جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > ۳۰ قسمت برتر سریال «سیمپسون‌ها»

۳۰ قسمت برتر سریال «سیمپسون‌ها»

این لیست ۳۰ قسمت برتر «سیمپسون‌ها» را برای کسانی که می‌خواهند بهترین‌های سریال را تماشا کنند را معرفی می‌کند تا دریچه‌ای را به سوی بهترین‌های این انیمیشن سریالی برای مشتاقان باز کنیم.

این لیست ۳۰ قسمت برتر «سیمپسون‌ها» را برای کسانی که می‌خواهند بهترین‌های سریال را تماشا کنند را معرفی می‌کند تا دریچه‌ای را به سوی بهترین‌های این انیمیشن سریالی برای مشتاقان باز کنیم.

30- خانه درختی وحشت ۲۶ (Treehouse of Horror XXXI)

فصل ۳۲، قسمت ۴

بعد از اینکه بارت دوستان خود را ترغیب می‌کند تا تولد قلدر مدرسه یعنی نلسون را تحریم کنند، خود او مجبور می‌شود در تولد او شرکت کند و به صورت اتفاقی تبدیل به دوست صمیمی نلسون می‌شود! ما در این قسمت در شخصیت نلسون عمیق‌تر می‌شویم و همچنین رابطه بارت و نلسون مورد مطالعه قرار می‌گیرد؛ به‌خصوص که نلسون بیش از حد با بارت احساس نزدیکی می‌کند.

۲۸- پشت خنده‌ها (Behind the Laughter)

فصل ۱۱، قسمت ۲۲

با اینکه خانواده سیمپسون‌ها هیچوقت پیر نمی‌شوند و نزدیک به چندین دهه است که بارت ده ساله مانده، ولی در این قسمت به صورت استثنا بزرگ شدن بارت را می‌بینیم. این قسمت در واقع تقلیدی از فیلم «پسرانگی» ساخته‌ی ریچارد لینکلتر است که در آ« مخاطبان بالاخره آینده‌ی بارت را می‌بینند و برای همین این قسمت جزو خاص‌ترین و بهترین قسمت‌های «سیمپسون‌ها» است.

۲۶- طوفان ند (Hurricane Neddy)

فصل ۸ قسمت ۸

یکی از بهترین قسمت‌های «سیمپسون‌ها» در واقع این قسمت با محوریت رومانتیک است. اینکه روابط احساسی در سریال به صورت مداوم ادامه پیدا کنند اتفاق نمی‌افتد؛ ولی این قسمت که شکل‌گیری رابطه اسکینر و ادنا را نشان می‌دهد، چینشی است که تا قسمت‌های بعدی نیز ادامه می‌یابد. البته درست است که دانش‌آموزها آن‌ها را در شرایطی نامناسب در میان کلاس دیدند و نزدیک بود که هر دو شغل خود را از دست بدهند؛ ولی در نهایت ما شاهد رابطه‌ی دل‌نشینی بودیم که این قسمت را جزو برترین قسمت‌های سریال کرده است.

۲۴- بارت پس از تاریکی (Bart After Dark)

فصل ۸، قسمت ۵

این قسمت متضادترین شخصیت‌های سریال را کنار هم قرار می‌دهد و نتایج فاجعه‌بار آن را به تصویر می‌کشد: اسکینر و دانش‌آموز‌ها که داخل مدرسه بخاطر برف زیاد گیر افتادند و هومر و ند که سعی می‌کنند با وجود طوفان به مدرسه برسند. تماشای قدرت‌نمایی بین معلم‌ها و دانش‌آموزها و همچنین تناقض‌های بین دو همسایه‌ که نمی‌توانند با یکدیگر کنار بیایند ولی باید در کنار هم بمانند، این قسمت را پر از لحظه‌های کمدی موقعیت عالی کرده است.

