قفلشدگی دانشگاه
زهرا جعفرزاده: برخی دانشجویان از ورود نیروهای حراست زن به دانشگاهها میگویند: «تنشهای زیادی ایجاد کردهاند». گروهی هم از رفتارهای سلیقهای و برخوردهای کلامی انتقاد میکنند. آنها تأکید میکنند که برخوردها در زمینه حجاب، قبل از خیابان، در دانشگاهها شروع شد. دانشگاه آزاد در این خطونشان کشیدنها جلودار بود. فروردین امسال، این دانشگاه دستورالعمل حجاب ابلاغ کرد که در آن به دانشجویان اولتیماتوم داد: «افراد خاطی بهطور مستقیم به کمیته انضباطی معرفی میشوند». در همین دستورالعمل، درباره تذکر استادان به موارد کشف حجاب در کلاس هم تأکید شد. این موضوع از زبان دانشجویان هم شنیده میشود؛ تعدادی از استادان درباره حجاب دانشجویان تذکر میدهند. حالا گشتهای موتوری و افرادی با لباس شخصی هم به کمک آمدهاند. آنها سر کلاسهای درس هم حاضر میشوند و به دانشجویان تذکر میدهند.
یک تا یکماهونیم به پایان سال تحصیلی دانشگاهها مانده و هرروز برخوردها، محدودیتها و تذکرها شدیدتر میشود. هر اقدام از سوی دانشجویان میتواند منجر به تشکیل پروندهای در کمیته انضباطی شود و حالا زمزمههایی درباره احضار دوباره تعدادی از دانشجویان شنیده میشود. در همین شرایط هم دانشجویان تعلیقشده از حوادث 1401، یکبهیک به دانشگاهها بازگشتهاند و با حجم زیادی از محدودیتها مواجه شدهاند.
از ابتدای امسال، دستورالعملها و اطلاعیهها یکبهیک از سوی دانشگاهها منتشر شد. در کنار دانشگاه آزاد، 24 فروردین کارگروه حجاب و عفاف دانشگاه رازی، اطلاعیهای منتشر کرد: «پوشش رسمی مورد قبول در محیطهای آموزشی، شامل مانتو، شلوار مناسب و مقنعه بوده و استفاده از شال و روسری ممنوع است. بدیهی است که رعایتنکردن مقررات پوشش فوق از 26 فروردین، علاوه بر اینکه مغایر با شأن محیطهای علمی و دانشگاهی است، تبعات قانونی و انضباطی خاصی را برای فرد به همراه خواهد داشت».
ورود نیروهای حراست زن
اما خبرهای رسیده از دانشگاه ابعاد گستردهای دارد که حکایت از اعمال محدودیتها در بخشهای مختلف دارد. اما آنچه بیش از همه به چشم دانشجویان میآید، گیتهای بازرسی حجاب، نیروهای حراست زن، لباسشخصیها و گشتهای موتوری برای تذکر حجاب و عکسبرداری از آنهاست. یکی از دانشجویان دانشکده حقوق سیاسی دانشگاه تهران درباره وضعیت برخورد با دانشجویان از سوی نیروهای حراست، توضیح میدهد و میگوید: «برخوردها بسیار تشدید شده، گروههای حراست زن، تنشهای زیادی ایجاد کردهاند و این وضعیت از مهرماه سال گذشته شدیدتر شده و دلیل آن هم حضور یکی از مشاوران رئیس دانشگاه تهران است که بنا به خواسته او، نیروهای حراست زن هم به دانشگاه اضافه شد؛ افرادی که رفتارهای سلیقهای دارند و برخوردهای کلامی نامناسبی با دانشجویان دارند. در پردیس مرکزی دانشگاه تهران، برخوردها اکثرا در حد تذکر است (هرچند گزارشهایی از درگیری میان دانشجویان و نیروهای حراست در پردیس هنرهای زیبا داشتیم). در دانشکدههایی مثل روانشناسی و مدیریت، نیروهای حراست بیشتر وارد تنش کلامی با دانشجویان میشوند و دانشجویان را تهدید میکنند. بههرحال دانشجویان در دانشکدههایی مثل علوم اجتماعی، بیشتر با حقوق خود آگاهاند و وقتی تهدید میشوند، واکنش نشان میدهند. در کل، در دانشکدههای پیرامونی تنشهای کلامی بیشتر است و عمدتا دانشجویان را تهدید به برخورد میکنند».
