(تصاویر) تئودور ریتر فون اوپولزر؛ با آقای کسوف و خسوف آشنا شوید!
اولین خورشید گرفتگی کاملی که اسپناک مشاهده کرد در ماه مارس سال ۱۹۷۰ رخ داد زمانی که او ۱۶ ساله بود و این گرفتگی علاقه او را به خورشید و ماه گرفتگیها برانگیخت. هشت سال بعد، او شروع به تهیه بولتنهای کسوف و خسوف برای ناسا کرد و امروز نویسنده بسیاری از آثار مورد توجه در مورد این پدیدههاست. بسیاری از علاقهمندان به ماه و خورشید گرفتگی که مایل به کسب اطلاعات در مورد خسوفها و کسوفهای گذشته و آینده هستند، به وبسایت EclipseWise.com مراجعه میکنند، جایی که دکتر اسپناک آن را ایجاد کرده و به پیشبینیها و اطلاعات جامع در مورد کسوفها و خسوفهای خورشید و ماه اختصاص دارد. اما تئودور ریتر فون اوپولزر این کار را بسیار زودتر از او آغاز کرد.
از پزشکی تا نجوم
در سال ۱۸۶۸، اوپولزر در سفری به عدن در دریای عرب برای مشاهده یک خورشید گرفتگی شرکت کرد. این رویداد آسمانی او را مجذوب خود کرد و او به زودی شروع به مطالعه گرفتگیهایی کرد که در طول تاریخ باستان رخ داده بودند. اما معلوم شد که این کار ناامید کنندهای است، زیرا در آن زمان، به ندرت راهنمای مرجعی وجود داشت که بتوان در مورد کسوفها و خسوفهای قرون گذشته از آن استفاده کرد.
در آن زمان بود که اوپولزر تصمیم بزرگی گرفت. اگر هیچ کاتالوگ کسوف و خسوفی در دسترس نبود، او باید یکی را برای خود جمعآوری میکرد. اما او تصمیم گرفت که کاتالوگ او چیزی بیش از ارائه فهرستی از تاریخهای کسوف و خسوف باشد. در عوض، او قصد داشت محاسبات دقیقی ارائه دهد که به فرد امکان میدهد شرایط یک گرفتگی خاص را که از هر نقطه روی زمین مشاهده میشود، استخراج کند. او همچنین قصد داشت کاتالوگ خود را گسترش دهد تا نه تنها گرفتگیهایی که در گذشتههای بسیار دور رخ دادهاند را شامل شود بلکه نگاهی به گرفتیهایی که قرار بود در دهههای آینده رخ دهند نیز ارائه دهد.
برای هر ستارهشناس قرن نوزدهمی، چنین کاری غیرممکن به نظر میرسید، اما اوپولزر مصمم بود آن را محقق کند.
اوپولزر برای محاسبات اولیه خود به شدت بر نوشتههای پیتر آندریاس هانسن، ستارهشناس آلمانی متولد دانمارک، تکیه کرد، که مهمترین کار او به بهبود نظریهها و جداول مدار اجرام اصلی منظومه شمسی مربوط میشد. کتاب هانسن در مورد حرکت ماه به نام مبانی جدید بررسی مدار واقعی که ماه از آن عبور میکند در سال ۱۸۳۸ منتشر شد. ویژگی سیستماتیک روشهای هانسن، مکانیک آسمانی را به سطح جدیدی از قدرت و دقت رساند.
جداول بر اساس نظریه او در سال ۱۸۵۷ در بریتانیای کبیر چاپ شد و تا سال ۱۹۲۳ مورد استفاده قرار گرفت. دادههای هانسن به عنوان پایهای برای محاسبات خسوف و کسوف اوپولزر عمل کرد و به او اجازه داد تا مجموعه جداول خود را در سال ۱۸۸۱ ایجاد کند که تاریخها و زمانهای دقیقی از ماه نو و ماه کامل در گذشتههای دور و در آینده دور ارائه میکرد.
اکنون مرحله انجام محاسبات واقعی گرفتگیها فرا رسیده بود.
یک کار خسته کننده
با این حال، امروزه بسیاری از کلیات اوپولزر در درجه اول به دلیل نادرست بودن مسیرهای خورشید گرفتگی که در پشت کتاب او بر روی ۱۶۰ نقشهی بشقابشکل ترسیم شده است، انتقاد میکنند که همه در مرکز قطب شمال و محدود به عرض جغرافیایی ۳۰ درجه جنوبی هستند. سه و گهگاه چهار نقطه دقیق محاسبه شده با یک قوس دایرهای که از میان نقاط کشیده شده است از مسیر واقعی ترسیم میشود که به طور تقریبی خوب اما نه دقیق است.
در نتیجه، اغلب اختلافات قابل توجهی ایجاد میشود.
به عنوان مثال برای سالها تا حدود اواسط دهه ۱۹۶۰، زمانی که منابع مرجع دقیقتری در دسترس قرار گرفت فرض بر این بود که شهر نیویورک شاهد یک خورشید گرفتگی کامل در روز هشتم آوریل سال ۲۰۲۴ خواهد بود. این فرض صرفا بر اساس نظر اوپولزر بود. بسیاری از کتابهای نجوم قرن بیستم و همچنین مقالاتی در روزنامهها و مجلات در آن دوران بر این نکته تأکید داشتند.
اما حقیقت ماجرا این بود که در روز کسوف، مسیر کلیت حدود ۲۰۰ مایل(۳۲۰ کیلومتر) به سمت شمال غربی شهر میگذشت، و نیویورکیها مجبور بودند به جای آن به یک خسوف جزئی بزرگ (۹۱%) بسنده کنند.
بنابراین، آیا اوپولزر و گروهش در بروز چنین اختلافاتی مقصر بودند؟
پاسخ قطعا خیر است.
خود اوپولزر اینگونه نوشته بود: این نمودارها فقط یک هدف دارند، نشان دادن در یک نگاه مسیر ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی و به ویژه جایی که نقاط محاسبه شده قرار دارند. واضح است که کمانهای دایرهای تقریبی هستند؛ با این حال، هرگز نباید فراموش کرد که اغلب اوقات ممکن است انحراف قابل توجهی برای مکانهایی که از نقاط اصلی دور هستند، وجود داشته باشد.
در واقع، برای انجام پیشبینیهای قابل اعتماد، اوپولزر از جداول عددی کتاب که حاوی مقادیر مثلثاتی و هندسی بود استفاده کرد. متأسفانه این کاری بود که افراد کمی انجام دادند. در عوض، اکثر آنها راه آسان را انتخاب کردند، نقشههای کسوف و خسوف کتاب را در نظر گرفتند و خودسرانه فرض کردند که مسیرهای ترسیم شده دقیق هستند.
از قضا، اگر کسی زمان و تلاش خود را صرف محاسبه یک مسیر خاص گرفتگی با استفاده از جداول عددی کتاب کند، متوجه میشود که با پیشبینیهای مدرن امروزی تا حدود ۲۰ کیلومتر (۱۲.۴ مایل) مطابق است. دستیابی به این اطلاعات برای یک مرد و گروه ۱۰ نفرهاش که محاسبات خود را بدون کمک رایانههای الکترونیکی پرسرعت انجام می دادند و تنها بر دانش برتر خود در ریاضیات و محاسبات مداد روی کاغذ تکیه میکردند، کم نیست!
منبع: ایسنا
منبع: faradeed-190563