جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > (تصاویر) بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» که هرگز از یاد نمی‌روند

(تصاویر) بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» که هرگز از یاد نمی‌روند

اگرچه تمام شخصیت‌های «ارباب حلقه‌ها» حس شوخ طبعی دارند، اما باید اغلب آن را کنار بگذارند و حواسشان را جمع کنند. شخصیت‌های اصلی مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» شخصیت‌هایی هستند که همواره در معرض خطر قرار دارند و از آن جایی که باید همیشه حواسشان جمع باشد، شوخی کردن برایشان کمی دشوار است.

مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» به دنبال ویژگی‌های شاخص فراوانی که دارند، بسیار مورد توجه مخاطبان سینمایی هستند. بامزه و کمیک بودن را به سختی می‌توان یکی از شاخصه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» دانست. بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» را نمی‌توان به آسانی پیدا کرد، چرا که جنگ، سایرون و گولم شوخی بردار نیستند.

از آن جایی که ماجراهای دنیای «ارباب حلقه‌ها» با پایان یافتن دنیا ارتباط دارد و بیش‌تر شخصیت‌های آن خودشان را افرادی جدی می‌دانند، بی‌شک باید بپذیریم که حتی اگر صحنه‌های بامزه و لحظه‌های کمیک در این فیلم‌ها پیدا کنیم، باید انتظار داشته باشیم که آن‌ها نسبت به کمدی‌های معمولی تیره‌تر و تلخ‌تر باشند.

اگرچه تمام شخصیت‌های «ارباب حلقه‌ها» حس شوخ طبعی دارند، اما باید اغلب آن را کنار بگذارند و حواسشان را جمع کنند. شخصیت‌های اصلی مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» شخصیت‌هایی هستند که همواره در معرض خطر قرار دارند و از آن جایی که باید همیشه حواسشان جمع باشد، شوخی کردن برایشان کمی دشوار است. با وجود تمام این نکته‌ها، بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» صحنه‌هایی جذاب هستند و در طول سه فیلم می‌توان با کمی دقت بیش‌تر آن‌ها را پیدا کرد. همان‌طور که انتظار می‌رود بیشتر صحنه‌های بامزه‌ی این مجموعه فیلم‌ها ناشی از رویارویی شخصیت‌های مختلف است.

از آن جایی که زمین میانه در بدو نابودی قرار دارد، نمی‌توان انتظار داشت که اتفاقات احمقانه و خنده‌دار رخ دهند، چرا که هر اتفاق اشتباه می‌تواند تبدیل به آخرین اشتباه شود و زمین را به نابودی بکشاند. از دیوانگی‌های مری و پاپین گرفته تا نقل قول‌های خنده‌دار گیملی، می‌توان در مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» لحظاتی را یافت که می‌تواند مخاطبان را به خنده بیاندازد. پتر جکسون سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» را به شکلی خارق العاده ساخته است. این سه‌گانه هم اکشن است و هم فانتزی و حالا درمی‌یابید که علاوه بر درام، کمدی هم هست. بامزه‌ترین صحنه‌های سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» از به یادماندنی‌ترین صحنه‌های آن هستند.

۱۰. مری و پاپین به شکلی تصادفی آتش‌بازی را آغاز می‌کنند

    فیلم: یاران حلقه (The Fellowship of the Ring) – نسخه‌ی طولانی

تالکین در رمان‌های خود به خوبی نشان داده است که بیلبو در حالی که بزرگ می‌شده همواره در تلاش بوده است تا هیچ ارتباطی با اقوام و خویشاوندان خود نداشته باشد. پیتر جکسون می‌خواست مطمئن شود که این جنبه از شخصیت بیلبو هم به خوبی از کتاب‌ها به سینما منتقل می‌شود. او این کار را زمانی انجام داد که بیلبو در حال سلام و احوالپرسی کردن با مهمان‌های تولد خودش است.

در حالی که بیلبو قدم می‌زند و به مهمان‌های تولد خود خوش‌امد می‌گوید، ناگهان یکی از اقوام دور خود را ملاقات می‌کند. این فرد کسی است که بیلبو هیچ علاقه‌ای به ملاقات کردن با او ندارد. بیلبو به جای روبه‌رو شدن با او و حل کردن موقعیت پیش آمده، فرودو را به کناری می‌کشد و تا زمانی که اقوامش دور شوند، مخفی می‌ماند.

