(تصاویر) حسن فتحی فیلمنامههای آثارش را با همکاری چه کسانی نوشته است؟
حسن فتحی از جمله کارگردانان مولفی است که علاوه برکارگردانی ، در نگارش فیلمنامههای آثارش هم نقش دارد، برخی از آنها از جمله «شب دهم»،«مدار صفر درجه»، «روشنتر از خاموشی» و… را به شکل مستقل نوشته و آثار دیگرش را هم در همکاری با نویسندههای مطرحی چون علیرضا نادری، نغمه ثمینی، علیرضا کاظمی پور به سرانجام رسانده است. فیلمنامه «مست عشق» آخرین ساخته سینمایی او هم در همکاری با فرهاد توحیدی نوشته شده و جلوی دوربین رفته است.
این فیلم برشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری است که رابطه مولانا با شمس تبریزی، عشقی که مولانا به او داشت، تأثیر فراوان شمس بر زندگی و اشعار مولانا، و عشق او به خدا را به تصویر میکشد.به بهانهی اکران «مست عشق» نگاهی به همکاری حسن فتحی با فیلمنامهنویسانی داشتهایم که با او همکاری کردهاند.
پهلوانان نمیمیرند | اعظم بروجردی
حسن فتحی فیلمنامه اولین فیلم سینمایی خود با نام «ازدواج به سبک ایرانی» را با همکاری مینو فرشچی نوشت.
فتحی «ازدواج به سبکِ ایرانی» را به عنوانِ فیلمی کمدی- رومانتیک و با فیلمنامهای از مینو فرشچی کار کرد. فرشچی، نویسندهی پرکاری نیست؛ اما در کارنامهاش آثار موفقی چون شوکران ( مشترک با بهروز افخمی)، کارآگاه شمسی و دستیارش مادام ( مشترک با سروش صحت و مرضیه برومند) و کاغذ بیخط ( مشترک با ناصر تقوایی) نوشته شده است. مینو فرشچی و حمیدرضا حافظی در «ازدواج به سبک ایرانی به سراغ مؤلفه هایی رفتندکه فیلم را در پیوند با هویت ملی ایرانی قرار دهد. دلیل کارگردانی این اثر توسط فتحی را میتوان به این گفتهاش منتسب دانست که گفته است: «من نوستالژی عمیقی نسبت به گذشته دارم که هیچ وقت آن را پنهان نمی کنم.» او ورود یک جوان خارجی به زندگی یک خانوادهی سنتی ایرانی و عدم آشنایی او با ایران را وسیلهای قرار داد تا به آداب و سنت، خلق و خو و فضاهای ایرانی بپردازد؛ اگرچه در صحنهای این دیوید است که به «شیرین» می گوید: «براساس روایت عهد عتیق، خلقت همه آدمها به صورت جفت بوده است، بعد در ماجرای رانده شدن آدم و حوا و هبوط بشر، آدمها جفتشان را گم میکنند به خاطر همین است که همه دنبال جفت خود میگردند.» فیلم سرشار از اِلمان هایی است که احساسات نوستالژیک مخاطب را تحریک و حس دور افتادن از گذشته و اصالت را بیان میکند. بارزترین نشانهی این اتفاق در فیلم را میتوان در روابط پدر و مادر در چنین خانوادهی سنتیای دانست. اگرچه خانواده «پدرسالار» است؛ اما این مادر خانواده است که در لحظاتِ بحرانی با روشهای سنتی خود، گرهگشایی می کند.
میوه ممنوعه / کیفر / در مسیر زاینده رود | علیرضا نادری
حسن فتحی تاکنون سه فیلمنامه با «علیرضا نادری» کار کرده است: میوه ممنوعه، کیفر و در مسیر زاینده رود که اتفاقا هر سهشان جزو کارهای موفقِ کارگردانِ پیشکسوت بوده است. علیرضا نادری، نمایشنامهنویسِ صریح است و آرمانگرا که این نگاه در آثارش را در پسِ واقعگرایی ملموس و بیتعارف مطرح میکند. او در این سالها، آثارِ بسیاری با موضوعات اجتماعی و بهویژه جنگ نوشته است که عموما در جهان مردانه روایت میشوند؛ اما در عین حال با آثارش نشان داده که با جهانِ زنانه نیز بسیار مانوس است. نادری برای تلویزیون آثاری درباره ی تختی، شیخ محمد خیابانی و قیام گوهرشاد نیز نوشته که البته هیچکدامشان تاکنون به مرحلهی تصویب و تولید نرسیده است.
یکی از همکاریهای حسن فتحی با علیرضا نادری در نگارش فیلمنامه «کیفر» رقم خورد.
کیفر : همکاری فتحی و نادری در «کیفر» با یک طرح داستانی بسیار جذاب همراه بود. فیلم به بحث اعدام میپرداخت و از این رو، نقبی به سمت نئونوآر میزد؛ هرچند فیلمساز و نویسنده آگاهانه از رفتن به سمت آن اجتناب کردهاند. در این فیلم نیز دیالوگهای جذابی وجود دارد که از جملهی آن میتوان به این موارد اشاره کرد: با هر کی عشقی داشتیم از این حرفا نداشتیم/ پس سینه زنیه تو واسه ظهر عاشورا نیست، برای قیمه بعدشه/اگه یه گنجشک از جلوی پات پرواز نکرد فکر نکن عاشقته، شاید آدم حسابت نکرده/ همه ما کرم های یه لجنزاریم.
علیرضا کاظمیپور همراه با علیرضا نادری ، حسن فتحی را در نگارش فیلمنامه «میوه ممنوعه» همراهی کردند.
