جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > 11 فیلم سرگرم‌ کننده برای تماشا در آخر هفته بارانی

11 فیلم سرگرم‌ کننده برای تماشا در آخر هفته بارانی

در این فصل از سال، حس و حال پاییز و بلوز پاییزی با هم هماهنگ می‌شوند تا ما را در خانه تنها بگذارند؛ در این زمان گاهی اوقات هیچ راه حلی بهتر از اختصاص یک بعد از ظهر آخر هفته به تماشای تریلرهای غم انگیز و اکشن‌های هیجان‌انگیز وجود ندارد. این یک راه خوب برای ایجاد یک مانع غیرقابل نفوذ بین سکوت یک آپارتمان دنج و یک روزمرگی ناراحت کننده در فصل پاییز است.

یکی از نکات مثبت یک روز بارانی و طوفانی این است که آب و هوا به عنوان یک محیط عالی برای فیلم‌های خاص عمل می‌کند. چه شخصیت‌های روی پرده از شرایط بارانی رنج ببرند یا نه، تماشای یک فیلم در یک روز بارانی با یک میان وعده مورد علاقه در دست می‌تواند تنها درمان تکرار روزمرگی در یک عصر بارانی باشد.

Prisoners

اگر کسی بخواهد کمی ماجراجویی و تعلیق را به روزهای بارانی خود اضافه کند، جایگزین‌های بهتری از فیلم پارک ژوراسیک وجود ندارد. این اثر هیجان‌انگیز و اکشن معروف اسپیلبرگ از زمان اکرانش در سال 1993 مخاطبان را مجذوب خود کرده است و هر نسلی که می‌گذرد به این کار ادامه می‌دهد.

داستان فیلم به شدت متکی بر طوفانی است که شخصیت‌ها را از ترک جزیره‌ای پر از دایناسور‌های گوشت‌خوار باز می‌دارد، به این معنی که نقشه‌های آن‌ها نیز در اثر باران خراب شده، و این باید برای تماشاگرانی که هوای بارانی را تجربه کرده‌اند آشنا باشد. نگاه کردن به بیرون از پنجره برای دیدن باران به اندازه کافی آزاردهنده است، اما بینندگان می‌توانند مطمئن باشند که در خانه حداقل لازم نیست همزمان نگران یک T-Rex باشند.

A Walk Among the Tombstones

این نئو نوآر دیوید فینچر دنیایی منحصر به فرد و دلگیر از یک شهر ناشناخته را خلق کرد. رنگ‌های باتلاقی کثیف، فضای داخلی کهنه و حس خواب آلودی همه‌جانبه در سراسر این فیلم موج می‌زند؛ این حال و هوای درام جنایی درباره دو کارآگاه شریک (برد پیت و مورگان فریمن) است که در حال بررسی یک سری قتل‌های مشخص بر پایه گناهان کبیره هستند. حداقل به لطف فیلم «هفت»، هویت نئو نوآر ناامید‌کننده دهه 90 میلادی شکل گرفت. بنابراین، شما می‌خواهید این فیلم فینچر را در حالی که پرده‌های خانه را در اوج هوای بد می‌بندید تماشا کنید.

Paddington

درام گانگستری سم مندس، رکود بزرگ آمریکا را به تصویر می‌کشد. تام هنکس نقش یک مرد خانواده و جنایتکار پاره وقت را در این فیلم بازی کرد که برای محافظت از پسرش علیه مافیا نهایت تلاش خود را می‌کند. «جاده‌ای به سوی تباهی» یک فیلم شیک و نسبتاً اغراق آمیز است؛ چرا این را می‌گویم؟

چون اکثر قاب‌ها در مه احاطه شده است و در صحنه‌های اوج داستان، یک باران پیوسته می‌بارد و حوادث تلخ ایجاد شده در قصه فیلم را روی چشم‌ها می‌شوید. از شدن باران درون فیلم شما پس از تماشای آن خشک نمی‌شوید. حتی به نظر من با نگاه کردن به مناظر طوفانی، نمی‌توانید فکر کنید که چگونه بعد از این فیلم سرما نخورید.

