داورزنی: رویای والیبال را محقق میکنیم
محمدرضا داورزنی در مقطع حساسِ والیبال با درخواست مسعود سلطانی فر به وزارت ورزش رفت تا فدراسیون والیبال که یکی از با ثباتترین مدیریتهای فدراسیونهای ورزشی را داشت اسیر «سرپرست» شود. والیبال در این مدت به اوج تنش خود رسید و سرانجام داورزنی تصمیم به بازگشت گرفت.
این تصمیم البته با واکنشها و حاشیههایی هم همراه شد که یکی از مهمترین آن بازنشسته بودن رئیس فعلی فدراسیون بود که البته از سوی وی رد شد.
محمدرضا داورزنی که چند ماهی است به فدراسیون والیبال برگشته با حضور در خبرگزاری مهر به تشریح برنامههایش برای آینده این فدراسیون و آرزویش برای قرار گرفتن والیبال ایران در بین چهار تیم برتر دنیا پرداخت و در مورد مسائل مختلف این رشته به سوالات مطرح شده پاسخ داد.
*جهش والیبال پس از چهار سال حضورم اتفاق افتاد
رئیس فدراسیون والیبال در ابتدا گذری به دور اول حضورش داشت و گفت: بسیار سخت است کاری را آغاز کرده باشید و تیم ملی را از سطح پنجم - ششم آسیا به سطح نخست آورد. اقداماتی از قبل آغاز شده بود اما سیر تحول والیبال دوران رنسانسی داشت که تقریباً جهش آن پس از ۴ سال اتفاق افتاد. اینگونه نبود که به محض ورودم به والیبال اتفاقات به گونهای رقم بخورد که در سطح نخست آسیا و بین تیمهای برتر دنیا قرار گیریم، خیر اینطور نبود. در سال ۲۰۰۶ پیش از اینکه رئیس فدراسیون والیبال شوم، والیبال ایران در رده ۲۶ جهان قرار داشت. حتی تیم هند نیز بالاتر از ایران قرار داشت، در رده نوجوانان و جوانان اتفاقات خوبی رقم خورده بود و فعالیتهایی آغاز شده بود.
* سال ۲۰۰۷ آغاز تغییر نسل و پوست اندازی بود
در سال ۲۰۰۷ استارت، برای تغییر نسل و پوست اندازی را آغاز کردیم. بازیکنانی که در سال ۲۰۰۶ در مسابقات حضور داشتند اکثریت جای خود را به جوانان دادند. در والیبال اتفاقات مختلفی رخ میدهد اما ویترین آن تیم ملی بزرگسالان است. نه تنها در والیبال بلکه در سایر رشتههای ورزشی تیم ملی بزرگسال ملاک ارزیابی و مورد توجه مردم قرار میگیرد.
* انتظار مردم از والیبال قهرمانی بود
پس از سال ۲۰۱۰ که از بازیهای جهانی بازگشتیم انتظار مردم و جامعه از والیبال رو به افزایش بود، نتایج به دست آمده مورد رضایت نبود و مردم از بازی تیم ملی لذت نمیبردند. شکستهایی مقابل تیم مصر به دست آمد. تیم ژاپن کماکان در صدر آسیا قرار داشت، چین و کره نیز جایگاه خوبی داشتند و ایران هنوز به قهرمانی آسیا دست پیدا نکرده بود. حتی دربازیهای آسیایی تیم ملی در مرحله فینال نتیجه را مقابل ژاپن واگذار کرد. مردم انتظار قهرمانی و طلا از تیم ملی داشتند اما نشد.
