(تصاویر) اگر آلمان به بمب اتم میرسید جنگ جهانی دوم چگونه پیش میرفت؟
در اواخر جنگ جهانی دوم ژنرالهای آمریکایی بهاین نتیجه رسیدند که باید برای شکست کامل ژاپن چند صد هزار نفر کشته دهند؛ بنابراین بهسمت بمب هسته ای رفتند تا بهخاطر تاثیر روانی و ویرانی وحشتناک آن دولت ژاپن تسلیم شود. هرچند جالب است بدانید که دانشمندان آلمان نیز در تلاش برای توسعه بمب اتم بودند. اگر هیتلر میتوانست زودتر از آمریکا به بمب اتم دست یابد، قطعا سرنوشت جنگ کاملا متفاوت پیش میرفت.
نتایج و عواقب توسعه بمب اتم توسط آلمان در جنگ جهانی دوم
پژوهشهای تاریخی نشان میدهند که آلمان حتی به توسعه بمب هسته ای خیلی نزدیک شده بود. هرچند هیتلر تصمیم میگیرد دانشمندان فعال در این بخش را به قسمتهای دیگر انتقال دهد تا در توسعه پروژههای ظاهرا مهمتر کمک کنند. تصمیمی که باعث شد آمریکا بهتنهایی در سال ۱۹۴۵ باعث وحشت جهانیان شود.
از زمان پایان جنگ جهانی دوم بسیاری از پژوهشگران از خود پرسیدهاند که اگر آلمان به بمب اتم دست پیدا میکرد، چه اتفاقی رخ میداد. برای پاسخ به این سوال باید یادآور شویم که زمان توسعه بمب اتم میتوانست تاثیر بسیار زیادی در سرنوشت آلمان داشته باشد. به همینخاطر سه سناریوی مختلف را بررسی میکنیم.
دستیابی به بمب اتم بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۱
هیتلر در جنگ جهانی اول تحتتاثیر بمب شیمیایی قرار گرفت و برای مدت یک هفته نابینا شد. به همینخاطر در جنگ جهانی دوم اجازه استفاده از سلاحهای شیمیایی را نداد. بدینترتیب این احتمال وجود داشت که هیتلر در ابتدا چندان تمایلی به استفاده از بمب اتمی نداشته باشد. مخصوصا اینکه بین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۱ آنها پشت سر هم فقط پیروزی را تجربه میکردند.
پس از بمباران اتمی استالینگراد دو طرف در شوک بودند و کسی خبر نداشت که چه آسیب شدیدی بهشهر وارد شده است. ناظران اولیه وارد شده به شهر نیز بهخاطر تشعشعات شدید میمردند. هرچند بررسیهای هواپیماهای جنگی بهخوبی آشکار میساخت که استالینگراد کاملا با خاک یکسان شده و کمتر کسی زنده مانده است. بهنظر میرسد در این مرحله استالین رسما تقاضای صلح میکرد و شکست را میپذیرفت.
بر اساس معاهده امضا شده بین دو کشور نیز بخشهای قابل توجهی از شوروی که شامل مناطق صنعتی و منابع ارزشمند میشدند، در اختیار آلمان نازی قرار میگرفت. پس از این معاهده دیگر شوروی توان بازسازی خود و حمله متقابل به آلمان را نداشت. هیتلر کاملا به اهداف خود دست یافته بود و رایش پیروز جنگ جهانی دوم محسوب میشد.
نقشه مناطق تحت کنترل آلمان در سال ۱۹۴۳
در سال ۱۹۴۴ نیروهای آمریکایی، کانادایی و بریتانیایی نیز قصد داشتند با حمله از ساحل نرماندی جبهه جدیدی را در برابر آلمان بگشایند. در این حالت دیگر آلمان نمیتوانست از بمب اتم در برابر شووری استفاده کند. چراکه کارایی لازم را نداشت. فراموش نکنید که ژاپن جزیزهای کوچک در اقیانوس بود و دو بمب اتم آسیب شدیدی را به این کشور وارد کرد؛ اما وسعت شوروی کار را مشکل میکرد.
اگر آلمان از بمب اتم در برابر شوروی استفاده میکرد، قطعا باعث ایجاد وحشت در طرف مقابل میشد؛ اما نیروهای شوروی تمام تلاش خود را میکردند تا به پیشروی ادامه دهند. مخصوصا اینکه برای سران شوروی و ژنرالهای این کشور جان سربازان سر سوزنی ارزش نداشت و حاضر بودند میلیونها نفر را قربانی رسیدن به اهداف خود کنند. حتی در نبرد استالینگراد نیز افرادی در پشت جبهه حضور داشتند که سربازان روسی را پس از فرار تیرباران میکردند.
