جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی >  مرگ مشکوک آرمین کودک کار ۱۱ ساله؛ خودکشی یا ...؟

 مرگ مشکوک آرمین کودک کار ۱۱ ساله؛ خودکشی یا ...؟

 مرگ مشکوک آرمین کودک کار ۱۱ ساله؛ خودکشی یا ...؟
مساله سوال برانگیز این است که آیا واقعا آرمین با خوردن قرص به زندگی‌اش پایان داده است؟ اگر بله چرا ؟ آیا مرگ مادر که چند ماه قبل و براثر بیماری سرطان اتفاق افتاد روی این کودک فشار مضاعفی وارد کرد یا محیط پرازآسیب محل زندگی و خیابان‌های ناامن، زمینه سوء استفاده‌های خاص مواد مخدر یا موارد دیگر از این کودک را باعث شد.
 حالا بعد از ۷ روز اجازه‌ی انتقال پیکر بی جان آرمین ۱۱ ساله از سردخانه بیمارستان امام خمینی کرمانشاه به گورستان صادر شده است. کودک کاری که ابتدا گفته شد با مصرف قرص خودکشی کرده و حالا گمانه زنی‌های دیگری مبنی بر سوء استفاده‌های احتمالی در زمینه موادمخدر از او مطرح می‌شود که البته باید دوماهی برای انتشار گزارش پزشکی قانونی در رد یا تایید آن صبر کرد.
 
آرمین همراه خانواده‌اش در یکی از محلات حاشیه‌ای کرمانشاه زندگی می‌کرد. بخش زیادی از سال‌های عمر کوتاه او و دیگر خواهر و برادرانش مواجهه با چهره‌ی کریه فقر، تکدی‌گری، بیماری مادر، اعتیاد و بِزه برخی اعضای خانواده بود.
 
مرگ آرمین از زاویه دید تعدادی از فعالان اجتماعی کرمانشاه پیچیده‌تر از مرگ و یا حتی خودکشی یک کودک ۱۱ ساله است که تجربیات کاری‌اش برای یک لقمه نان از پاک کردن شیشه ماشین‌ها تا زباله‌گردی را شامل می‌شد.
 
مساله سوال برانگیز این است که آیا واقعا آرمین با خوردن قرص به زندگی‌اش پایان داده است؟ اگر بله چرا؟ آیا مرگ مادر که چند ماه قبل و براثر بیماری سرطان اتفاق افتاد روی این کودک فشار مضاعفی وارد کرد یا محیط پرازآسیب محل زندگی و خیابان‌های ناامن، زمینه سوء استفاده‌های خاص مواد مخدر یا موارد دیگر از این کودک را باعث شد.
 
خانه‌ای بدون غذا و قاشق و بشقاب

جعفر دانش پرور مسئول خانه ایرانی جمعیت امام علی در جعفرآباد کرمانشاه درباره وضعیت آرمین، یکی از کودکان کار مورد حمایت این جمعیت، به «انتخاب» می‌گوید: مددکاران ما این خانواده که درگیر آسیب‌های مختلف اجتماعی هستند را می‌شناسند و در روز‌هایی که به علت شیوع کرونا خانه ایرانی جمعیت در جعفرآباد کرمانشاه تعطیل شده بود هم بار‌ها داوطلبان این گروه به این خانواده و بویژه آرمین که عمدتا در چهارراه‌های کرمانشاه شیشه‌های ماشین‌ها را پاک می‌کرد و یکی از خواهرانش که همراه مادربزرگ‌شان مشغول گدایی بودند کمک‌های غذایی رساندند. رفت و آمد‌هایی که داوطلبان این گروه را با حقایق تکان دهنده‌ای درباره این کودکان و آلونکی به نام خانه مواجه کرد. در خانه‌ای که این کودکان روزگار می‌گذراندند نه تنها غذایی برای خوردن وجود نداشت بلکه حتی قاشق و بشقابی هم نبود که نشان دهد ممکن است گاهی کسانی که نام سرپرست یا مادر، پدر و مادربزرگ این کودکان را برخود دارند برای آن‌ها لقمه‌ای برای رفع گرسنگی آماده کنند.
 
