اسب پیشکشی ، بیدندان است
در جشن بازیگران خانه تئاتر سال 95 برای اولین بار جایزههای عجیبي از نوع زمینهای ویلایی سر زبانها افتاد. این جایزهها توسط ارتباط فرهاد تجویدی و بهزاد فراهانی با اسپانسر فراهم شده بود
با وجود اینکه وکالتنامهای برای زمینهای 250 تا 1000متری پس از دریافت هزینه محضری از سوی اسپانسر به هنرمندان داده شد و کل زمینهای هکتاری منطقه خسروان آبسرد دماوند قابل استعلام بود،هنوز حتی یک متر از این زمینها هم قابل معامله و ساخت نيست
در عکسهای هوایی و سندهای وکالتی که بین هنرمندان دست به دست میشود، زمینهای واگذاری بخشی از حدود 90 هکتار زمین غیرمسکونی در منطقه خسروان آبسرد دماوند دیده میشود که پیش از این یک شهرک صنعتی مجاور مسیل خسروان و جاده فیروزکوه بوده است. با چند استعلام تلفنی و حضوری از بنگاههای منطقه مشخص میشود که این زمینها روزگار آنها را نيز سیاه کرده است
در جشن بازیگران خانه تئاتر سال 95 برای اولین بار جایزههای عجیبي از نوع زمینهای ویلایی سر زبانها افتاد. این جایزهها توسط ارتباط فرهاد تجویدی و بهزاد فراهانی با اسپانسر فراهم شده بود. مدتی بعد گلهگذاری برخی هنرمندان آغاز شد چون خبری از سند قطعی این جایزهها نبود. چند ماه بعد لیستی از هنرمندان دیگر به زمینهای اهدایی اضافه شد. با وجود اینکه وکالتنامهای برای زمینهای 250 تا 1000متری پس از دریافت هزینه محضری(!) از سوی اسپانسر به هنرمندان داده شد و کل زمینهای هکتاری منطقه خسروان آبسرد دماوند قابل استعلام بود اما هنوز حتی یک متر از این زمینها قابل معامله و ساخت نبود که جشن بازیگران خانه تئاتر سال 96 و پای همان اسپانسر به میان آمد. دوباره جایزههایی بیسند و خبررسانیهای اسپانسر در محافل هنری پیش آمد که خبر هدیه 65 میلیاردی و هزینه های چند100 میلیونی دو جشن را به رسانهها اعلام میکرد. این همه در حالی است که هنوز قانونی بودن زمینها و اسناد آنها در هالهای از ابهام است و هیات مدیره و وکیل خانه تئاتر از ابتدا زیر بار مسئولیت این داستان نرفته و همواره انجمن بازیگران را مسئول میداند. انجمن بازیگران نیز دو سال است که هویت زمینها را مستند و در مسیر روند قانونی میداند. مگر انجمن بازیگران زیر مجموعه خانه تئاتر و مدیریتش نیست و مستقل عمل میکند؟ مگر انجمنهای خانه تئاتر طبق اساسنامه حق کار اقتصادی و استقلال تصمیمگیری دارند؟ مگر زمین چند هکتاری بیسند را با یک وکالت یا هبه میتوان به چند 100هنرمند خانه تئاتر هدیه کرد؟ با چه معیاری از میان حدود 2000عضو خانه تئاتر فقط حدود 500 نفر را انتخاب کردهاند؟ چرا به هنرمندان حتی کپی سندهای قبلی را پیوست وکالتنامه نمیکنند و حتی در وکالتنامهها آدرس و پلاک ثبتی و مشخصات سند مادر درج نمیشود؟ چرا دفترخانه حاضر به پاسخگویی به هنرمندان نیست؟ و هزاران چرایی دیگر درباره زمینهای اهدایی و شیوه هدیه کردن زمینها و مالک اصلی آنها وجود دارد که همواره هیات مدیره خانه تئاتر خود را موظف به پاسخگویی در این ارتباط نمیداند.
برائت خانه از بازیگران
انجمن بازیگران در ادامه عنوانش، خانه تئاتر هم دارد و این یعنی که بدون هماهنگی با مدیریت و حتی بر اساس اساسنامه نمیتواند درآمدزایی کند اما وکیل خانه تئاتر و مدیر عامل این مرکز خود را از ماجرای پیش آمده مبرا میدانند! سند قبلی زمینها در دفترخانه میدان شمشیری تهران است که حکایت از غیرقانونی بودن مالکیت هدیهکننده و هدیههای او دارد. وکیل خانه تئاتر از روزهای ابتدایی ماجرا هشدار داده بود که این تفویضها روند قانونی ندارد و برای خانه تئاتر مسئولیت ایجاد میکند.
