جستجو
رویداد ایران > رویداد > سیاسی > چرا ناطق‌ نوری وقتی توسط ساواک به زندان افتاد خوشحال شد؟

چرا ناطق‌ نوری وقتی توسط ساواک به زندان افتاد خوشحال شد؟

علی‌اکبر ناطق نوری پیش از انقلاب اسلامی توسط ساواک دستگیر شده و به بند شماره‌ی ۴ زندان قصر منتقل می‌شود؛ اما با توجه به افرادی که در زندان قصر بودند، نه تنها از این اتفاق ناراحت نشد بلکه می‌بیند «چه جای خوبی است.»

علی‌اکبر ناطق نوری پیش از انقلاب اسلامی توسط ساواک دستگیر شده و به بند شماره‌ی ۴ زندان قصر منتقل می‌شود؛ اما با توجه به افرادی که در زندان قصر بودند، نه تنها از این اتفاق ناراحت نشد بلکه می‌بیند «چه جای خوبی است؛ همه جمع هستند. مرحوم‌ طالقانی‌ و بازرگان‌ و بقیه‌ی آقایان‌ نهضت‌ آزادی، آقای حجتی‌ کرمانی‌، مرحوم‌ اکبر پوراستاد و آقای امیرحسینی آنجا بودند و دکتر شیبانی نیز در بند چهار بودند. از دستگیرشدگان‌ ۱۵ خرداد و میدانی‌ها آقایان‌ حاجی احمدی، حاج‌ جعفری و حاج‌ محمد که‌ به‌ او می‌گفتند «محمد عروس‌» و حسین‌ شمشاد نیز بودند و چند نفر توده‌ای به‌نام‌ عمویی، شلتوکی و سرهنگ‌ کیمنش‌ هم‌ بودند.»

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ناطق نوری در ادامه‌ی خاطره‌اش از آن دوران، در جلد اول کتاب خاطرات که مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ کرده، افزوده است:

به‌ آقای‌ طالقانی‌ گفتم‌: «قربان‌ موسی‌بن جعفر بروم‌، اگر این‌ زندان‌ است‌ جای‌ به‌ این‌ خوبی‌، پس‌ به‌ موسی‌بن جعفر (ع‌) چه‌ گذشت‌؟ اگر آن‌ زندان‌ بود، پس‌ این‌ چیست‌؟»

ناطق نوری همچنین در بخشی دیگر از خاطره‌ی مربوط به زندان قصر، روایتی از مباحثه‌ی فردی به نام محمد منتظری با مرحوم‌ آیت‌الله طالقانی نقل می‌کند که خواندنی است.

شهید محمد منتظری از مبارزان انقلابی بود که به جرم پخش اعلامیه‌ی امام خمینی به زندان می‌افتد. او بعد از پیروزی انقلاب، به فکر تشکیل سپاه پاسداران افتاد و با امام و دیگر مبارزان در این باره گفت‌وگو کرد که در نهایت، پیشنهادش پذیرفته شد و سپاه پاسداران شکل گرفت. در انتخابات مجلس اول، از سوی مردم نجف‌آباد به مجلس شورای اسلامی راه یافت تا اینکه در ۷ تیر ۱۳۶۰، همراه شهید بهشتی و هفتاد نفر دیگر، در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

‌در زندان قصر آیت‌الله طالقانی درس‌ تفسیر می‌گفت‌ و محمد منتظری سر این درس حضور نداشت که این غیبت برای ناطق نوری سؤال می‌شود که در جواب به او می‌گویند: «او را بایکوت‌ کردند و حق‌ ندارد در کلاس تفسیر شرکت‌ کند.» گفتم‌: «چرا؟» گفتند: «خیلی‌ اشکال‌ می‌کند.» ایشان‌ طلبه‌ای‌ باسواد بود و آقای‌ طالقانی‌ نمی‌توانست‌ اشکال‌هایش‌ را جواب‌ بدهد؛ لذا ایشان‌ را بایکوت‌ کرده‌ بودند.

همچنین در زندان‌ مناظره‌ای‌ بین شهید محمد منتظری‌ و بازرگان‌ صورت‌ گرفت‌. یک‌ طرف‌ مناظره‌، مهندس‌ بازرگان‌ و یک‌ طرف‌ محمد آقا منتظری‌ که‌ کتاب‌ راه‌ طی‌ شده‌ی بازرگان‌ را نقد می‌کرد و مرحوم‌ محمد اشکالات‌ اساسی‌ وارد می‌کرد. بنده‌ هم‌ در کنار محمد آقا بودم‌. احمدعلی‌ بابایی‌ که‌ ناظر این‌ مناظره‌ بود، خیلی‌ عصبانی‌ شد و به‌ شهید محمد منتظری گفت‌: «بچه‌ چه‌ می‌گویی‌؟ حضرت‌ آیت‌الله‌ طالقانی‌ اینجا نشسته‌ و اشکال‌ نمی‌کند، تو اشکال‌ می‌کنی‌؟» محمد هم‌ آدمی‌ رک‌ بود، یک‌دفعه برگشت‌ و گفت‌: «برو بابا دنبال‌ کارت‌. مگر به‌ هر کسی‌ می‌شود گفت‌ آیت‌الله‌؟» یک‌مرتبه فضا به‌ هم‌ ریخت‌ و جلسه‌ تعطیل‌ شد.

منبع: etemadonline-668556

برچسب ها
نسخه اصل مطلب