از مرگ مادر تا زندگی کولی‌وار

خانواده مذکور از سوی بهزیستی هم شناخته شده بودند و حتی مدتی یکی از دختران خانواده که حدودا ۹ ساله است و با سوء استفاده‌ی یکی از نزدیکانش مشغول گدایی در شهر بود را از این کار منع و برای نگهداری به بهزیستی منتقل کردند، اما پیش از نوروز ۹۹ و به دلیل مرگ مادر و حضور دختر در مراسمش او را به خانواده سپردند.
 
در آن مقطع نگرانی‌هایی در زمینه سپردن این کودکان به خانواده‌هایی با وضعیت مذکور و اینکه موضوع می‌تواند نتایج مصیبت باری به دنبال داشته باشد هم وجود داشت. اما نگاه پررنگی در ارتباط با این قبیل کودکان و خانواده‌هایشان وجود دارد که «آن‌ها به زندگی «کولی وار» عادت دارند و امکان مداخله بیشتر بهزیستی ممکن نیست.»
 
حالا سوال این است که چرا و چگونه مدیران تصمیم‌گیر در کرمانشاه با مشاهده وضعیت خانوادگی این کودکان همچنان صلاح دیدند که آن‌ها در محیط زندگی پر از فقر، زباله‌گردی، تکدی‌گری، اعتیاد و محله‌ای پر از آسیب‌های اجتماعی به زندگی خود ادامه دهند.
 
حل مساله به روش دولت احمدی‌نژاد

براساس بررسی‌های «انتخاب»، خانواده آرمین تا سال ۸۷ ساکن شهرک چمن کرمانشاه که محل زندگی تعدادی از حاشیه نشینان و جمعیتی که مشهورند به «کولی»‌ها زندگی می‌کردند. شهرکی که با تصمیم مدیران دولت وقت یعنی محمود احمدی‌نژاد با هدف زدودن زشتی‌های منطقه به طور کامل تخریب شد.
 
در آن مقطع مدیران دخیل در ماجرا با خشنودی خبر دادند که ساکنان این منطقه کم برخوردار را با پرداخت مبالغی راضی به شهر‌های سابق محل زندگی‌شان یا شهر‌های مجاور فرستاده‌اند؛ و ساکنان محدوده چمن کرمانشاه می‌توانند با آسودگی به ادامه زندگی خود بپردازند.
 
اما نیازی به گذشت ۱۲ سال و مشاهده کلونی‌های جدید در اطراف کرمانشاه نبود. تنها کمی بعد روشن شد که این تصمیم عجیب، افراد درگیر با آسیب‌های اجتماعی از اعتیاد تا تکدی‌گری و تن فروشی را در چند نقطه جدید این شهر منتشر کرده است. خانواده‌های عموما درگیر با فقر شدید و اعتیاد رانده شده از چمن به جعفرآباد، حکمت آباد، زورآباد و مناطق حاشیه‌ای دیگر کوچ کردند و با ساخت آلونک‌هایی برای خود روز را به شب می‌رسانند.
 
بعضی از اعضای خانواده‌ی آرمین هم فاقد اوراق هویتی و سواد خواندن و نوشتن هستند. هرچند آرمین شناسنامه داشت که به خاطر هزینه‌های بیماری مادرش در گرو بیمارستان بود، اما او هم به دلیل وضعیت خانوادگی فرصت نشستن پشت نیمکت‌های مدرسه را نداشت.
 
