نگاهی به برترین نقشآفرینیهای بهرام رادان به بهانه اکران فیلم «صبحانه با زرافهها»
آغاز راه بهرام رادان در دنیای بازیگری با شور عشق همراه شد، فیلمی که میتوان آن را سرشار از کلیشههای رایج دانست؛ اما او طی این سالها در انتخاب نقشهایش هوشمندی خاصی به خرج داد و سعی کرد به کلیشهها پایبند نباشد. او از ژانرهای مختلف استقبال کرده و تجربههایی در نقشهای پیچیده، درونگرا و حتی چالشبرانگیز داشته است.
یکی از مهمترین ویژگیهای بازیگری او، توانایی درک و تحلیل عمیق شخصیتها است. از سنتوری که در آن نقش یک موسیقیدان سرخورده را ایفا کرد، تا گاوخونی که او را در نقش یک مرد جوان در مواجهه با بحرانهای وجودیاش نشان میدهد، رادان همواره به عمق نقشهایش نفوذ میکند و دراماتیکترین لایههای آنها را به تصویر میکشد.
سنتوری را میتوان نقطه عطفی در کارنامهی او دانست؛ نقشی که نه تنها تواناییهای بازیگریاش را به چالش کشید، بلکه او را به یکی از بازیگران مطرح دههی ۸۰ خورشیدی تبدیل کرد. این فیلم به کارگردانی داریوش مهرجویی، روایتگر داستان مردی است که در تلاطم عشق و اعتیاد، زندگیاش رو به ویرانی میرود. رادان با قدرت درک و اجرای دقیق این نقش، توانست تصویری واقعی و گیرا از شخصیتی درگیر با رنجهای درونی و اجتماعی ارائه دهد. او توانست این شخصیت را با بیانی شاعرانه و دردناک به نمایش بگذارد، به گونهای که تماشاگر با هر لحظه از فیلم با او همدل شود و غم او را در عمق جان خود حس کند.
رادان به مرور از نقشهای کلیشهای فاصله گرفت و به سراغ شخصیتهایی رفت که همگی به نوعی چالشهای خاص و پیچیدهای را با خود به همراه دارند. برای نمونه، در فیلم بیپولی به کارگردانی حمید نعمتالله، او در نقشی متفاوت و طنزآمیز ظاهر شد؛ نقشی که بازتابی از وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه بود و او را به عنوان بازیگری انعطافپذیر و ماهر تثبیت کرد. علاوه بر استعداد بازیگری، بهرام رادان در عرصههای دیگری چون تهیهکنندگی و حتی موسیقی نیز به تجربه پرداخته است.
به گزارش فیلمنیوز، بهرام رادان این روزها با فیلم «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت روی پرده سینماهاست؛ فیلمی که در همین روزهای ابتدایی اکران با استقبال زیادی روبهرو شده است. به این بهانه مروری داریم بر نقشهای مهم کارنامه بهرام رادان.
صبحانه با زرافهها | در نقش مجتبی | سروش صحت | 1403
در سریال جیران به کارگردانی حسن فتحی، بهرام رادان در یکی از چالشبرانگیزترین و تاریخیترین نقشهای خود، یعنی ناصرالدینشاه قاجار، ظاهر شده است. این سریال که داستانی عاشقانه و تاریخی را روایت میکند، به بخشی از زندگی و دربار ناصرالدینشاه میپردازد و عشق شاه به دختری به نام جیران را به تصویر میکشد.
نقش ناصرالدینشاه به دلیل پیچیدگیها و ابعاد مختلف شخصیتی، از جمله جاهطلبی، عاشقپیشگی، و درگیریهای درونی او، به چالش بزرگی برای هر بازیگری تبدیل میشود. رادان در این نقش با تسلط و دقت فراوان توانسته است چهرهای از ناصرالدینشاه بسازد که همزمان مقتدر، عاشقپیشه و گاهی سرشار از تناقض است. او در نقش شاه قاجار، لحظات تلخ و شیرین بسیاری را تجربه میکند؛ از لحظات رمانتیک با جیران تا مواجهه با تصمیمات سیاسی دشوار و مسائل درباری. رادان به خوبی توانسته است این پیچیدگیها را به نمایش بگذارد و بازیاش در نقش شاه، تماشاگر را با شخصیتی همدلیبرانگیز و در عین حال پیچیده روبهرو میکند.
