هم حقوق 11 میلیونی بگیرید،هم ودیعه مسکن 200 میلیونی؛ فقط برای مردم هزینه درست نکنید
این روزها واریز مبلغ ۲۳۱ میلیون تومان به حساب هر یک از نمایندگان جدید مجلس، بسیار خبرساز شده است. افرادی از هر دو جناح سیاسی، انتقادهایی را به این اقدام روا داشتهاند و بحثهای مختلفی در این رابطه در گرفته و تیترهای جالبی هم در رسانهها و مطبوعات حتی رسانههای طرفدار جریان فکری و سیاسی حاکم بر مجلس تازه دیده میشود از جمله: «مجلس انقلابی و حق مسکن غیرانقلابی» و مواردی از این دست.
اما آیا فاجعهای رخ داده است؟
بیایید و بیاییم بعد از سالها تجربه تبعات زهدنمایی و در برخی موارد ریاکاری و اقدامات پوپولیستی و بینتیجهای که همواره نتیجه عکس داده و ستونهای اخلاقی و فرهنگی ما را چون موریانه خورده، با گذر از سطحینگری جلوی نشانی غلط دادنها را بگیریم و قطار انقلاب و کشور را به ریل اصلی آن برگردانیم.
اولاً که اتفاق خاصی رخ نداده، دویست میلیون تومان از این مبلغ برای رهن منزل نماینده است که این رقم در دوره قبلی ۲۵۰ میلیون تومان بود و حالا که به نسبت دوره قبل وضع مسکن با یک تورم انفجاری نزدیک به ۲۵۰ درصد افزایش را تجربه میکند، برای تهیه منزل یک نماینده رقم درشتی نیست. هزینههای دفتر و دستک نمایندههای شهرستانی هم اگر بیشتر از بیست میلیون نباشد، کمتر نیست. حقوق آنها هم که اعلام شده یازده میلیون تومان است که آنهم چندان نجومی به حساب نمیآید.
پس لازم نیست که چون بید بر سر ایمان خویش بلرزیم که این مجلس هم اشرافی است و همین ابتدای کار باید جلوی این ریخت و پاشها را گرفت. باور کنید مشکل مردم اصولاً اینها نیست. شاید بگویید و درست هم بگویید که دویست میلیون تومان برای خیلی از مردم ما رقم درشتی است. همینطور حقوق یازده میلیونی برای اکثریت مردم ایران دست نیافتنی است.
شاید هم معتقد باشید که همین حقوقها و دریافتیها برای مجلس تراز انقلاب قابل قبول نیست که البته حرف نادرستی نیست و مسلماً… اما جسارتاً اجازه دهید خیالتان را راحت کنم. اصولاً اگر به خاطر این اعتراضات و برای نمایش زهد و تقوا و مردمدوستی، همین فردا در مجلس و در یک اقدام تأثیرگذار پنجاه درصد این مبلغ هم حذف شود، هیچ مشکلی حل نمیشود. میگویند هزینه تبلیغاتی برخی نمایندگان همین دوره کمتر از میلیارد نبوده است. پس بحث درباره اینکه آنها باید درد طبقات فقیر را بچشند و با حقوق چهار پنج میلیونی بسازند و زندگی فقیرانه داشته باشند تا درد مردم را بفهمند، نه اینکه حرف غلطی باشد اما اصلاً مشکل اینها نیست.