آرمین، قربانی مواد مخدر؟

علی رغم گذشت یک هفته از ماجرا، فعالان اجتماعی می‌گویند: به طور دقیق هنوز نمی‌دانیم که مرگ آرمین به چه دلیل بوده است. چون خودکشی کودک ۱۱ ساله در هیچ کشور و فرهنگی پدیده‌ای عادی نیست. یعنی باید به طور دقیق بررسی شود که حتی اگر آرمین با خوردن قرص متادون به زندگی‌اش پایان داده براثر کدام فشار بیرونی و درونی بوده. آیا وضعیت نابسامان خانواده فشار مضاعفی بر او وارد کرد؟ آیا در محله پُر از آسیب گروه‌های مواد مخدر برای جابجایی مواد از شکم او استفاده کرده‌اند؟
 
به گفته دانش پرور، هرچند اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در مواردی که موسسات مردم نهاد گزارشاتی مبنی بر کودک آزاری یا سوء استفاده از کودکان می‌دهند، در موضوع مداخله و آن را پیگیری می‌کنند، اما آنگونه‌ای که از این نهاد بزرگ و نهاد‌های مرتبط با موضوع برای حمایت از کودکان ورای هر فرهنگ و خانواده‌ای انتظار می‌رود عمل نشده است. چون حتی اگر این کودکان اصطلاحا در خانواده‌هایی با سبک زندگی خاص و نامتعارف مانند «کولی»‌ها هم به دنیا آمده باشند فرزندان ایران هستند و خود در شرایط نامناسب زیستی‌شان نقشی نداشته‌اند و باید برای تغییر سبک زندگی نادرست و سوء‌استفاده‌های مختلف آن خانواده‌ها از این کودکان حمایت بیشتری به عمل آید.
 
درخواست برخورد با عوامل مقصر در مرگ آرمین

به دنبال مرگ آرمین، جمعیت امام علی در کرمانشاه طی نامه رسمی به بهزیستی این استان، از آن‌ها درخواست کرد که درباره مرگ آرمین بررسی‌های لازم صورت بگیرد و با عوامل قصور در این ماجرا هم برخورد شود. مددکاران این اداره، از وضعیت از هم گسیخته خانواده این کودکان باخبر بودند و قبل از نوروز ۹۹ هم مدتی خواهر حدود ۹ ساله آرمین به هنگام تکدی‌گری به بهزیستی منتقل شده بود و مدتی تحت نظارت آن‌ها در یکی از مراکز نگهداری بهزیستی حضور داشت. اما بعد از مرگ مادر، این دختر برای شرکت در مراسم او از بهزیستی خارج شد، اما دوباره او را به مرکز نگهداری بازنگرداندند.
 
توضیحات بهزیستی درباره مرگ کودک ۱۱ ساله

به دنبال اظهارنظر‌های صورت گرفته درباره مرگ آرمین، اداره کل بهزیستی کرمانشاه خود را ملزم به پاسخ دید. در جوابیه روابط عمومی بهزیستی استان کرمانشاه تاکید شده است که طبق مصاحبه و گفتگو‌های کارشناسان اورژانس اجتماعی و پایگاه خدمات اجتماعی مستقر در منطقه با خانواده با حضور پدر کودک، مادر بزرگ، عمه و عموی وی و بر اساس ثبت اظهارات این افراد، کودک فوت شده با هیچ یک از اعضای خانواده مشکلی نداشته و به هیچ عنوان خودکشی نکرده است و خانواده کودک در این گفتگو اعلام کرده‌اند که فرزند ۱۱ ساله‌شان متادون مصرف کرده است.
 
موضوعی که در جوابیه متقابل فعالان اجتماعی مذکور هم به این ترتیب مورد توجه قرار گرفته است: «علت مرگ آرمین به نقل از خانواده‌اش خوردن یک ورق قرص متادون اعلام شده است، اما همانگونه که در گزارش دوم جمعیت آمده است با توجه به احتمال بالای سوء استفاده از کودکان در محله‌های حاشیه، لزوم پیگیری مقامات قضایی و پزشکی قانونی در این پرونده کاملا احساس می‌شود و پیگیری این موضوع جهت شفاف شدن علت فوت به معاونت محترم اجتماعی استانداری نیز گزارش شده است که این مسئله در حال طی مراحل قانونی می‌باشد.»
 