«محمدرضا غفاری» وکیل خانه تئاتر، درباره عدم ورود به این ماجرا میگوید: « بنده یک وکیل هستم و باید با اختیار موکل وارد دعوی شوم. وقتی کسی شکایتی ندارد من با کدام اختیار حقوقی میتوانم پیگیر ماجرا باشم؟ اگر شما یک ملک غیر قانونی خریده باشید، در صورتی میتوانم به شما کمک کنم که به من وکالت بدهید؛ اگرنه کاری از من برنمیآید. البته از ابتدا در جریان واگذاری زمینها بودم و هیچگاه این روند را تایید نکردهام».
آیا میان وکیل فردی با وکیل حقوقی و اجتماعی تفاوتی نیست؟ آیا یک وکیل که خود عضو خانه تئاتر است، نباید با نگاه انسانی به اجتماع خود مشورت بدهد و آنها را بر یک حرکت بزرگ غیرقانونی هشدار دهد؟ اما غفاری تاکید میکند: «روند قانونی وکالت همان است که به شما گفتم».
همین نقص قانونی با مدیر عامل خانه تئاتر مطرح شد. اصغر همت نیز خود را مسئول این تصمیم انجمن بازیگران ندانسته و میگوید: «از ابتدای این تصمیم اطلاعیه دادیم که ارتباطی به هیات مدیره خانه تئاتر ندارد و ما دخالتی در این کار نداریم و انجمن بازیگران با مسئولیت خودش اقدام به جذب اسپانسر کرده است؛ پس بهترین گزینه پاسخگویی به ماجرا ، آقای بهزاد فراهانی ، رییس انجمن بازیگران خانه تئاتر هستند. البته انجمن هدف خیری داشته و ابتکار به خرج داده که کاری را به سود اعضایش انجام دهد و هنوز هم خلافی اثبات نشده است. تعدادی زمین به تعدادی بازیگر دادهاند که فقط هر کدام 150هزار تومان از جیبشان به دفترخانه پرداخت کردهاند و این ضرر در زمانهای که رقمهای میلیاردی در میان است، هزینه قابل بحثی در سود و ضرر نیست. به هرحال اعضا هم خوشحال هستند که یک تکه زمین در اختیار دارند و من اطلاعی از جزییات و روند قانونیاش ندارم».
مدیر عامل خانه به دلیل بیاطلاعی وارد جزییات دیگر نشد؛ بنابراین روشن نشد چرا خانه تئاتر برخورد قانونی با انجمن و بازرس خانه نداشته تا همه اعضا بدانند علت تخلف انجمن بازیگران و انتخاب یک چهارم اعضا برای هدیه چه بوده است؟ و اگر مالکان بدون سند قطعی ، مورد سوءاستفاده اقتصادی و اجتماعی قرار گرفتند و به نام خانه تئاتر تمام شد ، هیات مدیره چه پاسخی خواهد داشت؟!
زمین ها و هدیهکننده
در عکسهای هوایی و سندهای وکالتی که بین هنرمندان دست به دست میشود، زمینهای واگذاری، بخشی از حدود 90 هکتار زمین غیرمسکونی در منطقه خسروان آبسرد دماوند دیده میشود که پیش از این یک شهرک صنعتی مجاور مسیل خسروان و جاده فیروزکوه بوده است. با چند استعلام تلفنی و حضوری از بنگاههای منطقه مشخص میشود که این زمینها روزگار آنها را هم سیاه کرده است چون به قول آنها زمینهای وقفی سازمانهای دولتی بوده که در بدهبستانهایی بین چند مالک رد و بدل شده و هنوز مالکیت آن بر کسی مشخص نیست. تنها اتفاقی که باعث گرفتاری آنها شده ، هدیه کردن بخش کوچکی از این 90 هکتار بین هنرمندان بوده تا تعدادی از مالکان هنرمند را به سوی آنها روانه کند. چند بنگاه و مالک در منطقه خسروان و آینه ورزان معتقدند: «هیچکس نمیداند مالک این زمینها چه کسی است و هیچ بنگاهی هم حاضر به معامله این زمین ها نیست. زمینها بین هنرمندان تقسیم شده تا هدیهکننده بتواند به جای یک صدا ، حدود 500 صدا داشته باشد که مالک اصلی یا سازمانهای دولتی را برای گرفتن مجوز و سندهای قانونی در منگنه قرار دهد» .
