راه دشوار همتی
همانطور که پیش بینی می شد همتی با جلب نظر بهارستان نشینان توانست بر کرسی وزارت اقتصاد بنشیند اما راه دشواری در پیش دارد. آنگونه که بارها رهبری گفتهاند، ایران در یک برهه تاریخی حساس قرار دارد که از یکسو دشمنان خارجی تمام سعی خود را برای فروپاشی نظام سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی کشور به کار بستهاند و از سوی دیگر معاندان مانند موریانه به جان کشور افتاده و باعث بیاعتمادی گسترده مردمی شدهاند. به خاطر همین، وزرای جدید باید تمام اهتمام خود را به کار ببندند تا باسیاستهای منحصربهفرد شرایط را به نفع مردم ایران تغییر و بهبود دهند.
به نظر میرسد یکی از دشوارترین راهها بر پیش روی وزیر اقتصاد خواهد بود.زیرا مردم بهشدت از مشکلات اقتصادی موجود ناراضی هستند و دشمن هم از این موضوع بهعنوان یک پاشنه آشیل در حال استفاده است.
وزیر اقتصاد دولت چهاردهم در حالی کابینه را در دست میگیرد که نرخ تورم نزدیک به 40 درصد و نرخ بیکاری در آمارهای رسمی 8 درصد ثبتشده است که البته در آمارهای غیررسمی این ارقام بسیار بیشتر در نظر گرفته میشود. هرچند گفته میشود در سالهای اخیر تورم و بیکاری اندکی التیامیافته است اما هنوز هم از دیدگاه هر اقتصاددانی با هر نوع دیدگاهی، تورم 40 درصدی و بیکاری 8 درصدی یک فاجعه بهحساب میآید. این آمارها در حالی است که توزیع نامتعادل ثروت در بین اقشار مختلف جامعه وضعیت را بهشدت برای اقشار آسیبپذیر سختتر کرده است.
اگر بخواهیم کشورهای جنوب شرقی آسیا را بهعنوان الگویی هرچند غیر مرتبط با اقتصاد ایران بهحساب آوریم باید در نظر داشته باشیم تمامی این کشورها برای پیشرفت اقتصادی از مدل تغییر بالا به پایین استفاده کردهاند تا کمکم به یکقطب قدرتمند اقتصادی و تجاری دنیا تبدیلشدهاند؛ یعنی توسعه و پیشرفت کشور با برنامهریزی مناسب از بالا و اجرای دقیق این برنامهها از سوی دولت، بخش خصوصی و بدنه اجتماعی دنبال میشود.
همه اقتصاددانان مطرح کشور بر این عقیده هستند که ثبات در محیط اقتصادی بهخصوص در محیط اقتصاد کلان و افزایش صادرات بهینه دو عامل اصلی بهبود بهرهوری و افزایش انباشت سرمایه در اقتصاد خواهد بود که بخش اقتصاد هیچیک از این دو مورد را بهتنهایی و در محیط دور از فضای سیاسی نمیتواند به مرحلهی اجرایی برساند.حتی تغییر در ابعاد فرهنگی یک جامعه میتواند در رشد اقتصادی یک کشور مؤثر باشد.
اغلب گفته میشود که برای رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و پسانداز از شروط اولیه است، درحالیکه با تحرک قابلملاحظه در اقتصاد، ایجاد پسانداز و سرمایهگذاری بهطور خودکار اتفاق میافتد و این مهم محیا نمیشود مگر در بستر اعتمادسازی در فضای فرهنگی که آمیختهشده باشد به یک اقتصاد پاک. متأسفانه در حال حاضر سرمایهگذاری در کشور در یک فضای بیاعتماد در حال زیستن است. مردم هیچ اعتمادی به بورس ندارند و پسانداز کردن پول در بانک را با توجه به نرخ بالای تورم، غیراقتصادی میدانند. نتیجه این بیاعتمادیها میشود پولهایی که به سمت خرید ارز و خودرو و املاک و دیگر داراییهای غیر مولد سرازیر میشود. سرمایهگذاریهایی که نهتنها هیچ تأثیری بر رشد اقتصادی کشور ندارد بلکه باعث ایجاد تورم بیشتر نیز میشود.
هرچند افزایش طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، کاهش آمار فرزند آوری، فرار مغزها و هزاران مشکل دیگر جز مهمترین و ضروریترین مسائل کشور بهحساب میآید اما با نگاهی دقیق درمییابیم که ریشه اصلی تمامی آنها مشکلات اقتصادی است زیرا در حال حاضر این مشکلات اقتصادی هستند که بقیه چالشها در جامعه را عمیقتر کردهاند.
باوجود تمام این شرایط باید گفت وزیر اقتصاد دولت چهاردهم کار سختی در پیش رو دارد که هرچقدر هم خبره باشد و همت بگمارد بهتنهایی نمیتواند از پس آن برآید و باید تمامی کابینه دولت پزشکیان در کنار همدیگر و متحد باهم سیاستها را بهگونهای برنامهریزی کنند که مشکلات اقتصادی التیامیافته و بعدازآن مسئولان بتوانند بقیه مشکلات را حل کنند.