آرمین،کودک کار بود یا نه؟

در بخش دیگری از جوابیه جمعیت هم آمده که به برخورد محترمانه و همکاری مسئولین سازمان بهزیستی تا این لحظه با جمعیت اذعان دارد، اما باید تاسف خورد که توافق نامه‌ها و تعاملات رسمی از طریق نامه نگاری جهت گزارش وضعیت حاد کودکان و همچنین تعامل در سطح کارشناسی مددکاران اجتماعی با مددکاران و مسئولین اورژانس اجتماعی در بسیاری از موارد حاد منتهی به نتیجه مطلوب نشده است که از دل همین موارد است که حوادث اینچنینی به وجود می‌آید.
 
تلنگری برای جلوگیری از مرگ آرمین‌های دیگر

حدود ۷ روز بعد از ماجرا و بررسی‌ها در بیمارستان و پزشکی قانونی پیکر آرمین اجازه ترخیص از سردخانه بیمارستان به سمت قبرستان را پیدا کرده است. به دلیل مشکلات مالی خانواده و مساعدت شورای شهر کرمانشاه، هزینه‌های کفن و دفن این کودک در بهشت‌زهرای این شهر رایگان اعلام شد و صبح روز جمعه ۲۳ خردادماه پیکر آرمین به خاک سپرده شد. پزشکی قانونی کرمانشاه هم در توضیح علت مرگ این کودک روال مرسوم این قبیل بررسی‌ها را یادآور شده؛ یعنی برای روشن شدن علت اصلی فوت دست‌کم باید دو ماه منتظر ماند.
 
این که نتیجه‌ی بررسی‌ها در ادامه‌ی راه چه خواهد بود تغییری در وضعیت آرمین ۱۱ ساله ایجاد نمی‌کند. ش. اید مرگ این کودک تلنگری باشد که تصمیم‌گیران و قانونگذاران در قبال سرنوشت کودکانی مانند آرمین در خانواده‌های حاشیه‌نشین و درگیر با مشکلات مختلف برخورد‌هایی کارشناسانه‌تر داشته باشند.
 
در ادامه توضیحات بهزیستی کرمانشاه هم آمده است: با وجود سه مرکز ارائه دهنده خدمات تخصصی به کودکان کار و خیابان در مرکز استان و تحت حمایت قرار گرفتن عده کثیری از این عزیزان به همراه خانواده‌های آنان، هیچ درخواستی از جانب خانواده و پرونده یا سابقه‌ای تحت عنوان کودک کار برای نامبرده ثبت نشده و تشکل یا مرجعی نیز بدین دلیل وی را به بهزیستی معرفی و ارجاع ننموده است.
 
این مورد هم از سوی جمعیت امام علی که با مشکلات کودک فوت شده و خانواده‌اش آشنا هستند اینگونه با پاسخ متقابل روبه روشده است؛ «در رابطه با کار کودکان نیز قطعا در بازدید‌های مددکاران بهزیستی از این خانواده این مسئله باید رصد و ثبت شده باشد و بدیهی است هر گونه ارجاع به مراکز حمایت از کودکان کار تحت نظر بهزیستی می‌توانست در صورت کارایی این موسسات گره‌گشای بخشی از مشکلات این خانواده و مانع از حضور در مشاغل دشواری، چون جمع آوری ضایعات که در ادامه متن پاسخ بهزیستی آمده است می‌شد، ضمن آنکه باید پرسید آیا عدم وجود اسم این کودک در لیست کودکان کار بهزیستی با اطلاع این سازمان از جمع آوری ضایعات توسط کودکان با همراهی پدرشان که در بند ۶ آمده است تناسب دارد؟! اشاره فعالان جمعیت امام علی به این توضیحات بهزیستی کرمانشاه در متن جوابیه است؛ «از طرفی پدر کودک به همراه فرزندان پسر خود که به کار خرید و فروش ضایعات مشغول هستند هیچگونه همراهی و تعاملی با همکاران سازمان برقرار نکرده و حتی چند بار نیز به زور قصد بازپس گیری کودکان ساکن مراکز را داشته‌اند که با مداخله پلیس قضیه خاتمه می‌یابد.»
 
