۱۵ فیلم برتر بیوگرافی تاریخ سینما؛ زندگی و دیگر هیچ
اگر بخواهیم روراست باشیم، فیلمهای بیوگرافی یا زندگینامهای احتمالا از ضعیفترین ژانرهای سینمایی هستند. فیلمهایی که دربارهی آدمهای واقعی ساخته میشوند، مخصوصا آنهایی که معروفتر از بقیه هستند، معمولا خیلی ریسک نمیکنند و از کلیشهها و اتفاقات تکراری استفاده میکنند.
وقتی هم که داستان واقعی باشد و به راحتی بتوان اتفاقات آن را حدس زد، هیجان فیلم کمتر میشود. یک فیلم بیوگرافی معمولی ممکن است حتی از یک فیلم تریلر معمولی هم بیحالتر و بیروحتر باشد.
اما نگران نباشید! چون همهی فیلمهای بیوگرافی آنقدر هم خستهکننده نیستند. فیلمهایی که در این متن معرفی کنیم، بهترینهای این ژانر در تاریخ سینما هستند. آنها توانستهاند با داستانهای جذاب و کمتر شنیده شده و با شیوههای جدید فیلمسازی، زندگی واقعی را به شکلی نو نشان بدهند. حالا چه طرفدار این ژانر باشید چه نه، ۱۵ فیلم معرفیشده در ادامه، ارزش دیدن دارند و شما را با داستان زندگی مشهورترین افراد تاریخ سرگرم میکنند.
Ray (۲۰۰۴) .۱۵
داستان زندگی یکی از مشهورترین شخصیتهای تاریخ ژاپن
Mishima: A Life in Four Chapters با موسیقی بینظیر فیلیپ گلس و یکی از بهترین فیلمبرداریهای دههی ۸۰ سینما، یک نگاه کاملا متفاوت به فیلمهای بیوگرافی دارد. این فیلم زندگی یوکیو میشیمای جنجالی، نویسنده، بازیگر و ملیگرای ژاپنی را دنبال میکند و مراحل مختلف زندگیاش را به شکلی جسورانه و گاهی امپرسیونیستی نشان میدهد.
میشیما به دنبال واقعگرایی صد در صدی نیست و سعی میکند جوهرهی افکار میشیمای مرموز و انگیزههای کارهای عجیب و غریب او را به تصویر بکشد. این فیلم تکاندهنده و فراموشنشدنی است و به هر کسی که از تکراری شدن فیلمهای بیوگرافی خسته شده، توصیه میشود.
پل شریدر زندگی، کار و سپوکوی خشن این مرد ژاپنی را به تصویر کشیده و نشان داده که یک فیلم بیوگرافی خوب میتواند حتی از بدترین شخصیتها هم یک داستان جذاب بیرون بکشد. میشیما یک آدم خودشیفته و نماد مردانگی سمی و ملیگرایی عقبافتاده بود که امروزه احتمالا سوپراستار شبکههای اجتماعی میشد. شریدر با ساختار هوشمندانه و تخیل بینظیر، زیبایی را در هنر میشیما پیدا کرده و زندگیاش را با رنگهای تند و غلیظ به تصویر کشیده است.
Walk the Line (۲۰۰۵) .۱۳
تلاش برای آزادی و رهایی از استبداد در فیلمی دربارهی گاندی
این یک فیلم تاریخی نفسگیر است! Richard Attenborough قبل از اینکه فیلمی دربارهی چارلی چاپلین بسازد، یک فیلم بیوگرافی بلندپروازانهی دیگر ساخت؛ فیلمی دربارهی مهاتما گاندی به اسم خود گاندی. Ben Kingsley نقش اصلی را بازی میکند و فیلم بر زندگی گاندی در دهههای اول قرن بیستم تمرکز دارد؛ وقتی که او به یک فعال صلحطلب تبدیل شد که با روشهای مسالمتآمیز علیه حکومت مستبد انگلیس در هند مبارزه کرد.
گاندی فیلم خیلی طولانیای هست و سعی کرده تا جایی که ممکن است زندگی پرهیجان گاندی را به طور کامل نشان دهد. به همین خاطر فیلم ۱۹۱ دقیقه طول میکشد تا به پایان برسد. با این حال، این فیلم بلند ارزش دیدن دارد و در مراسم اسکار هم حسابی درخشید و هشت جایزهی اسکار از جمله بهترین فیلم را به خانه برد.
Oppenheimer (۲۰۲۳) .۱۱
به آخرین امپراتور تعظیم کنید!