هدیهکننده زمینها، «دکتر محسن مرادی دهفولی» است که پیش از این سرمایه چند تله فیلم را بر عهده داشته و یک دفتر حقوقی در خیابان میرداماد دارد که در سالهای گذشته محفل جلسههای برخی اعضای هیات مدیره انجمن بازیگران به ویژه فرهاد تجویدی و بهزاد فراهانی با هدف اسپانسری بوده است.
بهزاد فراهانی که مهمترین منبع خبری ماجرا درباره تقسیم زمینها و روند قانونیاش بوده است ، میگوید: «این موضوع هیچ ربطی به من ندارد و نمیدانم چه کسی گفته که باید از من بپرسید؟ ماجرا این است که آقای مرادی، اسپانسری شریف، پزشک و وکیل هم هست که ما از ایشان سپاسگزاری میکنیم برای تعدادی زمین اهدایی به بازیگران. چه کسی گفته این کار غیرقانونی است؟ وکالتنامه محضری دارد و روند قانونی آن در سازمانهای دولتی در حال طی شدن است. من هیچ مسئولیتی در برابر این هدیهها ندارم و مثل هر بازیگر دیگری یک تکه زمین گرفتم. بهتر است اصل داستان را از آقای مرادی بپرسید که بهتر از همه میتواند پاسخ این شایعههای بیاساس را بدهد. به هنرمندان گفتهایم اجازه دهند مراحل قانونی تعاونی ما طی شود و تا آن زمان اجازه فروش ندارند اما اگر کسی خریداری میشناسد یا زورش میرسد، زمینش را بفروشد. کسانی که این شایعهها را ساختهاند، همانهایی هستند که با آقای مرادی دشمنی شخصی دارند».
و آقای فراهانی اشاره نکردند که اسپانسر شریف چگونه حدود 500 نفر را از میان حدود 2000 نفر انتخاب کرده و چه کسی به او فهرست داده است و اینکه اگر ريیس انجمن بازیگران مسئول ماجرا نیست، چه کسی مسئول است؟! مگر آقای فراهانی و آقای تجویدی از برگزارکنندگان جشن بازیگر و جذب اسپانسر در سالهای گذشته نبودهاند؟ مگر سند وکالتی نباید قابلیت پیگیری حقوقی در سازمان ثبت اسناد را داشته باشد؟ مگر آقای فراهانی در سال گذشته نگفته بود که این هدیه مربوط به هنرمندان تنگدست است؟ پس چرا بسیاری از هنرمندان تنگدست تئاتری حتی روحشان از هدیه ها خبر ندارد و بسیاری از هنرمندانی که زمین گرفتهاند، از افراد توانگر هستند؟!
در چند روز گذشته چندین دفعه با تلفن همراه دکتر محسن مرادی ، هدیهکننده زمینها تماس گرفته شد اما در برخی روزها گوشی او خاموش بود و در برخی روزها هم گوشی را جواب نداد که به قول بهزاد فراهانی ، تنها پاسخگوی این ماجرا باشد و البته «مهدی قلعه» ، بازرس خانه تئاتر هم پاسخگوی تلفن نبود تا بگوید چرا فقط چند100 هنرمند از حدود 2000 عضو خانه تئاتر این هدیه را گرفتهاند و چرا هدیه قابلیت سند قطعی برای فروش و ساخت و ساز ندارد و چرا پس از مشخص شدن این هدیه غیرقانونی در جشن بازیگران سال 95 جلوی آن را در جشن سال 96 نگرفته و گزارش آن را رسانهای نکرده است.
سندهای بیسند
دو سال از اولین وکالتنامههای بیپشتوانه گذشته و هنوز هیچکس خود را مسئول هدیههای بیسند نمیداند. حدود 500 هنرمند در لیست این زمینها بودهاند و هر یک صفحهای وکالتنامه محضری یا یک هبهنامه در اختیار دارند که نه میتوانند آن را منتقل کنند و نه اجازه فروش یا ساخت زمینها را دارند و البته برای هر وکالتنامه حدود 150 هزار تومان از کف دادهاند که این مبلغ ضرب در تعداد هنرمندان ، مبلغ ناچیزی نمیشود که در جیب دفترخانه میرداماد یا افراد احتمالی دیگری رفته است؛ برای هیچ! سند قبلی زمینها در دفترخانه میدان شمشیری تهران است که حکایت از غیرقانونی بودن مالکیت هدیهکننده و هدیههای او دارد.
