درد مشکلات را با گوشت و استخوان چشیدهایم اما اکنون نوبت حفظ ایران به هر قیمت است
«از این چرخه تحمیلی خارج شویم» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم جعفر گلابی است که در آن آمده: ادامه وضع کنونی که تعلیق دارد و اسراییل با همراهی همراهان و حامیان و عدهای از فارسی زبانان در استمرارش کوشش میکنند واقعا به مصلحت کشور نیست و حاکمیت باید طرحی در اندازد و خروج از این حالت را رقم بزند. هر چند ملت ایران به هیچوجه قابل مقایسه به مهاجران ساکن شده در اسراییل نیستند ولی دولت نژادپرست و کینهتوزشان تلاش دارد نگرانی گسترده حاصله از وعده حمله ایران پس از ترور آقای اسماعیل هنیه که در میان مردم ما هم به وجود آمد و هر روز انواع تهدید و تحلیلها را منتشر میکنند که فلان نقطه یا بهمان نقطه ایران را میزنیم.
متاسفانه مسوولان ما هم جز تهدید متقابل با مردم سخن نمیگویند و حداقل اوضاع را روشنتر نمیکنند. نهتنها سخن گفتن با مردم ضروری است بلکه انتظار میرود ابتکاری صورت بگیرد. گیریم که رژیم جنایتکار دیوانگی کند و به ایران عزیز جسارت نماید پس از آن باز هم باید همگان منتظر پاسخ ایران باشند و بعد پاسخ تلآویو و... عقلانیت حتی برای آن رژیم سفاک حکم میکند که این چرخه در جایی متوقف شود و حداقل اوضاع به قبل از 7 اکتبر بازگردد. چنانچه ایران بتواند به هر طربق خصوصا از طرق دیپلماتیک به این وضع خاتمه بدهد پیروزی قابل ملاحظهای به دست آورده است.
اسراییل باید از تهدید و احتمال جسارت خود دست بردارد و با مشکلات بنیادی خود دست و پنجه نرم کند. چنین چیزی امکانپذیر است خصوصا اگر سطح تنشها از طریق یک ابتکار عمل سیاسی پایین بیایند و مردم فلسطین و لبنان از خسارتهای بیشتر در امان بمانند. کاملا قابل رویت است که جماعتهای تبهکار و خشونت طلب و ضدمردمی جهانخواهان حفظ وضع موجود و افزایش هر چه بیشتر درگیریها هستند، درست در مقابل صلحطلبان و خیرخواهان جهان هستند که برای توقف کشتارها ثانیه شماری میکنند و حفظ جانی و لبخند کودکی را بر همه معادلات جهانی ترجیح میدهند.
جمهوری اسلامی میتواند از هر ابتکار آرامبخشی استقبال کند. درست است که خویشتنداری پیشین برای عدم پاسخگویی به اسراییل پس از ترور اسماعیل هنیه با رندی حامیان تلآویو و سوءاستفاده اسراییل مواجه شد و جنایتها بیشتر شدند ولی ایران روی این موضع به خوبی کار و تبلیغ نکرد. آن خویشتنداری میتوانست دائمی شود اگر جهان صلحخواه را همراه خود میکردیم. یکی از راههای مخدوش کردن تصور پیروزی مطلق نتانیاهو در ایران و توسط ایران دوستان انجام شدنی است. اگر این عنود نژادپرست به خوبی تفهیم شود که ایرانیان با همه مشکلات و نواقص و اختلافات در دفاع قاطع و همگانی و بیانتهای خود از کشور مصمم هستند یکی از بزرگترین جبهههای دفاعی تاریخ برپا میشود و میتوان از هر جسارتی آسوده شد. تا همین جا هم مردم ما اراده دفاع از میهن را نشان دادهاند، ولی کافی نیست. باید با همراهی مردم بر استحکام داخلی افزود، چه کسی بهتر از مردم ایران که از جانب حکومت امتیار بگیرند و کرامت ببینند؟
تعجب افزونتر از دانشمندان و عالمان و نخبگان و فرزانگان ایران دوست است که انواع نشستها راجع به عظمت فرهنگ ایران را برگزار میکنند ولی دفع خطر از مهد این فرهنگ را به فریاد تبدیل نمیکنند. مثل همیشه و با وجود همه مشکلات و نارضایتیها ظرفیت وطندوستی ملت ایران بسیار بالاست و با خیانت کینهتوزان و گدایان قدرت آسیب نمیبیند. اگر همه شریفان و پاکدلان و بزرگمنشان و آیندهاندیشان گرد هم آیند و روی ایران و حفظ حریم مقدسش تشریک مساعی کنند راه نجات دائمی پدید میآید و آرامش و آسودگی زمینه رشد و پیشرفت و امنیت و رفع خودمحوریها را فراهم میکند. اکنون ایران نیازمند ما و ما بیش از همیشه نیازمند ایرانیم. متاسفانه مثل همیشه تاریخ بهانه برای عدم انجام وظیفه میهنی فراهم است که البته رانتخواران و آقازادگان و خودمحوران و تمامیتخواهان در آن مقصرند.
تا بگویی ایران در خطر است لیستی از ظلمها و کاستیها و ناکارآمدیها و تصمیمهای غلط را جلویت میگذارند و اعتراض میکنند ولی این معنا همیشه بوده و کم و بیش همیشه خواهد بود. ما بهتر بر مشکلات موجود واقف و دردش را با گوشت و استخوان چشیدهایم، اما اکنون نوبت حفظ ایران و عدم خسارت به او به هر قیمت است.
منبع: etemadonline-678821