یکی از نقاط قوت رادان در این نقش، به تصویر کشیدن رفتارها و خصوصیات مختص ناصرالدینشاه است؛ او با استفاده از حرکات ظریف، بیان و لحن خاصی که به نقش میدهد، شاهی با غرور و عواطف عمیق را خلق میکند. حضور او در کنار بازیگران دیگر، و توانایی او در انتقال احساسات مختلف از عشق تا خشم و تردید، باعث شده است تا جیران به سریالی محبوب و ماندگار تبدیل شود.
همکاری بهرام رادان با حسن فتحی، که کارگردانی با سابقه و تجربهی فراوان در روایت داستانهای تاریخی و عاشقانه است، باعث شده تا این نقشآفرینی برای او به یکی از آثار برجسته و تأثیرگذار کارنامهاش تبدیل شود. جیران با روایتی متفاوت از تاریخ، توانسته تصویری زنده و جدید از شخصیتهای قاجاری را به مخاطبان ارائه دهد و رادان نیز با بازی دقیق و متعهدانه خود، به جاذبه و موفقیت این اثر افزوده است.
ابلق | در نقش جلال | نرگس آبیار | 1399
بهرام رادان در بارکد نقش پسری پرشور و سرزنده را بازی میکند که در جستوجوی راهی برای خروج از مشکلات و رسیدن به موفقیت است. او با جسارت و شوخطبعی خاصی به تصویر کشیده میشود و همین امر باعث شده تا تماشاگران با او همدلی کنند و درگیر ماجراهایش شوند. کیایی در بارکد با طنزی گزنده و انتقادی، به مسائل اجتماعی و مشکلات اقتصادی میپردازد و رادان نیز با توانایی خود در خلق موقعیتهای طنز و نمایش رگههای اجتماعی نقش، توانسته است لحظاتی بهیادماندنی و جذاب برای مخاطب به وجود آورد.
حضور او در کنار سایر بازیگران و هماهنگی با سبک روایت کیایی، بارکد را به یکی از موفقترین فیلمهای طنز اجتماعی دههی اخیر تبدیل کرده است.این نقش بار دیگر نشان میدهد که رادان علاوه بر توانایی ایفای نقشهای جدی، در عرصه طنز و ماجراجویی نیز استعداد ویژهای دارد. او با انرژی، خلاقیت و بازی آزادانه خود در این فیلم، به جذابیت شخصیتهای ماجراجو و سرکش افزوده و بارکد را به اثری ماندگار در ژانر طنز اجتماعی تبدیل کرده است.
در فیلم بارکد به کارگردانی مصطفی کیایی، بهرام رادان در نقشی طنزآمیز و ماجراجویانه ظاهر میشود که با حال و هوای خاص آثار کیایی هماهنگی کامل دارد. بارکد داستان دو دوست است که برای رسیدن به آرزوها و اهدافشان وارد ماجراهای عجیب و گاهی خطرناکی میشوند. این فیلم با ترکیبی از طنز، هیجان، و انتقاد اجتماعی، نگاهی متفاوت به دغدغههای جوانان امروز دارد و رادان نیز به شکلی جذاب و سرگرمکننده این فضای هیجانانگیز را همراهی میکند.
پل چوبی | در نقش امیر | مهدی کرمپور| 1390
«ایرج» در بیپولی نیز یکی از آن پرسوناهای فراموشنشدنی رادان است. او درماندگی و استیصالِ قهرمان را به بهترین شکل به نمایش گذاشت. بیپولی (همان تم آشنای زندگی امروزمان) سببِ آشفتگی قهرمان اصلی فیلم شده و رادان به درستی، سلوک زیستی آدمی فروافتاده از تختِ شاهی را به نمایش میگذارد.
او احوالات درونی و برونی شخصیت را چونان ماهرانه ایجاد میکند که مخاطب با تمام آشفتگیها و دلشورههای ایرج همراه میشود و فشار آن را روی بدنش حس میکند. ایرج نمیخواهد شکستِ خود را بپذیرد و برای همین است که به همراه همسرش (شکوه) چهرهی فقر خود را بزک میکنند و آن قدر در چاله بیپولی فرو میروند که وقتی از درون جیبهای کت ایرج، مقداری پول مییابند به هوا میپرند و شادمانی میکنند. در همین فرایند بیپولی است که ایرج نوعی استحاله را از سر میگذراند و به بلوغی دیرهنگام میرسد.
