور برای کشاورزی بوده، از جمله دلایل رکود این بخش محسوب میشود. چنانکه طبق آمار پارک علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس در دهه ۱۳۹۰، حدود ۹۰ درصد از کل منابع آبی قابل مصرف کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود که این نرخ از نظر متوسط جهانی در سال ۲۰۲۴ به حدود ۶۰ درصد از منابع آبی کاهش یافته و ما به دلایل پیشگفته، ۳۰ درصد بیش از استاندارد جهانی آب را به بخش کشاورزی اختصاص میدهیم. همین موضوع به مرور موجب افزایش نیروی کار آموزشندیده مهاجر جوان از روستا به شهرها و اشتغال در بخش معدن، صنایع خرد و خدمات شهری شده است.
مهاجرت آخرین راه
آقا رضا بار و بندیلش را بسته بود و صبح زود از خانه ما به سمت قشم به راه افتاد. او میگفت: دیگر کار کشاورزی چندان باب طبع نیست. ما در روستا نه آب کافی داریم که به هر میزان که میخواهیم محصول کشت کنیم که لااقل کفاف معیشتمان را بدهد و نه حتی وقتی محصول را میکاریم و از باغ برداشت میکنیم، نفع و سودش به ما میرسد. او میگفت: همین امسال که زردآلود و شلیل و... باغ ما را سرما زد، فقط کمی سیب داشتیم، فکر میکنید همین سیبی که شما 60 یا 70 هزار تومان (کمتر یا بیشتر) میخرید من چقدر میفروشم؟ کیلویی 10 هزار تومان.
آقا رضا سوار وانتش شده بود و میرفت و تصویر منتشرشده آن کشاورز در اینستاگرام هنوز جلوی چشمم است که داشت هندوانههایی را که محصول یک سال کاشت و داشت بود و حالا به مرحله برداشت رسیده بود، معدوم میکرد. با بیل آنها را له میکرد و میگفت: این پول حتی قیمت تخمههایش هم نیست.
منبع: sharghdaily-948833