«شاهنشاه ایران و جهان»؛ مردی که سه امپراتور روم را به زانو درآورد
فرادید| در قرن سوم میلادی، یعنی حدود 1700 سال قبل، مجسمههای و نقشبرجستههایی عظیم در سراسر قلمرو ایران باستان برای یادبود پیروزیهای سهگانه بر امپراتوری روم نصب شدند. در یکی از این نقشبرجستهها، شاهنشاه ایرانی شاپور اول ساسانی، بر روی اسب خود نشسته و پیکر یک امپراتور رومی در زیر پای اسب او افتاده است. امپراتور رومی دیگری نیز در این اثر دیده میشود که در برابر شاه ساسانی زانو زده و دستانش را به نشانه تسلیم بالا برده است. در همان مجسمه، شاپور مچ دست یکی دیگر از امپراتوران رومی را به دست گرفته و این به معنای اسارت او به دست شاپور است.
به گزارش فرادید؛ برای ساسانیان، این پیروزیها واقعاً ارزش بزرگداشت داشتند؛ زیرا امپراتوری با عظمت روم شاید هرگز به چنین تحقیرهایی از سوی یک قدرت خارجی دچار نشده بود؛ اما ایرانیان توانسته بودند بزرگترین رقیب خود را به معنی واقعی کلمه تحقیر کنند.
نقش برجستۀ شاپور ساسانی (سوار بر اسب) و همراهانش در نقش رجب
در ویرانههای به جا مانده از این شهر، باستانشناسان شواهد گستردهترین آثار یک محاصره نظامی در تمام خاورمیانه را شناسایی کردهاند؛ از جمله یک محاصره دایرهای، یک اردوگاه محاصره به مساحت 184 هکتار و یک محیط بیرونی 101 هکتاری، شامل 25 کیلومتر دیوار و خندق. شاپور نهایتا موفق به تصرف شهر شد. این جنگ خونین بود، اما شاپور را به مسیر عظمت هدایت کرد.
شاپور اول دومین شاه ساسانی امپراتوری دوم ایران بود. تاریخهای دوران حکومت او معمولاً بین سالهای ۲۴۱ تا ۲۷۲ میلادی در نظر گرفته میشود، اما احتمالاً او قبل از مرگ پدرش، اردشیر، در سال ۲۴۱، به عنوان نایبالسلطنه همراه با پدرش حکومت میکرده است.
اردشیر در برابر مجمعی از بزرگان، شاپور را به عنوان «مهربانترین، خردمندترین، شجاعترین و تواناترین فرزند خود» معرفی کرد و او را به عنوان جانشین خود تعیین کرد. نام شاپور نیز به عنوان ولیعهد در کتیبههای تاجگذاری اردشیر در نقش رجب و فیروزآباد دیده میشود. گفته میشود که تا سال ۲۴۰، اردشیر و شاپور هر دو با هم حکومت میکردند. در نامهای از گوردیان سوم به سنای روم که به سال ۲۴۲ بازمیگردد، از «پادشاهان ایرانی» به صورت جمع یاد شده است. همچنین در سکههای آن دوران که اردشیر را در کنار پسر جوانش نشان میدهد، این پادشاهی مشترک مشهود است و کتیبهای وجود دارد که نشان میدهد از شاپور حتی در زمان حیات پدرش نیز به عنوان شاه یاد میشده است.
تاریخ تاجگذاری شاپور همچنان مورد بحث است، اما سال ۲۴۱ معمولاً به عنوان تاریخ تاجگذاری او ذکر میشود. در همان سالی که مرگ اردشیر و تسخیر و تخریب هترا توسط شاپور رخ داد.
نبرد با روم
زمانی که شاپور اول دوباره به مبارزه علیه رومیها در بینالنهرین بازگشت، توسط امپراتور گوردیان سوم (238-244 میلادی) که در آن زمان تنها 17 ساله بود، متوقف شد. شاپور اول در ابتدا توسط نیروهای گوردیان سوم شکست خورد، اما وقتی تیمسیتیوس (مشاور بزرگ گوردیان) بر اثر طاعون درگذشت، وضعیت تغییر کرد؛ گوردیان سوم استعداد طبیعی برای جنگ نداشت و نمیتوانست با استراتژیهای جنگی شاپور اول را مقابله کند. پس از چندین شکست برای نیروهای رومی، گوردیان سوم کشته شد. نحوۀ مرگ گوردیان به طور دقیق مشخص نیست اما به هر حال این نخستین پیروزی بزرگ شاپور بر یک امپراتور رومی به حساب میآمد.
نقش برجسته اسارت والریان و تسلیم فیلیپ
ارتش ساسانی سپس محاصره شهر را تحت هدایت شاپور اول تشدید کرد و انطاکیه سقوط کرد. در این نبرد امپراتور روم به اسارت شاپور اول درآمد و تا آخر عمر نیز در اسارت باقی ماند؛ موضوعی که در نقشبرجستۀ باشکوه نقش رستم نیز به تصویر کشیده شده و شکوه شاهنشاه ساسانی را به ابدیت پیوند زده است.
میراث
شاپور اول امپراتوری پایدار و پررونقی را تا زمان مرگش حفظ کرد. دوران حکومت او توسط بیشتر نویسندگان باستان به عنوان نمونهای از حکومت یک شاه نجیب و جنگاور بزرگ تحسین شده است. او در کنار شاپور دوم، قباد اول و خسرو انوشیروان به عنوان یکی از بزرگترین پادشاهان ساسانی شناخته میشود.
یکی از بزرگترین آثار هنری دوره ساسانی، مجسمه شاپور اول است که ارتفاع آن 6.7 متر بوده و از یک ستون استالاگمیت در غاری که به غار شاپور معروف است در استان فارس تراشیده شده است. افسانهها میگویند که این غار همچنین مقبره شاپور اول را در خود دارد، اما این موضوع هرگز تأیید نشده است.
این مجسمه با دقت و ظرافتی چشمگیر تراشیده شده و احتمالا در زمانهای باستان با جواهرات نیز تزئین شده بود؛ این شاهکار هنری بهقدری با دقت ساخته شده که حتی در وضعیت کنونیاش نیز تصویر شاه بزرگ را همچنان به شکل تأثیرگذاری به نمایش میگذارد و نمایی از عظمت باستانی ایران و نمادی همیشگی برای امیدواری به آیندۀ این سرزمین باشکوه است.
منبع: faradeed-206095