* نیازمند تحول جدی در والیبال بودیم
فضای عمومی، انتظارات مردم و توقعات این را به فدراسیون دیکته کرد که نیازمند تحول جدی تر، دانش و تجربه دیگران هستیم به همین دلیل از سال ۲۰۱۱ به دنبال جذب مربی تراز اول دنیا بودیم، بررسیهای بسیاری صورت گرفت و از میان ۳۲ مربی به سه مربی رسیدیم و از بین این سه مربی نهایتاً «ولاسکو» انتخاب شد. «پرندی» و «ولاسکو» در ایران حاضر شدند، مذاکراتی با آنها صورت گرفت. خواستههای خود را مطرح کردیم و با آناستازی نیز با ایمیل و تلفن مذاکره داشتیم. «پرندی» و «ولاسکو» امکانات فدراسیون را از نزدیک شاهد بودند و حتی در یک مسابقه لیگ برتری در سالن حاضر شدند. در نهایت جمع بندی این بود که با توجه به نقطه نظراتِ ولاسکو، میتوانیم اتفاقات خوبی را برای والیبال ایران رقم بزنیم.
* کواچ با فرهنگ ایران آشنا بود
پس از رفتن ولاسکو در بهمن - اسفند ماه به دنبال جایگزین برای ولاسکو بودیم مجدداً به گزینههای قبلی بازگشتیم و چهرههای جدیدی نیز به آن اضافه کردیم که در لیگهای سری A ایتالیا حضور داشتند. سری A ایتالیا یکی از معتبرترین لیگهای دنیاست که مربیان خوبی در خود دارد. کواچ دو سال متوالی بهترین مربی سری A ایتالیا شد و به همین دلیل او را انتخاب کردیم همچنین او سابقه حضور در لیگ ایران را داشت و نسبت به ایران شناخت داشت. در آن مقطع با «برناردی» و « آناستازی» مذاکراتی داشتیم و در جمع بندی به کواچ رسیدیم چرا که او با فرهنگ ایران آشنا بود، دو سال نیز بهترین مربی سری A ایتالیا شد میتوانست به والیبال ایران کمک کند.
* کواچ انتخاب بدی نبود
در آن مقطع بسیاری اعتقاد داشتند که باید سرمربی را از آرژانتین جذب کنیم چرا که به سبک و سیاق ایران نزدیک است و نباید سبک را تغییر داد. کواچ انتخاب بدی نبود اما پس از ولاسکو همه مربیان را با او مقایسه میکردند. نوع رفتار، نوع تعامل با تیم، نوع تفکرات و کارهایی که انجام میداد هیچکدام قابل تطبیق با کواچ، لوزانا و بقیه نبود. نمیتوان هیچیک از مربیان دنیا را با ولاسکو قیاس کرد چرا که هر یک دیدگاههای خاص خود را دارند. ولاسکو یک تئوریسین بود، ریسکهایی که انجام میداد و نگاهی که به ذهنیت بازیکنان داشت، هر کدام اثرات مثبتی در بدنه تیم ملی داشت.
* احساس خطر کردیم
ولاسکو کارهایی را انجام میداد که سایر مربیان کمتر این ریسک را میپذیرند حتی در برخوردهای انضباطی و تنبیهی (نه با هدف حذف یک بازیکن بلکه برای اصلاح بازیکن) انجام میداد. ولاسکو حتی سر بزنگاه برای برقراری نظم چند بازیکن را کنار میگذاشت با این هدف که به سایر بازیکنان این پیام را بدهد که نظم و انضباط حرف نخست را در تیم میزند. این اتفاقات برای والیبال ایران بسیار خوب بود و جمیع این اتفاقات باعث پختگی، نظم تیم و قرار گیری آن در کلاس جهانی شد. پس از ولاسکو با کواچ باید در انتخابی المپیک شرکت میکردیم و زحمات به بار مینشست. نتایج و کارهایی که قبل از رقابتهای انتخابی المپیک رخ داد باعث احساس خطر شد. جلساتی با کواچ راجع به دستیارانش برگزار کردیم چند دستیاری که کنار او بودند که روی عملکرد آنها نقد داشتیم. با کواچ در میان گذاشتیم و ابراز نگرانی کردیم اما کواچ به دستیارانش باور و اعتقاد داشت. اختلاف نظرات شکل گرفت و ما نمیتوانستیم ریسک کنیم چرا که یک رویداد بیشتر در پیش نداشتیم و باید سهمیه المپیک را به دست میآوردیم. در نتیجه روند تیم حس صددرصدی برای صعود به المپیک را القا نمیکرد.
