لیگ 23 بدون متن و مملو از حاشیه
قهرمانی پرسپولیس آنقدر حاشیه ایجاد کرده که کاملا همه چیز را تحت تاثیر قرار داده است. همه نگاهها هم به گل پرحرف و حدیث این تیم مقابل مس رفسنجان معطوف شده؛ گلی که در مورد آفساید یا نبودن آن هنوز هم تردیدهایی جدی وجود دارد. این موضوع موجب شده تا ارکان دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از مدیریت گرفته تا بازیکن هر روز به اظهارنظر پرداخته و در این میان مسائلی مطرح شود که کلیت لیگ بیست و سوم را زیر سوال میبرد. موضوعاتی همچون رنگی بودن برخی داوران و کمک داوران لیگ که شائبه هایی را مبنی بر هواداری آنها از یک تیم خاص را تقویت میکند. موضوعی که فرشید سمیعی سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال در برنامه دوشنبه شب لیگ برتر به صراحت آن را بیان میکند. او حتی پا را از این فراتر گذشته و مدعی است که مفاصا حساب مالیاتی چند تیم تهرانی از سوی اداره مالیات صادر نشده ولی آنها مجوز حرفهای دریافت کردهاند. به هر حال با وجود به پایان رسیدن لیگ 23 حاشیه های بیپایانش چنان این ماراتن 30 هفتهای را تحت تاثیر قرار داده که کاملا از متن تهی اش کرده است. لیگی که از همان زمان آغاز هم به حاشیه رفت و ظاهرا هم قرار نیست حاشیههایش تمام شود. باشگاههایی که از سقف مقررشده هم عبور کرده و البته سعی کردند بهنوعی کار خود را موجه جلوه دهند. قانونی که قرار بود انضباط مالی بر باشگاهها حاکم کند و عمده باشگاههایی که تراز منفی داشتند و زیانده بودند را سرو سمانی بدهد. البته این مشکل چند سال اخیر باشگاههای ایرانی نیست و دهههاست که باشگاهها از بودجه عمومی ارتزاق میکنند. از سوی دیگر خرج و دخلهای ناهمگون ازجمله مشکلات ساختاری باشگاههای ایرانی است. هزینههای آنچنانی در مقابل درآمدهای اندک موجب شده تا همواره تراز تجارتی اغلب باشگاههای ایرانی نابرابر باشد. در این میان تلاش مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ برای محدود کردن دست مدیران باشگاهها هم با ناکامی مطلق روبرو شد و ره بهجایی نبرد. بر اساس قانون تجارت که باشگاه را هم شامل میشود اگر یک شرکت یا باشگاه سه سال متوالی زیانده باشد باید آن را به انحلال رساند زیرا کاملا زیانده بوده و صورتهایشان در بحث مالی مردود است. این در حالی است که در همه دنیا منابع تامین مالی باشگاهها عمدتا از طریق حق پخش تلویزیونی است و حق پخش اینترنتی هم اخیرا به آن اضافهشده است، فروش مجوز پخش دیدار بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم به شبکهها و تلویزیونها یکی از راههای کسب درآمد باشگاهها است که در ایران این مشکل هنوز حلنشده است. این در حالی است که با افزایش سرسامآور هزینه و بهویژه رقم قرارداد بازیکنان به نظر میرسد فصل پیش رو نهتنها هزینههای جاری باشگاهها کاهش پیدا نکرده بلکه با افزایش چشمگیری روبرو شود. بههرحال فدراسیون فوتبال عزم خود را جزم کرده بود تا انضباط مالی لازم را در باشگاهها برقرار کند اما این قانون سقف قرارداد نتیجه معکوس داد. البته فدراسیون فوتبال تاکید داشت تا قانون سقف بودجه و دستورالعمل ناظر بر قراردادها را برای فصل پیش رو اجرایی کند. در حقیقت ساختارپرایراد باشگاههای ایرانی که از حرفهای بودن تنها نام آن را یدک میکشند تااندازهای پیچیده است که برای رسیدن به حداقلها باید حداقل چند سال لیگ را تعطیل کرد و همهچیز را از نوساخت. البته بدون تعطیلی لیگ و تکیه بر تهدید و ارعاب صرف بعید است حاصلی به دنبال داشته باشد چرا که اگر چنین بود در چند فصل اخیر حداقل وضعیت بهتر میشد نه این که هفته به هفته حاشیهها افزایش پیدا کند. حاشیههای که هرکدام مقولهای را شامل میشود و برای رفعورجوعش باید پروندهای ویژه باز کرد. حتی حالا هم که لیگ به پایان رسیده هیچ نشانهای از بهتر شدن اوضاع دیده نمیشود و تازه بساط اتهام زنی داغ شده است. اتهام هایی که اثبات آن در محاکم قضایی شاید مدتها طول بکشد.