جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > تشریح پایان سریال «بریکینگ بد»؛ چه اتفاقی برای والتر وایت می افتد؟

تشریح پایان سریال «بریکینگ بد»؛ چه اتفاقی برای والتر وایت می افتد؟

برخلاف بسیاری از سریال‌هایی که یک جریان سینوسی از بینندگان را به خود جلب می کرد، وینس گیلیگان، خالق این سریال، نمی‌خواست از استقبالی که از سریالش شده بود سوء استفاده کرده و تصمیم گرفت سریال را پس از پنج فصل و ۶۰ قسمت به پایان برساند.

پس از سال‌ها ابهام نسبی در پایان سریال های پرطرفدار، هیچ‌کس انتظار نداشت که پایان سریال  بریکینگ بد  (Breaking Bad) تا به این اندازه مورد بحث و علاقه بینندگان آن قرار بگیرد. زمانی که فصل ۵ این سریال تحسین شده AMC به روی آنتن رفت، مخاطبان انبوهی به لطف محبوبیت بریکینگ بد در سرویس استریمینگ نتفلیکس، با این سریال آشنا شدند – نشانه ای اولیه از اینکه صنعت تلویزیون در حال تغییر مسیر به کدام سمت است.

برخلاف بسیاری از سریال‌هایی که یک جریان سینوسی از بینندگان را به خود جلب می کرد، وینس گیلیگان، خالق این سریال، نمی‌خواست از استقبالی که از سریالش شده بود سوء استفاده کرده و تصمیم گرفت سریال را پس از پنج فصل و ۶۰ قسمت به پایان برساند.

والتر وایت در اپیزود پایانی بریکینگ بد حساب های قدیمی را تسویه می کند

در قسمت ماقبل آخر بریکینگ بد، «Granite State»، والت در دون ترین جایگاه خود قرار دارد. معلم سابق شیمی دبیرستان که با بی میلی و تردید به یک آشپز مواد مخدر صنعتی شده بود، دیگر وجود ندارد، در حالی که والت با ظاهری ژولیده، هیولای درون خود را پذیرفته است.

هنک (دین نوریس) به دست جک ولکر (مایکل بوون) و گروهش کشته شده است. آنها پول مواد مخدر والت را دزدیده و او به عنوان یک فراری، در کلبه ای در جنگل های نیوهمپشایر در انزوا زندگی می کند.

خانواده او، دارایی ارزشمندی که امپراتوری قاچاق مواد مخدر و شخصیت هایزنبرگی او بر پایه آن بنا شده بود، اکنون از او متنفرند. او می خواهد خود را به پلیس تسلیم کند، اما کمی قبل از عملی کردن این تصمیم، تلویزیونی در داخل یک کافه، فرصتی برای رستگاری را در اختیار او قرار می دهد.

والت دوستان و همکاران قدیمی‌اش، گرچن (جسیکا هچت) و الیوت (آدام گادلی) را می بیند که در برنامه چارلی رز شرکت می کنند و او نقشه مبتکرانه دیگری را برای تسویه حساب با آن ها و جبران برخی از گناهانش و البته کمک به خانواده خود می کشد.

پس از اینکه والتر با پیشرفته‌ترین استفاده از دنیای گجت ها در قالب یک مسلسل خودکار با کنترل هوشمند در داخل ماشین، تیم جک را نابود کرد، خود را به آزمایشگاه تولید مواد مخدر می رساند. قبل از آن می بینیم که او از ناحیه شکم گلوله خورده است و رفتار و چهره آرام او نشان می دهد که آماده مرگ است.

در حالی که والتر در آزمایشگاه با زحمت قدم می زند و لذت و رضایتی را که تولید متامفتامین به او داده بود را به یاد می آورد، آهنگ راک Baby Blue از گروه بدفینگر پخش می شود. در فضای داستان، عنوان آهنگ (زیبای آبی رنگ) به محصول والت با درجه ای بی سابقه از خلوص اشاره دارد. لحن غم انگیز آهنگ والت را نشان می دهد که به سرنوشت خود و اشتیاق بی پایانش به تولید متامفتامین فکر می کند.