* کادر فنی باید تنشها را کنترل کند
بازیکنان دخالتی در برکناری کواچ نداشتند. اینگونه نیست که همه مربیان با بازیکنان همیشه شرایط ایده آل داشته باشند. به هر حال با انسان سرو کار داریم و ممکن است نوساناتی پیش آید. اصلاً اینگونه نبود بگوییم به خاطر اختلاف نظر و برخی بحثها که در رسانه مطرح میشد فدراسیون تصمیم به قطع همکاری با کواچ گرفته باشد. بازیکنان تأثیرگذار نبودند. بسیار برایمان مهم بود سرمربی تیم ملی بتواند تیم را به خوبی اداره کند. بحث اداره و کوچینگ تیم دو مسئله مهم هستند و این انتظار میرود که مربی به خوبی تیم را اداره کند و در زمان مسابقات به خوبی کوچینگ انجام دهد. به هر حال مربی با تعدادی بازیکن سر و کار دارد که هر یک سنین متفاوتی دارند، اداره این تیم با این شرایط (با فرهنگهای متفاوت از شهرهای مختلف) سخت است. به هر حال انتظارات بازیکنان بزرگتر با بازیکنان جوان متفاوت است و ممکن است باعث ایجاد تنش شود که کادر فنی و سرپرست باید این اتفاقات را کنترل کند. تنش زمانی کنترل میشود که قابل کنترل است و آسیب زا نیست اما اگر از حدی خارج شود دیگر باید تصمیم گرفته شود و عنان کار از دست سرمربی خارج میشود.
* نگرانی برای کسب سهمیه المپیک باعث شد ریسک نکنیم
کواچ انسان بسیار خوب و توانمندی بود و پس از خروج از ایران نیز نشان داد کارش را به خوبی بلد است اما نگرانی از کسب سهمیه المپیک ۲۰۱۶ باعث شد ریسک نکنیم. زمانیکه دستیار سرمربی که روی نیمکت قرار دارد، سیچلو است و میتواند تعامل خوبی با سرمربی، بازیکنان و سایر عوامل برقرار کند. این به تیم ملی کمک مثبت خواهد کرد اما یک زمانی دستیاری روی نیمکت قرار میگیرد که تجربه خوبی ندارد و صرفاً به دلیل رفاقت با سرمربی روی نیمکت قرار میگیرد. تقریباً در این نقطه کار از دست خارج شده بود؛ بین سرمربی، دستیار و بازیکنان ارتباط خوبی وجود نداشت. زمانی که این ارتباط وجود نداشته باشد، ریسک کار افزایش مییابد.
* والیبال ایران پس از ۵۲ سال راهی المپیک شد
در حین بازی سرمربی در کنار زمین حضور دارد و مغز او درگیر مسابقه است. کسی که به عنوان دستیار روی نیمکت قرار میگیرد، باید با ایجاد ارتباط و دادن اطلاعات درست، تعویض بازیکنان و سایر نکات را به سرمربی گوشزد کند؛ جلساتی برگزار شد و به دلیل اصرار کواچ به حضور دستیارانش، تصمیم بر آن شد که کواچ برود. سپس به دنبال این رفتیم که از ترکیب لوزانو و سیچلو استفاده کنیم. این اتفاق نیز رخ داد. در نهایت کسب سهمیه المپیک نیز به دست آمد و والیبال ایران پس از ۵۲ سال راهی المپیک شد.
* در ریو اتفاقاتی رخ داد که به مسائل شخصی لوزانو در ارتباط بود
در المپیک ریو اتفاقاتی رخ داد که برخی از آنها به مسائل شخصی لوزانو بازمیگشت. پس از المپیک ریو طراحیهای خود را برای چهار سال آینده انجام دادیم که از چه مربی استفاده کنیم که از نظر توانایی و شخصیتی، ویژگیهایی را داشته باشد که توانایی اداره و کنترل تیم را داشته باشد. در جمعبندی نهایی به کولاکوویچ رسیدیم که حدود هشت سال در تیم ملی صربستان حضور داشته است. قراردادی دو بخشی با کولاکوویچ منعقد شد. (۲+۲) از ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ و ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ قرارداد او بود. قرار بر این بود که نتایج تیم ملی در مسابقات قهرمانی جهان ارزیابی شود و سپس برای ادامه فعالیت او تصمیمگیری شود.
