معرفی کتاب «از صفر به یک»؛ پرسشها و پاسخهایی برای موفقیت در کسبوکار جدیدتان
پیتر تیل، کارآفرین و سرمایهگذار مشهور تمام آموختههایش از سالها فعالیت به عنوان هم بنیانگذار پیپَل و پلانتیر و سپس بهعنوان سرمایهگذار در صدها شرکت جدید از جمله فیسبوک و اسپیسایکس را در کتاب «از صفر به یک» ارائه میدهد. او از نحوه ساخت شرکتهایی میگوید که خالق چیزهای جدید هستند. «از صفر به یک» سرشار از نکاتی درباره شرکتهای نوپا و نقش آنها در آینده است.
فهرست مطالب
کتاب «از صفر به یک: نکاتی دربارۀ شرکتهای نوپا و نقش آنها در ساخت آینده» نوشته پیتر تیل و بلیک مسترز با ترجمه بهمن فروزنده توسط نشر آموخته منتشر شده است. این کتاب حاصل کلاس درسی با موضوع شرکتهای نوپاست که تیل در سال 2012 در دانشگاه استنفورد تدریس کرد. هدف او از برگزاری این کلاس این بود که به دانشجویان کمک کند آیندهای را ببینند که فرای مرزهایی است که متخصصان دانشجویی تعیین کردهاند؛ آیندهای که دانشجویان باید آن را خلق کنند. بلیک مسترز، یکی از دانشجویان یادداشتهای دقیق و مفصلاش از کلاس را جمعآوری کرد و آنها با همراهی تیل در بررسی، تجدیدنظر و بازنویسی تبدیل به کتاب «از صفر به یک» شد.
این کتاب درباره پرسشهایی است که برای موفقیت در کسبوکار انجام کارهای جدید باید از خود بپرسید و به آنها پاسخ دهید. «از صفر به یک» یک دستورالعمل و منبع اطلاعاتی نیست، بلکه تمرینی برای نحوه تفکر است چون این همان کاری است که یک شرکت نوپا باید انجام دهد: موشکافی ایدههای جدید و در صورت لزوم ساخت دوباره کسبوکار از ابتدا.
تیل به الگوهای زیادی از نحوه ساخت شرکتهای نوپا و شرکتهای خلاق اشاره میکند اما به هیچ وجه فرمول خاصی برای موفقیت ارائه نمیدهد. به اعتقاد او، هر نوآوری، جدید و منحصربهفرد است و هیچ انسانی نمیتواند برای نوآور شدن دستورالعمل خاصی را تجویز کند. مهمترین و یگانه الگویی که تیل تاکنون دیده و از آن صحبت میکند این است که افراد موفق فرصتهای واقعی را در مکانهایی دور از انتظار مییابند و این کار را نه با استفاده از فرمولها بلکه با تفکر درباره اصول بنیادین کسبوکار انجام میدهند.
کتاب از «صفر به یک» به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
کارآفرینان، مدیران، موسسان شرکتهای نوپا و هر کسی که به آینده و ساخت خلاقانهی آن میاندیشد از خواندن این کتاب بهره میبرد. این کتاب نه تنها نسخهای برای کسبوکار شما نمیپیچد بلکه هدفش تغییر نگرش شما در کسبوکار و فراتر از آن در کل زندگی است.
درباره نویسندگان کتاب «از صفر به یک»
پیتر تیل (Peter Thiel)، متولد ۱۹۶۷، کارآفرین و سرمایهگذار، فعال سیاسی و نویسنده آلمانی-آمریکایی است. او در استنفورد، فلسفه و بعدها حقوق خواند. تیل پس از فراز و نشیبهایی با پولی که از حمایت خانواده و دوستانش به دست آورده بود وارد سرمایهگذاری در حوزه کسبوکارهای اینترنتی شد. بنیانگذاری مشترک پیپَل، تأسیس فاندرز فاند و پلانتیر، سرمایهگذاری در شرکتهای موفقی همچون اسپیسایکس، لینکدین، کورا و فیسبوک از جمله شاخصترین فعالیتهای وی است.
این کارآفرین بیشتر اقدامات بشردوستانه خود را از طریق «بنیاد تیل» انجام میدهد. از جمله فعالیتهای این بنیاد میتوان به حمایت از تحقیقات در زمینه افزایش عمر انسان و هوش مصنوعی اشاره کرد. پشتیبانی از شرکتهای نوپا و کمک مالی به مؤسسات خیریه بینالمللی هم از دیگر فعالیتهای خیرخواهانه پیتر تیل محسوب میشود.
بلیک گیتس مسترز Blake Gates Masters نویسنده آمریکایی، سرمایهگذارخطرپذیر و رئیس بنیاد تیل است. او پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشته علوم سیاسی در استنفورد، برای کارشناسی ارشد به مدت یک سال در مدرسه حقوق دانشگاه دوک تحصیل کرد. مسترز، نامزد انتخابات سنای ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ در آریزونا است.