مسئول دفترخانه شمشیری میگوید:«اصل سند زمین در این دفترخانه رد و بدل شده و اسناد این تخلف هم موجود و در مجامع رسمی در حال پیگیری است. آقای مرادی نباید پیش از گرفتن رای و روشن شدن مراحل دادرسی و تکلیف سند ، آن را بین چند صد هنرمند تقسیم کند».
«مهشاد مخبری» از هنرمندانی است که یکی از قطعهها را به عنوان جایزه جشن بازیگران دریافت کرده و از ماجراهای پشت پرده این جایزه خبری ندارد. او حتی نمیداند زمینش قابلیت فروش و ساخت ندارد و از آنجایی که در ایران حضور ندارد، موقعیتی برای گفتوگو در این رابطه نداشت. مخبری در پیامهایی کوتاه گفت: «همیشه به نظرم این جایزه عجیب بود و حدس میزدم از زمینهایی باشد که اجازه ساخت نداشته باشد و اهدا کردنش وسیلهای برای گرفتن مجوز باشد و...؛ این حدس من بود اما گویا ماجرا پیچیدهتر از این حرفها بوده است».
گفتنی است با چند نفر دیگر از هنرمندان فهرست هدیه زمینها که سابقه همکاری صنفی در انجمنهای خانه تئاتر دارند و از نامزدهای انتخابات خانه تئاتر امسال نیز هستند، تماس گرفته شد ولی در این رابطه حاضر به پاسخگویی نشدند.
دندان اسب پیشکشی
چالش زمین ها در آستانه برگزاری انتخابات خانه تئاتر و دعواهای صنفی در محافل هنری و شبکههای مجازی و رسانهها برای در اختیار گرفتن کرسی هیات مدیره جدید شکل گرفت و یک هفته پس از انتخابات هم فراموش شد اما همچنان سندها بی کارکرد است و آقای فراهانی در مجمع بازیگران گفتند که در تلاش هستند با استانداری در این باره ارتباط بگیرند و مدتی است که خبری از آقای مرادی ندارند. شاید پاسخ به یک پرسش برای اعضا و رایدهندگان قانونی مجمع های آينده ، آینده خانه تئاتر و سرنوشت هیات مدیره جدید را روشن کند: خانه تئاتر چگونه اجازه داده است که سرمایههای اقتصادی خارج از این خانواده باعث پاشیده شدن اعتماد و سرمایه انسانی داخل خانواده شود؟ خانه وقتی از همه توقع دارد حق عضویت سالانه خود را به موقع بپردازند و در رایگیریها و مجمعها شرکت کنند و وقتی در رسانهها از حقوق ناچیز تئاتریها شعار میدهند، در زمان بحران چگونه اعتماد اعضا نسبت به خانواده را حفظ میکند؟! وقتی حتی بر هیات مدیره انجمنهای زیرمجموعه و فعالیتهایشان تسلطی وجود ندارد و از مسئولیت چنین اتفاق بزرگی در اقتصاد هنرمندان زیرمجموعه شانه خالی میکنند و به راحتی یک فرد ناشناس در اقتصاد و فرهنگ به خانه تئاتر رسوخ می کند، چگونه قرار است این خانه حق صنفی همه اعضا را در برابر بادهای پرقدرت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی امروز دریافت و مبارزه و برای سرنوشت حدود 2000 تئاتری پیر و جوان این سرزمین برنامهریزی كنند.
بیشتر نامزدهای انتخابات خانه تئاتر همان گزینههای هیات مدیره خانه تئاتر و انجمنهایش بودند و امروز که چند ماه از انتخابات خانه تئاتر گذشته ، باید همین یک فقره بیعدالتی در توزیع هدیهها و شیوه غیرقانونیاش را از حقوق صنفی نمایان کنند تا رای دهندگان با نگاهی سلامت( نه مانند دو دهه گذشته) به خانه خود اعتماد کنند. آنچه از همین یک فقره بر میآید، بیانگر ضربالمثل شمارش دندانهای شکسته اسب پیشکشی است که هنوز از زیر بار حقوقی آن طفره میروند و حتی اگر اسناد زمینها پس از دو سال قانونی شود ، تا همیشه در مقابل این پرسش قرار دارند که معیار انتخاب تعدادی از کل اعضای یک خانه چه بوده است؟!