* در زمان تمدید قرارداد کولاکوویچ دخالتی نداشتم
سال ۲۰۱۸ در فدراسیون حضور نداشتم. سه ماه پیش از قهرمانی جهان، کولاکوویچ مذاکراتی با فدراسیون داشت که برای تعیین تکلیف و پیشنهاداتی که از سوی کشورهای دیگر دارد، وضعیتش در ایران مشخص شود و در آن شرایط فدراسیون قرارداد را با کولاکوویچ تمدید کرد.
* وزارت فشاری برای تمدید قرارداد کولاکویچ نداشت
گفته شد فشار و دستهای پشت پرده وزارت ورزش باعث تمدید قرارداد کولاکوویچ شد؟ داورزنی در پاسخ به این پرسش گفت: اگر رئیس فدراسیون تمایل به ادامه همکاری نداشت چرا قرارداد را تمدید کرد؟ چنین چیزی اصلاً صحت ندارد. وزارت ورزش در هیچ مقطع و هیچیک از فدراسیونها دخالتی نداشته است. فقط در بازیهای جاکارتا به فدراسیون والیبال گفتیم چرا که فدراسیون تیمی جدا از تیم بزرگسالان برای حضور در جاکارتا مهیا کرده بود و سید عباسی را نیز به عنوان سرمربی انتخاب کرد. جلساتی در وزارت ورزش برگزار و بیان کردیم که انتظار مردم از تیم ملی والیبال در جاکارتا، کسب مدال طلا است. آیا تضمین داده میشود که این تیم قهرمان شود؟ تنها جایی که وزارت ورزش کمی نقطه نظرات خود را اعلام کرد، حضور تیم اصلی در جاکارتا بود.
* مردم از تیم ملی والیبال در جاکارتا طلا میخواستند
مردم در جاکارتا چیزی جز مدال طلا از تیم ملی نمیخواستند. بالاخره بازیهای آسیایی ویترینی برای نمایش توانمندیهای کشورها است. به ویژه در رشتههای گروهی، جایی است که مردم توقع نتیجه خوب دارند. زمانی که مردم از تیم ملی توقع دارند تیمهایی مانند برزیل، آمریکا، فرانسه را شکست دهند، حضور با تیم «ب» و مشخص نبودن قهرمانی ریسک را افزایش میداد. جایگاه ایران نیز در جدول ردهبندی بسیار به مدال طلای والیبال بستگی داشت. همچنین قهرمانی باعث معافیت بازیکنان سرباز میشد و همین باعث میشد حدود ۶ بازیکن از معافیت سربازی استفاده کنند. تنها جایی که وزارت ورزش و جوانان با فدراسیون جلسه داشت و نظرش را اعلام کرد، همین بود که حضور با تیم «ب» ریسک بالایی برای قهرمانی در جاکارتا دارد. در نهایت فدراسیون نیز به جمعبندی رسید که با تیم اصلی و کولاکوویچ در بازیهای آسیایی شرکت کند. اینکه وزارت ورزش فشاری روی فدراسیون برای تمدید قرارداد کولاکوویچ داشته باشد، نیست، سوءتفاهم یا اشتباه است. وزارت ورزش و جوانان روی فدراسیون والیبال هیچ دخالت و ورودی نداشت.
* با ریاست فدراسیون نمیتوان ریسک کرد
آیا فرصت کسب تجربه برای جوانان در پستهای مدیریتی وجود دارد؟ در بدنه ورزش کشور چند مدیر مدام در حال تغییر و جابجایی هستند که فرصتی به جوانان داده نمیشود؟ سوال من از شما این است کسی که تجربه اداره یک هیئت را نداشته، چگونه میتواند رئیس فدراسیون شود؟ چرا با ریاست در فدراسیون این ریسک را انجام دهیم؟ این فرد باید از ۲۵-۲۴ سالگی مدیریت را تجربه کند. این شرایط فراهم است. فردی که میخواهد رئیس فدراسیون شود، باید قبل از آن در جای دیگر مدیریت را تجربه کرده باشد.