تشدید برخوردها از فروردین 1402
این دانشجو میگوید که بهطورکلی، برخورد با دانشجویان از فروردین 1402 شدت گرفته و حالا وارد مرحله دیگری شده است: «قبل از اینکه امسال در خیابانها برخورد با مسئله پوشش را تشدید کنند، این سختگیریها در دانشگاه شروع شد، بهویژه در پردیس هنرهای زیبا که همیشه درباره آن حساسیت وجود دارد. بهطور کلی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، اهمیت و حساسیت ویژهای در زمینه مسئله پوشش دارد، تا جایی که شنیده شد ماجرایش به وزارت علوم و دادسرای اوین هم کشیده شده بود». به گفته او، در این مدت تعداد زیادی از دانشجویان به کمیته انضباطی ارجاع داده شدهاند اما آنطور که شواهد نشان میدهد، تلاش بر این است تا احکام، خیلی به ضرر دانشجویان نباشد. اغلب احکام محرومیت از تحصیل، به صورت معلق صادر شده است، مگر اینکه پرونده دانشجو حاوی اتهامات متعدد و با مصادیق اثباتپذیر باشد. بااینحال چند نفر از اعضای شورای انضباطی، گاهی تأکید میکنند که اگر کسی به حکم صادرشده اعتراض دارد، این شورا میتواند محتویات پرونده را شفافسازی کند.
این دانشجو تأکید میکند که در زمینه حجاب هم چندین مرحله باید طی شود تا فرد را به کمیته انضباطی ارجاع دهند. مثلا سعی میکنند با تشکیل جلسات مشاوره یا گرفتن تعهد، موضوع را قبل از تشکیل کمیته انضباطی فیصله دهند. هرچند برخی از دانشجویان حاضر به تعهددادن نشدند و قاعدتا در کمیته انضباطی محکوم شدند. برخی نیز حتی بعد از صدور حکم محرومیت از تحصیل، با دادن تعهد از اجرائیشدن حکم خود جلوگیری کردند و به تحصیل ادامه دادند.
تذکر حجاب از سوی برخی استادان
او در ادامه به موضوع دیگری اشاره میکند و آنهم تذکر حجاب سر کلاسهای درس از سوی استادان رادیکال است: «حدود چهار، پنج استاد در دانشکده حقوق سیاسی دانشگاه تهران هستند که به دانشجویان تذکر حجاب میدهند. این استادان در مقایسه با قبل حساستر شدهاند و دانشجویان را تهدید میکنند. استادان هیچ تمایلی به صحبت درباره اتفاقات پاییز 1401 ندارند، حداقل در رشته خودم چنین چیزی ندیدهام. گاهی هم براساس چارت درسی ممکن است اشارهای گذرا داشته باشند و بهصورت مطالعه موردی درباره آن صحبت کنند. اما در دانشکدههایی مثل ادبیات و زبانهای خارجه، شاهدیم که برخی مسئولان ردهبالای این دانشکدهها شخصا اقدام به پروندهسازی و شکایت از دانشجویان سر موضوع حجاب میکنند. حتی در فایل صوتی منتشرشده از جلسه هیئترئیسه دانشکده ادبیات، شاهد توهین زننده یکی از اعضا به کل پردیس هنرهای زیبا بودیم». به گفته این دانشجو، برخوردهایی که از سوی دانشگاه با دانشجویان میشود، در شأن هیچکس نیست، هرچند واکنشها و اعتراض خاصی نسبت به این برخوردها نمیشود، اگر هم اعتراضی باشد بهصورت فردی است. کار جمعی صورت نگرفته: «بعضا شاید مطلبی نوشته شود و امضا بزنند؛ جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران. درحالیکه شاید تنها پنج، شش نفر آن را نوشته باشند و در بیرون تصور شود که چند هزار نفر پشت این بیانیه هستند. البته در این یک سال شاهد بیانیههایی بودیم اما نه تأثیر خاصی داشتند، نه تعداد امضاهای آنها درصد درخورتوجهی از دانشجویان را شامل میشد. آنچه بیشتر دیده میشود، اعتراضهای فردی و پراکنده است بهویژه در فضای مجازی. چرا؟ چون هزینه اعتراض بالا رفته است. خیلی از دانشجویان در ترمهای اولشان هستند و نگران برخوردها. برخی دیگر هم ترم آخرند و میخواهند زودتر فارغالتحصیل شوند. گروهی هم میگویند که دیگر تلاشکردن فایدهای ندارد، چون هزینهاش بالا رفته». به گفته این دانشجو، برخورد دانشگاه با دانشجویان، کاملا نتیجه داشته است، خیلیها احضار و محکوم شدهاند اما بهطور کلی آرامبودن فضای دانشگاه به دلیل برخورد با دانشجویان است، نه مدیریتکردن آنها: «دانشجو بیتفاوت شده، هرچند خود دانشگاه هم در یک اقدام، چندین نفر را از تسهیلات رفاهی محروم کرد، حتی بدون برگزاری کمیته انضباطی. ورودشان به سامانه دانشگاه را مسدود میکنند تا دانشجو مجبور شود به کمیته انضباطی مراجعه کند. هر حرکتی از سوی دانشجو، مساوی است با برخوردهای اینچنینی. حتی گاهی این اقدامات تحت نظر اعضای کمیته انضباطی نیست و مسئولان به صورت سلیقهای وارد عمل شدهاند». بیش از یکسالو نیم است که فعالیتهای صنفی در اغلب دانشگاهها به حالت تعلیق درآمده. به آنها اجازه برگزاری انتخابات نمیدهند یا بهطور کل فعالیتهایشان را تعطیل کردهاند.
این دانشجوی دانشگاه تهران هم میگوید تعداد دانشکدههایی که انجمن صنفیشان فعال شده، بسیار کم است، دانشکده حقوق سیاسی در پردیس مرکزی دانشگاه تهران، انجمن صنفی دارد اما دانشکده هنر، دانشکده علوم اجتماعی و... ندارند: «به صورت رسمی اعلامی نشده، اما هنوز این انجمنها نتوانستهاند فعالیتشان را ادامه دهند، مثلا در دانشکده علوم اجتماعی برای تشکیل انجمن صنفی، موجی از ردصلاحیتها را شاهد بودیم». همچنین سال گذشته انجمنهای اسلامی سه دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ادبیات و علوم اجتماعی براساس حکم وزارت علوم به مدت سه ماه تعلیق شدند، دلیل تعلیق هم محتوای کانالهای اطلاعرسانی آنها در زمینه وقایع سال 1401 بود. این احکام در اردیبهشتماه تمام میشوند».
انجمنهای اسلامی منحل یا غیرفعال شدهاند
انحلال یا غیرفعالشدن انجمنهای اسلامی موضوع دیگری است که از سوی دانشجویان مطرح میشود؛ اتفاقی که دایره فعالیتهای دانشجویان را کوچکتر کرده است. فرشته طوسی، دانشجوی دکترای دانشگاه علامه طباطبایی است که پیشازاین سابقه فعالیت دانشجویی داشته است. او به «شرق» میگوید که دانشگاه دو بخش نهادی و جنبشی دارد که با هم در تعامل هستند. پس از اتفاقات پاییز 1401، فرایندی که رخ داد این بود که نهادهای دانشجویی به دلیل فشارهای داخلی و خارجی در دانشگاه منحل و کمرنگ شد. وضعیت به گونهای شد که نهادها و کانونهای صنفی و سیاسی، دیگر نمیتوانند خودشان را بازتولید کنند. ممکن است این انتظار از بیرون وجود داشته باشد که دانشجویان جنبشی رفتار کنند و جلودار باشند، اما به دلیل تضعیف نهادها، فرایند جنبشی دانشگاه نمیتواند به این سادگی خودش را بازسازی کند، چون بیشتر فعالان دانشجویی تحت فشارهای مختلفی بودهاند که نمونه آن را در دانشگاه علامه طباطبایی شاهد بودیم که به دلیل اعتراض در داخل دانشگاه و یک تجمع ساده، دو نفر از دانشجویان به یک سال حبس محکوم شدند. اینگونه برخوردها، بسیار بیسابقه است که تنها به دلیل یک تجمع داخل دانشگاه، افراد را چنین مجازات کنند. در این وضعیت است که دانشجو احساس میکند کوچکترین حرکتی، میتواند هزینههای زیادی داشته باشد».
