داوطلبان عشق
جاده پر از برف است. كولاك، از يخ و برف تازه نشسته تازيانهاي ساخته كه ميسوزاند، ويران ميكند و سرمايش تا عمق استخوان نفوذ ميكند. تاريكي اين راه پر پيچ و خم اما حریف امدادگران داوطلب تبريزي نيست. هيچ چيز براي آنها مانع رسيدن به آن روستاي دورافتاده نميشود. جايي كه قرار است صداي نوزادي كه همه اهالي به آن چشم اميد بستهاند، شب سرد و يخ بستهاش را گرم كند. چند ساعت بعد آنها خطر را پشت سر گذاشتهاند و انگار تابستان، وسط فصل سرما مهمان روستاي دورافتاده شده. نوزادي پا به دنيا گذاشته و جلوي تمام خانههاي روستا آتشي گرمابخش روشن شده است. اين ماجرا تنها يكي از قصههايي ست كه داوطلبان فعال جمعيت هلالاحمر استان آذربايجان شرقي در سفرهاي پر از عشق و مهربانيشان به روستاهاي دورافتاده اين استان رقم زدهاند. در ادامه با جمعي از فعالترين داوطلبان اين استان گفتوگو و خاطرههاي شنيدنيشان را مرور كردهايم.
امداد و نجات در ارتفاعات تبريز
عمر داوطلبياش ١٠ سال شده اما به اندازه تمام روزهاي يك دهه گذشته از حضور در عملياتهاي امداد و نجات تا كمك به بيماران نيازمند و تولد كودكاني كه در دل حوادث چشم به دنيا گشودهاند، خاطره دارد. رقيه وظيفهشناس، مهارتها و تخصصهايش را كه از تحصيل در مقطع كارشناسي رشته مامايي و كارشناسي ارشد آموزش پزشكي به دست آورده، با تجربه حضور در عملياتهاي امدادي و آموزشهاي ويژه هلالاحمر در هم آميخته تا امروز تبديل به يكي از فعالترين داوطلبان جمعيت هلالاحمر استان آذربايجان شرقي شود. وظيفهشناس از نحوه ورودش به هلالاحمر، گذراندن دورههاي تخصصي و فعاليت بهعنوان يكي از امدادگران امداد و نجات كوهستان ميگويد: «با توجه به رشته تحصيليام، ابتدا در بخش درمان اضطراري و واحدهاي BHCO همكاري داوطلبانهام را با هلالاحمر شروع كردم. دورههاي تخصصي امداد و نجات را هم گذراندم و چون از نوجواني به كوهنوردي و كوهپيمايي علاقه داشتم با گذراندن دورههاي امداد و نجات كوهستان بهعنوان امدادگر داوطلب در اين حوزه هم با جمعیت همكاري كردم. در بيشتر عملياتهاي امداد و نجات كوهستان وظيفه كمك به مصدومان، اقدامات پيش بيمارستاني و... را به عهده دارم و فعاليت در اين حوزه يكي از محبوبترين همكاريهاي داوطلبانهام با هلالاحمر استان است.»
لحظه شيرين تولد علي زلزله
همكاري با واحدهاي BHCO هلالاحمر و حضور در مانورهاي متعدد، موجب شد بانوي داوطلب تبريزي علاوه بر فعاليت در حوزه امداد و نجات كوهستان، بيش از هر چيز به واسطه حضور داوطلبانه و مستمر در كاروانهاي سلامت و خدمترساني در حوزه درماني به طبقات محروم جامعه شناخته شود. عضويت داوطلبانه در واحد BHCO در زلزلههاي كرمانشاه و ورزقان تنها گوشهاي از خدمات ارزنده اين بانوي هلالي است. وظيفهشناس خاطرات بسياري از خدمات داوطلبانه در هنگام حوادث در قالب كادرهاي درماني واحد BHCO دارد اما ماجراي تولد نوزادي در لحظات پر اضطراب زلزله ورزقان، انگار با گذشت چند سال از زلزله ورزقان هنوز برايش تازه و لذتبخش است: «٤ ساعت از زلزله ورزقان گذشته بود كه به روستاهاي زلزلهزده رسيديم. چادرها و مراكز درماني سيار را در محلي مناسب براي درمان مصدومان برپا كرديم تا كار رسيدگي به آسيبديدگان از همان ساعات اوليه در محل آغاز شود. امدادگران و نجاتگران مشغول آواربرداري و نجات جان بازماندگان بودند و همه جا صداي ناله و شيون به گوش ميرسيد. وظيفه ما اما مشخص بود. بايد به آنهايي كه نياز به كمك داشتند رسيدگي ميكرديم. در ميان آن هياهو، مادر جواني بود كه لحظههاي آخر باردارياش را سپري ميكرد. تمام جادههايي كه به بيمارستانهاي اطراف ميرسيد به دليل ترافيك مسدود بود و اگر مادر را به بيمارستان انتقال نميداديم خطرات زيادي جان او و نوزاد را تهديد ميكرد.» وظيفهشناس مكثي ميكند و ادامه ميدهد: «همان لحظه تصميمم را گرفتم. زن جوان را به داخل يكي از چادرها بردم و تمام شرايط را براي به دنيا آوردن نوزاد مهيا كردم. هنوز پس لرزههاي چهار ريشتري ورزقان ادامه داشت. درست در آن لحظهاي كه نوزاد به دنيا آمد يكي از قويترين پس لرزهها هم اتفاق افتاد. پس از تولدش هم دو زلزله چهار ريشتري ديگر داشتيم. ميان آن همه غم و اندوه اما لبخند مادر جوان باعث شد، به شوخي اسم نوزادش را «علي زلزله» بگذاريم.»
