ماجرای عجیب خواستگاری بازیگر «اخراجی ها»/ کنکوری که باید در گینس ثبت شود!
مهران مدیری شب گذشته در برنامه «دورهمی» با علیرضا اوسیوند گفت و گو کرد.
شب گذشته مهران مدیری میزبان علی اوسیوند بازیگر سینما و تلویزیون بود.
اوسیوند درباره کم کاری اش گفت: همیشه سعی کردم با انرژی مثبت سر کار بروم، چراکه به کار و عوامل هم منتقل می‌شود. اما متاسفانه برخی از دوستان هستند که با دلیل یا بی دلیل از من خوششان نمی‌آید و تعریف دیگری از بازیگری دارند و از ما استفاده نمی‌کنند.
وی افزود: اصلی‌ترین عامل این است که کار کم هزینه‌تر تمام شود و از کسانی دعوت می کنند که کمتر دستمزد بدهند، البته تعاریفی است که دوستان از بازیگری دارند. بعضی‌ها معتقد هستند که فقط این‌ها بازیگر هستند، برایم جالب است که اگر ابتدایی‌ترین مبانی بازیگری را سوال کنم نمی‌توانند جواب بدهند.
اوسیوند درباره علاقه به بازیگری گفت: من از سال ۵۸در مسجد سلیمان با تئاتر شروع کردم، عازم تهران شدم. البته ۱۰ بار کنکور دادم که باید در گینس ثبت شود آموزش عالی از رو رفت و گفت این را قبول کنید (خنده) به خاطر علاقه بسیار به بازیگری کنکور می‌دادم، اما بلد نبودم انتخاب رشته خوبی داشته باشم و قبولی من طولانی شد.
اوسیوند درباره ازدواج با حمیرا ریاضی گفت: من ۱۰ سال خواستگار همسرم بودم، اما پدر خانم من قبول نمی‌کرد،کم نیاوردم و البته همسرم هم پای من ایستاد.
وی افزود: پدر خانمم دوست نداشت من بازیگر باشم، اما نمی‌دانست دخترش هم شروع کرده (خنده) البته الان من را دوست دارد.
مدیری گفت: کلا روی عدد۱۰ هستی؛ ۱۰ سال کنکور دادی ۱۰ سال عشق و عاشقی کشیدی ۱۰ ساله میخوای دورهمی بیای!
این بازیگر درباره وضعیت سینما گفت: به نظر من سینما فاجعه است، شاید به خاطر اینکه به من کار نمی‌دهند و شاید به دلیل تحلیل من که گفتم هر کسی جای خودش باشد، به عده‌ای برخورده است و پنج سالی است کار چشمگیری نکرده ام.
وی افزود: شاید یک مقداری تقصیر خودم بود و باید روش ام را تغییر می‌دادم، اما متاسفانه نمی‌توان خیلی از مسائل را توضیح داد، که من چرا کار نمی کنم.
این بازیگر عنوان کرد: من برای بازی یک کاری رفته بودم و قرار شد نقش یک جنوبی را بازی کنم، اما صاحب سینما گفت فلانی را بیاورید، من خود جنس بودم و اصالتا جنوبی هستم، اما صاحب سینما بازیگر تعیین می‌کرد و من گفتم خداحافظ.
اوسیوند در پاسخ به اینکه آدم خوش اخلاقی است، گفت: شوخ طبع و جدی هستم،برخی که نمی‌شناسند می‌گویند تلخ هستم. اما نباید ما به خاطر دیگران رفتار خودمان را تنظیم کنیم مردم داری می‌کنیم، اما یک مقداری برخی‌ها توقع بیجا دارند مثلا بگوییم چرا نان پخته نشده می‌گویند از شما بعید است.
مدیری گفت: مثل این که من داروخانه رفته بودم گفتند آقای مدیری شما هم قرص می‌خورید!آره منم قرص می‌خورم شما‌ها نباید قرص بخورید. (خنده)
بازیگر سریال «هیچکس» درباره ترک سیگار خودش گفت: من سی سال سیگار کشیدم. روزی همسرم گفت ما کسی را بعد از تو نداریم، از من خواست سیگار را ترک کنم الان ۷ ساله ترک کردم البته خیلی سخت گذشت.به خودم فحش دادم من ۶ ماه خودم را به تخت بسته بودم و سیگار جلوی خودم گذاشته بودم ومی لرزیدم، اما شرایطم خوب شد.
میلیونر زاغه نشین لقب کدام شهر است؟
اوسیوند درباره شهر مسجد سلیمان گفت: مثل میلیونر زاغه نشین است، در خیابان‌ها و زیر خانه‌ها نفت و گاز بالا می‌آید، در خانه همسایه ما چاه نفت پیدا شد. یک آپارتمان به آن‌ها دادند و دور تا دور خانه را حصار کشیدند. اما مردم این شهر از خیلی چیز‌ها محروم هستند.
اوسیوند درباره کم کاری اش گفت: همیشه سعی کردم با انرژی مثبت سر کار بروم، چراکه به کار و عوامل هم منتقل می‌شود. اما متاسفانه برخی از دوستان هستند که با دلیل یا بی دلیل از من خوششان نمی‌آید و تعریف دیگری از بازیگری دارند و از ما استفاده نمی‌کنند.