* اوضاع مالی فدراسیون خوب است
اگر بخواهیم غُر بزنیم، راحت است اما آمدهایم که مشکلات را حل کنیم. اگر قرار باشد که مدام از نداشتهها صحبت کنیم، نمیشود. تلاش ما این است که مشکلات را برطرف کنیم. مسئله کرونا، مسئله تأثیرگذار بر همه چیز است. شرایط اقتصادی کشور و اسپانسرها همگی تحت تأثیر قرار گرفتند. تلاش این است که از شرایط کرونا استفاده کنیم. قبول دارم در برخی جاها منابع ما صفر شده است اما از طرف دیگر، تلاش بر این است مارکتینگ را فعال کنیم و شرایطی در فدراسیون ایجاد شود که دغدغه مالی نداشته باشیم. مسئله مالی بسیار مهم است اما اولویت نخست مدیریت نیست.
* مسئله مالی مهم است اما نباید در الویت قرار گیرد
در حوزه مدیریت کشور نه تنها والیبال بلکه اکثر جاها پول مسئله کلیدی و مهم است اما اولویت نخست نیست. آن چیزی که مهم است، این است که مدیران بتوانند منابعشان را به درستی کنترل کنند. این کار در والیبال در حال انجام است و به گونهای پیش میرویم که بتوانیم منابع را کنترل و منابع جدید را تزریق کنیم. کار سختی است اما تلاشمان این است. افقهای روشنی در پیش داریم. مشکلی از این بابت نیست. اگر به این نقطه برسیم که باید مربی تراز اول در رأس تیم ملی حضور داشته باشد، این کار را خواهیم کرد.
* برای تحقق اهداف در المپیک به فدراسیون بازگشتم
آیا هنوز بر هدف خود یعنی قرار گیری تیم ملی در بین چهار تیم برتر المپیک اصرار دارید؟ محمدرضا داورزنی در پاسخ به این پرسش خبرنگار مهر گفت: همچنان این افق را داریم و برای تحقق همین هدف به فدراسیون بازگشتم. به دنبال این هستم تا این اتفاق رخ دهد.
* از مربیان تراز اول دنیا استفاده خواهیم کرد
جلسه هیئت رئیسه هفته گذشته برگزار شد. تأکید هیئت رئیسه بر این است که در انتخاب سرمربی تیم ملی عجله نکنیم. در حال رایزنی در خارج و داخل هستیم تا به جمعبندی خوبی برسیم. اگر قرار باشد از مربی تراز دوم جهان استفاده کنیم، در ایران این مربیان حضور دارند. تعداد مربیانی که تجربه طلای المپیک، مدال المپیک، حضور در المپیک و سکوی قهرمانی جهان داشته باشند، به ۱۰۰ نفر نمیرسد که این مربیان یا برای حضور در ایران مشکل دارند یا در حال حاضر با تیمهای دیگر قرارداد بستهاند. اگر قرار باشد مربی خارجی استفاده کنیم، حتماً تراز اول خواهد بود. اگر این شرایط فراهم نشود، نه اسم مربی را مطرح میکنیم و نه حرفی راجع به آن میزنیم و از مربیان داخلی استفاده میکنیم.
* قانون به وزیر اجازه میدهد در والیبال بمانم
بحث بازنشستگی شما بارها در رسانه مطرح شده است آیا تضمینی برای حضور شما در پایان چهار ساله در فدراسیون والیبال وجود دارد و والیبال یک بار دیگر به دلیل بازنشستگی شما اسیر سرپرست نخواهد شد؟ داورزنی در پاسخ به این پرسش گفت: موضوع بازنشستگی به وزارت ورزش باز میگردد. قوانینی وجود دارد که این قوانین به وزیر این اجازه را میدهد که نیرویی را تا ۶۵ سالگی حفظ کند. در حال حاضر من ۵۹ سال دارم. درست است که نزدیک به ۳۹ سال سابقه خدمت دارم اما همان قانون به وزیر این اجازه را میدهد.