در عکسهای هوایی و سندهای وکالتی که بین هنرمندان دست به دست میشود، زمینهای واگذاری بخشی از حدود 90 هکتار زمین غیرمسکونی در منطقه خسروان آبسرد دماوند دیده میشود که پیش از این یک شهرک صنعتی مجاور مسیل خسروان و جاده فیروزکوه بوده است. با چند استعلام تلفنی و حضوری از بنگاههای منطقه مشخص میشود که این زمینها روزگار آنها را نيز سیاه کرده است
در جشن بازیگران خانه تئاتر سال 95 برای اولین بار جایزههای عجیبي از نوع زمینهای ویلایی سر زبانها افتاد. این جایزهها توسط ارتباط فرهاد تجویدی و بهزاد فراهانی با اسپانسر فراهم شده بود. مدتی بعد گلهگذاری برخی هنرمندان آغاز شد چون خبری از سند قطعی این جایزهها نبود. چند ماه بعد لیستی از هنرمندان دیگر به زمینهای اهدایی اضافه شد. با وجود اینکه وکالتنامهای برای زمینهای 250 تا 1000متری پس از دریافت هزینه محضری(!) از سوی اسپانسر به هنرمندان داده شد و کل زمینهای هکتاری منطقه خسروان آبسرد دماوند قابل استعلام بود اما هنوز حتی یک متر از این زمینها قابل معامله و ساخت نبود که جشن بازیگران خانه تئاتر سال 96 و پای همان اسپانسر به میان آمد. دوباره جایزههایی بیسند و خبررسانیهای اسپانسر در محافل هنری پیش آمد که خبر هدیه 65 میلیاردی و هزینه های چند100 میلیونی دو جشن را به رسانهها اعلام میکرد. این همه در حالی است که هنوز قانونی بودن زمینها و اسناد آنها در هالهای از ابهام است و هیات مدیره و وکیل خانه تئاتر از ابتدا زیر بار مسئولیت این داستان نرفته و همواره انجمن بازیگران را مسئول میداند. انجمن بازیگران نیز دو سال است که هویت زمینها را مستند و در مسیر روند قانونی میداند. مگر انجمن بازیگران زیر مجموعه خانه تئاتر و مدیریتش نیست و مستقل عمل میکند؟ مگر انجمنهای خانه تئاتر طبق اساسنامه حق کار اقتصادی و استقلال تصمیمگیری دارند؟ مگر زمین چند هکتاری بیسند را با یک وکالت یا هبه میتوان به چند 100هنرمند خانه تئاتر هدیه کرد؟ با چه معیاری از میان حدود 2000عضو خانه تئاتر فقط حدود 500 نفر را انتخاب کردهاند؟ چرا به هنرمندان حتی کپی سندهای قبلی را پیوست وکالتنامه نمیکنند و حتی در وکالتنامهها آدرس و پلاک ثبتی و مشخصات سند مادر درج نمیشود؟ چرا دفترخانه حاضر به پاسخگویی به هنرمندان نیست؟ و هزاران چرایی دیگر درباره زمینهای اهدایی و شیوه هدیه کردن زمینها و مالک اصلی آنها وجود دارد که همواره هیات مدیره خانه تئاتر خود را موظف به پاسخگویی در این ارتباط نمیداند.
برائت خانه از بازیگران
انجمن بازیگران در ادامه عنوانش، خانه تئاتر هم دارد و این یعنی که بدون هماهنگی با مدیریت و حتی بر اساس اساسنامه نمیتواند درآمدزایی کند اما وکیل خانه تئاتر و مدیر عامل این مرکز خود را از ماجرای پیش آمده مبرا میدانند! سند قبلی زمینها در دفترخانه میدان شمشیری تهران است که حکایت از غیرقانونی بودن مالکیت هدیهکننده و هدیههای او دارد. وکیل خانه تئاتر از روزهای ابتدایی ماجرا هشدار داده بود که این تفویضها روند قانونی ندارد و برای خانه تئاتر مسئولیت ایجاد میکند.