این صحنه که یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است، وقتی که نگاهی بیاندازید به وقایع فیلم «هابیت: نبرد پنج ارتش» (The Hobbit: The Battle of the Five Armies) بامزه‌تر هم می‌شود. اگرچه خوانندگان کتاب و طرفداران تالکین از سال‌ها پیش بر این نکته و کینه‌ی بیلبو نسبت به اقوامش آگاه بودند، اما مخاطبان سینمایی تا زمان منتشر شدن «هابیت: نبرد پنج ارتش» نتوانست به این نکته پی ببرند. در «نبرد پنج ارتش» هنگامی که بیلبو از ماموریت خود در اربور به خانه باز می‌گردد، از مقابل خانه‌های اقوامش بدون این که حرفی بزند رد می‌شود و از محله‌ی شایر خارج می‌گردد.

بی‌شک همان فامیلی که بیلبو در مراسم تولدش مشاهده می‌کند، یکی از کسانی است که در همین محله سکونت دارد. به عقیده‌ی بیلبو، اقوام او همواره منتظر بوده‌اند تا اتفاقی برای او پیش بیاید تا آن‌ها بتوانند دارایی‌های او را صاحب شوند. صحنه‌ای که در آن بیلبو از دست اقوام خود مخفی می‌شود، اگر تاریخچه‌ی این شخصیت و جنگ‌هایی را که او در آن‌ها شرکت داشته و ناممکن‌هایی را که او ممکن کرده است بدانید، خنده‌دارتر هم می‌شود. اقوام بیلبو بگینر برای او از آژدهاها و شیطان هم ترسناک‌ترند و او حتی حاضر نیست با آن‌ها رو در رو شود.

۸. آن‌ها یک غول غارنشین دارند

    فیلم: دو برج (The Two Towers)

تری‌بیرد هم یکی دیگر از شخصیت‌های متفاوت و عجیب زمین میانه است. او به جز هم‌نوعان خودش یعنی انت‌های دیگر، هیچ موجود دیگری را به درستی درک نمی‌کند. او برای مدت زمانی طولانی از اجتماع دور بوده است و دنیا بدون او به حرکت خود ادامه داده و حالا دیگر مدت‌ها از آخرین‌باری که تری‌بیرد چیزی به نام جامعه را دیده است می‌گذرد.

علاوه بر این نکته، یک تکته‌ی دیگر هم وجود دارد. تری‌بیرد فکر می‌کند بجز هم نوعان خودش، هر کس دیگری که به او نزدیک می‌شود قصد دارد او را نابود کند. تعداد انت‌ها هر روزه به دست سارامون کم‌تر می‌شوند و از دست تری‌بیرد هیچ کاری ساخته نیست.

بنابر آن چه گفته شد، وقتی که تری بیرد برای نخستین بار مری و پاپین را می‌بیند، بر اساس غریزه فکر می‌کند آن‌ها هم دشمن خودش و هم‌نوعانش هستند. هر چه نباشد این درخت پیش از این هرگز یک هابیت ندیده بود.

تا جایی که به تری‌بیرد مربوط می‌شود مری و پاپین می‌توانند ارک‌های تغییر شکل داده‌ای باشند که فرستاده شده‌اند تا جنگل را نابود کنند. به همین دلیل است که وقتی تری‌بیرد به دوستان خود می‌رسد، پیش از این که درباره‌ی رفتن به جنگ با آن‌ها مشورت کند، درباره‌ی ماهیت مری و پاپین با آن‌ها حرف می‌زند. البته نه مری و پاپین و نه مخاطبان از این حقیقت آگاه نیستند.

درست هنگامی که همه منتظرند تا نظر نهایی درختان یا همان انت‌ها درباره‌ی رفتن با نرفتن به جنگ را بشنوند، در می‌یابند که آن‌ها تا حالا در حال بحث کردن درباره‌ی چیستی مری و پایپنز بوده‌اند و در واقع تازه توافق کرده‌اند که آن‌ها راستگو هستند.

این انتظار و بعد رسیدن به نتیجه‌ای متفاوت که بدیهی بوده است، می‌تواند باعث خنده شود. حتی اگر چندمین‌بار است که این مجموعه فیلم‌ها را تماشا می‌کنید باز هم با این صحنه خواهید خندید. این صحنه یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است و می‌تواند مخاطبان را به واسطه‌ی غافلگیری به خنده بیاندازد.

۶. لگولاس و گیملی مسابقه‌ی نوشیدن می‌گذارند

    فیلم: دو برج (The Two Towers)

در بیش‌تر مواقع رابطه‌ی بین سم و گالوم منبعی است از مخالفت‌ها و درگیری‌های لفظی بی‌پایان. هر کسی که رابطه‌ی این دو شخصیت طی مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» را دیده باشد به خوبی می‌داند که این دو نفر مانند شب و روز هستند و در هیچ زمینه‌ای با یک‌دیگر تفاهم ندارند.

کشمشکش مداومی که در طول طی کردن مسیر به موردور بین این دو شخصیت جریان دارد،‌ استرس بیشتری را به فرودو وارد می‌کند و او را بیش از پیش به فروپاشی روانی نزدیک می‌گرداند. هیچ چیز نمی‌تواند بین سم و گالوم صلح ایجاد کند. بی‌اعتمادی ذاتی سم نسبت به گالوم باعث می‌شود او به شدت این موجود را تهدید کند.

گالوم در پاسخ این تهدیدهای سم انواع و اقسام جرم‌ها را به او نسبت می‌دهد و فرودو را نسبت به او بی‌اعتماد می‌کند. گالوم سعی می‌کند به فرودو بقبولاند که فرد محبوب او قرار است به او خیانت کند. گالوم با تمام توان در تلاش است تا رابطه‌ی بین سم و فرودو را خراب کند.

غذا یکی از بزرگ‌ترین چیزهایی است که گالوم و سم همیشه بر سر آن به مجادله می‌پردازند. وقتی که آن‌ها برای مصرف کردن یک وعده‌ی غذایی در دو برج توقف می‌کنند، به نظر می‌رسد این دو نفر نمی‌توانند بر سر نحوه‌ی طبخ خرگوشی که شکار کرده‌اند به توافق برسند. وقتی که در نهایت غذا آماده می‌شود، بحث اصلی سر می‌گیرد.

بعد از آماده شدن غذا، سم می‌گوید که آرزو دارد کمی سیب‌زمینی هم داشت تا تجربه‌ی خوردن این وعده‌ی غذایی دل‌انگیزتر می‌شد، گالوم با تعجب به سم خیره می‌ماند. گویا به کلی وارد خلسه شده است.

سم مجبور می‌شود به طور کامل به گالوم که زمانی یک هابیت بوده است و باید سبزیجات را بشناسد توضیح دهد که سیب زمینی چیست. گذر سال‌های زیاد با گالوم مهربان نبوده‌اند و او خاطرات سال‌های هابیت بودن خود را به کلی فراموش کرده است. این صحنه که در آن سم تلاش می‌کند به گالوم توضیح دهد که سیب زمینی چیست، یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است.

۴. گیملی از آراگورن می‌خواهد که او را پرتاب کند

    فیلم: یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)

به نظر می‌آید هابیت‌ها هرگز نمی‌توانند تشخیص دهند که اجازه‌ی شنیدن چه حرف‌هایی را دارند و چه چیزهایی را نباید بشنوند. هر چه نباشد یکی از جالب‌ترین صحنه‌های ابتدایی فیلم که در آن اخلاقیات هابیت‌ها معرفی می‌شوند، زمانی است که سم به حرف‌های خصوصی گندالف و فرودو درباره‌ی رفتن او از شایر گوش می‌دهد.

مری و پاپین به دنبال فرار از دست صاحب مزرعه‌ای که به شکل ممنوعه در آن بودند، وارد سفر یاران حلقه می‌شوند. هابیت‌ها شخصیت‌هایی بی‌قید و بند هستند که زندگی را خیلی سخت نمی‌گیرند و هر چه را که بخواهند می‌شنوند و هر چه را که بخواهند می‌گویند.

بنا بر آن چه گفته شد وقتی که هابیت‌ها هنگام برگزاری نشست سران از پشت بوشه‌ها بیرون پریدند، هیچ‌کس نباید تعجب می‌کرد. اگر قرار باشد دوست آن ها فرودو جایی برود، آن‌ها هم باید درباره‌ی رفتن او صحبت کنند و چانه بزنند و در کنار او باشند؛ بدون توجه به این که این سفر می‌تواند تا چه اندازه خطرناک باشد.