علیرضا کاظمی نیز یکی از نویسندگانِ میوهممنوعه بود؛ اما بار اصلی در آن سریال برعهدهی «علیرضا نادری» بود؛ اتفاقی که در این اثر برعکس رخ داده بود و کاظمی نویسندهی اصلی و نادری همراهِ او بود. فتحی، کاظمیپور و اسماعیل عفیفه، آن زمان در حالِ ساختِ یک فیلم تلویزیونی بودند، اما مسئولانِ شبکهی یک، فیلمنامهای را برای ساخت به آنان ارائه دادند که هفت قسمتِ آن ساخته شده بود، فتحی از کار رضایت نداشت و سرانجام طرحِ اشکها و لبخندها اراده شد.«اشکها و لبخندها» در ژانر کمدی و در فرصت زمانی اندکی ساخته شد، بهطوری که «فتحی» بیان کرد که اگر زمانِ بیشتری در اختیار داشت، پلانها و دیالوگها ضرباهنگ بهتری داشته باشند. این اثر را میتوان یک کمدی متفاوت دانست و فتحی در آن تلاش کرده بود تا نیمنگاهی به فیلم حسن کچل ساختهی علی حاتمی داشته باشد؛ اگرچه برخی به اغراقهای موجود در این اثر اشاره کردند، اما عوامل کار اغراق را مبنای کمدی دانستند و «اشکها و لبخندها» را یک اثرِ فانتزی قلمداد کردند.
شهرزاد | نغمه ثمینی
حسن فتحی در نگارش فیلمنامه «جیران» از همکاری احسان جوانمرد بهره برد.
جیران حاصلِ همکاری فتحی با فیلمنامه نویسی جوان و کمتر شناخته شده (احسان جوانمرد) بود؛ فتحی در این اثر نیز به دنبالِ تصویر کردنِ بخشی از تاریخِ ایران بود؛ اما برخلاف آثاری چون پهلوانان نمیمیرند یا شب دهم، نتوانست تصویرِ دقیقی از یکی از فرازهای مهمِ تاریخ ایران باشد و برخی دلیلِ آن را نداشتنِ یک طرح داستانی قوی برای این اثر دانستند. «جیران» البته دیالوگهای زیبایی داشت؛ اما این دیالوگها نتوانستند تمامِ کاستیهای اثر را جبران کنند. «جیران» به دنبال طراحی فضای عاشقانه بودند که در این مسیر نیز چندان موفق نشدند. سازندگانِ این سریال بر این مسئله آگاه بودهاند که نمیتوان تمام قسمتها را با ماجرای عشقی ناصرالدین شاه و خدیجه و سیاوش پر کرد؛ بنابراین فکتهایی تاریخی در رابطه با کشورداری و وضعیت مملکت نیز به داستان اضافه کردهاند که از جملهی آن میتوان به حادثهی مرگِ «امیرکبیر» اشاره کرد. جوانمرد در «مست عشق» نیز یکی از نویسندگان فیلمنامه است.
فرهاد توحیدی| مست عشق
حسن فتحی فیلمنامه «مست عشق» را با همکاری فرهاد توحیدی نوشت.
فرهاد توحیدی از سنتی میآید که قصهگویی را بلد است و آن را مقدس میداند. او تصویر رویایی از سینمای ملی را چیزی میداند که از مسیرِ قصهگویی گذر کرده باشد و بر این اعتقاد است که سینمای ایران هنوز این راه را طی نکرده است؛ او میگوید البته تلاشهایی در این زمینه انجام شده و اتفاقا آثاری موفق بودهاند که فیلمنامهشان به خوبی از پسِ قصهگویی برآمده است. این نویسنده طی سالها حضورش به عنوان فیلمنامهنویس (در سینما و تلویزیون) هم در ژانر کمدی نوشته و هم در ژانرهای پلیسی، ملودرام و اجتماعی.
فیلم «مست عشق» با فیلمنامهای از او به کارگردانی «حسن فتحی» این روزها روی پردهی سینماست. فیلم درباره مولانا و شمس تبریزی سخن میگوید و برش از دورانی کوتاه از این مؤانست این دو چهرهی نامآور تاریخ را بدون قضاوت بیان میکند. طبقِ آنچه توحیدی گفته است قرار بوده تا داستان شمس و مولانا برای ساخت یک سریال تلویزیونی نگارش شود و مقدمات آن فراهم شده بود؛ اما به دلیلِ نگاه حاکم بر تلویزیون، این اتفاق رخ نداده و به ساخت یک اثر سینمایی بسنده شد.
آنچه هماکنون روی پرده رفته، هفتمین اتودی است که توحیدی نوشته و فیلمنامه فعلی «مست عشق» نسخه یازدهمی است که مورد توافق کارگردان و فیلمنامهنویس قرار گرفته است. توحیدی در «مست عشق» سراغ یکی از مهمترین شعرا و عرفای تاریخ ایران یعنی جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولانا رفته و بخشی از دوران زندگی او را به تصویر کشیده و قصهای شخصیت محور خلق کرده که با چرخشی ظریف به سمت ماجرامحوری رفته و چند داستانِ فرعی را نیز به آن گره زده است.
داستانهایی چون قصه عشق نافرجام پسر مولانا (علاءالدین) به کیمیا خاتون و داستانِ مربوط به اسکندر بیک فرمانده خشن اهل قونیه و … و در این بین فیلمنامهنویس تا حد مقتضی تلاش کرده است به تاریخ وفادار بماند.
منبع: فیلم نیوز
منبع: faradeed-189512