«محمدرضا غفاری» وکیل خانه تئاتر، درباره عدم ورود به این ماجرا میگوید: « بنده یک وکیل هستم و باید با اختیار موکل وارد دعوی شوم. وقتی کسی شکایتی ندارد من با کدام اختیار حقوقی میتوانم پیگیر ماجرا باشم؟ اگر شما یک ملک غیر قانونی خریده باشید، در صورتی میتوانم به شما کمک کنم که به من وکالت بدهید؛ اگرنه کاری از من برنمیآید. البته از ابتدا در جریان واگذاری زمینها بودم و هیچگاه این روند را تایید نکردهام».
آیا میان وکیل فردی با وکیل حقوقی و اجتماعی تفاوتی نیست؟ آیا یک وکیل که خود عضو خانه تئاتر است، نباید با نگاه انسانی به اجتماع خود مشورت بدهد و آنها را بر یک حرکت بزرگ غیرقانونی هشدار دهد؟ اما غفاری تاکید میکند: «روند قانونی وکالت همان است که به شما گفتم».
همین نقص قانونی با مدیر عامل خانه تئاتر مطرح شد. اصغر همت نیز خود را مسئول این تصمیم انجمن بازیگران ندانسته و میگوید: «از ابتدای این تصمیم اطلاعیه دادیم که ارتباطی به هیات مدیره خانه تئاتر ندارد و ما دخالتی در این کار نداریم و انجمن بازیگران با مسئولیت خودش اقدام به جذب اسپانسر کرده است؛ پس بهترین گزینه پاسخگویی به ماجرا ، آقای بهزاد فراهانی ، رییس انجمن بازیگران خانه تئاتر هستند. البته انجمن هدف خیری داشته و ابتکار به خرج داده که کاری را به سود اعضایش انجام دهد و هنوز هم خلافی اثبات نشده است. تعدادی زمین به تعدادی بازیگر دادهاند که فقط هر کدام 150هزار تومان از جیبشان به دفترخانه پرداخت کردهاند و این ضرر در زمانهای که رقمهای میلیاردی در میان است، هزینه قابل بحثی در سود و ضرر نیست. به هرحال اعضا هم خوشحال هستند که یک تکه زمین در اختیار دارند و من اطلاعی از جزییات و روند قانونیاش ندارم».
مدیر عامل خانه به دلیل بیاطلاعی وارد جزییات دیگر نشد؛ بنابراین روشن نشد چرا خانه تئاتر برخورد قانونی با انجمن و بازرس خانه نداشته تا همه اعضا بدانند علت تخلف انجمن بازیگران و انتخاب یک چهارم اعضا برای هدیه چه بوده است؟ و اگر مالکان بدون سند قطعی ، مورد سوءاستفاده اقتصادی و اجتماعی قرار گرفتند و به نام خانه تئاتر تمام شد ، هیات مدیره چه پاسخی خواهد داشت؟!
زمین ها و هدیهکننده
در عکسهای هوایی و سندهای وکالتی که بین هنرمندان دست به دست میشود، زمینهای واگذاری، بخشی از حدود 90 هکتار زمین غیرمسکونی در منطقه خسروان آبسرد دماوند دیده میشود که پیش از این یک شهرک صنعتی مجاور مسیل خسروان و جاده فیروزکوه بوده است. با چند استعلام تلفنی و حضوری از بنگاههای منطقه مشخص میشود که این زمینها روزگار آنها را هم سیاه کرده است چون به قول آنها زمینهای وقفی سازمانهای دولتی بوده که در بدهبستانهایی بین چند مالک رد و بدل شده و هنوز مالکیت آن بر کسی مشخص نیست. تنها اتفاقی که باعث گرفتاری آنها شده ، هدیه کردن بخش کوچکی از این 90 هکتار بین هنرمندان بوده تا تعدادی از مالکان هنرمند را به سوی آنها روانه کند. چند بنگاه و مالک در منطقه خسروان و آینه ورزان معتقدند: «هیچکس نمیداند مالک این زمینها چه کسی است و هیچ بنگاهی هم حاضر به معامله این زمین ها نیست. زمینها بین هنرمندان تقسیم شده تا هدیهکننده بتواند به جای یک صدا ، حدود 500 صدا داشته باشد که مالک اصلی یا سازمانهای دولتی را برای گرفتن مجوز و سندهای قانونی در منگنه قرار دهد» .