ملاقات با محمد پس از ٤ سال
رقيه وظيفهشناس از فعالترين داوطلبان استان آذربايجان شرقي در خدماترساني به اهالي روستاهاي محروم و كم برخوردار اين استان به شمار ميرود. او سالهاست در قالب تيمهاي درماني و پزشكي كاروانهاي سلامت، خدماتي مانند ويزيت رايگان، توزيع دارو برای افراد نيازمند ارایه ميكند. خودش در اينباره ميگويد: «در استان ما روستاهايي مانند برازي، اردشير و... در مناطق صعبالعبور كوهستاني و برفگير وجود دارد كه كار خدماترساني به اين مناطق را دشوار ميكند. حرفها كه به اينجا ميرسد، وظيفهشناس خاطره ديگري برايمان تعريف ميكند: «برازين يكي از روستاهاي صعبالعبور ورزقان است. روستايي كه در فصل زمستان به دليل بارش شديد برف و كولاك مسير دسترسي به آن مسدود ميشود. چند سال پيش وقتي خبر وضع حمل يك زن باردار در اين روستا به هلالاحمر رسيد. از آنجايي كه دورههاي كوهنوردي را هم گذرانده بودم، همراه با تيم امداد و نجات كوهستان تبريز راهي آن روستا شدم. وضعيت جوي به گونهاي بود كه امكان دسترسي با بالگرد به روستا وجود نداشت. پس از ٤ ساعت رانندگي در مسير پر پيچ و خم و پر از برف و كولاك به محلي رسيديم كه امكان عبور با خودرو وجود نداشت. از خودروها پياده شديم و چند كيلومتر باقي مانده را بهصورت پياده تا روستا طي كرديم. اما به موقع رسيديم و نوزاد هم در نهايت سلامت به دنيا آمد.»
خانواده را دوباره دور هم جمع کردیم
دانش آموخته رشته مديريت سوانح است و بهصورت مستمر همكاري داوطلبانهاش را با هلالاحمر و بهويژه كاروانهاي سلامت استان آذربايجان شرقي از ١٣ سال پيش آغاز كرده است. وظيفه او بهعنوان يكي از اعضاي فعال كاروان سلامت، نسخه پيچي، توزيع، معرفي و نحوه مصرف داروهايي است كه توسط پزشكان داوطلب براي بيماران نيازمند تجويز ميشود. برزگري درباره خدماتش بهعنوان يكي از فعالترين داوطلبان كاروان سلامت آذربايجان شرقي ميگويد: «ما داوطلبان كه در قالب كاروانهاي سلامت به مناطق محروم اعزام ميشويم، علاوه بر رسيدگي به وضعيت بيماري اهالي روستا، ويزيت و توزيع داروهاي رايگان و... وظيفه سنگينتري هم داريم. وظيفهاي كه به ماهيت داوطلبي و هلالاحمري بودنمان برميگردد. در آخرين سفري كه به يكي از روستاهاي محروم سراب داشتيم، با خانوادهاي روبهرو شدم كه تمام اعضاي آن به بيماريها و مشكلات جسمي مختلف دچار شده بودند. شغل پسر خانواده بهعنوان تنها نانآور خانه، باربري بود و شكستگي يكي از مهرههاي كمر او را از كار كردن باز داشته بود. پدر خانواده به علت پيري از كارافتاده بود و ديگر اعضاي خانواده هم با سوءتغذيه و ضعف شديد قواي جسمي روبهرو شده بودند.» برزگري مكثي ميكند و ادامه ميدهد: «در هلالاحمر آموزش ديدهايم كه نبايد از كنار اين مشكل عبور كرد. علاوه بر ويزيت و توزیع داروهاي اوليه، اين خانواده را به هلالاحمر معرفي كرديم و آنها زير پوشش جمعيت قرار گرفتند تا برخي اقلام مورد نياز آنها شامل بستههاي حمايتي سبد غذايي، لباس و... تأمين شود. با مراكز درماني و بيمارستانها هماهنگ كرديم تا مشكلات جسمي پسر خانواده برطرف شود و آنها بتوانند بار ديگر طعم لذتبخش با هم بودن را تجربه كنند.»