به گفته طوسی، این اتفاقات روی فرایند جنبشی دانشگاه تأثیر زیادی میگذارد: «هر نهاد دانشگاه زمانی که اینقدر مورد ضربه قرار گیرد، ناخودآگاه دوره بازسازیاش زمانبر میشود و به این سادگیها اتفاق نمیافتد. کنش دانشجویی و بهطور کلی کنشی که از آن بهعنوان یک کنش اصولی یاد میشود، باید بتواند خودش را در یک کنش جمعی امتداد دهد. کنش فردی در مقاطعی میتواند کمککننده باشد، اما تا زمانی که نتواند نهادمند و جمعی شود، تنها یک تلاش است و نمیتواند فضای دانشگاه را از نظر مدنی و آکادمیک باز کند». به اعتقاد او، اولین مطالبهای که دانشجوی کنشگر باید داشته باشد، مطالبات معطوف به درون دانشگاه است. او از دوره کارشناسی در دانشگاه علامه طباطبایی بوده و به واسطه فعالیتهایی که داشته، از وضعیت کنشگریها در سایر دانشگاهها باخبر است. به گفته طوسی، در یک سالونیم گذشته، نهادهای دانشجویی در تمام دانشگاهها دچار مشکل شدهاند؛ ازجمله دانشگاه پلیتکنیک، الزهرا، تهران، شهید بهشتی و... . در این دانشگاهها که از گذشته نهادهای سیاسی در چارچوب قانون فعالیت میکردند، دیگر اجازه فعالیت ندارند. مثل انجمن اسلامیهایی که بعد از سال 92 توانسته بودند بار دیگر پا بگیرند، اما حالا فعالیتهایشان محدود یا حتی منحل شده است. در هیچیک از این دانشگاهها، دانشجویان اجازه فعالیت ندارند و اگر هم اقدامی صورت گیرد، بهصورت فعالیت غیررسمی است، نه یک فعالیت یا اقدام نهادمند.
افزایش اعمال فشار از سال تحصیلی جدید
او فشارهایی را که از سوی نیروهای حراست به دانشجویان وارد میشود، اقدامی در راستای همین اعمال محدودیتها میداند و میگوید: هر دانشگاه بهصورت جزیرهای فشارهای متفاوتی را تحمل کرده است. در دانشگاههای شهرهای دیگر نوع دیگری از فشارها وجود دارد که شاید خبری نمیشود. به گفته طوسی، در سال تحصیلی جدید یعنی از مهرماه سال گذشته، تلاش بسیاری شد تا به دانشجو از نظر سبک زندگی، پوشش و... فشار بیشتری وارد شود و این موضوعی انکارنشدنی است. اما هر دانشگاه شیوه و روش اجرائی خودش را داشته است: «ما واقعا نمیدانیم که در دانشگاههای شهرستانهای دیگر، دانشجویان چه فشاری را تحمل میکنند». این دانشجوی کنشگر معتقد است نتیجه این بحرانها و اعتراضها، ایجاد فضای سرخوردگی است. در حال حاضر هم به دلیل شدیدبودن فشارها و تهدیدها، چنین اتفاقی افتاده، بااینحال دانشجویان جدید میتوانند منفذی برای ادامه مسیر باز کنند. در این مسیر، خروج داوطلبانه از این چرخه اشتباه است: «یک دورهای این گفتار حاکم شد که از دانشگاه استعفا بدهیم و برخی از استادان بهصورت خودجوش استعفا دادند که از نظر من درست نبود. ما نباید خروج داوطلبانه از این شرایط داشته باشیم. نهاد دانشگاه برای دانشجو و استادان است و این رفتنها میتواند به سرخوردگی دامن بزند».