The Last Emperor در سال ۱۹۸۷ جایزهی اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرد و این تنها جایزهای نبود که گرفت. این فیلم تحسینشده همهی ۹ جایزهای که کاندید شده بود را به خانه برد، از جمله بهترین کارگردانی برای برناردو برتولوچی.
داستان فیلم که بسیار جذاب است، بر زندگی Puyi، آخرین امپراتور چین متمرکز است. این فیلم بلندپروازانه بیشتر از نیم قرن از زندگی پویی را به تصویر میکشد، از کودکی تا مرگ او در سال ۱۹۶۷. این فیلم بیوگرافی زیبا و بینقص، ارزش این را دارد که ۱۶۳ دقیقه وقت بگذارید و تماشایش کنید.
برتولوچی در این فیلم، پویی را به عنوان یک شخصیت تراژیک به تصویر میکشد؛ فردی که در کودکی به عنوان امپراتور تعیین شد و در تمام طول زندگیاش به دنبال هویت و جایگاه خود در جهانی بود که به سرعت در حال تغییر بود. او هیچگاه نتوانست به عنوان یک فرد مستقل عمل کند و همواره درگیر بازیهای قدرت و سیاست بود، تا جایی که در نهایت به یک باغبان ساده در چین کمونیستی تبدیل شد.
Lincoln (۲۰۱۲) .۹
مسیری طولانی از فقر تا شهرت
Loretta Lynn یک ستارهی موسیقی کانتری است که در دهههای شصت و هفتاد خیلی معروف شد. فیلم Coal Miner’s Daughter به بهترین شکل زندگی او را تا آن موقع به تصویر کشیده است. این فیلم بیشتر بر این موضوع تمرکز میکند که چطور لین از هیچ و پوچ توانست به یک ستارهی بزرگ تبدیل شود. به همین خاطر، فیلم در تعریف داستان موفقیت او بسیار موفق عمل میکند.
این فیلمی بود که بسیاری از کلیشههای فیلمهای بیوگرافی دربارهی موسیقیدانان را جا انداخت. همچنین به خاطر بازی فوقالعادهی Sissy Spacek بسیار مورد توجه قرار گرفت. او برای ایفای این نقش اسکار گرفت. فیلم کاندیدای شش جایزهی دیگر هم شد، از جمله بهترین فیلم.
داستان فیلم بسیار همذاتپندارانه است: دختری در فقر به دنیا میآید، زود ازدواج میکند، از خشونت و سختیهای زیاد جان سالم به در میبرد و بعد از همهی انتظارها فراتر میرود. اما سیسی اسپیسک و تامی لی جونز، این داستان آشنا را با چنان انساندوستی جذابی نشان دادهاند که بیشتر شبیه یک داستان عامیانه است تا یک فیلم بیوگرافی هالیوودی.
Malcolm X (۱۹۹۲) .۷
جیک لاموتا آمادهی ضربهزدن به شماست!
کمتر فیلمی در کارنامهی مارتین اسکورسیزی به اندازهی Raging Bull خوب است که هم کارگردان تحسینشده و هم بازیگر اصلی همیشگیاش، رابرت دنیرو را در اوج تواناییهایشان نشان میدهد. میتوان Raging Bull را یک فیلم ورزشی نامید، اما قطعاً چیزی فراتر از آن است. با نمایش صحنههای بوکس بیرحمانه در حالی که یکی از شدیدترین مطالعات شخصیت در تمام دورانها است.
این فیلم بر اساس زندگی بوکسور واقعی، جیک لاموتا، ساخته شده است و نشان میدهد که چگونه نقاط قوت او در رینگ، یعنی پرخاشگری و قدرت او، در نهایت منجر به فروپاشی زندگیاش خارج از رینگ شد.
این فیلم نگاهی صادقانه و بیرحمانه به پرخاشگری و رفتار ضد اجتماعی میاندازد و لاموتا را به عنوان کسی نشان میدهد که اغلب در اعمالش وحشیانه است. با این حال، تصاویر فیلم و بازیگری دنیرو باعث میشود او مانند یک انسان دردناک اما باورپذیر و ناراحتکننده به نظر برسد.
اسکورسیزی با استفاده از تکنیکهای سینمایی مانند فیلمبرداری سیاه و سفید و استفاده از حرکت آهسته، شدت و خشونت مبارزات لاموتا را به مخاطب منتقل میکند. جیک لاموتا به عنوان یک بوکسور بیرحم و سرسخت نشان داده میشود که حتی در شرایط سخت و در برابر شکستهای سنگین، تسلیم نمیشود. او به دلیل سبک مبارزهی تهاجمیاش به «گاو خشمگین» مشهور شد و این فیلم به خوبی این جنبه از شخصیت او را به تصویر میکشد.