براساس توضیحات بهزیستی کرمانشاه، مادر آرمین هم که با خانواده اختلاف داشت و درگیر بیماری سرطان بود تحت پوشش خدمات سازمان قرار داشت و بعد از تولد نوزادش، بهزیستی فرزند تازه متولد شده‌اش را در مرکز شیرخوارگاه بهزیستی پذیرش کرد که هم اکنون نیز تحت مراقبت و پرورش قرار دارد.
 
از کمک ۱۸ میلیونی تا گرو گرفتن شناسنامه پسر ۱۱ ساله در بیمارستان

در بند دیگر جوابیه هم آمده است؛ در مدت بستری و درمان مادر با تلاش همکاران مددکار سازمان بهزیستی کرمانشاه در کنار سایر خدمات مشاوره‌ای و مددکاری تخصصی و مالی، طی دو مرحله هزینه‌های درمانی و بیمارستانی ایشان به مبلغ ۱۸ میلیون تومان رایگان شد، اما متاسفانه به خاطر بیماری صعب العلاج تلاش پزشکان موثر نبود و پس از مدتی مادر فوت کرد.
 
به گفته مدیریت بهزیستی کرمانشاه، علیرغم اصرار و پیگیری‌های مداوم پدر خانواده و سایر بستگان نظیر مادربزرگ پدری و عمه کودکان فرزند دختر ۹ ساله، ایشان نیز در مراکز بهزیستی تحت مراقبت و نگهداری قرار گرفته که طبیعتاً به جهت منافع و مصالح کودکان و کمک به حل مشکلات فردی و خانوادگی و با مجوز مقام محترم قضایی، این اقدامات صورت گرفته است. البته پس از پیگیری‌های مکرر خانواده از قبیل: پدر، مادر بزرگ، عمه و … که درخواست ترخیص دختر ۹ ساله را داشته‌اند به منظور شرکت در مراسم فوت مادر و به سبب وابستگی عاطفی بسیار زیاد و بی تابی خود کودک با هماهنگی و مجوز مقام محترم قضایی پس از طی مراحل قانونی مجدداً ضمن اخذ تعهد کتبی از مادربزرگ کودک، به ایشان تحویل داده شد و در چند نوبت نیز پیگیری پس از ترخیص توسط همکاران صورت گرفت که با اصرار خانواده و کودک جهت عدم برگشت به مرکز مواجه شدند.
 
جواب متقابل جمعیت امام علی کرمانشاه به بهزیستی کرمانشاه درباره موارد مطرح شده چنین است؛ آنچه که در این حادثه مهم است نه حمایت‌های احتمالی، که عدم توجه مسئولین اورژانس به شرایط حاد محیط زندگی این کودکان است که منتهی به حادثه شده است. موضوع مهمی که می‌تواند به علت تشخیص غلط مددکاری، غفلت، و یا دشوار بودن جداکردن کودکان از خانواده باشد که به هر علت عدم اقدام به موقع که منتهی به حادثه تلخ اینچنینی شده است جای تامل و بازنگری در فرایند‌های کاری سازمان‌های دولتی مرتبط با سرنوشت کودکان در معرض آسیب دارد. دشوار بودن جدا کردن کودکان از خانواده‌های آسیب دیده‌ای که در آن از کودکان برای کسب درآمد استفاده می‌شود. (از جمله کار کودک، تکدی‌گری، استفاده از کودکان برای خرید و فروش مواد مخدر و... که در نمونه‌های دیگر شاهد آن بوده‌ایم) کاملا طبیعی است و دلیل قانع کننده‌ای برای عدم مداخله موثر سازمان‌های مرتبط نمی‌باشد. ضمنا با تشکر از حمایت‌هایی که بهزیستی اعلام کرده از این خانواده داشته است، تا این ساعت تلاش خانواده برای آزادسازی مدارک ضمانت گذاشته در بیمارستان شامل شناسنامه آرمین (که در بیمارستان گم شده است) و مدارک مادر مرحوم کودکان و کارت موتورسیکلت گرو گذاشته در بیمارستان به علت بدهی موفقیت آمیزنبوده است که احتمالا به علت ناهماهنگی بین بیمارستان و بهزیستی باشد.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب