(تصاویر) 10 فیلم محبوب که کارگردانهای نامدار از آنها متنفر هستند
کارگردانها معمولا فقط فیلمهایی که خود میسازند را به سختی قضاوت میکنند و معمولا این قضاوتهای سفت و سخت را به سمت فیلمسازان دیگر نمیگیرند. با اینحال، گاهی در تاریخ سینما، فیلمی چنان احساس بدی به کارگردان دیگری منتقل کرده که نتوانسته احساسات خود را در مورد آن اثر بیان نکند.
این فیلمهای منفور کارگردان ها در طول تاریخ، معمولا آثار ضعیفی هستند؛ ولی گاهی این فیلمها اتفاقا در میان مخاطبان، دارای محبوبیت زیادی بودهاند یا همچنان هستند. این موضوع باعث میشود به یاد داشته باشیم که کارگردانهای مشهور نیز بخشی از مردم عادی هستند و میتوانند نظرات و عقیدههایی داشته باشند که خلاف نظر مخاطبان عادی باشند و بقیه جهان با نظر آنها مخالف باشند.
این نظرات جنجال برانگیز کارگردانها میتواند نشانهای از بینش عالی و دیدگاه خلاقانهی آنها باشد یا نشان از اینکه شاید کارگردانها، نتوانستند اثر مورد تحلیل خود را درک کنند و در نهایت شاید خود فیلم منفور کارگردان، به غیر از تشویق، مستحق انتقاد نیز است.
۱۰- اینگمار برگمن و «همشهری کین»
استنلی کوبریک یکی از مهمترین فیلمسازان تاریخ سینما است و اکران فیلم «۲۰۰۱ یک ادیسهی فضایی» در سال ۱۹۶۸، لحظهی بسیار مهمی در سینمای علمی تخیلی آمریکا بود. بسیاری از کارگردانها، مانند اسکورسیزی، تماشای این اثر را یکی از بهترین و مهمترین تجربههای سینمایی خود خواندهاند و تصور اینکه این فیلم، در لیست فیلمهای منفور کارگردان خاصی قرار بگیرد دور از ذهن است؛ ولی آندری تارکوفسکی تا آخرین لحظه، منتقد اثر بوده است.
او «۲۰۰۱ ادیسه فضایی» را یک فیلم دروغگو و ساختگی نامید. او با دیدگاه کوبریک که فیلم یک پیشگویی از آینده بود، کاملا مخالفت کرد و گفت که برای اینکه هنر مؤثر باشد، باید جعل را نابود کرد. تارکوفسکی افزود که شخصیتهای فیلم و بررسی پیشرفت تکنولوژی در فیلم طرحوارهای بی جان با ادعای حقیقت است. تارکوفسکی یکی از مهمترین فیلمسازان روسیه است که تعدادی از بهترین فیلمهای روسی تاریخ را خلق کرده است و نظرات او برای بسیاری از افراد جالب توجه بود.
تارکوفسکی البته فقط به کوبیدن اثر بسنده نکرد و چهارسال بعد، فیلمی علمی تخیلی در مورد انسان و جایگاه او از دیدگاه خودش را با اقتباس از رمان علمی تخیلی «سولاریس» به تصویر کشید. او در این فیلم بر ایجاد عمق احساسی و محدودیتهای عقلگرایی و قدرت ناخودآگاه انسان تمرکز کرده بود. او این دیدگاه خود را در نهایت در آخرین فیلم سینمایی خود با نام «استالکر» تکمیل کرد.
۸- کوئینتن تارانتینو و «روز موش خرما»
دیوید کراننبرگ فیلمسازی مشهور است که فیلمهای کاوشگری در زمینهی وحشت فیزیکی و مضامین عمیق روانشناختی ساخته است که بسیاری از آنها میتواند پس زننده باشد. «تصادف» یکی از بهترین فیلمهای دیوید کراننبرگ است که در سال تولید خود از جشنوارهی کن جایزهی ویژهی هیئت داوران را دریافت کرد. «تصادف» داستان جمعیت بهخصوصی از مردم را میگوید که با دیدن تصادفهای ماشین، تحریک میشوند.
کراننبرگ اظهار کرده بود که فرانسیس فورد کاپولا با اینکه او برندهی این جایزهی کن بشود به شدت مخالف بود و او در نهایت این جایزه را بخاطر تلاش هیئت داوران برای دور زدن نظر منفی کاپولا دریافت کرد. فیلم با اینکه بسیار تحسین شد، ولی کاملا اثری بحث برانگیز نیز بود.
تصاویر واضح خشونت زیاد و موضوعات تابو، باعث ناراحتی برخی از بینندگان شده بود. کاپولا در آن سال رئیس جشنوارهی کن بود ولی هیئت داوران قدرت این را داشتند که حتی بدون تائید رئیس جشنواره، برندهی جایزه را انتخاب کنند و به همین دلیل کراننبرگ برندهی جایزهی آن سال شد؛ در حالی که «تصادف» در لیست فیلمهای منفور کارگردان «پدرخوانده» باقی ماند.
۶- پل توماس اندرسون و «باشگاه مشت زنی»
هایائو میازاکی یک اسم افسانهای در میان عشاق انیمه است که با استودیوی خود با نام گیبلی، تعدادی از برترین آثار هنری انیمهای تاریخ را خلق کرده است. اما فیلمی که حتی کسی به فکرش نمیرسید که ممکن است در لیست فیلمهای منفور کارگردان «شهر اشباح» قرار بگیرد، شاهکار هنری «ارباب حلقهها» به کارگردانی پیتر جکسون بود. میازاکی در یک مصاحبه توضیح داد که مشکل او با هالیوود و به خصوص فیلم «ارباب حلقهها» چیست. دلیل او میزان کشتار بی پایان این فیلمها بدون جداسازی سربازها و شهروندهای عادی بود.
او خشونت سینمای هالیوود را با خشونت آمریکا در خاورمیانه مقایسه کرد. با اینکه ارباب حلقهها تهیه کنندهی آمریکایی داشت، ولی پیتر جکسون از نیوزیلند بود و «ارباب حلقهها» را نیز همانجا فیلمبرداری کرد؛ ولی میازاکی همچنان به نکوهش این سری فیلمهای فانتزی پرداخت و آن را با آمریکاییهایی که به همه چی شلیک میکنند تا منفجر شوند مقایسه کرد و سینمای آنها را بازتاب همین موضوع خواند. او همچنین نفرت خود را نسبت به «ایندینا جونز»، یکی از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ نیز اعلام کرده که یک مرد سفید پوست به اطراف دنیا میرود و به همه شلیک میکند و گفته بود کسانی که آن فیلم را بدون آگاهی از خود و این بازتاب اشتباه دیدهاند باید خجالت بکشند.
۴- مارتین اسکورسیزی و «مارول»
اینکه این فیلم در لیست فیلمهای منفور کارگردان آثار مشهوری مانند «جاده مالهالند» و «مرد فیلی» قرار گرفته، انگار کمتر به اقتباس دنی ویلوو و بیشتر به تجربهی شخصی دیوید لینچ با رمان «تلماسه» اثر فرانک هربرت مربوط است. دیوید لینچ اقتباس خود از رمان «تلماسه» را در تاریخ ۱۹۸۴ اکران کرد ولی او کنترل کامل هنری روی اثر نداشت و در نهایت از نتیجه نهایی ناراضی بود. او روند فیلمبرداری را یک کابوس خواند و حتی در بعضی از نسخههای آن، نام او را به عنوان کارگردان حذف کردند.
او بخاطر این تجربه، اعلام کرد که هیچوقت اقتباس جدید «تلماسه» را نخواهد دید. با اینکه آن فیلم ۴۰ سال پیش اکران شده بود، ولی انگار او هنوز از آن اثر دلآزرده است. او در مصاحبهای گفته بود که دوست ندارد در مورد آن اثر حرف بزند. زمانی که او به شرکت فیلمسازی اجازه داد که خودش روی تدوین نهایی اثر نظارت نداشته باشد، احساس میکرد که خودفروشی کرده است و حتی با اینکه تلماسهی دنی ویلوو اثری موفق بود، موفق به تغییر عقیدهی دیوید لینچ نشد.
۲- پل شریدر و «مأموریت غیر ممکن»
علیرغم استقبال گستردهی مخاطبان و منتقدان، یکی از فیلمسازانی که تبلیغات گستردهی فیلم را درک نکرد، جان کارپنتر بود. «اوپنهایمر» بلافاصله در لیست فیلمهای منفور کارگردان مشهور ژانر وحشت که با ساخت فیلمهایی مانند «هالووین» و «موجود» قرار گرفت و دلیل آن تحسین بیسابقهای بود که از اثر شده بود. زمانی که از او در مورد «اوپنهایمر» پرسیده شد، او در نهایت گفت که فیلم اثری متوسط است و از اینکه این میزان از استقبال از اثر شده متعجب است. او گفت:
“همه به شکلی رفتار میکنند که انگار این فیلم، برترین اثر قرن است. از نظر من فقط اثر قابل قبولی است.”
او در مقابل از فیلم جدید بردلی کوپر با نام «مسترو» استقبال کرد و گفت که جایزهی بهترین بازیگر باید به او تعلق میگرفت. او همچنین از موضوع باربنهایمر که در آن سال به راه افتاده بود هم ناراضی بود و گفت که نظری در مورد آن ندارد.
منبع: خبرآنلاین
منبع: faradeed-193736