۲۲- یک ماهی به نام سلما (A Fish Called Selma)

فصل ۷ قسمت ۱۹

برملا شدن اعضای خانواده‌ای که قبلا در داستان نبودند معمولا در سریال‌ها زیاد اتفاق می‌افتند؛ ولی «سیمپسون‌ها» به بهترین شکل ممکن این موضوع را انجام داده است. هومر با برادرش هرب ملاقات می‌کند که از او درخواست می‌کند که یک خودرو برای مردم عادی طراحی کند. خودرویی که هومر طراحی می‌کند که در عین حالی که بسیار بلندپرواز بود، به شدت خطرناک هم بود! این قسمت تعدادی از دیالوگ های ماندگار سیمپسون ها را هم دارد؛ تا حدی که حتی خودرویی که هومر در سریال می‌سازد را در دنیای واقعی ساختند!

۲۰- هومر در فضا (Deep Space Homer)

فصل ۵ قسمت ۱۵

این قسمت به نظر شبیه یکی از قسمت‌های مسخره‌ی «سیمپسون‌ها» می‌آید؛ ولی عمقی که این قسمت در آن به تحلیل موضوعات مهم می‌پردازد باعث شده که جزو بهترین قسمت‌های «سیمپسون‌ها» بشود. بارت روح خود را می‌فروشد تا کمی پول خرد به دست بیاورد؛ ولی بعد از مدتی می‌فهمد که مبحث روح آن‌قدرها هم که فکر می‌کرد دم دستی نیست و تاثیرات مهمی در زندگی او گذاشته است. این قسمت به انتقاد از آدم‌هایی که حقیقت خود را برای پول می‌فروشند می‌پردازد.

۱۸- دیدلی دوباره تنها شده (Alone Again Naturadiddly)

فصل ۱۱ قسمت ۱۴

هومر عضو یک فرقه‌ی قدیمی به نام استون‌کاترز می‌شود؛ اما پس از یک اتفاق، فرقه او را رد می‌کند؛ ولی در نهایت می‌فهمند که هومر پیامبر آن‌ها بوده است! برای همین آن‌ها تصمیم می‌گیرند یک فرقه‌ی کاملا جدید درست کنند تا مطمئن بشوند که هومر را راه نمی‌دهند. اگر داستان این قسمت به نظر خنده‌دار می‌آید، پس حتما به تماشای آن بنشینید که این قسمت یکی از بهترین قسمت‌های «سیمپسون‌ها» است.

۱۶- دو خودرو در هر گاراژ و سه چشم بر هر ماهی (Two Cars in Every Garage and Three eyes on every Fish)

فصل ۲ قسمت ۴

عشق جوانان بسیار معصومانه ولی سخت است و عشق یک‌طرفه از همه لحاظ افتضاح است. متاسفانه رالف ویگوم، محبت لیزا را به اشتباه به عنوان عشق برداشت می‌کند و تمام تلاش خود را می‌کند تا با او وارد رابطه بشود. لیزا تا مدتی با او همراه می‌شود؛ تا نهایت در یک برنامه‌ی زنده تلویزیونی او را رد می‌کند (که شاید بدترین شکل از رد شدن باشد). این قسمت در واقع آموزشی است که در یک رابطه عاشقانه، از چه کارهایی باید دوری کنیم.

۱۴- بیست و دو فیلم کوتاه در مورد اسپرینگفیلد (Short films about Springfield)

فصل ۷ قسمت ۲۱

این قسمت هالووینی سال ۱۹۹۵ یک ادای دین به فیلم «کابوس خیابان الم» و «ساعت گرگ و میش» است که در آن برای اولین بار از انیمیشن ۳D در سریال استفاده کردند. این قسمت علاوه بر اینکه داستان خوبی دارد، از نظر بصری خاص و به‌یادماندنی است.

۱۲- جوری که بودیم (The Way We Was)

فصل ۲ قسمت ۱۲

آقای برنز چند سگ را می‌دزدد تا از پوست آن‌ها کت و شلوار درست کند و بچه‌های خانواده سیمپسون‌ها سعی می‌کنند آن‌ها را نجات بدهند. این قسمت در واقع ادای دینی به فیلم «صد و یک سگ خالدار» است که بخاطر موسیقی «کت من رو ببین» به شهرت زیادی رسیده است.