بهترین مطالبهای که در حال حاضر باید از این مجلس با دأب و داعیه انقلابیگری داشت این است که اهل عمل باشید. مگر ادعا نداشتید که برخی نمایندگان دوره قبل از رانت نمایندگی استفاده میکردند و برای خودشان دنیایی ساخته بودند؛ شما مراقبت کنید که هیچ نمایندهای نتواند چنین کند. باید از آنها بخواهیم چنان نظارتی بر کارها داشته باشند که هیچکس نتواند چنین کند. چه در قوه مقننه و چه در قوه مجریه و در دستگاه عریض و طویل اجرایی کشور و چه در دستگاه قضا و چه در هرجا…
اینکه مجلسی ها حقوق کمی بگیرند یا تظاهر به زهد و ریا کنند و خدای ناکرده چون به خلوت میروند آن کار دیگر بکنند و نمایش مردمی بودن و انقلابیگری بدهند، مصیبت است. اینکه نمایندهای با وزیر ساخت و پاخت بکند و امتیازاتی برای خود و اطرافیانش بگیرد و در صحن و پشت تریبون از فقر فقرا ناله سر بدهد و برای فساد اقتصادی و گرفتاری مردم از تورم و گرانی و مشکل مسکن و بیکاری جوانان مرثیه بسراید، فاجعه است. اینکه منافع ملی را پیش پای منافع جریانی و جناحی و قومی و قبیلهای و فامیلی قربانی کند، فاجعه است. اینکه عوامانه و بدون منطق با تند روی و افراطیگری و شعارهای تند و بیتدبیر برای دستگاه دیپلماسی و اقتصاد کشور هزینه بتراشد، مصیبت است. اینکه به جای توجه به ریشههای گرانی و تورم و بیماریهای مزمن اقتصادی و حرکت در مسیر اصلاح ساختارهای معیوب، با اقدامات موقتی و تسکینی و هزینه تراشی و بر پایه عوامزدگی و نه خرد ورزی بر این مشکلات بیفزاید و مسکن درمانی را ادامه دهد، فاجعه به بار میآورد.
البته در همین مجلس هم هستند نمایندگانی که وام مسکن مجلس را برگرداندند و درسابقه پارلمان هم داریم نمایندگانی که حتی حقوق مجلس را نگرفتند و شاید در همین دوره هم کم نباشند نمایندگانی که نه زندگی اشرافی دارند و نه از حقوق و امتیازات مجلس استفاده میکنند که آفرین بر آنان. اما حتی اگر درحد عرف حقوق بگیرند و خانه متوسطی برای خود تهیه کنند، خلاف نکردهاند و مطالبه اصلی مردم از آنان نه فقر فروشی؛ است و نه فخر فروشی؛ بلکه عمل به وعدههایی است که بر زمین مانده و رفع گرفتاری از مردمی است که هر روز به خاطر کوتاهیها و اشتباهات و غفلتها و بعضاً خیانتهای کارگزارانشان که مستقیماً بر کارآمدی نظام اسلامی اثر منفی و نامطلوب گذارده، بیشتر در معرض آسیب و فشار قرار میگیرند و به جای دوای دردهایشان، نصیحت و شعار و فریاد و وعده میشنوند.
بیایید و بیاییم بعد از سالها تجربه تبعات زهدنمایی و در برخی موارد ریاکاری و اقدامات پوپولیستی و بینتیجهای که همواره نتیجه عکس داده و ستونهای اخلاقی و فرهنگی ما را چون موریانه خورده، با گذر از سطحینگری جلوی نشانی غلط دادنها را بگیریم و قطار انقلاب و کشور را به ریل اصلی آن برگردانیم.
اولاً که اتفاق خاصی رخ نداده، دویست میلیون تومان از این مبلغ برای رهن منزل نماینده است که این رقم در دوره قبلی ۲۵۰ میلیون تومان بود و حالا که به نسبت دوره قبل وضع مسکن با یک تورم انفجاری نزدیک به ۲۵۰ درصد افزایش را تجربه میکند، برای تهیه منزل یک نماینده رقم درشتی نیست. هزینههای دفتر و دستک نمایندههای شهرستانی هم اگر بیشتر از بیست میلیون نباشد، کمتر نیست. حقوق آنها هم که اعلام شده یازده میلیون تومان است که آنهم چندان نجومی به حساب نمیآید.
پس لازم نیست که چون بید بر سر ایمان خویش بلرزیم که این مجلس هم اشرافی است و همین ابتدای کار باید جلوی این ریخت و پاشها را گرفت. باور کنید مشکل مردم اصولاً اینها نیست. شاید بگویید و درست هم بگویید که دویست میلیون تومان برای خیلی از مردم ما رقم درشتی است. همینطور حقوق یازده میلیونی برای اکثریت مردم ایران دست نیافتنی است.