وی افزود: اصلی‌ترین عامل این است که کار کم هزینه‌تر تمام شود و از کسانی دعوت می کنند که کمتر دستمزد بدهند، البته تعاریفی است که دوستان از بازیگری دارند. بعضی‌ها معتقد هستند که فقط این‌ها بازیگر هستند، برایم جالب است که اگر ابتدایی‌ترین مبانی بازیگری را سوال کنم نمی‌توانند جواب بدهند.
انتقاد بازیگر «اخراجی ها» از وضعیت بازیگری در ایران
بازیگر اخراجی‌ها عنوان کرد: بعد همین افراد تعیین می‌کنند که شما باید بازی کنید یا خیر و این قشنگ نیست، کار بازیگری کار بی حرمت و ساده‌ای نیست و نباید شوخی گرفت چراکه بازیگری ریشه در آیین دارد و مقدس است. انگار جریانی خط می‌دهد حتی مصاحبه‌ها را دیدم نظرات غیر علمی وحشتناکی می‌دهند و بازیگری را تعریف می‌کنند درصورتی که بازیگری را نمی‌توان به همین سادگی تعریف کرد چراکه ضمن سادگی بسیار پیچیده است برای اینکه با روان و علم روانشناسی بشری در ارتباط است.اوسیوند درباره علاقه به بازیگری گفت: من از سال ۵۸در مسجد سلیمان با تئاتر شروع کردم، عازم تهران شدم. البته ۱۰ بار کنکور دادم که باید در گینس ثبت شود آموزش عالی از رو رفت و گفت این را قبول کنید (خنده) به خاطر علاقه بسیار به بازیگری کنکور می‌دادم، اما بلد نبودم انتخاب رشته خوبی داشته باشم و قبولی من طولانی شد.
اوسیوند درباره ازدواج با حمیرا ریاضی گفت: من ۱۰ سال خواستگار همسرم بودم، اما پدر خانم من قبول نمی‌کرد،کم نیاوردم و البته همسرم هم پای من ایستاد.
وی افزود: پدر خانمم دوست نداشت من بازیگر باشم، اما نمی‌دانست دخترش هم شروع کرده (خنده) البته الان من را دوست دارد.
مدیری گفت: کلا روی عدد۱۰ هستی؛ ۱۰ سال کنکور دادی ۱۰ سال عشق و عاشقی کشیدی ۱۰ ساله میخوای دورهمی بیای!
این بازیگر درباره وضعیت سینما گفت: به نظر من سینما فاجعه است، شاید به خاطر اینکه به من کار نمی‌دهند و شاید به دلیل تحلیل من که گفتم هر کسی جای خودش باشد، به عده‌ای برخورده است و پنج سالی است کار چشمگیری نکرده ام.
وی افزود: شاید یک مقداری تقصیر خودم بود و باید روش ام را تغییر می‌دادم، اما متاسفانه نمی‌توان خیلی از مسائل را توضیح داد، که من چرا کار نمی کنم.
این بازیگر عنوان کرد: من برای بازی یک کاری رفته بودم و قرار شد نقش یک جنوبی را بازی کنم، اما صاحب سینما گفت فلانی را بیاورید، من خود جنس بودم و اصالتا جنوبی هستم، اما صاحب سینما بازیگر تعیین می‌کرد و من گفتم خداحافظ.
اوسیوند در پاسخ به اینکه آدم خوش اخلاقی است، گفت: شوخ طبع و جدی هستم،برخی که نمی‌شناسند می‌گویند تلخ هستم. اما نباید ما به خاطر دیگران رفتار خودمان را تنظیم کنیم مردم داری می‌کنیم، اما یک مقداری برخی‌ها توقع بیجا دارند مثلا بگوییم چرا نان پخته نشده می‌گویند از شما بعید است.
مدیری گفت: مثل این که من داروخانه رفته بودم گفتند آقای مدیری شما هم قرص می‌خورید!آره منم قرص می‌خورم شما‌ها نباید قرص بخورید. (خنده)
بازیگر سریال «هیچکس» درباره ترک سیگار خودش گفت: من سی سال سیگار کشیدم. روزی همسرم گفت ما کسی را بعد از تو نداریم، از من خواست سیگار را ترک کنم الان ۷ ساله ترک کردم البته خیلی سخت گذشت.به خودم فحش دادم من ۶ ماه خودم را به تخت بسته بودم و سیگار جلوی خودم گذاشته بودم ومی لرزیدم، اما شرایطم خوب شد.
میلیونر زاغه نشین لقب کدام شهر است؟
اوسیوند درباره شهر مسجد سلیمان گفت: مثل میلیونر زاغه نشین است، در خیابان‌ها و زیر خانه‌ها نفت و گاز بالا می‌آید، در خانه همسایه ما چاه نفت پیدا شد. یک آپارتمان به آن‌ها دادند و دور تا دور خانه را حصار کشیدند. اما مردم این شهر از خیلی چیز‌ها محروم هستند.