Goodfellas (۱۹۹۰) .۵
از اولین فیلمهای بیوگرافی در تاریخ سینما
در حالی که ریدلی اسکات در سال ۲۰۲۳ فیلم Napoleon را ساخت، میشود گفت که تقریبا صد سال برای ورود به مهمانی ناپلئون بناپارت تاخیر داشت، چون در سال ۱۹۲۷ یکی از بهترین فیلمهای صامت تاریخ منتشر شد که حماسهای کامل دربارهی زندگی پر فراز و نشیب این شخصیت بود.
این فیلم تقریبا پنج ساعت و نیم طول میکشد اما جالب اینجاست که حتی همهی زندگی ناپلئون را هم نشان نداده است. دلیلش این بوده که کارگردان، ابل گانس، اول قصد داشته چند فیلم بسازد که کل زندگی ناپلئون را پوشش دهد. با اینکه این برنامه هیچوقت عملی نشد، اما همین یک فیلم هم شاهکار بزرگی است و بعد از تقریباً صد سال از ساخت آن هنوز هم عالی است.
واکین فینیکس و ریدلی اسکات را کنار بگذار! اپیک بیصدا و نمادین ابل گانس، با مدت زمان طولانیاش، هنوز بهترین تصویر از این کورسیکایی کوتاه قد و ریز اندام است. این فیلم، شاهکار هنری سینماست و گانس در آن از تکنیکهای فوقالعادهای استفاده کرده تا زندگی پر از اکشن ناپلئون را به مخاطبان دههی بیست و پس از آن نشان دهد.
با این که وقایع مهمی از زندگی او مانند نبرد استرلیتز، عقبنشینی از مسکو و شکست واترلو قرار بود در فیلمهای بعدی گانس باشد که متاسفانه ساخته نشدند، اما جزئیات دوران انقلاب فرانسه برای طرفداران دو آتیشهی انقلاب کافی است.
Lawrence of Arabia (۱۹۶۲) .۳
ترکیب شاعرانهی هنر، مذهب، ایمان و سیاست
یک فیلم بیوگرافی بد فقط خشک و خالی تاریخ را دنبال میکند. اما برای آندری تارکوفسکی این ژانر فرصتی برای بروز خلاقیتهایش بود. او در Andrei Rublev دربارهی آزادی، مذهب و فلسفه قصه میگوید و کشمکش شخصیت اصلیاش، نقاش آیکون روسی قرن پانزدهم را با دنیای آشفتهی قرون وسطایی و وطن کمونیستی شوروی بررسی میکند.
این فیلم، همانطور که انتظار میرود، کاملا سبک تارکوفسکی را دنبال میکند. نتیجه یکی از خیرهکنندهترین فیلمهای دههی بزرگ شصت و کل تاریخ سینما است؛ یک شاهکار سیاه و سفید پر از تصاویر فوقالعاده.
دومین ساختهی آندری تارکوفسکی با ردیابی زندگی یک نقاش مشهور، دنیای تاریک روسیه را به شکل زندهای تجسم میکند. این فیلم رویایی، حیرتانگیز و ملموس، آندری روبلف و زندگیاش را دنبال میکند که در مجموعهای از صحنههای شاعرانهی به هم پیوسته به تصویر کشیده شده است.
او به تدریج به عنوان مردی در چالش برای حفظ تمامیت اخلاقی و مذهبی خود ظهور میکند. این اثر جاودانه هم در نسخهی ۱۸۳ دقیقهای موردعلاقهی کارگردان و هم در نسخهی سانسورشده توسط مقامات شوروی در دسترس است. این فیلم یکی از ستودنیترین آثار تارکوفسکی است؛ یک تفکر خیرهکننده دربارهی هنر، ایمان و پایداری.
فیلم تارکوفسکی به شکلی واقعگرایانه و بیپرده خشونت و رنجهای زمانهی آندری روبلف را به تصویر میکشد. یکی از صحنههای برجستهی فیلم، حملهی وحشیانهی تاتارها به یک دهکده و تخریب کلیساها و آثار هنری است که روبلف شاهد آن است. این تصاویر، بیانگر تضاد میان هنر و خشونت، ایمان و کفر در دوران تاریک و بحرانی روسیه هستند.
با این که کل فیلم سیاه و سفید است، در دقایق پایانی، ناگهان تصاویر رنگی از آیکونها و نقاشیهای واقعی روبلف به نمایش درمیآیند. این تغییر از سیاهی به رنگ، نمادی از شکوه و قدرت بیپایان هنر است که حتی پس از مرگ هنرمند نیز باقی میماند.