*والیبال ارث پدری ما نیست
موضوع سن تا ۶۵ سالگی همچنان وجود دارد. این از اختیارات وزیر است. همان وزیر به من گفته که به والیبال بروم. ما نیز در حال انجام کار هستیم. قرار نیست من تا ابد رئیس فدراسیون والیبال باشم. به لحاظ مقررات بین المللی عضو هیئت رئیسه فدراسیون جهانی هستم. اگر فدراسیون ایران نباشد تا ۷۲ سالگی میتوانم در کنفدراسیون آسیایی و هیئت رئیسه جهانی حضور داشته باشم و الا نه اینجا ارث پدری ماست و نه قرار است مادام العمر در آن حضور داشته باشیم. توفیق داشتم ۳۸-۳۹ سال در خدمت مردم باشم. هر کجا قانون اجازه ندهد کار دیگری انجام خواهم داد. الزاماً نباید رئیس باشم. فکر و ایده داریم و میتوانیم کار انجام دهیم. موضوع بازنشستگی در اختیار من نیست که بخواهم برخلاف قوانین کشور تصمیم بگیرم و از اختیارات وزیر ورزش است.
* تا زمانیکه سیستم بخواهد میمانم
وزیر ورزش این اختیارات را از کجا میگیرد؟ کمیسیون سازمان استخدامی وجود دارد که درآن درخواستهای وزارتخانهها بررسی میشود. این باز میگردد به اینکه چه تصمیماتی در این کمیسیون گرفته شود. علاوه بر وزارت ورزش، وزارتخانههای دیگر نیز وجود دارد که تمایل دارند برخی مدیران خود را حفظ کند. این درخواستها در کمیسیون مطرح میشود و در آنجا تصمیم گیری میشود. زمانی که ۶۵ سال پر شود دیگر هیچ کسی نمیتواند شما را حفظ کند مگر اینکه جزو مقامات مانند نماینده مجلس یا وزرا باشید. غیر از این دیگر پس از سن ۶۵ سالگی نمیتوانید فعالیت کنید و مجبور به ترک پست خواهید شد.
پس تا زمان حضور سلطانی فر شما حضور دارید؟ ما متقاضی این قصه نبودهایم. من هر زمان که بخواهم میتوانم بازنشسته شوم اما زمانی که سیستم به من نیاز دارد، می مانم.
*وزارت ورزش هیچ گاه در انتخابات موفق نبوده است
با توجه به تجربیات به دست آمده توصیه و پیشنهاد شما برای معاون ورزش قهرمانی برای کاهش سوبرداشت از دخالت وزارت خانه در انتخابات فدراسیونها چیست؟ اصلاح اساسنامه فدراسیونها به این موضوع بسیار کمک میکند. در اساسنامه قبلی ۴۵ نفر عضو مجمع بودند. از این ۴۵ نفر ۳۱ نفر عضو هیئت بودند که توسط رئیس فدراسیون انتخاب میشدند. تجربه نشان میدهد در طول ۲۰ سال گذشته هیچ گاه وزارت خانه (. از این بابت که تفکر مهندسی شدن انتخابات وجود دارد) در انتخابات فدراسیونها موفق نبوده است.
۳۱ هیئت استانی حضور دارند، ۱۴ نفر کسانی هستند که نماینده ورزشکاران، داوران، کارگران، آموزش و پرورش و غیره هستند. اینها نفراتی نیستند که از سوی وزارت ورزش منصوب شده باشند. همه افرادی هستند که در آن رشته فعالیت داشتند. نه تنها در زمان سلطانی فر بلکه از دوران هاشمی طبا که موضوع اساسنامه فدراسیونها مطرح شد تا به امروز در ۸۰ تا ۹۰ درصد موارد که تصور میرفت گزینه وزارت در انتخابات حضور داشته اما موفق به کسب آرا نشده است. درچند انتخابات مدیران وزارتخانه موفق شدهاند؟
اینکه دوستان تصور میکنند وزارت ورزش به مدیر کل استان، نظر خود را اعمال میکند چنین چیزی وجود ندارد. تمام افرادی که در وزارت ورزش مشغول هستند به وزارتخانه مراجعه میکنند کاندیداهای خود را اعلام میکنند و وزیر ورزش و معاون هیچ گاه با او مخالفت نخواهد کرد. این حق شهروندی هر کسی است و نمیتوان آن را سلب کرد. اینکه یک کاندیدا میگوید با وزیر صحبت کرده برداشت حمایتی وزیر از او میشود. در حضور سه سالهام در معاونت ورزش قهرمانی چنین حمایتی را از سوی وزیر ورزش ندیدهام.
