تجاوز مرد راننده به زن جوان در جاده جاجرود!
زنی که مدعی است از سوی یک راننده ربوده شده و آزار و اذیت شده است، در حالی در دادگاه درخواست اشد مجازات برای متهم کرد که متهم ادعا میکند این زن دروغ گفته است.
به گزارش شرق، این زن در اظهارات اولیهاش نزد پلیس گفت: من پسرم را به مدرسه بردم. هنوز بیماری کرونا شدت نگرفته بود و مدارس باز بود. پسرم را به مدرسه رساندم و به سمت خانه میآمدم که راننده یک پراید مقابل پایم ترمز کرد. من سوار ماشین شدم و او سر صحبت را باز کرد. بعد که دید تحویلش نگرفتم، درها را قفل کرد و بعد به سمت جاجرود رفت و در آنجا من را آزار و اذیت کرد.
من شماره پلاک این ماشین را برداشتهام. با استعلام شماره پلاک و شناسایی راننده آن، مرد جوان بازداشت شد. او همه چیز را انکار کرد و گفت زن شاکی دروغ میگوید. من هیچ کاری نکردم و اتهام را قبول ندارم. وقتی متهم در برابر قضات شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت، بار دیگر همه چیز را انکار کرد و گفت: این زن خودش سوار ماشین شد. به من گفت مطلقه است و مدتهاست که تنهاست و دوست دارد با کسی صحبت کند. بعد سر صحبت را با من باز کرد و گفت پسرش مدرسه است و چند ساعتی وقت دارد و میتوانیم با هم به گردش برویم. ما با هم به جاجرود رفتیم و این زن با رضایت خودش و البته به پیشنهاد خودش با من رابطه برقرار کرد. با تکمیل تحقیقات و درحالیکه متهم با قرار وثیقه آزاد شده بود، پرونده در وقت تعیینشده رسیدگی شد.
زن جوان یک بار دیگر در جایگاه قرار گرفت. او این بار ادعا کرد متهم او را دزدیده است. شاکی گفت: زمانی که من شکایت کردم، نمیدانستم کاری که متهم با من کرد، آدمربایی است. او من را سوار ماشین کرد و بعد درها را قفل و حرکت کرد. در راه برای اینکه بتوانم فرار کنم، تلاش کردم؛ اما موفق نشدم. متهم من را به سمت جاجرود برد و در آنجا من را آزار و اذیت کرد، بعد رهایم کرد. من خودم را به خانه رساندم و چند روزی حالم خیلی بد بود و اصلا نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. مدام گریه میکردم تا اینکه به پیشنهاد یکی از دوستانم تصمیم گرفتم شکایت کنم. این گفتهها در حالی بود که پزشکی قانونی نتوانسته بود آثاری از تعرض به این زن را تأیید کند و علت آن را دیر مراجعهکردن زن شاکی عنوان کرده بود. وقتی زن شاکی ادعاهایش را علیه متهم مطرح کرد، مرد جوان در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: من هیچ گونه آدمربایی یا تعرضی انجام ندادم. این زن خودش به من پیشنهاد داد چند ساعتی با هم باشیم و بعد هم خودش درخواست رابطه از من کرد. همه چیز هم خیلی خوب بود و من خودم او را به خانهاش رساندم؛ اما نمیدانم حالا چرا چنین ادعایی را مطرح کرده است و حدس میزنم قصد اخاذی از من را دارد؛ چون میداند من دختری را دوست دارم و اگر این زن من را رها نکند و دختر مورد علاقهام متوجه شود چه اتفاقی افتاده است، من را ترک میکند. او قصد دارد به این طریق از من پول بگیرد.
این گفتههای متهم باعث خشم زن شاکی شد و گفت: این مرد من را آزار و اذیت کرده و حالا هم میخواهد آبرویم را ببرد. من به خاطر آبرویی که از من برده است، نیز شکایت دارم. بعد از گفتههای این زن قضات از متهم خواستند تا یک بار دیگر در جایگاه قرار بگیرد و آخرین دفاعیاتش را مطرح کند. او باز هم ادعا کرد زن جوان قصد اخاذی از او را دارد و، چون بعد از رابطه دیگر جواب تلفن او را نداده است، زن جوان عصبانی شده و میخواهد از او پول بگیرد. با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
من شماره پلاک این ماشین را برداشتهام. با استعلام شماره پلاک و شناسایی راننده آن، مرد جوان بازداشت شد. او همه چیز را انکار کرد و گفت زن شاکی دروغ میگوید. من هیچ کاری نکردم و اتهام را قبول ندارم. وقتی متهم در برابر قضات شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت، بار دیگر همه چیز را انکار کرد و گفت: این زن خودش سوار ماشین شد. به من گفت مطلقه است و مدتهاست که تنهاست و دوست دارد با کسی صحبت کند. بعد سر صحبت را با من باز کرد و گفت پسرش مدرسه است و چند ساعتی وقت دارد و میتوانیم با هم به گردش برویم. ما با هم به جاجرود رفتیم و این زن با رضایت خودش و البته به پیشنهاد خودش با من رابطه برقرار کرد. با تکمیل تحقیقات و درحالیکه متهم با قرار وثیقه آزاد شده بود، پرونده در وقت تعیینشده رسیدگی شد.
زن جوان یک بار دیگر در جایگاه قرار گرفت. او این بار ادعا کرد متهم او را دزدیده است. شاکی گفت: زمانی که من شکایت کردم، نمیدانستم کاری که متهم با من کرد، آدمربایی است. او من را سوار ماشین کرد و بعد درها را قفل و حرکت کرد. در راه برای اینکه بتوانم فرار کنم، تلاش کردم؛ اما موفق نشدم. متهم من را به سمت جاجرود برد و در آنجا من را آزار و اذیت کرد، بعد رهایم کرد. من خودم را به خانه رساندم و چند روزی حالم خیلی بد بود و اصلا نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. مدام گریه میکردم تا اینکه به پیشنهاد یکی از دوستانم تصمیم گرفتم شکایت کنم. این گفتهها در حالی بود که پزشکی قانونی نتوانسته بود آثاری از تعرض به این زن را تأیید کند و علت آن را دیر مراجعهکردن زن شاکی عنوان کرده بود. وقتی زن شاکی ادعاهایش را علیه متهم مطرح کرد، مرد جوان در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: من هیچ گونه آدمربایی یا تعرضی انجام ندادم. این زن خودش به من پیشنهاد داد چند ساعتی با هم باشیم و بعد هم خودش درخواست رابطه از من کرد. همه چیز هم خیلی خوب بود و من خودم او را به خانهاش رساندم؛ اما نمیدانم حالا چرا چنین ادعایی را مطرح کرده است و حدس میزنم قصد اخاذی از من را دارد؛ چون میداند من دختری را دوست دارم و اگر این زن من را رها نکند و دختر مورد علاقهام متوجه شود چه اتفاقی افتاده است، من را ترک میکند. او قصد دارد به این طریق از من پول بگیرد.
این گفتههای متهم باعث خشم زن شاکی شد و گفت: این مرد من را آزار و اذیت کرده و حالا هم میخواهد آبرویم را ببرد. من به خاطر آبرویی که از من برده است، نیز شکایت دارم. بعد از گفتههای این زن قضات از متهم خواستند تا یک بار دیگر در جایگاه قرار بگیرد و آخرین دفاعیاتش را مطرح کند. او باز هم ادعا کرد زن جوان قصد اخاذی از او را دارد و، چون بعد از رابطه دیگر جواب تلفن او را نداده است، زن جوان عصبانی شده و میخواهد از او پول بگیرد. با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.