جستجو
رویداد ایران > رویداد > اصلاحات، «سخت» به اصلاح نياز دارد

اصلاحات، «سخت» به اصلاح نياز دارد

هسته سخت یا هسته نرم! آنچه بیش از همه اهمیت دارد انسجام جریان اصلاحات است و رسیدن به اشتراکات بیشتر برای رفع اختلافاتی که کوچک‌بودن حجم آن به اندازه‌ای زیاد است که جامعه از آن مطلع نمی‌شود، اما نمی‌توان تائق نبود و منکر این شکاف‌ها شد. حجاریان که مغز متفکر جریان اصلاحات است راهکاری را چنین بیان کرد: «نهاد مدنظر من هسته سخت اصلاحات است که از مدت‌ها پیش باید شکل می‌گرفت؛ این هسته مانند مغناطیس عمل می‌کند تا افراد از مدار اصلاح‌طلبی خارج نشوند.
                                                       

 کارکرد این هسته دو وجهی است؛ وجه اول اینکه اصول اصلاح‌طلبی و خطوط قرمز آن مشخص شود و وجه دیگر اینکه آنهایی که مدعی اصلاح‌طلبی هستند، به این اصول التزام داشته باشند.» آنچه حجاریان بیان کرد دور از اذهان نبود و گرچه به‌صورت نوشتاری درنیامده بود، اما اصلاح‌طلبان به‌خوبی به این دو اصل آگاه بوده و هستند. بنابراین باید معنایی دیگر از آنچه به عنوان هسته سخت مطرح می‌شود را پیدا کرد. حجاریان که به‌خوبی گنگ بودن این واژه را می‌دانست شروطی را مطرح کرد که چنین بود: ‌«لازم است از افراد اصلي اين هسته سخت حداقل سه آزمون گرفته شود. اولين آنها آزمون «از كجا آورده‌اي؟» است؛ يعني افراد بيايند و توضيح دهند كه مايملك خود و بستگان درجه اول‌شان، از ابتداي انقلاب تاکنون، چگونه به دست آمده است. دومين، آزمون كلامي است و به مواضع سياسي افراد مربوط مي‌شود؛ يعني بايد روند فعاليت سياسي افراد دقيقا مورد بررسي قرار بگيرد و چند مورد مهم مشخص شود؛ اول اينكه افراد در طول اين سال‌ها ميان چپ و راست رفت‌وآمد نكرده باشند. دوم اينكه موضع ضداصلاحات اتخاذ نكرده باشند و سوم اينكه كرنش نكرده باشند. يعني در يك كلام، مذبذب نباشند. آزمون سوم عملي است؛ يعني افراد به قول امام حسين(ع) كه فرموده است، بايد روند تمحيص را طي كرده باشند.» البته آنچه حجاریان بیان کرد کمی سخت‌گیرانه بود، چرا که اشتباه موضوع لاینفک فعالیت سیاسی است و اگر قرار بر آن باشد فردی که خود را اصلاح‌طلب و اصولگرا می‌داند، خطایی طی فعالیت سیاسی خود نداشته باشد که رقابت و فعالیت سیاسی معنایی نداشت. حجاریان به‌خوبی آگاه است که چه افرادی در جریان اصلاحات حضور و دارای ارج و قرب هستند، اما در مقاطعی به جریان رقیب تمایل پیدا کردند ولی قبل از خداحافظی با اردوگاه اصلاحات از تصمیم خود منصرف شدند!