* رئیس فدراسیون نباید به پول دولت چشم داشته باشد
رئیس مجمع که از وزارت ورزش است تنها تأثیر در انتخابات را دارد. وزارت ورزش نمیتواند نسبت به انتخابات بی تفاوت باشد. از این ناحیه آسیب زیادی دیدهایم. به هر حال فدراسیون شرایطی دارد که فردی که برای ریاست انتخاب میشود باید توان انجام کار را داشته باشد. نمیتوان فردی را انتخاب کرد که به پول دولت چشم داشته باشد. رئیس فدراسیون باید چند برابر پول دولت، جذب پول داشته باشد. به همین دلیل این جز بحثهای جدی است که در آینده به اصلاح اساسنامه کمک خواهد کرد که افراد بیشتری در این فرآیند نقش داشته باشند.
* محمدرضا داورزنی که یکی از مدیران قدیمی ورزش است در مورد برخی سوالات نیز پاسخهایی داده است:
آیا آقای داورزنی فرد جدی است؟ هدفمند کار میکنم. در اهدافی که ترسیم میکنم تا لحظه به نتیجه رسیدن آن خواهم ایستاد. جدی بودن مانع از انعطافم نیست. برای رسیدن به اهدافم مصمم هستم اما در برخی موارد، تعاملات و نرمشها را بیشتر خواهم کرد تا به هدف برسم. هیچ وقت آرمانهایم را کاهش ندادم. اینکه می گویم تیم ملی والیبال جز ۴ تیم برتر المپیک قرار خواهد گرفت را قبول دارم و باید انجام دهم.
به غیر از والیبال به چه رشته ورزشی دیگر علاقه دارید؟ در چند رشته ورزشی کارت مربی گری دارم و فعالیت داشتم. به اسکی، اسکی روی آب، شنا، واترپلو و نجات غریق علاقه مند هستم. فرصت داشته باشم این کارها را انجام میدهم. در حال حاضر برای تفریح اسکی، شنا و کوهنوردی انجام میدهم.
اهل موسیقی و فیلم هستید؟ فرصت داشته باشم فیلم تماشا خواهم کرد و به موسیقی سنتی علاقه دارم.
آخرین فیلمی که تماشا کردهاید؟ فیلم «سی» از جمله فیلمهای خوبی بود که تماشا کردم و دعوت میکنم شما نیز این فیلم را تماشا کنید. گاهی از تماشای یک فیلم، فرصتی برای شکل گیری طرح و پیاده کردن آن ایجاد میشود.
اهل فوتبال هستید؟ فوتبال را تعقیب میکنم اما به آن علاقهای ندارم.
طرفدار استقلال یا پرسپولیس هستید؟ بیشتر به تیم ملی علاقه دارم.