Van Gogh (۱۹۹۱) .۱
ونسان ونگوگ به مثابهی هنرمند یا ونسان ونگوگ به مثابهی انسان؟
بیایید متن را با فیلمی تمام کنیم که از نظر ما زیباترین اثر سینما دربارهی زندگی یک فرد است. فیلمی که از ابتدا تا انتها بر قلب شما چنگ میاندازد.
در طول تاریخ فیلمهای بسیاری دربارهی یکی از مشهورترین و بزرگترین نقاشان، ونسان ونگوگ ساخته شده است. اما Van Gogh ساختهشده در سال ۱۹۹۱ و به عنوان آخرین فیلم موریس پیالا، جواهری غیرقابل مقایسه با هر فیلم بیوگرافی است که تا به امروز دیدهاید.
به نظر میرسد پیالا در این فیلم میخواهد سینمایی مشابه با نقاشیهای ونگوگ خلق کند. ونگوگ نه مانند دانشگاهیان مشغول تکرار دنیای پیرامون خود بود و نه همچون امپرسیونیستها آن را از دریچهی چشم و بینش خود مشاهده و تفسیر میکرد.
در عوض، او از واقعیت آغاز کرد و چیزی نو آفرید. به همین ترتیب، موریس پیالا از زندگینامهی بسیار شناختهشدهی نقاش و ماههای پایانی عمر او شروع میکند تا روی پرده، دیدگاه شخصی خود را از انسان و هنرمند، مردم و دنیای اطرافش خلق کند.
در واقع، ما فقط گاهی اوقات وقتی یک نقاشی در قاب ظاهر میشود، جرقههایی از هنر ونگوگ میبینیم. به جای آن ما هنر را در شخصیت ونگوگ میبینیم. ماهیت ونسان را میتوان در رفتار او یافت. این فیلم منحصر به فرد، انسانیت ونگوگ را از جوهر هنر او بازسازی میکند.
فیلم بیشتر بر زندگی روزمرهی ونگوگ تمرکز دارد تا بر لحظات اوج دراماتیک و احساسی. این رویکرد باعث شده تا شخصیت ونگوگ به عنوان یک انسان با تمام تناقضها و مشکلات روحی و عاطفیاش به تصویر کشیده شود.
Jacques Dutronc ستاره و پاپاستار فرانسوی، در نقش ونگوگ، یکی از بهترین بازیهای کارنامهی خود را ارائه داده است.
او شخصیت ونگوگ را با نوعی سکوت و آرامش درونی بازی میکند که به تماشاگر اجازه میدهد تا پیچیدگیهای روحی و درونی این هنرمند را به شکلی بیپرده و ملموس تجربه کند. بازی او در این فیلم به گونهای است که مخاطب به جای دیدن یک اسطورهی هنری، یک انسان زنده با همهی ضعفها و قوتهایش را مشاهده میکند.
شما کدام فیلم بیوگرافی را بیشتر میپسندید؟
هالیوود همیشه عاشق فیلمهای بیوگرافی بوده است؛ و نه فقط هالیوود. حماسهی صامت و افسانهای ابل گانس و تصویر بزرگ کارل تئودور درایر از ژاندارک، دو طرح اولیه برای سینمای بیوگرافی ترسیم کردند. اما خودمان را گول نزنیم: این سینمای آمریکا است که بیشترین علاقه را به قرار دادن زندگی مردان و زنان بزرگ در زیر نور پروژکتورها نشان داده است.
اوایل دههی ۸۰ زمانی بود که فیلمهای بیوگرافی واقعاً رونق گرفتند، با فیلمهایی مانند Raging Bull (دربارهی جیک لاموتا)، Coal Miner’s Daughter (دربارهی لورتا لین) و The Elephant Man (دربارهی جوزف مریک) که همگی برای بهترین فیلم در اسکار سال ۱۹۸۰ رقابت میکردند. در سالهای اخیر فیلمهایی مانند Oppenheimer و Maestro به این روند ادامه دادهاند.
اما همهی فیلمهای بیوگرافی یکسان ساخته نمیشوند. فیلمهایی که در بالا معرفی شد، ترکیبی از وقایع زندگی انسانهای بزرگی در طول تاریخ است که احتمالاً برای هر تماشاگری جذاب باشند.
ما فیلمهایی را انتخاب کردهایم که روایتهای تازهای از شخصیتهای مشهور ارائه میدهند، زندگی آنها را با شیوههای نو بازسازی میکنند و از زبان سینما و انواع روشهای به یاد ماندنی برای بخشیدن شکوه و عظمت به آنها استفاده میکنند. شما بیوگرافی کدام شخصیت را در سینما بیشتر از همه دوست دارید؟ برای ما در کامنت بنویسید.
منبع: بازار
منبع: faradeed-202480