چرا خاندان تارگرین در دنیای «بازی تاج و تخت» این همه نام های یکسان دارند؟
هر چند که ممکن است بحث برانگیز بوده باشد، فصل دوم خاندان اژدها به یک معمای قدیمی در داستان بازی تاج و تخت می پردازد: چرا این همه نام ایگان در میان خاندان سلطنتی تارگرین وجود دارد؟ منظورم این است که طبیعی است که خانواده ها نام دیگر بستگانشان را روی فرزندان خود بگذارند، اما ستایش تارگرین ها نسبت به ایگان فاتح این ترند نامگذاری را به سطح جدیدی می برد.
آلیسنت هایتاور (اولیویا کوک) حتی نام پسرش ایگان دوم (تام گلین-کارنی) را با ایگان اصلی اشتباه می گیرد، زمانی که شوهرش در جریان یک توهم تب آلود در بستر مرگ، نام او را میگوید، و این اشتباه به شروع یک جنگ داخلی منجر می شود. با این حال، دقیقاً چند ایگان در میان خاندان تارگرین وجود دارد؟ چرا که هر وقت فرزندی جدید در خاندان تارگرین به دنیا می آید که نمی توانیم یک جنگ داخلی داشته باشیم.
این تعداد مقداری زیاد است. البته، هر زمان که اسمی مشهور می شود، میبینیم که همه شروع به نامگذاری فرزندان خود به آن نام میکنند – اکنون در واقع به لطف سریال بازی تاج و تخت صدها بچه به نام آریا داریم. این پدیده و بسیاری از ایگان های خاندان تارگرین به همین دلیل ایجاد شده است: والدین می خواهند قدرت صاحب اصلی آن نام را به کار گیرند.
برای خانواده های سلطنتی، حس تداوم میراث نیز در این نامگذاری موثر است. شروع جنگی که تمام اژدهایان را در وستروس نابود می کند، همان کاری که ایگان دوم انجام می دهد، مطمئناً تداوم همان چیزی نیست که ایگان فاتح می خواست.
اگر بخواهیم منصف باشیم، همه این نامها دارای نوعی «قاعده» بر اساس سنت های والریایی هستند. زمانی یک ولیعهد تارگرین با نامی معمولی وجود داشت: دانکن تارگرین، وارث ایگان پنجم.
اما قوانینی ساخته شده اند که باید از آنها پیروی کرد، و این قوانین کاملاً روشن هستند: شما نمی توانید وارث خود را بدون اضافه کردن موتیف های والریایی نامگذاری کنید. به همین دلیل است که دانکن مجبور شد بمیرد تا راه را برای – حدس بزنید- یک جهریس باز کند.
این همان چیزی است که نام های مشابه پر از «ای»، «ویس»، «ری» و «اریس» را توضیح می دهد. به عنوان مثال، رینیرا در این پارامترها خلاقیت به خرج داد و نام پسران بزرگش را جسریس (هری کولت) و لوسریس (الیوت گریهولت) گذاشت. شخصیت های دیگری در خاندان سلطنتی تارگرین به نامهای میکار، بیلور، رینا و سارا یا سیرا وجود دارند که همگی از سنت والریایی پیروی میکنند.
بازگشت نام ها یک سنت تاریخی در میان خاندان های سلطنتی در سراسر تاریخ است
مرگ تراژیک دانکن تارگرین با آنچه جرج آر.آر. مارتین زمانی در مورد نامگذاری شخصیت هایش بر اساس سنت واقعی تاریخی گفته بود همخوانی دارد: «تاریخ انگلیس انگار تماماً در مورد هنری ها و ادواردها است. گهگاه ریچاردی دزدکی وارد می شود».
البته او منطقی دارد که یازده ایگان و بسیاری از جهریس ها، ویسریسها، ایریسها و دنریسها را توجیه میکند، اما به نکتهای خندهدار نیز اشاره میکند: «هر وقت شاهزادهای از ولز وجود دارد که نامی عجیب مانند آرتور یا یوستاس داشت، می دانید که موفق نخواهد شد». متاسفم، دانکن، اما تو در این فضا همان یوستاس هستی!
بنابراین، سنت بازیابی یا استفاده مجدد از نام پادشاهان قبلی از تاریخ خود ما سرچشمه می گیرد. به عنوان مثال، انگلستان هشت پادشاه به نام های هنری و ادوارد داشته است، بنابراین مارتین بی دلیل این رویه را در دنیای بازی تاج و تخت تکرار نکرده است. آنها همچنین شش جورج، چهار ویلیامز (و احتمالاً پنجمی نیز در راه خواهد بود)، دو الیزابت داشته اند و در حال حاضر در دوران سومین چارلز هستیم.
و این فقط مختص انگلیس نیست. به عنوان مثال، پرتغال شش پادشاه به نام ژوائو داشته است، اسپانیا شش پادشاه به نام فیلیپه داشته ، و حتی برزیل، کشوری که تنها دو امپراتور داشته، هر دوی آن ها پدرو نام داشته اند.
بنابراین، چارلز سوم از انگلستان واقعاً خوش شانس است که قبل از تاجگذاری خود مشهور بود، در غیر این صورت، او در خطر جدی قرار داشت که توسط رعایایش الیزابت سوم – یا اگر تارگرین بود، دنریس سوم نامیده شود.
منبع: روزیاتو
منبع: faradeed-203201