بازیکن مورد علاقه شما کدام است؟ تقریباً همه بازیکنان والیبال چه در رده جوانان، نوجوانان و بزرگسالان مانند فرزندانم هستند. در این مدت باور کنید انگار برای پسر خود فعالیت کردهام. هر کاری که از دستم برآمده برای آنان انجام دادم. عموماً این بازیکنان که در رده نوجوانان وارد شدند، حدود ۱۵-۱۶ سال سن داشتند. سعید معروف از بازیکنانی بود که از دوره صنام با من بوده است. اجازه بدهید اسم فرد خاصی را نبرم. همه آنها چه امیر غفور، فرهاد قائمی، سعید معروف و غیره بازیکنانی بودند که از دوره ۱۵-۱۶ سالگی با من ارتباط داشتند و به همین دلیل میتوان گفت حس پدرانهای به آنها دارم. نسل جدید نیز مانند امیرحسین اسفندیار، علی اصغر مجرد، پوریا ولی و غیره همه بازیکنانی هستند که سعی میکنم مثل فرزندانم برایم باشند. سعی بر این است که پردهای بین بازیکنان و من وجود داشته باشد تا حرمتها حفظ شود. گاهی اوقات پدر خانواده مجبور است چشمش را بر روی برخی چیزها ببندد تا فرزندش خوب تربیت شود. اگر قرار باشد برای هر موضوع ایجاد تنش و درگیری با بازیکنان داشته باشیم، نتیجه نخواهیم گرفت. خیلی از اوقات، تذکر و نصیحت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طریق سرپرست به بازیکنان، گوشزد میشود. بازیکنان را درک میکنیم. خیلی از آنها مشکلات خانوادگی دارند که ممکن است برای هر انسانی رخ دهد. از آنها میخواهیم تمرکز داشته باشند. به دغدغه بازیکنان توجه میکنیم و این یکی از بحثهای جدی ماست. این گونه نیست که فقط از بازیکنان کسب نتیجه بخواهیم.
در سالهای حضورتان در ورزش چقدر برای خانواده زمان گذاشته اید؟ متأسفانه کمتر برای خانواده وقت گذاشتهام. در سال ۱۳۶۰ ازدواج کردم. زمان جنگ شرایط خاص خود را داشت و تا به امروز به خانواده مدیون هستم. دینی به گردن آنها دارم که باید بیشتر به آنها توجه میکردم اما نشد. خانواده زمانی که میبینند فعالیتهایم نتیجه دارند تا اندازهای همراهی ام کردند.
صحبت شما با مردم چیست؟ آرزو میکنم هر چه سریعتر شرایطی که در کشور حکمفرما است بهبود یابد. مردم نازنینی داریم. تنگناهای اقتصادی و شرایط بد اشتغال وجود دارد. سه فرزند دارم. فرزندانم ازدواج کردهاند و هر کدام شرایط خاص خود را دارند. شرایط برای همه خانوادهها سخت است. همه باید کنار یکدیگر بایستیم و یکدیگر را درک کنیم. همه ما نقشی در اداره بهتر کشور داریم که باید این نقش را به خوبی ایفا کنیم، این گونه نیست که بگوییم مشکلات و دغدغههای مردم به ما ربطی ندارد. باید بدانیم هر تصمیمی که هر مدیر و مسئولی در هر مقطعی میگیرند، تأثیرگذار است. مردم باید بدانند که مسئولان کارشان را درست انجام میدهند. فرصتهایی که به وجود میآید باید برای همه باشد. مردم دوست دارند احساس امید در جامعه بیشتر باشد و بدانند مسئولان به خوبی کار خود را انجام میدهند. مردم بهترین قاضی هستند. در چهار دهه خدمتم به مردم، دیدهام که آنها با همه سختیها پای انقلاب ایستادهاند، انقلابی که هزاران شهید را داده است. مردم انتظار دارند شرایط بهتر شود. نقدهایی بر نحوه اداره کشور وجود دارد که این طبیعی است. ما نیز نقد داریم اما این نقد به این معنا نیست که مردم نسبت به انقلاب موضع داشته باشند. اگر این مشکلات در چهل سال گذشته در کشور دیگری رخ میداد، اتفاقات دیگری رقم میخورد. مردم با همه سختیها، تحریمها و تهدیدها پای انقلاب ایستادهاند. در این شرایط والیبال بزرگسالان جزو هشت تیم برتر دنیا است و مردم شاهد این هستند. چون میخواهیم لبخند، احساس امید و غرور را در جوانان تقویت کنیم، به دنبال کسب نتایج هستیم تا افسردگی و غم مردم را التیام ببخشیم. زمانی که تیم جوانان و نوجوانان قهرمان جهان میشود، حس خوبی به مردم میدهد که علیرغم همه سختیها، نوجوان و جوان ایرانی قهرمان جهان شده است. به دنبال این هستیم والیبال محبوبیت فوتبال را به دست آورد.