اهرام ناشناختۀ مصر باستان؛ از «مکان ظهور آمنمحات» تا «هزارتوی افسانهای»
فرادید| در دوره پادشاهی میانه (حدود ۲۰۴۰ تا ۱۷۸۲ پیش از میلاد)، مصر پس از یک دوره ضعف و آشوب دوباره به یک امپراتوری قدرتمند تبدیل شده بود. با این حال، این دوره از تاریخ باستانی مصر هنوز در مقایسه با پادشاهی قدیم و جدید، به ویژه در زمینه معماری، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. پادشاهی قدیم اهرام بزرگ سنگی را داشت و پادشاهی جدید معابد عظیم خود را؛ اما پادشاهی میانه چه داشت؟
به گزارش فرادید؛ واقعیت این است که چندین تن از فراعنۀ پادشاهی میانه، هنر ساخت اهرام را احیا کردند، اما به دلیل استفاده از روشهای متفاوت ساختوساز، اهرام آنها نتوانستند در برابر گذر زمان مقاومت کنند و به مرور زمان به ویرانههایی تبدیل شدند که کمتر مورد توجه قرار میگیرند. با این حال، این مقبرههای بزرگ از خیلی جهات نوآورانه و با اهمیت بودند.
تأسیس پادشاهی میانه
سقوط پادشاهی قدیم به طور ناگهانی رخ نداد، بلکه نتیجه یک فرآیند طولانی بود. در ابتدا قدرت مرکزی مصر که در ممفیس مستقر بود، به تدریج تضعیف شد تا اینکه سلسلههای رقیب در شهر هرکلوپولیس در فیوم و شهر تبس در مصر علیا شکل گرفتند. در دوره فترت اول (۲۱۸۰ تا ۲۰۴۰ پیش از میلاد) قدرت در مصر حالتی غیرمتمرکز و پراکنده به خود گرفته بود.
اولین فرمانروای پادشاهی میانه، منتوحتپ دوم (حکومت در حدود ۲۰۶۱ تا ۲۰۱۰ پیش از میلاد) از سلسله یازدهم در تبس، با یک کارزار نظامی مصر را به زور دوباره متحد کرد. منتوحتپ دوم از همان شهر تبس بر مصر حکومت کرد، اما اولین شاه سلسله دوازدهم، آمنمحات اول (حکومت حدود ۱۹۹۱ تا ۱۹۶۲ پیش از میلاد)، تصمیم گرفت پایتخت را تغییر دهد.
بقایای هرم سنوسرت اول
همه اهرام مصری بخشی از مجتمعهای بزرگتر بودند. هرم به عنوان نقطه مرکزی قرار داشت که معمولاً جسد شاه در آن دفن میشد، اما بخشی از یک مجتمع بزرگتر بود که توسط یک دیوار محصور شده بود. در داخل این دیوار، معابدی برای اجرای مراسم مذهبی فرعونِ خدایی شده و حیاطهایی برای برگزاری جشنوارههای آیینی وجود داشت.
مجتمع هرمی سنوسرت اول شامل نه هرم کوچکتر برای ملکههایش و یک "هرم اقماری" بود. هرمهای اقماری، که نسخههای کوچکتری از هرم اصلی بودند، در پادشاهی قدیم رایج بودند و اعتقاد بر این بود که محل سکونت "کا" یا روح شاه متوفی هستند. هرم اقماری سنوسرت اول آخرین هرم اقماری بود که در مصر ساخته شد و تنها هرم اقماری شناخته شده از پادشاهی میانه است.
هرم اصلی، هرم اقماری و ورودی معبد توسط یک دیوار خشتی محصور شده بودند. یک دیوار خشتی دیگر هرمهای ملکهها را همراه با یک محوطه داخلی محصور میکرد و نوعی محوطه درون محوطه ایجاد میکرد.
جانشین سنوسرت اول، آمنمحات دوم (حکومت حدود ۱۹۲۹ تا ۱۸۹۵ پیش از میلاد) بود. او هرم خود را در نزدیکی روستای دهشور در مصر سفلی ساخت. این اقدام هرم او را به اهرام پادشاهی قدیم نزدیکتر کرد، اما این هرم نتوانست در برابر گذر زمان مقاومت کند. بقایای اندکی از این هرم باقی مانده و هنوز به طور کامل از بین نرفته است؛ این هرم احتمالاً پایهای به طول حدود 19 متر داشت. یک گذرگاه شیبدار به چیزی که احتمالاً اتاق دفن است منتهی میشود و یک چاه عمودی به آن متصل است، اما همه اینها اکنون زیر آب قرار دارند.