اپیزود «فلینا» همه ابهامات در بریکینگ بد را رفع می کند و چیز ناتمامی باقی نمی گذارد

در طول پخش خود، داستان سرایی سریال بریکینگ بد به شدت فشرده و پرجزییات بود. هر قسمت فوق‌العاده جذاب بوده و در پایان هر فصل هر چیز قابل تصوری به دقیق ترین و کامل ترین شکل ممکن روایت شده بود. طرح دقیق سریال، آن را به یکی از سرگرم کننده ترین و رضایت بخش ترین سریال ها برای نمایش روی صفحه کوچک تبدیل کرد.

در “فلینا”، همه چیز کمی بیش از حد تمیز و کاملاً حل شده به نظر می رسد. در طرح بزرگ تر ماجراها، داستان والت یک افسانه پریان نیست، در حالی که زمانی او یک مرد خانواده دوست داشتنی بود که غرورش او را از پذیرفتن کمک های گرچن و الیوت باز داشت و به تولید مواد مخدر متوسل شد که به گرفتن جان های بی شماری در این مسیر ختم گردید.

اپیزود «Ozymandias» که به‌عنوان بهترین اپیزود بریکینگ بد و یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ تلویزیون شناخته می‌شود، عواقب هولناک و باورنکردنی اعمال والت و تأثیر فروپاشی امپراتوری تبهکاری او را در زمان واقعی نشان داد.

او مسئول مرگ هنک بود، به جک اجازه داد جسی را با خود برده و شکنجه کند، خانواده اش را دچار آسیب روانی کرد و بدون ذره ای شرافت به نیوهمپشایر گریخت.

«بریکینگ بد» حماسه والتر وایت را با وضوحی کامل به پایان می‌رساند

از آنجایی که همه چیز برای والتر خوب پیش رفت، طرفداران حدس می زدند که اتفاقات “فلینا” ممکن است فقط یک رویا بوده باشد. امیلی نوسبوم، روزنامه‌نگار نیویورکر، در بررسی خود از این اپیزود مدعی شد که حس فراگیر پایان یافتن مناسب و بدون ابهام، دنیایی شبیه رویا را تداعی می‌کند.

این نظریه ها حاکی از آن هستند که والت در لحظات ابتدایی اپیزود در ماشینش مرده است و هر چیزی که بعد از آن می بینیم در ذهن او رخ می دهد، نه در واقعیت. برخلاف ویرانی هولناک و غم و اندوهی که در «Ozymandias» و «Granite State» نشان داده می شود، پایان حماسی اپیزود آخر برای شخصیت جنایتکار والتر وایت بسیار پرسروصداست.

این اپیزود سعی می‌کند از طریق بر جای گذاشتن اندوخته ای برای خانواده اش، یک جنایتکار بی‌رحم که دست به کشتاری انتقام جویانه زده و سکانسی پایانی با موزیک بیبی بلو برای یک شرور تراژیک، بار دیگر بر مرد خانواده بودن والتر وایت تاکید کند و به این باور اعتبار ببخشد.

با این حال، با توجه به سیر وقایع قبل از آن، تأثیر تلخ و تکان دهنده صحنه پایانی کاهش می یابد. درست چند لحظه قبل تر، والتر به یک یاغی شبیه کلینت ایستوود تبدیل می شود، جنگجویان دشمن را بدون عذاب وجدان از پای در می آورد و قبل از اینکه بتواند آخرین کلماتش را به زبان بیاورد، به جک شلیک می کند (انتقام از جک که هنک را قبل از اتمام آخرین جملاتش اعدام کرد).

این پایان، به طور کلی با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد، در درجه اول به دلیل ماهیت رضایت بخشی آن. در مقایسه با ابهام و عدم وضوح شفاف در پایان سریال های  سوپرانوز  و  مردان دیوانه ، که پایانشان با ابهامات اسرارگونه ای همراه شده است که مردم هنوز در مورد آن بحث می‌کنند، نتیجه‌گیری نهایی سریال بریکینگ بد نشان‌دهنده بی‌علاقگی برای آشفته و بی پاسخ رها کردن سرنخ ها بود.

وینس گیلیگان همانند شخصیت اصلی سریال خود خیلی دقیق و حساب شده داستان را روایت کرد و هر شخصیت و قوس داستان را با دقتی علمی مدیریت می‌کرد، حتی زمانی که زندگی والتر وایت به سقوط آزادی مطلق منتهی شد.

منبع: روزیاتو

منبع: faradeed-203198

برچسب ها