گیلانه | در نقش اسماعیل | رخشان بنیاعتماد | 1383
علی بلورچی در فیلم «سنتوری» یکی از مهمترین (شاید هم مهمترین) نقش آفرینی کارنامه بهرام رادان است. داستان تلخ شکستن غرور و عزت یک خواننده مشهور که ناکامیهای روزگار او را مغلوب افیون میکند و تمام اعتبار و شهرتش فدا میشود. او به خوبی نقش خواننده و نوازندهای را بازی میکند که در دورانِ اوج خویش، از کنترل موجهای پیرامونی زندگیاش غافل است و دیگران (هر کدام به شیوهای) در حال مکیدنِ خون او هستند و دیگر تابِ علی شکسته میشود و هویت فردی خودش را از دست میدهد و تمام زندگیاش را میبازد. رادان، به خوبی فروپاشی علی بلورچی و رسیدن از اوج به حضیضِ این شخصیت را به نمایش میگذارد، مردی که سرانجام ماندن در کنجِ آسایشگاه را به بازگشت به شهر خراب وحشی ترجیح میدهد.
شمعی در باد | در نقش فرزین زربان | پوران درخشنده| 1382
جشنوارهی بیستودوم فجر، جشنوارهای پرقدرت بود و فیلمهای مهمی در آن دوران به نمایش درآمد، اما این «بهرام رادان» بود که بهخاطرِ بازی درخشاناش در «شمعی بر باد»، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد اصلی جشنواره را به دست آورد. او در این فیلم نقشِ فرزین زربان را بازی میکند. جوانی که در توهم قرصهای روانگردان غرق میشود و کمکم دیگر خودِ قبلیاش (همان دانشجوی مستعد) را فراموش میکند. اما مگر چارهای هم دارد؟ او نمایندهی جوانانی است که انگار هیچ ریسمانی برای چنگ زدن ندارند.
غرق در تنهایی خویشاند و جامعهای که در آن زندگی میکنند، به شکلِ کامل فراموششان کرده است. آنهنگام که تنها نخِ نازکِ زندگی فرزین (دختری به نام آیدا) میمیرد، او دیگر هیچ چیز ندارد، جز آنکه «چنین فجیع به کشتنِ خویش پردازد» و از قرصهایی کمک گیرد که او را در توهمهای تلخش فرو برند و با مغزی تهی شده از اندیشه به زندگیای ادامه دهد که هیچ چیز برای او ندارد. رادان در این فیلم، نیستی و نسیانِ یک معتاد به قرصهای روانگردان را به خوبی به نمایش گذاشت.
گاوخونی | در نقش راوی | بهروز افخمی | 1382
آواز قو به کارگردانی سعید اسدی، یکی از اولین فیلمهایی است که بهرام رادان را به عنوان چهرهای جدید و توانمند به سینمای ایران معرفی کرد. این فیلم که در اوایل دههی ۱۳۸۰ اکران شد، داستان زندگی مردی به نام پیمان را روایت میکند که در تلاطمهای اجتماعی و شخصی درگیر میشود و تلاش دارد میان خواستههایش و واقعیتهای تلخ زندگی تعادلی برقرار کند.
رادان در این نقش توانست با احساسات عمیق و بازی پرشور خود، به یکی از نمادهای نسل جوان در آن زمان تبدیل شود. این شخصیت، برخلاف بسیاری از شخصیتهای دیگر در سینمای آن زمان، نمایندهی نسلی از جوانان بود که با آرزوهای بزرگ و امیدهای گسترده در دل جامعهای سنتی و پیچیده رشد میکردند.
رادان با بازی دقیق و پرجذبهاش توانست پیمان را به شخصیتی همدلیبرانگیز تبدیل کند، و مخاطبان بسیاری با او احساس نزدیکی کردند. این فیلم به دلیل بازیهای قوی و پرداختن به موضوعاتی چون بحران هویت و نارضایتیهای اجتماعی، توانست توجه منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند و بهرام رادان را به عنوان چهرهای نوظهور و با استعداد در سینمای ایران تثبیت کند.
آواز قو در واقع نقطه عطفی در کارنامهی او بود که راه او را برای پذیرش نقشهای بیشتر و متنوعتر هموار کرد.رادان با نمایش درونیات و پیچیدگیهای احساسی پیمان، تصویری از جوانی سرکش و در جستجوی معنا ارائه داد و این نقش به نوعی مقدمهای شد برای ورود او به دنیای حرفهای سینما. آواز قو را میتوان به عنوان اولین قدم محکم رادان در مسیر درخشش سینماییاش به یاد آورد، که بعدتر به یکی از بازیگران برجسته و تأثیرگذار ایران تبدیل شد.
منبع: فیلم نیوز
منبع: faradeed-213231