هدیهکننده زمینها، «دکتر محسن مرادی دهفولی» است که پیش از این سرمایه چند تله فیلم را بر عهده داشته و یک دفتر حقوقی در خیابان میرداماد دارد که در سالهای گذشته محفل جلسههای برخی اعضای هیات مدیره انجمن بازیگران به ویژه فرهاد تجویدی و بهزاد فراهانی با هدف اسپانسری بوده است.
بهزاد فراهانی که مهمترین منبع خبری ماجرا درباره تقسیم زمینها و روند قانونیاش بوده است ، میگوید: «این موضوع هیچ ربطی به من ندارد و نمیدانم چه کسی گفته که باید از من بپرسید؟ ماجرا این است که آقای مرادی، اسپانسری شریف، پزشک و وکیل هم هست که ما از ایشان سپاسگزاری میکنیم برای تعدادی زمین اهدایی به بازیگران. چه کسی گفته این کار غیرقانونی است؟ وکالتنامه محضری دارد و روند قانونی آن در سازمانهای دولتی در حال طی شدن است. من هیچ مسئولیتی در برابر این هدیهها ندارم و مثل هر بازیگر دیگری یک تکه زمین گرفتم. بهتر است اصل داستان را از آقای مرادی بپرسید که بهتر از همه میتواند پاسخ این شایعههای بیاساس را بدهد. به هنرمندان گفتهایم اجازه دهند مراحل قانونی تعاونی ما طی شود و تا آن زمان اجازه فروش ندارند اما اگر کسی خریداری میشناسد یا زورش میرسد، زمینش را بفروشد. کسانی که این شایعهها را ساختهاند، همانهایی هستند که با آقای مرادی دشمنی شخصی دارند».
و آقای فراهانی اشاره نکردند که اسپانسر شریف چگونه حدود 500 نفر را از میان حدود 2000 نفر انتخاب کرده و چه کسی به او فهرست داده است و اینکه اگر ريیس انجمن بازیگران مسئول ماجرا نیست، چه کسی مسئول است؟! مگر آقای فراهانی و آقای تجویدی از برگزارکنندگان جشن بازیگر و جذب اسپانسر در سالهای گذشته نبودهاند؟ مگر سند وکالتی نباید قابلیت پیگیری حقوقی در سازمان ثبت اسناد را داشته باشد؟ مگر آقای فراهانی در سال گذشته نگفته بود که این هدیه مربوط به هنرمندان تنگدست است؟ پس چرا بسیاری از هنرمندان تنگدست تئاتری حتی روحشان از هدیه ها خبر ندارد و بسیاری از هنرمندانی که زمین گرفتهاند، از افراد توانگر هستند؟!
در چند روز گذشته چندین دفعه با تلفن همراه دکتر محسن مرادی ، هدیهکننده زمینها تماس گرفته شد اما در برخی روزها گوشی او خاموش بود و در برخی روزها هم گوشی را جواب نداد که به قول بهزاد فراهانی ، تنها پاسخگوی این ماجرا باشد و البته «مهدی قلعه» ، بازرس خانه تئاتر هم پاسخگوی تلفن نبود تا بگوید چرا فقط چند100 هنرمند از حدود 2000 عضو خانه تئاتر این هدیه را گرفتهاند و چرا هدیه قابلیت سند قطعی برای فروش و ساخت و ساز ندارد و چرا پس از مشخص شدن این هدیه غیرقانونی در جشن بازیگران سال 95 جلوی آن را در جشن سال 96 نگرفته و گزارش آن را رسانهای نکرده است.
سندهای بیسند
دو سال از اولین وکالتنامههای بیپشتوانه گذشته و هنوز هیچکس خود را مسئول هدیههای بیسند نمیداند. حدود 500 هنرمند در لیست این زمینها بودهاند و هر یک صفحهای وکالتنامه محضری یا یک هبهنامه در اختیار دارند که نه میتوانند آن را منتقل کنند و نه اجازه فروش یا ساخت زمینها را دارند و البته برای هر وکالتنامه حدود 150 هزار تومان از کف دادهاند که این مبلغ ضرب در تعداد هنرمندان ، مبلغ ناچیزی نمیشود که در جیب دفترخانه میرداماد یا افراد احتمالی دیگری رفته است؛ برای هیچ! سند قبلی زمینها در دفترخانه میدان شمشیری تهران است که حکایت از غیرقانونی بودن مالکیت هدیهکننده و هدیههای او دارد.