گشتهای موتوری در محوطه دانشگاه
آقای «الف» هم که نخواست نامش در این گزارش بیاید، ماههای سختی را از سر گذرانده و حالا از اینکه به دلیل یک مصاحبه بار دیگر به او فشاری وارد شود، اعلام نگرانی میکند. برای او شش ماه تعلیق از تحصیل در نظر گرفته شده است و مجموعهای از تحریمهای رفاهی مثل ممنوعیت دائم از غذا، دریافت خدمات رفاهی، خوابگاه و... . برایش در کمیته انضباطی دانشگاه تربیتمدرس به اتهام درگیری با حراست، پرونده تشکیل دادهاند، درحالیکه او در مقطع دکتری به سر میبرد: «به حکم صادره اعتراض زدم، اما تأیید شد. بار دیگر درخواست دادم که این بار وزارت علوم در حال بررسی است و تا زمانی که حکم قطعی نشده، دانشگاه حق اعمال مجازات ندارد». او پیش از این در یکی از نهادهای رسمی و دولتی هم مشغول به کار بود که به دلیل همین پرونده از آنجا اخراج میشود و یکسالونیم پس از پاییز 1401، از شرایط حاکم در دانشگاه تربیتمدرس به «شرق» توضیحاتی میدهد: «نیروهای حراست بسیار زیاد شدهاند. آنها در همهچیز دخالت میکنند، صندوق عقب خودروها را بررسی میکنند، در کلاسهای درس و آزمایشگاهها سرک میکشند، مقنعه را برای دختران اجباری کردهاند، گیتهای ورود و خروج تفکیکشده از نظر جنسیتی در نظر گرفتهاند. گشتهای موتوری در محوطه دانشگاه راه انداختهاند و بهطور مداوم با دانشجویان بهویژه دختران از سوی حراست تماس گرفته میشود و آنها را احضار میکنند». او میگوید: «گروهی از دانشجویان دختر مورد آزارهای کلامی از سوی نیروهای منتسب به حراست قرار میگیرند. گاهی اوقات با ارجاع دانشجو به حراست، با خانوادهاش هم تماس میگیرند و آنها را هم در استرس قرار میدهند. هرکسی هم که خوابگاهی باشد و از رفتن به دفتر حراست خودداری کند، ماشین میفرستند و او را میبرند؛ نتیجه این رفتنها، دو ساعت بازجویی از سوی رئیس حراست و شنیدن انواع تهدیدهاست. به گفته این دانشجو، نیروهای لباسشخصی که گفته میشود کارمند دانشگاه هستند، از دانشجویان در محوطه و حیاط دانشگاه عکس میگیرند. مأموران زن حراست به دختران تذکر جزئیترین مسائل مربوط به پوشش را میدهند. آنها بر اساس معیارهای خود از ظاهر دختران دانشجو، به آنها اجازه ورود به دانشگاه میدهند. مأموران حراست در داخل کتابخانه هم از قرارگرفتن دانشجویان دختر و پسر در کنار هم ممانعت میکنند. چندین بار در ارتباط با این رفتارها به رئیس دانشگاه شکایت و انتقاد شد، اما تاکنون تذکر یا تغییری در روند کار صورت نگرفته است. حتی رفتار برخی از نیروهای حراست توهینآمیزتر شده است».
او از تعدادی از دانشجویان که به دلیل اعتراضات 1401 از دانشگاه حکم تعلیق از تحصیل گرفتهاند، خبر دارد و میگوید خانم «شین» دوره تعلیقش تمام شده و به دانشگاه بازگشته. آقای علی هم که در آستانه دفاع از پایاننامهاش بود، با تمامشدن دوره تعلیق مواجه شده است. دوره تعلیق سایر دانشجویان هم تمام شده است.
