(تصاویر) بیوگرافی مارتین اسکورسیزی؛ از اعتیاد تا دگرگونی آثار گانگستری
مارتین چارلز اسکورسیزی در تاریخ ۱۷ نوامبر ۱۹۴۲ (۲۶ آبان ۱۳۲۱) در منطقه کویینز از شهر نیویورک کشور آمریکا و محلهای ایتالیایینشین متولد شد. خانواده وی را مادرش کاترین، خیاط و بازیگر و پدرش چارلز، اتوکش و بازیگر تشکیل داده و اساساً در خانهای هنری چشم به جهان گشوده است. خانوادهای که اصل و نسبی ایتالیایی متعلق به جزیره سیسیل داشته و در شرایطی با مذهب کاتویک پرورش یافته است تا یکی از مشهورترین هنرمندان هالیوودی باشد که از اعتقادات سفت و سختی برخوردار باشد.
مارتین در سنین کودکی علیرغم علاقه شدید و شور و اشتیاقی که برای بودن با هم سن و سالانش و بازی با آنها داشت، به سبب رنج بردن از بیماری آسم از انجام هرگونه تحرک فیزیکی منع شده بود. به همین سبب نیز گوشهگیر شد و خانوادهاش برای آن که بتواند روحیات وی را متحول کرده و اجازه ندهند که بیماری آسم روح و روان وی را تحت الشعاع قرار دهد، او را به سینما برده و با مدیومی آشنایش کردند که شیفته آن شد و زندگیاش در طی دهههای بعدی متحول میکرد.
او شیفته سینما شده بود تا حدی که اکثر اوقات فراغت خود را یا در سالنهای سینما و یا اجاره فیلم میگذراند و رقیبش در این مسئله جورج ای. رومرو به شمار میرفت که او هم به سبب علاقه شدید به سینما، رویه زندگی خود را با اجاره فیلم سپری میکرد. بازیگران مورد علاقه مارتین را سابو دستگیر و ویکتور ماتیور تشکیل داده و فیلمهای مورد علاقهاش Black Narcissus و The Red Shoes در آن زمان بودهاند که تاثیر به سزایی در جنبه کارگردانی وی داشتهاند و او الهامات بسیاری از این فیلمها در آثار خود به کار گرفته است. البته که حماسههای تاریخی همچون El Cid و Land of the Pharaohs نیز او را به وجد میآوردند.
پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در ابتدا به عنوان ویراستار پاره وقت برای بخش اخبار CBS فعالیت نمود و حتی پیشنهاد کار تمام وقت با حق وق و مزایا به مراتب بهتری نیز به مارتین اسکورسیزی جوان پیشنهاد شد؛ پیشنهادی که رویای کارگردانی مانع از پذیرش آن شد تا برای ساخت نخستین فیلم بلند خود اقدام نماید.
اثری تحت عنوان I Call First که سپس به عنوان Who’s That Knocking at My Door تغییر پیدا کرد و در سال ۱۹۶۷ میلادی به اکران در سینما در آمد. اثری درام حول محور مردی که عاشق یک زن شده و گذشته این زن سبب میشود تا وی با چالشهای بسیاری روبرو شده و بر سر ۲ راهی سختی قرار بگیرد. یک فیلم تحسین شده که راجر ایبرت آن را ستود و خبر از ورود کارگردانی تاریخساز به سینما داد.
در آغاز مسیر کارگردانی که مارتین اسکورسیزی سینماگران را با ساخته نخست خود در بهت و حیرت فرو برده بود، دوستی نزدیکی را با بزرگان سینمای هالیوود همچون فرانسیس فورد کوپولا، جرج لوکاس، استیون اسپیلبرگ و برایان دی پالما آغاز کرد که هر یک آثار انقلابی و بزرگی را تولید کرده و به عنوان نماد و شناسنامه سینمای هالیوود شناخته میشوند. نکته جالب ماجرا در این است که برایان دی پالما مسبب دوستی ۲ تن از بزرگان حال حاضر سینما یعنی مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو را فراهم کرده که با یکدیگر ژانر گانگستری نوین را پایهگذاری کردهاند و حتی در یک برهه زمانی بر زندگی شخصی یکدیگر نیز تاثیرگذار ظاهر شدهاند.
