ترامپ لایحه آبوهوایی را لغو خواهد کرد؟
«ترامپ؛ تهدیدی جدی برای آینده زمین» عنوان یادداشت محمد حضرتی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: بیشک یکی از پیامدهای مهم انتخاب مجدد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رییسجمهور امریکا، تاثیرات آن بر سیاستهای مقابله با تغییرات اقلیمی و گذار به انرژیهای پاک خواهد بود. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی صراحتا تغییرات اقلیمی را «دستساخته» و «یکی از بزرگترین فریبهای تاریخ» خواند و وعده داد که هزینههای مربوط به انرژی پاک را حذف کرده، مشوقهای «دیوانهوار» برای استفاده از خودروهای الکتریکی را لغو و قوانین زیستمحیطی مختلف را کنار بگذارد و موج جدیدی از حفاریهای نفت و گاز را آغاز کند.
برخی بر این باورند که دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ در مسائل آبوهوایی حتی از دوره اول هم افراطیتر خواهد بود. ترامپ وعده داده است که «فریب سبز بایدن را متوقف کند و تمام بودجههای خرجنشده را لغو نماید.» در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان، ترامپ گفته بود: «ما بیش از هر کشور دیگری طلای مایع زیر پایمان داریم. ما ملتی هستیم که این فرصت را داریم تا با انرژی خود ثروتی عظیم به دست آوریم.» ترامپ قصد دارد تولید نفت و گاز را، که همین حالا هم در بالاترین سطح خود قرار دارد، با گشودن قطب شمال آلاسکا برای حفاری و پایان دادن به توقف صادرات گاز طبیعی مایع، افزایش دهد تا به وعده خود در کاهش هزینه انرژی به نصف در ۱۲ ماه اول ریاستجمهوریاش دست یابد. احتمالا یکی از اهداف اصلی دولت ترامپ، لغو لایحه مهم آبوهوایی خواهد بود که بایدن آن را امضا کرده و بیش از ۳۹۰ میلیارد دلار را برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، تولید خودروهای الکتریکی و ساخت باتری اختصاص داد. البته لغو کامل این قانون که به نام قانون کاهش تورم شناخته میشود، به ترکیب کنگره بستگی دارد.
تا این لحظه جمهوریخواهان توانستهاند اکثر کرسیهای سنا را تصاحب کنند، اما حتی اگر اکثریت مجلس نمایندگان را نیز از آن خود کنند، باز هم احتمال دارد لغو کامل این قانون با مقاومت برخی اعضای محافظهکاری مواجه شود که شاهد جریان وسیع سرمایهگذاری در انرژی پاک و ایجاد شغل در حوزههای انتخابیه خود بودهاند، چراکه حدود ۸۰درصد از پولی که تاکنون ذیل این قانون هزینه شده به حوزههای انتخاباتی جمهوریخواهان سرازیر شده است. اما همچنان نباید فراموش کرد که حتی بدون حمایت کنگره، ترامپ میتواند روند اجرای بودجه و هزینهها را کندتر کند و مقررات دوره بایدن، مانند قوانین کاهش آلودگی از نیروگاههای زغالسنگ، خودروها و کامیونها و تلاشها برای حفاظت از جوامع محروم در برابر آلودگی را لغو کند. همچنین مجازاتها برای نشت متان - یک گاز گلخانهای قوی که به سرعت در حال افزایش است - پس از شکایات برخی شرکتهای نفتی حامی مالی کمپین ترامپ، احتمالا یکی دیگر از اهداف او خواهند بود. در دوره اول ریاستجمهوری، ترامپ بیش از ۱۰۰ قانون زیستمحیطی را لغو کرد، اما دادگاهها بخش بزرگی از این اقدامات را متوقف کردند. اما اینبار، انتظار میرود که با داشتن تیمی کارآمدتر و آمادهتر و البته با پشتیبانی سیستم قضایی همسو با محافظهکاران - از جمله دادگاه عالی - این اقدامات برای ترامپ راحتتر از قبل پیش برود.
