پژمان جمشیدی همانموقع میگفت بازیکردن در تیمهای ریشهدار را دوست دارد و حالا پس از پاس و پرسپولیس و فولاد و سایپا، دوست دارد حضور در تیمی مثل ابومسلم را تجربه کند. قرارداد او منعقد شد و مدافع محبوب پرسپولیسیها در مشهد ماندگار شد؛ غافل از اینکه کسانی که بهجای تیگانا و استویچکوف روی نیمکت تیم مشهدی خواهند نشست، رابطه خوبی با او نخواهند داشت و روزهای پایان فوتبالش را ترسیم خواهند کرد.
جمشیدی زیاد اهل حاشیه نبود و سرش به کار خودش بود. او پذیرفته بود که سعید خانی کاپیتان ابومسلم است و پشت سرش رضا ناصحی و مجتبی سرآسیایی ایستادهاند.برای همین فقط تمرین میکرد تا در ترکیب قرار گیرد. اما با آمدن پرویز مظلومی، همانطور که خودش هم پیشبینی کرده بود که با رویکارآمدن یک مربی استقلالی، جایی برای او نیست، کمکم راه ترک تیم را در پیش گرفت. جمشیدی در دوران حضور مظلومی حق حضور در تمرینات را نداشت و تنهایی در بوستان ملت مشهد برای خودش میدوید .
بمبی که بالاخره ترکید
او به تهران رفت و مدتی خبری از او نبود تا اینکه خبر حضور او در یک سریال تلویزیونی به گوش رسید و منتشر شد؛ این بار سریال زندگی خودش. جمشیدی از زمان حضورش در پرسپولیس رابطه خوبی با هنرمندان داشت. مربع بازغی، جمشیدی، درخشانی و دیرباز بارها در مصاحبههای مختلف کنار هم حاضر شدند و حالا همه میدانستند که اینها رفقای نابی در کنار هم هستند. در این سریال هم ۲ ضلع این مربع کنار هم قرار گرفتند و سریال جذابی به نام «پژمان» روی آنتن رفت؛ جایی که محبوبیت جمشیدی دوچندان شد و خیلی از فوتبالیستها گفتند که او در بازیگری، استعداد بیشتری تا فوتبال دارد!پژمان به تنهایی بار کمدی و جذابیت این سریال را به دوش کشید تا خیلیها حتی یادشان برود کسی که روی قاب جادویی میبینند، یک فوتبالیست بتمامعیار و ملی پوشی است که در یکی از مهمترین نسلهای تاریخ عضو تیم ملی بوده است.
البته با اتفاقی که این شبها با «زیرخاکی» در حال رقمخوردن است حتی برای خود پژمان هم خیلی مهم نیست که دوره فوتبالش خیلی مورد توجه نباشد.هرچه که هست او پولسازترین بازیگر فعلی ماست!