(عکس) معرفی گلادیاتورهای معروف روم باستان؛ از بردگی تا داشتن زندگی اشرافی
گلادیاتور (به انگلیسی: Gladiator) که به آن «مرد شمشیر» یا «شمشیر زن» (به انگلیسی: Swordsman) نیز گفته میشود، از واژه گلادیوس (به انگلیسی: Gladius) به معنای «شمشیر» گرفته شدهاست.
یک گلادیاتور، در جمهوری روم و امپراتوری روم، به مبارز مسلحی گفته میشد که به مبارزات و برخوردهای خشونتآمیز با دیگر گلادیاتورها، حیوانات وحشی و همینطور با جنایتکاران محکوم به مرگ میپرداخت. برخی از گلادیاتورهایی که برای شرکت در نبردهای گلادیاتوری داوطلب میشدند، نه فقط حقوق فردی و اجتماعی خویش، بلکه حتی زندگی خود را با ظاهر شدن در صحنهٔ این نبردها در معرض خطر قرار میدادند.
بیشتر گلادیاتورها، اسیران یا بردههایی بودند که رومیها از کشورهایی که با آنها میجنگیدند میآوردند.[۱] بنابراین، آنها خوار و خفیف شمرده میشدند. آنها تحت شرایطی دشوار آموزش میدیدند و از نظر اجتماعی به حاشیه رانده شده، و تحت تبعیض نژادی قرار میگرفتند و محکوم به مرگ بودند.
با این وجود، صرف نظر از خاستگاه شکلگیری این شیوه، گلادیاتورها به مخاطبان خویش، نمونهای از اخلاق رزمی در رم باستان را ارائه میکردند، و نه فقط در زمان انجام نبرد گلادیاتوری، بلکه در حال مرگ نیز مورد ستایش و تحسین مردم قرار داشتند و برایشان الهام بخش بودند. در واقع آنها در فراز و فرود جشن و پایکوبیهای برقرار شده در روم باستان همواره حضور داشتند و ارزش آنها همانند هنرمندانی بود که هنر خویش را در اشیاء گرانبها متجلی میساختند و با وجود رفتار بد و وحشیانهای که با آنان صورت میگرفت، در سراسر قلمرو روم، از آنان تجلیل و پاسداشت به عمل میآمد.
در حالی که آتیلیوس احتمالاً در سراسر امپراتوری روم به طور گسترده شناخته شده نبود – یکی از محققان معتقد است شهرت او در بهترین حالت فقط منطقه ای بوده است و احتمالاً شهرت او در پمپئی در یک لحظه تاریخی مناسب به دست آمده است. در سال 79 پس از میلاد، تنها چند دهه پس از نبردهای آتیلیوس، کوه وزوو فوران کرد و شهر و گرافیتی های آن را دفن کرد و میراث خود را برای قرن ها حفظ کرد.
اسپیکولوس
اسپیکولوس در مدرسه گلادیاتورها در شهر کاپوآ ایتالیا تحصیل کرد، جایی که باید شجاعت های بسیار زیادی از خود نشان داده باشد. در اولین مسابقه آمفی تئاتر خود، او با آپتونتوس، یک گلادیاتور کهنه کار و رومن آزاد که در 16 مبارزه پیروز شده بود، به میدان رفت. در یک مبارزه خیره کننده اسپیکولوس، آپتونتوس را شکست داده و سپس کشت. پیروزی او توجه نرون امپراتور وقت روم را به خود جلب کرد.
نرون که از اسپیکولوس خوشش آمد، هدایایی از جمله یک قصر به او داد. این موضوع گلادیاتور جوان را در موقعیت اجتماعی عجیبی قرار داد: از نظر فنی برده بود، اما در تجملات زندگی می کرد و خدمتکارانی در خدمت داشت.
در سال 68 پس از میلاد، زمانی که نرون با شورش در امپراتوری روبرو شد، از دوستش اسپیکولوس خواست تا او را اعدام کند. اما اسپیکولوس یا پیام را دریافت نکرد یا نپذیرفت و نرون خود جان خود را گرفت. پس از آن، شهروندان رومی که به سلطنت وحشیانه او اعتراض داشتند، شروع به کندن و تخریب مجسمههای امپراتور کردند. به گفته نویسنده پلوتارک، اوباش برای درهم شکستن مجسمه ها از اسپیکولوس نیز استفاده کردند.