اصلاح اصلاحات 

به نظر می‌رسد آنچه باید پیش از تشکیل هسته سخت مدنظر اتاق فکر اصلاح‌طلبان باشد اصلاح در درون و گریز از تک محوری است. شاید اذعان شود که رئیس دولت اصلاحات بر تصمیمات گروهی تاکید دارد و آنچه را به اجرا می‌گذارد که تصمیم شورای مشورتی یا شورای سیاستگذاری جریان اصلاحات و... باشد، اما این جریان باید با خود صادق باشد و در ابتدا به ارزیابی میزان تعلق واقعی اعضای این شوراها به جریان اصلاحات پرداخته شود و حضور آنها در روزهای سخت جریان اصلاحات مورد بررسی قرار گیرد. نمی‌توان به آنانی اعتماد داشت که اکنون در این شوراها عضویت دارند اما هر گاه پیش‌بینی چالش سیاسی را داشتند عرصه را خالی کردند و سایرینی هزینه پرداخت کردند که حضوری در شوراهای تصمیم‌گیری نداشته و ندارند. به‌طور واضح‌تر آنکه معیارهای حضور در شوراهای اصلاحات به‌طور واضح اعلام نشده و هر کسی از ظن خود شد یار اصلاحات، بیش از قابلیت‌ها در اجرای اهداف اصلاح‌طلبی برای ورود به این شوراها دارای اهمیت است و در برخی موارد زحمت کمتری برای نیل جریان اصلاحات به اهدافش را متحمل می‌شود. بنابراین باید به‌جای تعیین شاخص‌ها برای تشکیل هسته سخت به اصلاح اصلاح‌طلبی پرداخت و تغییراتی در بدنه و سیستم تصمیم‌گیری این جریان ایجاد کرد. محمدرضا تاجیک رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک دولت اصلاحات معتقد است: «من فکر می‌کنم اتفاقا این هسته باید هسته نرم باشد. منظورم از هسته نرم این است که باید از پوسته مرکزی ژنرال‌های اصلاح‌طلبی عبور و برای ورود یک نسیم، فکر جدید و نخبگان جدید فضایی باز کنیم، اجازه دهیم در آن هسته چرخش نخبگان صورت بگیرد و فکر و گفتمان تازه به وجود آید و نیروهای باطراوت و شاداب وارد قضیه شوند.» تاجیک به این موضوع هم اشاره کرد که «باید اصلاح‌طلبی را از انحصار عده‌ای خاص بیرون کشید. هم به لحاظ گفتمانی و هم به لحاظ راهبری باید واقعا اجازه داد که این بدنه شاداب، فراخ و گسترده اصلاح‌طلبی در تدبیر جریان اصلاح‌طلبی، در راهبری جریان اصلاحات، در بازتولید اصلاحات حضور فعال داشته باشند. ما نمی‌توانیم جریان اصلاح‌طلبی را به عنوان فرزند خلف زمانه خود و آلترناتیو هژمونیک حفظ کنیم و به عنوان روح زمانه آن را بارور کنیم، مگر اینکه به نیروهای جوان و نسل جدید اجازه دهیم که وارد پیکره تصمیم‌گیری و مدیریت جریان اصلاح‌طلبی شوند و از آن بالا بتوانند نیازها و تقاضاها و فرهنگ خود را غالب و کلیشه‌شکنی کند.» وی افزود: «این کلیشه‌ اگر می‌خواست جوابگو باشد نباید می‌گذاشت جریان اصلاحات به این بن‌بست‌ها برسد. اگر آن هسته سخت می‌توانست طراوت و شادابی داشته باشد باید تاکنون نمود و نمادهایی از آن دیده می‌شد و اجازه نمی‌داد که به لحاظ تاریخی از جریان اصلاح‌طلبی عبور شود».

به نام جوان؛ به کام قبلی‌ها!

مشخص نیست چرا برخی طیف‌ها در جریان اصلاحات حاضر به رها کردن کرسی تصمیم‌سازی و سپردن آن به طیف جوان‌تر و البته بی‌حاشیه نیستند. در زمانی که این طیف‌ها درصدد جوانگرایی هستند هم انگشت خود را روی جوانانی برای حضور در شوراها می‌گذارند که مانند خودشان می‌اندیشند و یا دور از چشم دیگران به مشورت با آنها می‌پردازند تا در نهایت حلقه تصمیم‌گیری جریان اصلاحات به روند قبلی ادامه دهد و البته با شعار جوانگرایی! بارها مشاهده شده تعریف دعوت کنندگان به شوراها در جریان اصلاحات آن جوانانی هستند که رفت و‌ آمد زیادی با آنها دارند و به نوعی بله قربان‌گوی افراد سابق این جریان هستند که در این صورت تغییری در وضعیت جریان اصلاحات پدیدار نخواهد شد. این جریان باید اجازه دهد جوانانی با افکار جدید به درون شوراها راه پیدا کنند و آنها را از جریان اصلاحات به بیرون هدایت نکنند.

                   
برچسب ها
نسخه اصل مطلب