پاپین تا جایی پیش می‌رود که ادعا می‌کند می‌تواند هوشمندی‌ای که این گروه به آن نیاز دارد را به آن اضافه کند. اگرچه او خیلی زود نشان می‌دهد که حرفش خیلی مهم نیست؛ چرا که نمی‌تواند واژه‌ی مناسب را برای توصیف کردن ماجراجویی پیش روی این گروه پیدا کند.

این صحنه یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است. در این صحنه نه تنها ویژگی‌های ذاتی هابیت‌ها به تصویر کشانده می‌شود، بلکه مقدار حماقت آن‌ها هم به مخاطبان نشان داده می‌شود.

هیچ کدام آن‌ها نمی‌دانند همراهی با فرودو تا چه اندازه می‌تواند خطرناک باشد و هیچ کدام ان‌ها نمی‌دانند که ممکن است در این مسیر جان خود را از دست بدهند، اما بدون توجه به این چیزها وارد بحث می‌شوند و بدون این که به نتایج بیاندیشند حرف می‌زنند. بزرگان جمع در این صحنه ترجیح می‌دهند به حماقت هابیت‌ها گوش دهند به جای این که وارد بحث‌های بی‌انتها با آن‌ها شوند.

۲. پاپین درخواست صبحانه‌ی دوم می‌کند

    فیلم: دو برج (The Two Towers) و بازگشت پادشاه (Return of the King)

همان‌طور که پیش از این به آن اشاره کردیم، دوستی بین لگولاس و گیملی یکی از سرگرم‌کننده‌ترین روابطی است که در این سه‌گانه شاهد آن هستیم. رقابت شدید بین کوتوله‌ها و الف‌ها که در ابتدا بوی دشمنی می‌دهد، به تدریج این دو دوست را تبدیل به دو بازیکن می‌کند که در بازی‌های مختلف با یک‌دیگر رقابتی دوستانه می‌کنند.

 این رقابت بین این دو دوست بیش از همیشه وقتی نمایان می‌شود که آن‌ها در نبردهای مهم، تعداد کسانی که می‌کشند را می‌شمرند و هر کدام آن‌ها سعی دارد بیش از دیگری دشمن بکشد. نخستین نمونه‌ی چنین رقابتی در نبرد هلمز دیپ رخ می‌دهد.

لگولاس و گیملی در این نبرد تعداد کسانی که کشته‌اند را با هر کشته فریاد می‌زنند، به گونه‌ای که دیگری در سوی دیگر زمین نبرد صدای آن‌هارا بشنود. همان‌طور که در نسخه‌ی طولانی مشخص می‌شود، گیملی با کشتن ۴۳ نفر از یاران دشمن، موفق می‌شود لگولاس را که ۴۲ نفر را کشته است در این بازی شکست دهد.

اگرچه، لگولاس به اورکی تیر انداخته بود و او را کشته بود، اما گیملی ادعا می‌کرد که پیش از برخورد تیر لگولاس به او، خودش او را کشته است. اگر گیملی دروغ بگوید نتیجه برابر می‌شود. این نبرد دوستانه تا «بازگشت پادشاه» هم ادامه می‌یابد و این دو دوست در هر نبرد تعدا کشته شدگان را به گونه‌ای فریاد می زنند که دیگری بشنود.

یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های این نبرد دوستانه وقتی است که لگولاس فرستاده می‌شود تا یکی از موماکیل‌ها یا همان موجودات غول‌پیکر شبیه به فیل‌ها را بکشد. لگولاس از این موجود عظیم بالا می‌رود و بعد از این که تمام اورک‌ها را می‌کشد، خود جانور را هم نابود می‌کند و برای این که پیروزی‌اش را دراماتیک‌تر جلوه دهد با پریدن از روی تنه‌ی این موجود در حال سقوط کردن، روی زمین فرود می‌آید.

گیملی بلافاصله به او یادآور می‌شود که بدون توجه به حجم و میزان تاثیرگذاری کشتن، این هیولا هم فقط یکی محسوب می‌شود. این صحنه در یکی از خونین‌ترین نبردهای این مجموعه رخ می‌دهد و با توجه به محیط اطراف، حرف‌های این دو دوست بسیار خنده‌دار به نظر می‌رسد.

منبع: خبرآنلاین

منبع: faradeed-193892

برچسب ها
نسخه اصل مطلب