در این دوران مارتین اسکورسیزی مشغول فعالیت به عنوان دستیار کارگردان در فیلم مستند Woodstock بود و در عین حال جزو تیم نویسندگی پروژه سینمایی Bezeten, Het Gat in de Muur به کارگردانی برایان دی پالما به شمار میرفت و اساساً کسب تجربه در حضور همتایانش را سرلوحه کار خود داده بود. در عین حال نیز برای ساخت فیلمهای جدید خود با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم میکرد که دوستی او با جیمز کامرون زندگیاش را متحول کرد.
جیمز کامرون به مارتین اسکورسیزی یاد داد که با حداقل بودجه و بهرهگیری از زمان مناسب در حینچپروسه فیلمبرداری میتواند چالشهای بسیاری را در حوزه تولید فیلم پشت سر بگذارد؛ مسئلهای که کمک به سزایی برای این جوان نیویورکی به شمار رفته و توسط جان کاساوتیس نیز مورد توصیه قرار گرفت که تواناییهای شگفت انگیزش را در ساخت پروژههای شخصی به کار گیرد و عمر و زمان خود را صرف تلف کردن این پتانسیل برای دیگران ننماید.
شکست فیلم New York, New York تنها به گیشه مربوط نمیشد و عدم استقبال از آن مارتین اسکورسیزی را به افسردگی شدیدی در زندگی دچار کرد تا حدی که حتی به مصرف کوکائین اعتیاد شدیدی پیدا کرد و زندگیاش در شرف نابودی کامل قرار داشت. او از ساخت فیلم بلند کنارهگیری کرده بود و صرفاً مستنداتی همچون American Boy: A Profile of Steven Prince را تولید میکرد. رویهای تلخ و ناامید کننده که مارتین اسکورسیزی حتی در شرف از دست دادن جانش نیز بود تا این که فرشته نجات او یعنی رابرت دنیرو وارد میدان شد و نه تنها کمک به سزایی نمود تا اعتیادش به کوکائین را ترک نماید، بلکه او را از روی زمین بلند کرد و متقاعدش کرد تا فیلم مورد علاقهاش یعنی Raging Bull را بسازد و خود رابرت دنیرو نیز ایفای نقش در آن را بر عهده گرفت تا بیش از پیش دوست و همکارش را همراهی نماید.
مارتین اسکورسیزی که دیگر امیدی به ساخت فیلم و حضور چشمگیر در هالیوود نداشت، تنها و تنها به سبب کمکهای رابرت دنیرو متقاعد شد تا برای آخرینبار سکان هدایت یک پروژه سینمایی را بر عهده گرفته و پروسه تولید Raging Bull را به سرانجام برساند و به همین منظور نیز نهایت خلاقیت، پشتکار و اشتیاق خود را به کار گرفت. اثری حول محور زندگی تراژیک یک بوکسور که ناگهان به مانند بمبی پرسر و صدا عمل کرد و نه تنها سینماگران را در بهت و حیرت فرو برد، بلکه تحسین یک صدا منتقدین و بینندگانش را به همراه داشت تا حدی که توسط مجله Sight & Sound به عنوان بهترین فیلم دهه ۱۹۸۰ میلادی لقب گرفته است. اثری که ۸ نامزدی در جوایز اسکار را به همراه داشت و رابرت دنیرو به سبب ایفای نقش استادانه یک بوکسور موفق شد تا جایزه بهترین بازیگر مرد را از سوی آکادمی اسکار دریافت نماید تا به نوعی پاسخ کمکهایش به دوستش را گرفته باشد.
اینجا بود که مارتین اسکورسیزی نه تنها با مفهوم شکست در زندگی کنار آمد و خود را بازیابی نمود، بلکه در عین حال موفق شد تا سبک خاصش را پیدا کرده و بازگشت موفقیت آمیزی را به هالیوود رقم بزند و در مسیر بزرگان قدم بگذارد. او در طی سالهای بعد اگرچه که فیلمهای شکست خوردهای همچون The King of Comedy را تولید نمود، که دیگر از افسردگی و روی آوردن به اعتیاد خبری نبود اما در سمت مقابل راه رو رسم فیلمسازی منحصر به فردش را پیدا کرده بود و تا پایان دهه ۱۹۹۰ میلادی فیلمهای بزرگ، جریان ساز و دیوانهواری نظیر Goodfellas، Casino و The Age of Innocence را تولید کرد تا خود را شیفته ژانر گانگستری نمایش داده و موفقیتهای بزرگی از جمله کسب جایزه در جشنوارههای سینمایی مختلف را تجربه نماید. در این بین نیز ساخت مستند را همچنان ادامه میداد و چنین تولیداتی حکم تفریحاتی مابین تولید پروژههای بزرگ و جاهطلبانه را برایش داشت.