تغییر در روشهای ساختوساز
سنوسرت دوم (حکومت حدود ۱۸۹۷-۱۸۷۸ پیش از میلاد) دو تغییر مهم در هرم خود ایجاد کرد. اولین تغییر، جابهجایی هرم به منطقه فیوم و نزدیکتر به لیشت بود. دومین تغییر، ساخت هرم با یک هسته کامل از خشت خام بود. تغییر اول دائمی نبود، زیرا فرمانروایان بعدی بین فیوم و دلتای نیل جابهجا میشدند، اما نوآوری دوم دائمی بود. تمام اهرام بعدی پادشاهی میانه نیز با هستههای خشتی ساخته شدند. هرم سنوسرت دوم از نظر اندازه مشابه اهرام قبلی پادشاهی میانه بود و پایهای به طول 106 متر و ارتفاع 48 متر داشت.
بقایای اولین هرم آمنمحات سوم
آمنمحات سوم هرم بعدی خود را در فیوم و نزدیک هاواره ساخت. این هرم که «آمنمحات زنده است» نام داشت، ارتفاعی برابر با 57 متر، پایهای به طول 104 متر و زاویهای ۴۸ درجه داشت. این هرم از نظر اندازه به اندازه هرم دهشور چشمگیر نبود، اما آنچه در اندازه کم داشت، با اهمیت تاریخی مجموعه حیاط آن جبران شد.
معبد تشییع جنازه در محوطه هرم آمنمحات سوم بزرگ و پیچیده بود و در دو طبقه ساخته شده بود. این معبد چنان شگفتانگیز بود که تاریخنگار یونانی هرودوت در قرن پنجم پیش از میلاد و جغرافیدان یونانی استرابو در قرن اول پس از میلاد از آن بازدید کردند و درباره آن نوشتند. نویسندگان کلاسیک این مجموعه را با هزارتوی افسانهای شاه مینوس مقایسه کردند که طبق اسطوره، کودکان را برای خورده شدن توسط هیولای مینوتور به آنجا میفرستاد. هرودوت نوشت:
«اهرام نیز سازههای شگفتانگیزی هستند و هر یک از آنها برابر با بسیاری از بلندپروازانهترین آثار یونان است؛ اما "هزارتو" از همه آنها برتر است. این مجموعه دوازده حیاط مسقف دارد (شش حیاط در یک ردیف به سمت شمال و شش حیاط به سمت جنوب) که دقیقاً در مقابل دروازههای یکدیگر قرار دارند و دیواری پیوسته کل مجموعه را محصور کرده است. داخل ساختمان دو طبقه است و شامل سه هزار اتاق است که نیمی از آنها زیر زمین و نیمی دیگر مستقیماً بالای آنها قرار دارند.»
بقایای دومین هرم آمنمحات سوم که معبد ساخته شده در اطراف آن، طبق نقلهای تاریخی یک هزارتوی پیچیده بوده است
سازندگان اهرام پادشاهی میانه
در مقایسه با اهرام پادشاهی قدیم، اهرام پادشاهی میانه کوچکتر بودند. هستههای ساخته شده از خشت نیز باعث شدند که این اهرام دوام کمتری داشته باشند، اما این به معنای کماهمیت بودن آنها از نظر معماری نیست. مهندسان پادشاهی میانه اهرام خود را برای شرایط موجود طراحی میکردند و برای تکمیل این پروژهها نیروی کار زیادی لازم بود.
اگرچه اهرام پادشاهی قدیم نیز بعدها به دلیل استفاده مجدد از پوششهای سنگی برای ساخت قسمتهایی از مصر قرون وسطی آسیب دیدند، اما هستههای سنگی آنها دوام آنها را تضمین کردند. این امر در مورد اهرام پادشاهی میانه صدق نمیکرد. استفاده از هستههای خشتی نشاندهنده این است که فرمانروایان پادشاهی میانه منابع کافی برای ساخت سازههای تماماً سنگی نداشتند.
هرچندکه اهرام پادشاهی میانه به شکوه اهرام پادشاهی قدیم نمیرسیدند، اما ساخت آنها همچنان به نیروی کار قابل توجهی نیاز داشت. بر اساس شواهد باستانشناسی، تخمین زده میشود که به طور متوسط ۴,۷۷۰ کارگر در دوران پادشاهی میانه برای ساخت اهرام به کار گرفته میشدند. بیشتر این کارگران تحت یک سیستم کار اجباری به نام «کوروه» به خدمت گرفته میشدند.
کارگران شامل حدود ۱۵۰۰ نفر مسئول حمل خشت بودند که خطرناکترین شغل را داشتند. این افراد خشتها را بر روی سورتمههایی قرار میدادند که توسط چندین نفر کشیده میشد. آب به عنوان روانکننده برای سورتمه استفاده میشد تا آن را از طریق یک رمپ خاکی به بالا کشیده و بلوکها را در جای خود قرار دهند. کارگران ماهر شامل آجرسازان، سنگتراشان، ملوانان و مهندسان بودند. همچنین تخمین زده میشود که حدود ۱۵۰۰ کارگر کمکی نیز در نیروی کار ساخت اهرام حضور داشتند. این کارگران شامل مجسمهسازان و نقاشان، همچنین آشپزها، نانوایان، بافندگان و آبآوران بودند.
منبع: faradeed-210806