Identity

وقتی شهری از آب و هوای بد رنج می‌برد و در باران غرق می‌شود، آخرین چیزی که می‌خواهید به آن فکر کنید سیل است. «باران سخت» ساخته میکائیل سالومون آمیزه‌ای از یک فیلم فاجعه‌آمیز و یک داستان جنایی هیجان‌انگیز است؛ در روند قصه این فیلم نگهبان امنیتی تام (کریستین اسلیتر) هم از عوامل طبیعی و هم از چنگ راهزنانی که تصمیم به سرقت یک وسیله نقلیه مملو از پول نقد دارند بیرون می‌آید.

اما یک گرداب عاطفی و آب و هوایی زندگی شخصیت‌های فیلم را به هرج و مرج تبدیل می‌کند - و شاید لحظه‌ای خوشایندتر از تماشای این فیلم در آسایش خانه شما نباشد. سینما مانند درمان است و خوب است که تمام وحشت روی پرده در چنین آثاری برای شما اتفاق نیفتد. و چنین فیلم‌هایی این تجربه را به شما منتقل می‌کنند.

Black Rain

همیشه وجود مجموعه‌ای از قتل‌هایی که سال هاست مقامات انتظامی نتوانسته‌اند حل کنند، خودش به تنهایی وضعیت دلگرم کننده‌ای نیست. اما وقتی داستان یک دیوانه ناشناخته و بی‌کفایتی پلیس در چشم‌اندازهای خشن یک حاشیه روستایی کره جنوبی رخ می‌دهد، این داستان بدتر و پیچیده‌تر می‌شود.

در «خاطرات قتل»، یک تیرگی و پاشیدن رنگ خاکستری، هم شاهدان و هم بازپرسان را در غل و زنجیر قرار داده است و ناامیدانه به دنبال یک دیوانه زن ستیز می‌فرستد. صحنه‌های قتل، بازدید از صحنه جنایت و همچنین پایان خاص و درخشان فیلم، همگی توسط فیلتر نگاه پاییزی از باران و فضای تیره پوشانده شده است که به کلید خلق و خوی مهم فیلم نیز تبدیل می‌شود.

Case 39

100

فیلم هیجانی ترسناک «پروندهٔ ۳۹» را می‌توان نوعی نسخه زنانه از The Omen نامید. شخصیت اصلی، امیلی، مددکار اجتماعی (رنی زلوگر در یک اجرای غیرمعمول) است که مسئولیت رسیدگی به پرونده لیلیث سالیوان 10 ساله (جودل فرلند) را بر عهده دارد. اما داستان این گونه شروع می‌شود که مادر و پدر لیلیث می‌خواهند دخترشان را در اجاق گاز بسوزانند، اما مددکار مهربان سر می‌رسد و جلوی این کار را می‌گیرد.

اما طولی نمی‌کشد که این مددکار متوجه می‌شود شاید ایده اجاق گاز چیز بدی نبوده است. به طور کلی، با توجه به فیلم‌شناسی شخصیت‌های اصلی به ویژه رنی زلوگر و بردلی کوپر، «پرونده 39» را می‌توان اینگونه توصیف کرد: «زلوگر بریجت جونز جذاب خود را در سایلنت هیل می‌بیند».

از اساس ساختار این اثر هیجان‌انگیز با فضایی پاییزی و بارانی بر شعار فیلم تأکید می‌کند: بعضی پرونده‌ها بهتر است باز نشوند. خود داستان با سرسختی ما را تا تیتراژ پایانی نگه می‌دارد و حتی یک دقیقه هم ما را رها نمی‌کند. در این مورد، نه تنها استعداد داستان‌نویس قابل‌توجه است، بلکه استفاده استادانه از فناوری‌هایی که از زمان مادربزرگ‌های ما تغییر نکرده است نیز به چشم می‌خورد. منظور من استفاده درست از دوربین، موسیقی و بازیگران خوب در جهت خلق تنش است.

منبع: ویجیاتو

منبع: faradeed-213581

برچسب ها
نسخه اصل مطلب