فیلم The Aviator به صورت کلی موفقیتی تمام عیار به شمار میرود. زیرا نه تنها در گیشه با بودجه ۱۱۰ میلیون دلاری، فروشی ۲۱۳ میلیون دلاری را تجربه کرد، بلکه در فصل جوایز نیز حسابی خوش درخشید و تنها در جشنواره اسکار ۱۱ نامزدی را به ثبت رساند که جوایزی نظیر بهترین طراحی لباس و بهترین فیلمبرداری را از آن خود کرد. علیرغم ناکامی مارتین اسکورسیزی در کسب جایزه بهترین کارگردان اما جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای کیت بلانشت به ارمغان آورد. او پس از ناکامی در کسب جایزه اسکار به ساخت مستند روی آورد و فیلم No Direction Home حول محور اسطوره دنیای موسیقی یعنی باب دیلن را تولید نمود؛ اثری که در زمان پخش با استقبال گسترده مخاطبین روبرو شد و جوایز مختلفی را کسب نمود تا حدی که حتی نامزد دریافت جایزه جوایز امی ساعات پربیننده در شاخه بهترین فیلم مستند نیز شد.
مارنین اسکورسیزی در سال ۲۰۰۶ میلادی بازسازی فیلمی هنک کنگی را در The Departed انجام داد که یکی از موفقترین و بهترین ساختههای کارنامه وی لقب گرفته است. اثری با حضور بازیگرانی نظیر لئوناردو دیکاپریو، مت دیمون، جک نیکلسون و مارک والبرگ که روایتی سراسر تنش و استرس حول محور تقابل یک گانگستر و پلیس را به تصویر کشیده و تحسین منتقدین و مخاطبین عام سینما را برانگیخت تا جوایز گوناگونی را برای به همراه داشته باشد؛ از حمله کسب جایزه بهترین کارگردانی از سوی آکادمی اسکار که دستاوردی تاریخی برایش به شمار میرفت.
او سپس به استراحتی طولانی مدت و ۴ ساله رفت و در این بین مستند Shine a Light را حول محور مقوله موسیقی تولید نمود. او همچنین جزو معدود افرایدی به شمار میرود که پس از جنجال بزرگ رومن پولانسکی از او حمایت کرده است.
سال ۲۰۱۰ میلادی نوبت به چهارمین همکاری با لئوناردو دیکاپریو تحت عنوان Shutter Island رسید که بنا به عقیده بسیاری از سینماگران، جزو بهترین فیلمهای مارتین اسکورسیزی لقب گرفته است. اثری روانشناختی و دلهرهآور که از قضا یکی از بهترین نقش آفرینیهای کارنامه بازیگری لئوناردو دیکاپریو نیز شناخته میشود و موفق شده تا روایتی غیرقابل پیش بینی را به نحو احسنت بازیگری نماید. مارتین اسکورسیزی همچنین در این دوران به مدیوم تلویزیون ورود کرد و سریال Boardwalk Empire را تولید نمود. اثری که اگرچه در ابتدا بازخوردهایی لازم را دریافت نکرد اما به مرور تبدیل به اثری کالت شد و طرفداران خاص خودش را پیدا کرد.
مارتین اسکورسیزی که حال در سن ۸۱ سالگی به سر برده و درصدد ساخت فیلمی حول محور شخص پاپ بوده است، زندگی شخصیتی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. کارگردانی که تاکنون ۵ بار ازدواج کرده و صاحب فرزندان مختلفی میباشد و آخرینبار نیز در سال ۱۹۹۹ میلادی با هلن شرمون ازدواج کرد که زندگی مشترک آنها تا به امروز دوام پیدا کرده است.
منبع: گمفا
منبع: faradeed-190149