شاید هم معتقد باشید که همین حقوقها و دریافتیها برای مجلس تراز انقلاب قابل قبول نیست که البته حرف نادرستی نیست و مسلماً… اما جسارتاً اجازه دهید خیالتان را راحت کنم. اصولاً اگر به خاطر این اعتراضات و برای نمایش زهد و تقوا و مردمدوستی، همین فردا در مجلس و در یک اقدام تأثیرگذار پنجاه درصد این مبلغ هم حذف شود، هیچ مشکلی حل نمیشود. میگویند هزینه تبلیغاتی برخی نمایندگان همین دوره کمتر از میلیارد نبوده است. پس بحث درباره اینکه آنها باید درد طبقات فقیر را بچشند و با حقوق چهار پنج میلیونی بسازند و زندگی فقیرانه داشته باشند تا درد مردم را بفهمند، نه اینکه حرف غلطی باشد اما اصلاً مشکل اینها نیست.
بهترین مطالبهای که در حال حاضر باید از این مجلس با دأب و داعیه انقلابیگری داشت این است که اهل عمل باشید. مگر ادعا نداشتید که برخی نمایندگان دوره قبل از رانت نمایندگی استفاده میکردند و برای خودشان دنیایی ساخته بودند؛ شما مراقبت کنید که هیچ نمایندهای نتواند چنین کند. باید از آنها بخواهیم چنان نظارتی بر کارها داشته باشند که هیچکس نتواند چنین کند. چه در قوه مقننه و چه در قوه مجریه و در دستگاه عریض و طویل اجرایی کشور و چه در دستگاه قضا و چه در هرجا…
اینکه مجلسی ها حقوق کمی بگیرند یا تظاهر به زهد و ریا کنند و خدای ناکرده چون به خلوت میروند آن کار دیگر بکنند و نمایش مردمی بودن و انقلابیگری بدهند، مصیبت است. اینکه نمایندهای با وزیر ساخت و پاخت بکند و امتیازاتی برای خود و اطرافیانش بگیرد و در صحن و پشت تریبون از فقر فقرا ناله سر بدهد و برای فساد اقتصادی و گرفتاری مردم از تورم و گرانی و مشکل مسکن و بیکاری جوانان مرثیه بسراید، فاجعه است. اینکه منافع ملی را پیش پای منافع جریانی و جناحی و قومی و قبیلهای و فامیلی قربانی کند، فاجعه است. اینکه عوامانه و بدون منطق با تند روی و افراطیگری و شعارهای تند و بیتدبیر برای دستگاه دیپلماسی و اقتصاد کشور هزینه بتراشد، مصیبت است. اینکه به جای توجه به ریشههای گرانی و تورم و بیماریهای مزمن اقتصادی و حرکت در مسیر اصلاح ساختارهای معیوب، با اقدامات موقتی و تسکینی و هزینه تراشی و بر پایه عوامزدگی و نه خرد ورزی بر این مشکلات بیفزاید و مسکن درمانی را ادامه دهد، فاجعه به بار میآورد.
البته در همین مجلس هم هستند نمایندگانی که وام مسکن مجلس را برگرداندند و درسابقه پارلمان هم داریم نمایندگانی که حتی حقوق مجلس را نگرفتند و شاید در همین دوره هم کم نباشند نمایندگانی که نه زندگی اشرافی دارند و نه از حقوق و امتیازات مجلس استفاده میکنند که آفرین بر آنان. اما حتی اگر درحد عرف حقوق بگیرند و خانه متوسطی برای خود تهیه کنند، خلاف نکردهاند و مطالبه اصلی مردم از آنان نه فقر فروشی؛ است و نه فخر فروشی؛ بلکه عمل به وعدههایی است که بر زمین مانده و رفع گرفتاری از مردمی است که هر روز به خاطر کوتاهیها و اشتباهات و غفلتها و بعضاً خیانتهای کارگزارانشان که مستقیماً بر کارآمدی نظام اسلامی اثر منفی و نامطلوب گذارده، بیشتر در معرض آسیب و فشار قرار میگیرند و به جای دوای دردهایشان، نصیحت و شعار و فریاد و وعده میشنوند.