۱۰- تنگه وحشت (Cape Feare)

فصل ۵ قسمت ۲

لیزا معمولا در مدرسه دچار مشکل می‌شود. او زیادی باهوش است و کلاس معمولا او را دست می‌اندازد و معلم‌ها نیز به کنجکاوی و برتری او اهمیتی نمی‌دهند؛ تا زمانی که یک معلم جایگزین به صورت موقت وارد مدرسه می‌شود و لیزا شانسی پیدا می‌کند تا بالاخره استعداد خود را شکوفا کند. در طول قسمت با اینکه برای مدتی محدود رابطه این دو نفر را می‌بینیم، در نهایت لیزا تشویقی که تمام عمر نیاز داشته را می‌گیرد و معلم جانشین برای او نامه‌ای می‌گذارد که در آن نوشته شده “تو لیزا سیمپسون هستی.” و همین یه جمله آینده درخشان لیزا را تضمین می‌کند.

۸- مو آتشین (Flaming Moe)

فصل ۳ قسمت ۱۰

وقتی هومر به یک فضایی برخورد می‌کند، شخصیت‌های سریال «فایل‌های اکس» به اسپرینگفیلد می‌آیند تا تحقیق کنند. آن‌ها حرف هومر را باور نمی‌کنند؛ ولی هومر بر روی باور خود پافشاری می‌کند. در نهایت می‌فهمد فضایی که دیده همان آقای برنز بوده که بخاطر مصرف دارو در حالت عادی قرار نداشته است. این قسمت ترکیب جذابی از سریال «‌فایل‌های اکس» و «سیمپسون‌ها» است که به بهترین شکل سریال اصلی را به سخره می‌گیرد.

۶- با مگی سه نفر می‌شوند (And Maggie makes Three)

فصل ۶ قسمت ۱۳

این قسمت از «خانه درختی» جزو بهترین قسمت‌های «سیمپسون‌ها» است که هم احساسات دارد، هم کمدی و هم خلاقیت. هومر روح خود را برای یک دونات می‌فروشد ولی بخاطر مارج آن را پس می‌گیرد. اشاره‌هایی به سریال «ساعت گرگ و میش» داستان آن را جالب‌تر از دیگر قسمت‌ها می‌کند و آقای برنز در هیبت دراکولا در این قسمت ظاهر می‌شود که خود اتفاقی بسیار خنده‌دار است.

۴- کی به آقای برنز شلیک کرد؟ (Who shot Mr. Burns?)

فصل ۶ قسمت ۲۵

هومر تقریبا تمام شغل‌های دنیا را طی این سه دهه امتحان کرده است؛ ولی هیچ‌کدام مثل هدایت یک ماشین برف‌پاک‌کن به‌یادماندنی نبوده است. نکته‌ای که این قسمت را جزو بهترین قسمت‌های «سیمپسون‌ها» می‌کند این است که این تنها شغلی است که هومر در آن مهارت از خود نشان می‌دهد و باعث نابودی چیزی نمی‌شود. در طول قسمت بارنی سعی می‌کند که با او رقابت کند و در نهایت برف‌ها آب می‌شود ولی برای اولین بار در تاریخ سیمپسون‌ها او را موفق می‌بینیم.

۲-مارج در مقابل مونوریل (Marge vs. the Monorail)

فصل ۴ قسمت ۱۲

این قسمت یکی از معروف‌ترین قسمت‌های سریال «سیمپسون‌ها» است. آقای برنز مبلغ زیادی را برای یک مسابقه بیسبال شرط‌بندی کرده است و برای اینکه مطمئن شود که برنده می‌شود، تعداد زیادی از سلبریتی‌های معروف را (که صداپیشگی شخصیت‌هایشان را خودشان بر عهده دارند) دور هم جمع می‌کند تا وارد رقابت بشوند. در نهایت تنها کسی که می‌ماند هومر است و او در نهایت تعجب موفق می‌شود که پیروز بشود. این قسمت بهترین استفاده از صداپیشگی سلبریتی‌ها را دارد و سروصدای زیادی را نیز در زمان خود به پا کرد که در نهایت به مناسبت ۲۵ سالگی این قسمت، یک شبه‌مستند یک ساعته در مورد این قسمت ساختند.

منبع: خبرآنلاین

منبع: faradeed-208818

برچسب ها
نسخه اصل مطلب