فهرست مطالب کتاب «از صفر به یک»
پیشگفتار مترجم
مقدمه: از صفر به یک
1- چالش آینده
2- مانند سال 1999 جشن بگیرید
3- همهی شرکتهای شادمان متفاوتاند
4- ایدئولوژی رقابت
5- مزیت دیرآمدگی
6- شما بلیت بختآزمایی نیستید
7- پول را دنبال کنید
8- اسرار
9- بنیانها
10- سازوکار مافیا
11- اگر بسازید، آنها خواهند آمد؟
12- انسان و ماشین
13- سبزاندیشی
14- تناقض بنیانگزاران
نتیجهگیری: رکود یا تکینگی
بریدههایی از کتاب «از صفر به یک»
- هر ایدهای در دنیای کسبوکار فقط یکبار شکوفا میشود. بیل گیتسِ بعدی سیستم عامل نخواهد ساخت؛ لَری پیچ یا سرگی بِرین بعدی موتور جستجو نخواهد ساخت؛ و مارک زاکربرگ بعدی شبکۀ اجتماعی جدیدی خلق نمیکند. اگر از این افراد تقلید میکنید، در واقع چیزی از آنها یاد نگرفتهاید.
- فناوری جدید بیشتر از دل کسبوکارهای جدید یا همان شرکتهای نوپا بیرون میآیند. از پدران بنیانگذار در سیاست گرفته تا انجمن سلطنتی در علوم تا «باند هشت خائن» شرکت فرچایلد سمی کاندکتور در حوزه کسبوکار، همواره گروهی کوچک با نوعی رسالت گرد هم میآیند و جهان را به جای بهتری تبدیل میکنند.
- اگر میخواهید ارزش ماندگار خلق و برای خود سهمی از آن داشته باشید، کسبوکارهایی که وجه تمایز ندارند، ایجاد نکنید.
- تولستوی داستان آنا کارنینای خود را اینطور آغاز میکند: «همه خانوادههای شادمان شبیه هم هستند ولی هر خانواده ناراحتی به روش خود ناراحت است». کسبوکار، درست عکس این است: شرکتهای شادمان متفاوتاند. هر شرکتی با حل یک مشکل خاص به انحصار میرسد. همهی شرکتهای ناموفق شبیه هم هستند: آنها در فرار از رقابت موفق نبودهاند.
- اگر فکر و ذکرتان رشد کوتاهمدت باشد، مهمترین پرسشی را که باید از خود بپرسید از قلم میاندازید: آیا این کسبوکار کماکان ۱۰ سال بعد هم بهکار خود ادامه میدهد؟ اعداد بهتنهایی نمیتوانند پاسخگوی این پرسش باشند باید؛ با دید انتقادی درباره ویژگیهای کیفی کسبوکار خود خوب بیندیشید.
- افراد زیادی کوشیدند از تجربیات اپل درس بگیرند و راه آن را دنبال کنند: تبلیغات هزینهبر، فروشگاههای اختصاصی، مواد اولیه لوکس، سخنرانیهای جذاب، قیمت بالا و حتی طراحی ساده و شیک اپل، همه را میتوان تقلید کرد. ولی به کارگیری این روشها که فقط ظاهر محصول را جلا میدهند بدون داشتن محصولی با درونمایه ی ارزشمند راه به جایی نمیبرد.
- بحثانگیزترین پرسش در کسبوکار این است که آیا موفقیت معلول شانس است یا مهارت.
- اگر فکر میکنید کیفیت زندگیتان فقط به میزان شانستان مربوط است پس چرا این کتاب را مطالعه میکنید؟ اگر بنیانگذاران شرکتهای نوپا را افرادی میدانید که بلیت بختآزمایی را برنده شدهاند، پس مطالعه دربارهی آنها ارزشی ندارد. کتابچهی نحوهی استفاده ماشینهای شانس قمارخانهها برای کودنها به شما میگوید چه نوع پای خرگوشی برای خوششانسی همراه خود داشته باشید یا چگونه ماشین شانس مناسب را تشخیص دهید، ولی نمیتواند به شما بگوید چگونه برنده شوید این شما هستید که دستهی ماشینهای شانسی را میکشید.
- شرکتتان باید چیزی بیشاز محصول خود را به فروش برساند. باید بتواند شرکت را به کارکنان و سرمایهگذاران خود نیز بقبولانید که میتوان آن را نوعی فروش دانست.
- فقط بهدلیل اینکه دوست داریم فناوری عجیبوغریب را تجربه کنیم مسحور کلان دادهها شدهایم. ما تحت تأثیر کارهای کوچک قرار میگیریم که رایانه بهتنهایی انجام میدهد ولی دستاوردهای عظیم همکاری انسان و ماشین را نادیده میگیریم زیرا این مشارکت انسانی آنها را کمتر عجیبوغریب میکند. رایانههای واتسون، دیپبلو و الگوریتمهای یادگیری ماشین که هرروز هم بهتر میشوند، جالب هستند. ولی ارزشمندترین شرکتها در آینده نمیپرسند رایانه میتواند چه مشکلی را بهتنهایی حل کند، بلکه میپرسند: رایانه چگونه در حل مسائل دشوار میتواند به بشر کمک کند؟