نصب دوربینهای مداربسته در دانشگاه
درباره وضعیت فعالیت تشکلهای دانشجویی در دانشگاه هم دانشگاه تربیتمدرس مانند سایر دانشگاههاست: «چندین سال است که انتخابات انجمن اسلامی پیشرو تشکیل نشده و حالا بهصورت ناآشکار فعالیت میکند. این انجمن به اصلاحطلبان گرایش دارد. شورای صنفی دانشگاه هم دو بار انتخابات برگزار کرد، اما در سال 1402 تعداد شرکتکنندگان به حد نصاب نرسید و همان تیم مربوط به دو سال پیش روی کار است. در حال حاضر هیچ تشکل مستقلی در دانشگاه وجود ندارد، فضای دانشگاه شاد و بانشاط نیست. در کافه و بوفه دانشگاه از تمام زوایا دوربین مداربسته نصب شده، حتی در آلاچیقها هم دوربین چسباندهاند». به اعتقاد این دانشجو، منزلت و احترام دانشجویان در چنین شرایطی رعایت نمیشود: «تمام این اتفاقات با تغییر رئیس حراست از اواخر شهریورماه سال گذشته صورت گرفت».
حضور نیروهای لباس شخصی
خانم «سین» هم جزء دانشجویان تعلیقی است که آبان 1401 بر اساس حکم کمیته انضباطی برای یک ماه تعلیق شد. او به «شرق» میگوید ماجرای تعلیقشدنش را از طریق یک پیام متوجه شد: «در پیام نوشته شده بود که شما به مدت یک ماه از ورود به دانشگاه منع میشوید. 14یا 15 آذرماه بود که این حکم تمام شد، اما شانزدهم آذرماه جلوی ورودم به دانشگاه را گرفتند. همان روز تجمعی در دانشگاه تشکیل شده بود که ما شرکت کردیم و بار دیگر برای من پیام آمد که یک ماه دیگر تعلیق شدم. بااینحال برای شرکت در امتحانها ممنوعیتی نداشتم؛ به شرط اینکه فقط امتحان بدهم و از دانشگاه خارج شوم. یعنی نیروهای حراست بهشدت پیگیر حضورم بودند». او میگوید طی یکسالونیم گذشته، سه حکم مختلف گرفته که اتهامات آن یکی پوشش، دومی شرکت در تجمع و سومی توهین بود. برای این سه اتهام، دو ترم از تحصیل و دو ترم از دریافت خدمات رفاهی دانشگاه محروم شد. موضوع پوشش هم درج در پرونده شد: «به این احکام اعتراض زدم و هرکدام تبدیل به یک ترم اجرائی و یک ترم تعلیق شد. البته در ادامه شانزدهم اسفند 1401 در اعتراض به مسمومیتهای سریالی در دانشگاه تجمع کردیم که به دلیل همین تجمع، حکم تعلیق به محرومیت یک ترم دیگر تبدیل شد». این دانشجو به نحوه برخورد نیروهای حراست اشاره میکند و میگوید: «برخورد آنها در مقابل تجمعها بسیار نامناسب است. نیروهای لباسشخصی هم گاهی در این مواقع به کمکشان میآیند. حتی میخواستند بچهها را با خود ببرند که دانشجویان اجازه ندادند». او میگوید که پس از دو ترم تعلیقی، به دانشگاه بازگشته و هنوز واکنشی ندیده است.
لغو مجوزها
ساغر هم دانشجوی دوره کارشناسی رشته روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی است و از جو امنیتی که در دانشگاه وجود دارد و حالا هم تشدید شده است، میگوید. به گفته او، دانشگاه تمام انجمنهایی را که منتقد بودند، لغو مجوز کرده است؛ ازجمله انجمن اسلامی. اعضای این انجمن حتی به دیوان عدالت هم شکایت کردند و آنها هم از دانشگاه دلیل لغو مجوز را خواسته بودند، آنقدر که این موضوع برای دیوان هم عجیب بود. این دانشجو میگوید قبل از پاییز 1401، خیلی وقتها دانشجویان جمع میشدند و تشکیلاتشان را داخل دانشگاه حفظ میکردند و فعالیتهای خودشان را داشتند، اما بعد از آن اتفاقات تا همین حالا، دانشگاه اجازه هیچ فعالیتی به دانشجویان نمیدهد و تنها جایی که میتواند فعال باشد، بسیج است: «رئیس دانشگاه، رئیس حراست و معاون فرهنگی دانشگاه این اجازه را نمیدهند. مجوز فعالیت انجمنها را باطل میکنند و میگویند باید دوباره درخواست بدهید». به گفته این دانشجو، برخی از نیروهای حراست، لباسشخصی هستند که با دانشجویان برخورد میکنند.