در این موقعیت قطعا شوروی به پیشروی خود ادامه میداد. چراکه آلمان منابع کافی برای ساخت تعداد زیادی بمب اتم را در اختیار نداشت و ۲ بمب اتم نیز نمیتوانست تاثیر خیلی زیادی در نتیجه جنگ داشته باشد. مخصوصا اینکه سایر نیروهای متفقین آماده پیشروی در خاک اروپا بودند. در این موقعیت خاص آلمان میتوانست یکی از بمبهای خود را برای انگلستان استفاده کرده و دیگری را برای نرماندی نگه دارد.
البته یک احتمال دیگر نیز وجود داشت که تا حدودی بعید بهنظر میرسد. آن هم اینکه آلمان تصمیم بگیرد فناوری بمب اتم را با ژاپن به اشتراک بگذارد. با توجه به تعداد زیاد متغیرهای موجود در این بخش نمیتوان حدس زد که چه اتفاقی در صحنه اقیانوس آرام رخ میداد؛ اما حداقل ژاپن حضور استعماری خود در شرق آسیا را تثبیت میکرد. آمریکا نیز ممکن بود به سیاست انزواگرایانه خود در دوران بین جنگ جهانی اول و دوم بازگردد.
در هر صورت بمب اتم میتوانست آلمان نازی را از شکست حتمی در جنگ نجات داده و نظم نوینی را بر جهان حاکم کند.
دستیابی به سلاح هسته ای در سال ۱۹۴۵
اگر دانشمندان آلمانی موفق میشدند در سال ۱۹۴۵ به سلاح هسته ای دست یابند، شرایط برای آلمان فوقالعاده بدتر میشد. در واقع رسیدن به بمب اتم در سال ۱۹۴۵ بسیار دیر بود و فقط ممکن بود به تصمیمات جنونآمیز و بینتیجه منجر شود. در سال ۱۹۴۵ ارتش سرخ با قدرتی شگفتانگیز به پایتخت آلمان نزدیک میشد و سایر نیروهای متفقین نیز در حال پیشروی بودند.
آمریکا نمیتوانست توسط آلمان مورد هدف قرار بگیرد؛ زیرا لوفتوافه (نیروی هوایی آلمان) بهشدت تضعیف شده بود و از هواپیماهای مناسب برای چنین عملیاتی بهره نمیبرد. پیشروی شدید ارتش سرخ نیز سبب شده بود که مسکو و مناطق صنعتی شوروی در دسترس نیروی هوایی آلمان نباشند. آلمان صرفا میتوانست از ۲ بمب اتمی خود علیه نیروهای ارتش شوروی در اروپا استفاده کند.
این رویکرد باعث میشد که شوروی تلفات بیشتری را در نتیجه جنگ تحمل کند؛ اما آنها قطعا عزم خود را برای پیشروی بهسمت آلمان جزم میکردند. مخصوصا که افرادی مثل ژنرال ژوکوف برای جان نیروهای خود ارزشی قائل نبودند و فقط دوست داشتند نابودی کامل آلمان را ببینند. همچنین چنین کاری نمیتوانست جلوی پیشروی نیروهای جبهه غرب را بگیرد. در نتیجه آلمان چند ماه دیرتر شکست میخورد.
هرچند اینبار نیروهای متفقین سرشار از کینه بودند و آسیب شدیدی را به رایش سوم وارد میکردند. در این حالت حتی احتمال داشت که دیگر اجازه تشکیل کشوری بهنام آلمان نیز داده نشود و صرفا شاهد تشکیل کشورهای کوچک جدید در اروپا باشیم. رویکردی که قطعا فرانسه نیز از آن دفاع میکرد.
اروپای متحد در اختیار آلمان قرار میگرفت. بریتانیا و آمریکا در یک جبهه قرار میگرفتند و شوروی سعی میکرد با ایدئولوژی کمونیسم نفوذ خود را در کشورهای آسیایی گسترش دهد. گرچه دستیابی دیرهنگام به بمب اتم فقط میتوانست ویرانی هرچه بیشتر و نابودی کامل آلمان را باعث شود.
منبع: خبرآنلاین
منبع: faradeed-208355