یادداشت: چرا سریال بریکینگ بد با هر بار تماشا جذابتر میشود؟
من به عنوان یک مخاطب شیفته «Breaking Bad» سالها معتقد بودم که این سریالی است که در آن شخصیت اصلی (یک معلم شیمی که تبدیل به یک سلطان مواد مخدر میشود) داستانی درباره گذار از قربانی بودن به نقش یک درنده است. اما چیزی که الان دیدم داستانی پیچیدهتر و از نظر احساسی شدیدتر بود. سازندگان بریکینگ بد تقریباً در هر صحنهای که قبلاً متوجه آن نشده بودم بذرهای شک کاشتند، و اکنون آنها در بازگشت دوباره به سریال در برابر چشمان من منفجر شدند.
جالب اینجاست که خود وینس گیلیگان، خالق سریال، اعتراف کرد که پایان «بهتره با سال تماس بگیری» در سال 2022 نوعی خداحافظی او با دنیای «بریکینگ بد» بود. از این منظر، هر دیدار مجدد با والتر و جسی اهمیت ویژهای پیدا میکند، بهویژه در زمینه صحنههای پایانی آنها و آنچه که داستان بعداً در «ال کامینو» اضافه کرد. اینجاست که باید گفت سریال بریکینگ بد با هر بار تماشا جذابتر میشود.
جزئیات در برکینگ بد، یک کُل عالی ایجاد میکنند!
در مواجه دوباره با سریال برکینگ بد، من به عنوان مخاطب با تماشای هر قسمت، متوجه میشدم که چگونه سریال با حس اخلاقی ما نسبت به قهرمان داستان بازی میکند. باید توجه داشت که شخصیتهای اصلی «برکینگ بد» بهعنوان بد یا خوب معرفی نمیشوند - اما چرا؟ چون آنها پر از تضاد هستند. برای مثال والت که در ابتدا ناامید به نظر میرسد و برای خانوادهاش میجنگد، بعد از عبور چند اپیزود ابتدایی، رفته رفته معلوم میشود شخصیتی با انگیزههای عمیقتر است. در واقع تبدیل شدن او به هایزنبرگ فقط ماسکی نیست که او بر چهره میگذارد، بلکه راهی برای رها کردن جنبههای تاریک شخصیت اوست.
اکنون در نگاهی به گذشته، متوجه میشوم که شخصیت والتر به عنوان عنصر درگیرکننده داستان، نه تنها شخصیتهای دیگر، بلکه خود بینندگان را نیز میتوانست دستکاری کند. بدیهی است که انگیزه او برای شرارت، به ویژه در فصول میانی، دیگر انگیزه محافظت از خانوادهاش نبود. این یعنی هر دروغی که او به اسکایلر (آنا گان) میگفت، نمودی از نیاز عمیق والتر وایت به کنترل بود. بنابراین یکی از عناصر مهم سریال رابطه والتر و جسی (آرون پل) بود که تقریباً یک رابطه پدر و پسری بود، اما همین ارتباط نیز آلوده به زهر قدرت و خشونت بود.
پایانی که باز میماند
بازگشت به «برکینگ بد» برای هر مخاطبی، آن هم پس از یک دهه، تجربه غیرمنتظره و با طراوتی خواهد بود. اما چرا؟ چون با تماشای دوباره سریال، نه تنها به یاد خواهید آورد که چرا بار اول اینقدر درگیر این سریال و شخصیتهای آن بودید، بلکه لایهها و ظرافتهایی را که قبلاً از دست داده بودید، نیز قابل کشف است.
این حرف یعنی آنچه در ابتدا داستانی ساده در مورد افول اخلاقی یک مرد به نظر میرسید، اکنون برای خود من به عنوان تحلیلی پیچیده از ضعفها، جاه طلبیها و خودفریبی انسانی به نظر میرسد. «بریکینگ بد» ثابت میکند که داستانهای خوب فقط در طول زمان است که عمق پیدا میکنند، و شما را تشویق میکنند که دوباره به آنها بازگردید، با دیدگاهی جدید و حساسیت بیشتر به جزئیات.
آیا میتوانم در ده سال آینده حتی نکات بیشتری از این داستان را کشف کنم؟ شاید. این قدرت یک اثر واقعاً استادانه است که همیشه بیش از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد در آن وجود دارد.
منبع: ویجیاتو
منبع: faradeed-211478