تفکیک جنسیتی و نصب گیت ورودی
خانم «الف» هم دانشجوی ترم چهارم ارشد رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلیتکنیک است. او میگوید ساختمان دانشکدهشان بیرون از دانشگاه است، قبلا نیروهای حراست با آنها برخورد خوبی داشتند، اما بعد از اتفاقات پاییز 1401، نیروهای حراست تغییر کردند و برخوردهایشان شدید شد: «هفته پیش بود که یکسری از نیروها وارد دانشکده شدند و از دانشجویان به دلیل پوشش، عکس گرفتند و رفتند». به گفته او، در اصلی دانشگاه، از بعد از تعطیلات نوروز تفکیک جنسیتی شده است: «داخل دانشگاه یک گیت گذاشتهاند که باید از آن رد شد. بعد از عبور از گیت، دوباره محوطه مختلط میشود و مشخص نیست چرا این کارها را میکنند. از تمام دانشجویان کارت میخواهند که قبلا اینطور نبود. در داخل دانشگاه هم افرادی با موتور گشتزنی میکنند و بیشترین برخوردی که میکنند در ارتباط با پوشش است». او میگوید گاهی استادان هم به دانشجویان تذکر میدهند که در یکی از این موارد، دانشجویان با استاد درگیر شده بودند و دانشجوی مربوطه را دو ترم تعلیق کردند.
بر اساس اعلام او، دانشکدهشان یک شورا، یک انجمن و یک بسیج دارد. درِ اتاق شورا و انجمن صنفی را بستهاند و تنها اجازه ورود اعضا را میدهند؛ درحالیکه قبلا اینطور نبود. در مقابل، اتاق بسیج باز است و همه بهراحتی میتوانند رفتوآمد داشته باشند. حدود یک سالی است که وضعیت اینگونه است. به گفته این دانشجو، با فعالیتهای دانشجویان در شبکههای اجتماعی کاری ندارند، اما در دوره اعتراضات، برخی از نیروها، دانشجویان را در توییتر دنبال میکردند و از مطالبی که مینوشتند، عکس میگرفتند و به حراست میبردند. این دانشجو تأکید میکند فضای دانشگاه بسیار متفاوت شده است، تعداد نیروهای لباسشخصی زیاد است و بهطور مرتب به دانشجویان تذکر میدهند. دانشجویان احساس خوبی به دانشگاه ندارند. قبل از این اتفاقات، جو دانشگاه اینگونه نبود.
بیشترین فشار برای پوشش دانشجویان
یاسمن، دانشجوی سال اول مقطع کارشناسی ارشد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران است و میگوید ساختمان دانشکده آنها از پردیس دانشگاه تهران جداست. آنها حراست ندارند و نیازی هم به رعایت پوششی مانند مقنعه نیست، اما بهطور مداوم به آنها نسبت به وضعیت پوشش تذکر داده میشود: «ما حراست خانم نداریم، یک نگهبان مرد جلوی در است. با شال به دانشگاه میرویم، اما همیشه هم به ما تذکر میدهند». بااینحال او از وضعیت دانشگاههای دیگر خبر دارد. او دوره کارشناسی را در دانشگاه علامه طباطبایی گذرانده و حالا هم از وضعیت این دانشگاه باخبر است: «دوستانم در دانشگاه علامه طباطبایی بهشدت از شرایط گلایه دارند و بیشترین فشار هم در بخش پوشش به آنها وارد میشود. جلوی در ورودی، کیوسکی در نظر گرفتهاند که همه باید از آن رد شوند و وضعیت ظاهریشان بررسی میشود. بعد از آن اجازه ورود پیدا میکنند».
منبع: sharghdaily-930601