اما شاید برای درک بهتر برنامههای دولت آینده امریکا در خصوص تغییرات اقلیمی و گذار انرژی، نگاهی به «پروژه ۲۰۲۵» که توسط بسیاری از مقامات سابق ترامپ نوشته شده است، مفیدتر باشد. در این برنامه بهطور صریح اعلام شده است که «بحران انرژی جدید نه به دلیل کمبود منابع، بلکه به دلیل سیاستهای افراطی سبز ایجاد شده است. تحت عنوانهای مبارزه با تغییرات اقلیمی و ملاحظات زیستمحیطی، اجتماعی و حکمرانی، دولت بایدن، کنگره و ایالتها، به همراه سرمایهگذاران والاستریت، شرکتهای بینالمللی و گروههای خاص ذینفع، در حال تغییر چشمانداز انرژی امریکا هستند. این سیاستها موجب شدهاند که مقادیر زیادی پول به سمت منافع گروههای خاص هدایت شود و امریکا را وابسته به کشورهایی مانند چین کردهاند.»
نویسندگان این برنامه معتقدند، سیاستهایی که به نام مبارزه با تغییرات اقلیمی در حال اجرا هستند، منجر به ایجاد کمبود مصنوعی انرژی میشوند، سپس دولت برای حل مشکلی که خودش و گروههای ذینفع ایجاد کرده، نیازمند تریلیونها دلار سرمایهگذاری جدید با حمایت مالیاتدهندگان میشود که نتیجه این سیاستها افزایش هزینههای انرژی است. در قسمتی دیگر از این برنامه آمده است: «درحالی که دشمنانی همچون چین، روسیه، کرهشمالی، ایران و بازیگران غیردولتی به طور مداوم حملات سایبری علیه زیرساختهای انرژی ایالاتمتحده انجام میدهند، نگرانی اصلی دولت فعلی، سرمایهگذاری مالیاتدهندگان در پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر ناپایدار (متناوب) مانند باد و خورشید و پایان دادن به استفاده از سوختهای فسیلی قابل اعتماد است.» در این برنامه آمده که رییسجمهور محافظهکار آینده باید متعهد به آزادسازی تمام منابع انرژی امریکا شود و اقتصاد انرژی را به نفع مردم و نه منافع خاص هدایت کند. به همین منظور، دولت آینده باید از لغو لایحههای هزینهای عظیم مانند لایحه سرمایهگذاری زیرساختها -و اشتغال و قانون کاهش تورم- که صدها میلیارد دلار یارانه را به توسعهدهندگان انرژیهای تجدیدپذیر و سرمایهگذاران اختصاص میدهند، حمایت کرده و تمام بودجههایی که هنوز توسط این برنامهها هزینه نشده است را لغو کند. همچنین دولت آینده باید جنگ علیه نفت و گاز طبیعی را متوقف و از منابع انرژی ایالاتمتحده برای کمک به متحدان و تضعیف دشمنان استراتژیک استفاده کند.
در بخش دیگری از این برنامه که به آژانس حفاظت محیطزیست اشاره شده، هشدارهای این سازمان درخصوص تاثیرات تغییرات اقلیمی به «لفاظیهایی برای ترساندن مردم امریکا و پذیرش مقررات ناکارآمد و محدودکننده آزادی، کاهش حقوق مالکیت خصوصی و هزینههای هنگفت طرحهای مقابله با تغییرات اقلیمی» تعبیر شده است. این برنامه معتقد است که دولت محافظهکار آینده باید زیرساختهای مقابله با چین که در دوره ترامپ در آژانس توسعه بینالمللی ایالاتمتحده ایجاد شده بود را احیا کرده و توسعه دهد و در عین حال به سیاستهای اقلیمی افراطی که به نفع پکن هستند، پایان دهد. همچنین این برنامه از دولت بعدی میخواهد هرگونه حمایت از پرداختهای اقلیمی به کشورهای در حال توسعه، به ویژه توافقی که در کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در نوامبر ۲۰۲۲ در مصر انجام شده است را قطع کند. طبق نظر این برنامه، این نوع پرداختها با منافع امریکا همخوانی ندارد.
