سرمقاله
بیم و امید زاینده رود ۱۴۰۳
امیر اکبری: امسال هم مانند دو دهه گذشته زایندهرود اصلیترین محور مطالبات و تلاش اصفهان برای ادامه حیات بود. این رودخانه کهن که با بیتدبیری، نگاه منطقهای و زیادهخواهی سالها است اسیر خشکی تحمیلی شده است، هرازچندی چاشنی دعواهای سیاسی و وعدههای بیعمل میشود. روزی در سال ۹۶ حسن روحانی در میدان نقشجهان خطاب به هوادارانش میگفت که این بار نوبت گاوخونی است و وعده داد که در دوره دوم ریاستجمهوری جریان پایدار زایندهرود تا تالاب گاوخونی برقرار شود که نتیجه آن مشخص هست. روزی دیگر سید ابراهیم رئیسی در تبلیغات انتخابات خطاب به مردم اصفهان میگفت که بنده از مسئله خشکی زایندهرود، بهعنوان نبض حیات و شادابی شهر اصفهان و همچنین نرسیدن آب کافی به کشاورزان مظلوم شرق اصفهان اطلاع دارم. کشاورزان عزیزی که روزی بزرگترین پرداختکننده زکات کشور بودند امروز به دلیل سوءمدیریتها خود فقیر و نیازمند زکات شدهاند! نتیجه این وعده هم تا اینجای کار دولت مشخص است. بهموازات؛ وزرا، استانداران و سایر افراد و نهادهای تأثیرگذار با انواع وعدهها کام تشنه زایندهرود را خشکتر کردند و در آخرین مورد، از پایان شمارش معکوس وعده ۹۰ روزه وزرای نیرو و کشور در اصفهان بیش از سه هفته گذشته و هنوز هیچ واکنش و پذیرش مسئولیتی از جانب دولت صورت نگرفته است. در چنین شرایطی که رگ حیات استان درگیر بازیهای سیاسی و مدیریتهای ناتوان است، صحبت از آینده استان تصویری محو و غبارآلود را در ذهن تصویر میکند. اگر بخواهیم برای سال ۱۴۰۳ اصفهان نامی تعیین کنیم، بازهم باید مطالبه زایندهرود را در راس قرار دهیم و بیش از گذشته برای بازگشتن آب رفته از رود تلاش کنیم. اصفهان و ایران به مدیرانی نیاز دارد که فارغ از منافع کوتاهمدت و گروهبندیهای کاذب به توسعه پایدار بیندیشند و در این راستا تصمیمها و راهبردهای عملیاتی داشته باشند. زایندهرود یک سال دیگر را در شرایط بحرانی طی کرد و برای بهبود شرایط چشمانتظار سال ۱۴۰۳ میماند..