عکسهای دیده نشده از هالیوود کلاسیک
به تازگی کتاب «چهرههای افسانهای هالیوود کلاسیک» شامل پرترههای ستارههای عصر طلایی هالیوود بین دهههای ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰ در انتشارات «Acc Art Books» منتشر شده که عکاسان پیشتاز هالیوود این عکسها را گرفتهاند.
تعداد ۲۰۰ عکسِ بهندرتدیدهشده از ستارههای بزرگ عصر طلایی هالیوود در این کتاب گردآوری شده که بیانگر شکوه و عظمت دورانی است که ستارههای سینما چیزی فراتر از بازیگران صرف بودند؛ سینماروها آنها را به چشم غولهایی بزرگتر از زندگی میدیدند که چهرههایشان، گاه زیبا و گاه نه، متمایز و الهامبخش بود.
سینماروها در دوران طلایی هالیوود برای دیدن این ستارهها به سینما میرفتند و از اولین نمای افتتاحیه تا تیتراژ پایانی به چهره آنها چشم میدوختند و با شادی و غم و عشق و نفرت آنها همذاتپنداری میکردند. تعدادی از عکسهای این کتاب را که امکان بازنشرش را داشتیم در ادامه میبینید.
باستر کیتون
کمدینی که به خاطر اینکه هیچ احساسی در چهرهاش منعکس نبود به «صورتسنگی» معروف بود. سال 1928 کیتون به استودیو MGM رفت و با «فیلمبردار» (1928) موفقیتی بسیار بزرگ به دست آورد. اما بعد از آن تعدادی فیلم متوسط ساخت. خودش رفتنش به MGM را بزرگترین اشتباه عمرش توصیف کرده بود.
برادران مارکس
بعد از تعدادی فیلم موفق در کمپانی پارامونت، به نظر میرسید محبوبیت برادران مارکس کاهش یافته. اروین تالبرگ، مدیر تولید استودیو MGM که به دلیل ذکاوتش در گزینش فیلمنامه، انتخاب بازیگر، فراهم کردن ملزومات تولید و ساختن فیلمهای سودآور مشهور بود، حرفه آنها را احیا کرد. او تاکید کرد که فیلمهای برادران مارکس باید ساختارهای داستانی قویتر پیدا کند که باعث شد بیشتر بتوان باشخصیتهای دوستداشتنی برادران مارکس همذاتپنداری کرد. نتیجه شد شاهکاری به نام «شبی در اپرا».
جینجر راجرز
نام جینجر راجرز با فرد آستر گره خورده. این دو نقطه اوج گیرایی، عشق و شکوه در تعدادی فیلم موفق و خاطرهانگیز بودند که به همراه هم در آنها حضور داشتند. اما راجرز بازیگری توانا و قابل بود که بعدها به تنهایی نقشهای دراماتیکی در فیلمهای موفق بازی کرد که در نهایت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن نقش اول را برای بازی در نقش «کیتی فویل» در فیلمی به همین نام به دست آورد.
دنیس هاپر
هاپر یکی از آخرین بازیگرانی بود که با استودیوهای دوران طلایی هالیوود قرارداد امضا کرد. او در «شورش بیدلیل» و «غول» نقشهایی کوچک داشت، اما بخت او در دوران هالیوود جدید با «ایزی رایدر» ساخته خودش باز شد.
کینگکنگ
هیولایی که توأمان هم نماد وحشت بود و هم نماد قربانی. قدرت اعجابآورش از او هیولایی ترسناک میساخت که مستحق نابودی بود و عشقی انسانی که در وجودش داشت او را به موجودی ترحمانگیز تبدیل میکرد که صرفا به دلیل تفاوتش از عشق ورزیدن منع شده بود.
منبع: همشهری
منبع: faradeed-195023