البته با وجود تمام اقدامات مخربی که ممکن است دولت ترامپ انجام دهد، به نظر میرسد که حرکت به سمت انرژیهای پاک به حدی گسترده و قوی است که حتی با وجود ریاستجمهوری فردی مانند ترامپ، بهطور کامل از مسیر خود خارج نخواهد شد. حتی در خود امریکا نیز احتمالا کانون اقدامات مقابله با تغییرات اقلیمی از سطح فدرال به ایالتها و دولتهای محلی منتقل شود. با این حال، حضور ترامپ در کاخ سفید تاثیرات منفی غیرقابل انکاری خواهد داشت، بهویژه در شرایطی که ما در آستانه یک فاجعه آب و هوایی غیرقابل بازگشت هستیم. براساس برخی برآوردها، با اجرایی شدن سیاستهای ترامپ تا سال ۲۰۳۰ حدود ۴ میلیارد تن گازهای گلخانهای بیشتر (نسبت به سناریویی که ادامه سیاستهای اقلیمی بایدن همچنان ادامه داشت) وارد جو خواهد شد که چیزی حدود ۹۰۰ میلیارد دلار خسارت اقلیمی جهانی به همراه خواهد آورد. برای درک بهتر، ۴ میلیارد تن دی اکسید کربن معادل انتشار سالانه ترکیبی اتحادیه اروپا و ژاپن یا مجموع انتشار سالانه ۱۴۰ کشور با کمترین میزان انتشار در جهان است. دانشمندان بارها تاکید کرده بودند برای رسیدن به اهداف اقلیمی اقتصادهای بزرگ باید تا سال ۲۰۳۰ انتشار گازهای گلخانهای خود را نسبت به سطح سال ۲۰۰۵ به میزان ۵۰درصد کاهش دهند.
تحت سیاستهای دولت بایدن، ایالاتمتحده در مسیر کاهش حدود ۴۰درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا تاریخ مقرر قرار داشت، اما حالا پیشبینی میشود با روی کار آمدن ترامپ، ایالاتمتحده با فاصله قابلتوجهی از تعهدات جهانی اقلیمی خود عقب بماند و انتشار گازهای گلخانهایاش تا سال ۲۰۳۰ تنها ۲۸درصد کمتر از سطح سال ۲۰۰۵ شود. همچنین به نظر میرسد سیاستهای ترامپ تلاشهای بینالمللی مقابله با تغییرات اقلیمی، خصوصا کمکهای مالی به کشورهای در حال توسعه برای تقویت برنامههای کاهش انتشار که مهمترین دستور کار کاپ ۲۹ در باکو خواهد بود را تا حد زیادی مختل کند. پیشبینی میشود که ترامپ بار دیگر ایالاتمتحده را از توافقنامه اقلیمی پاریس خارج کند. متحدان وی همچنین در حال بررسی این موضوع هستند که آیا ترامپ میتواند امریکا را از پیمان پایهای که به کشور اجازه میدهد در مذاکرات جهانی اقلیمی شرکت کند نیز خارج سازد. چنین اقدامی میتواند پیوستن دوباره به این توافق را دشوار کند، چراکه ممکن است نیاز به تایید مجدد مجلس سنا داشته باشد. این وضعیت، دنیا را بیش از پیش به آستانه شرایط غیرقابل زندگی نزدیک میکند. مایکل مان، محقق دانشگاه پنسیلوانیا گفته است که «دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، پایانی بر اقدامات موثر امریکا در زمینه تغییرات اقلیمی در این دهه خواهد بود و این یعنی تثبیت دمای زمین زیر ۱.۵ درجه سلسیوس احتمالا غیرممکن میشود.»
منبع: etemadonline-683814