کومودوس
امروزه کومودوس را بیشتر به عنوان امپراتور «دیوانه» می شناسند که حکومت فاجعه بار او از سال 180 تا 192 پس از میلاد مسیح بود. پایان دوران طلایی رم (همچنین به عنوان Pax Romana شناخته می شود). پسر مارکوس اورلیوس، کومودوس در سن 16 سالگی با پدرش امپراتور شد. او در سال 180 پس از میلاد، پس از مرگ پدرش به تنهایی قدرت را به دست گرفت.
به گفته مورخ آیلیوس لامپریدیوس، وی فردی ظالم و فاسق بود که حرمسرایی متشکل از 600 پسر و زن جوان داشت و خود را خدا می دانست. او که معتقد بود تناسخ هرکول است، اغلب در اطراف قصر پوست شیری پوشیده، قدم می زد.
جای تعجب نیست که کومودوس نیز خود را یک گلادیاتور معرفی کرد. ظاهراً او 735 بار وارد رینگ شد، اغلب با حیوانات میجنگید، اما گاهی با دیگر گلادیاتورها هم میجنگید. هرودت مورخ نوشته است: کومودوس مهارت خاصی نداشت، اما هیچ جنگجوی رقیب جرات صدمه زدن یا کشتن او را نداشت. زخمی کردن کومودوس راهی مشخص به سوی مرگ وحشتناک بود.
فلاما
گلادیاتور سوری الاصل که در زمان امپراتور هادریان (117 تا 138 بعد از میلاد) به شهرت رسید، بیشتر به خاطر طول عمر حرفهایاش و چهار بار اعطای آزادی و رد کردن آن شهرت دارد. فلاما 34 مسابقه قابل توجه را به پایان رساند، که بیشتر آنها در سیسیل بودند. او آن حرفه طولانی را نه تنها مدیون موفقیتش در آمفی تئاتر، بلکه مرهون رحمت برگزارکنندگان رویداد بود. او حدود 13 مهلت دریافت کرد که در آنها داوران یا در هنگام شکست جان او را نجات دادند یا هر دو رقیب را به عنوان برنده معرفی شدند.
سوابق فلاما نشان میدهد که چقدر گلادیاتورها به رحمت داوران وابسته بودند، داورانی که میتوانستند جان یک گلادیاتور بازنده را نجات دهند یا اجازه میدادند که جنگنده حریف یک ضربه مرگبار وارد کند. فلاما سرانجام در سن 30 سالگی مرد، در حالی که از بسیاری از همسالانش بزرگتر بود.
اسپارتاکوس
برجسته ترین گلادیاتور در روم باستان که در واقع هرگز در آمفی تئاتر نجنگیده است. اسپارتاکوس است که درباره او در سال 1960 فیلیم ساخته شد و کرک داگلاس، در نقش اسپارتاکوس ایفای نقش کرد. او احتمالاً در بالکان متولد شده و به بردگی فروخته شد تا در مدرسه گلادیاتورها در کاپوا آموزش ببیند.
اسپارتاکوس در سال 73 قبل از میلاد، هنوز در اوایل آموزش خود، از سوء استفاده مدرسه گلادیاتورها خسته شد. او فرار کرد و در کوه پناهنده شد. به زودی، هزاران گلادیاتور برده دیگر از مدارس خود گریختند و به اسپارتاکوس پیوستند، زیرا او یکی از معروف ترین قیام ها را در روم باستان سازماندهی می کرد. در سال 72 قبل از میلاد، یک سال پس از فرار، اسپارتاکوس لشکری از مردم برده شده را رهبری کرد. بر اساس برخی تخمین ها، 100000 نفر برای مبارزه با رومیان در گال. موفقیت او باعث شد تا امپراتوری روم وارد عمل شود و ژنرال مارکوس لیسینیوس کراسوس در لوکانیا سال بعد شورشیان را سرکوب کرد. تقریباً تمام ارتش اسپارتاکوس از جمله خود اسپارتاکوس کشته شدند.
منبع: چشمک
منبع: faradeed-207465