مسئول دفترخانه شمشیری میگوید:«اصل سند زمین در این دفترخانه رد و بدل شده و اسناد این تخلف هم موجود و در مجامع رسمی در حال پیگیری است. آقای مرادی نباید پیش از گرفتن رای و روشن شدن مراحل دادرسی و تکلیف سند ، آن را بین چند صد هنرمند تقسیم کند».
«مهشاد مخبری» از هنرمندانی است که یکی از قطعهها را به عنوان جایزه جشن بازیگران دریافت کرده و از ماجراهای پشت پرده این جایزه خبری ندارد. او حتی نمیداند زمینش قابلیت فروش و ساخت ندارد و از آنجایی که در ایران حضور ندارد، موقعیتی برای گفتوگو در این رابطه نداشت. مخبری در پیامهایی کوتاه گفت: «همیشه به نظرم این جایزه عجیب بود و حدس میزدم از زمینهایی باشد که اجازه ساخت نداشته باشد و اهدا کردنش وسیلهای برای گرفتن مجوز باشد و...؛ این حدس من بود اما گویا ماجرا پیچیدهتر از این حرفها بوده است».
گفتنی است با چند نفر دیگر از هنرمندان فهرست هدیه زمینها که سابقه همکاری صنفی در انجمنهای خانه تئاتر دارند و از نامزدهای انتخابات خانه تئاتر امسال نیز هستند، تماس گرفته شد ولی در این رابطه حاضر به پاسخگویی نشدند.
دندان اسب پیشکشی
چالش زمین ها در آستانه برگزاری انتخابات خانه تئاتر و دعواهای صنفی در محافل هنری و شبکههای مجازی و رسانهها برای در اختیار گرفتن کرسی هیات مدیره جدید شکل گرفت و یک هفته پس از انتخابات هم فراموش شد اما همچنان سندها بی کارکرد است و آقای فراهانی در مجمع بازیگران گفتند که در تلاش هستند با استانداری در این باره ارتباط بگیرند و مدتی است که خبری از آقای مرادی ندارند. شاید پاسخ به یک پرسش برای اعضا و رایدهندگان قانونی مجمع های آينده ، آینده خانه تئاتر و سرنوشت هیات مدیره جدید را روشن کند: خانه تئاتر چگونه اجازه داده است که سرمایههای اقتصادی خارج از این خانواده باعث پاشیده شدن اعتماد و سرمایه انسانی داخل خانواده شود؟ خانه وقتی از همه توقع دارد حق عضویت سالانه خود را به موقع بپردازند و در رایگیریها و مجمعها شرکت کنند و وقتی در رسانهها از حقوق ناچیز تئاتریها شعار میدهند، در زمان بحران چگونه اعتماد اعضا نسبت به خانواده را حفظ میکند؟! وقتی حتی بر هیات مدیره انجمنهای زیرمجموعه و فعالیتهایشان تسلطی وجود ندارد و از مسئولیت چنین اتفاق بزرگی در اقتصاد هنرمندان زیرمجموعه شانه خالی میکنند و به راحتی یک فرد ناشناس در اقتصاد و فرهنگ به خانه تئاتر رسوخ می کند، چگونه قرار است این خانه حق صنفی همه اعضا را در برابر بادهای پرقدرت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی امروز دریافت و مبارزه و برای سرنوشت حدود 2000 تئاتری پیر و جوان این سرزمین برنامهریزی كنند.
بیشتر نامزدهای انتخابات خانه تئاتر همان گزینههای هیات مدیره خانه تئاتر و انجمنهایش بودند و امروز که چند ماه از انتخابات خانه تئاتر گذشته ، باید همین یک فقره بیعدالتی در توزیع هدیهها و شیوه غیرقانونیاش را از حقوق صنفی نمایان کنند تا رای دهندگان با نگاهی سلامت( نه مانند دو دهه گذشته) به خانه خود اعتماد کنند. آنچه از همین یک فقره بر میآید، بیانگر ضربالمثل شمارش دندانهای شکسته اسب پیشکشی است که هنوز از زیر بار حقوقی آن طفره میروند و حتی اگر اسناد زمینها پس از دو سال قانونی شود ، تا همیشه در مقابل این پرسش قرار دارند که معیار انتخاب تعدادی از کل اعضای یک خانه چه بوده است؟!